بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی خوش آمدید. من هم مختصری صحبت میکنم و جواب بعضی از سؤالات را تا حدودی میدهم. در مورد کار دانشگاه، آنچه را که شما میگویید، خبر نداشتم. اولاً باید جدی بگیرم که شما حدود ده هزار نفر هوادار یا عضو دارید.
○ بله
(همه عضو هستند؟
○ در ورودی جدید، 1500 نفر عضو جدید هستند.
(بقیه از سابق هستند؟
○ در هر دورهای دو یا سه هزار نفر فارغالتحصیل میشوند. بعد دو یا سه هزار نفر عضو میشوند. این عضوگیری جدید در یک محدوده زمانی بسیار کوتاه انجام شد. به سختی به ما مجوز دادند و بودجهای را در زمینه فعالیتهای انجمن به ما ندادند. در یک زمان محدود توانستیم این اعضای جدید را عضو کنیم.
(مجموعاً ترکیب افکار دانشگاه شما با ذکر ارقام چگونه است؟
○ انجمن اسلامی مشی اصلاحطلبانه را برای خودش پیش گرفته است؛ بنابراین با این عضو و تعلق خاطری که هست، مطمئناً مشخص میشود که آنها هم یک مشی اصلاحطلبی و غیر رادیکالی و غیر وضع موجود دارند که متأسفانه در مقابل اصلاحطلبان جبههگیری دارند؛ یعنی دقیقاً به نفع اصلاحطلبان است.
(تعداد بسیجیها چند نفر هستند؟
○ تعداد زیادی ندارند. آمار درستی از این بابت نداریم.
(اساتید و معلمها چگونه هستند؟
○ رویهای که ریاست دانشگاه گرفتند، میخواهند خوشخدمتی خودشان را به دانشگاه آزاد با خساست نشان بدهند. چون هیچ خدمتی نمیکنند. حقوقها و غذاها را کم کردند که همه ناراضی هستند.
(حقوقها را کم کردند؟
○ اضافه کاریها را کم کردند. کاری کردند که در دانشگاه پول کمتر خرج شود. پولی را خرج دانشگاه نمیکنند. بودجه ما از طریق بچهها تأمین میشود. مثلاً برای حضور خانم اعظم طالقانی نفری 40 تا 50 هزار تومان از تعدادی از اعضا گرفتیم.
(گفتید که حقوق اساتید کم شده است؟
○ از اساتید اطلاعی ندارم. مربوط به کارکنان دانشگاه است.
(تفکرات اساتید چگونه است؟
○ اختصاصاً در مورد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد تبریز، متأسفانه برخی هماهنگیها و فشارها از بیرون وارد میشود، ولی به طور قاطع میتوانم بگویم که مجموعه اساتید علوم سیاسی دانشگاه آزاد تبریز مشی اصلاحطلبانه دارند؛ یعنی با حرکت رادیکالی و این نوع برخوردها کاملاً مخالف هستند.
(در دانشگاه دولتی هم این ترکیب است؟
○ از دانشگاههای دولتی آمار دقیقی ندارم که درصدی را بگویم. ولی در دانشگاهها فعال هستند، اما متأسفانه زمینه فعالیت داده نمیشود.
(شما در آنجا هیأت امنا دارید. به هیأت امنا مراجعه یا شکایت نکردید؟
○ این بیانیهای که بسیج علیه ما داده است، متأسفانه به قدری تند است که انجمن اسلامی را انجمن اسلامی اصلاحات آمریکایی خطاب کردند. میگویند لیدرها و کسانی را که در داخل انجمن اسلامی فعالیت میکنند، کسانی هستند که از صهیونیست خبر میگیرند. یکسری حرفها و جملاتی را که اصلاً شایسته قلم یک بسیجی نیست، به زبان میآورند. ما از بسیجی یک الگو ساخته بودیم که تحت آن الگو بتوانیم آینده را شکل دهیم. متأسفانه کسانی وارد بسیج شدند که با اسم بسیج این وضعیت را به وجود آوردند.
(بسیجیها از دانشگاه پول میگیرند یا اینکه خودشان پول دارند و از بیرون میگیرند؟
○ ترکیبی از اینهاست.
(سؤال من این بود که آیا به هیأت امنا دانشگاه تبریز شکایت نکردید؟
○ مراجعهای نداشتیم. سعی کردیم در این زمینه سکوت کنیم که دانشگاه یک مقدار وضعیت آرامش بگیرد.
(شکایت به هیأت امنا که منافاتی با آن ندارد.
○ شکایت را از طریق حراست دانشگاه پیگیری کردیم.
(غیر از اینکه به من گفتید به هیأت امنای خودتان هم بگویید. ترکیب آنها، ترکیب خوبی است. شما به هیأت امنا یک نامه بنویسید. این کار با آرامش منافاتی ندارد.
اگر احساس میکنید که حقوقتان ضایع میشود به آنها بگویید. ما میخواهیم که هیأت امنا فعال باشند و اینگونه مسائل را در منطقه حل کنند. آنها هم شخصیت بیرون دانشگاهی و هم شخصیت دانشگاهی دارند و انسانهای باتجربهای هستند.
در مورد اصل مسئله، آقای جاسبی هفتهای یک یا دو مرتبه به اینجا میآیند، مسئله را با ایشان مطرح میکنم. البته حدس میزنم که اینها تحت فشار نیروهای امنیتی و تهدیدها باشند. آنها جمعیت عظیمی مثل شما را که در دانشگاه میدان داشته باشید، تحمل نمیکنند. به شما نمیتوانند چیزی بگویند. لذا به رئیس، حراست و نماینده رهبری میگویند. به آقای جاسبی میگویم که ببینم ایشان چه راهحلی دارند. اگر همه مسئله همین باشد که شما میگویید، جای اقدام دارد که اینگونه دانشجویان عصبانی نشوند. بالاخره آنها جوان هستند و افکاری دارند و میتوانند در چارچوب قانون حرفشان را بزنند. باید اینگونه تمایل داشته باشیم.
در مورد بودجه هم با ایشان صحبت میکنم. این دیگر کار سختی نیست. آنها میتوانند بودجهای را که باید به تشکلها بدهند، به شما هم بدهند و عادلانه تقسیم کنند.
○ میخواستیم از حضرتعالی قول بودجه را تا انتخابات بگیریم؟
(باید ببینیم تا انتخابات چگونه میشود. اصلاحطلبها که هنوز تردید دارند در انتخابات شرکت کنند یا نکنند. من هم در سیاست آنها دخالتی نمیکنم و خودشان تصمیم میگیرند. باید دید به کجا میرسند. مسئله خاصی است.
جواب شما را به ترتیب بدهم. سؤال شما چه بود؟
○ در مورد تحولات منطقه؟
(البته شاید انتخابات تونس، یک مقدار اینها را دچار تردید کند. چون آنگونه که در خبرها بود، حزب اسلامی تونسیها چهل و چند درصد آرا را آورده است و حزب دوم 16 درصد رأی داشته است. تونس از کشورهایی است که چون نزدیک اروپا است، یک مقدار افکار آنها با این طرف متفاوت است. باید دید که نتیجه چه میشود. هنوز زود است و نتایج آرا را اعلام نکردهاند؛ اما آنچه که به چشم میآید این است که اولاً مردم منطقه ولکن نیستند.
سوریها ادامه میدهند و معلوم است که مردم ادامه میدهند و روزبهروز هم مشکل برای دولت بیشتر میشود. به نظر میرسد سرانجام سوریه هم مثل جاهای دیگر است. اگر اسد زودتر اقدامی کند، ممکن است یک مقدار اوضاع فرق کند. ولی کشته و مجروح زیاد است.
در یمن و جاهای دیگر همینطور است. یمن قطعنامه گرفته است و به نظر نمیرسد که خیلی بتواند مقاومت کند. در بحرین طبعاً آمریکاییها تا به حال نگذاشتند. چون در بحرین هفتاد الی هشتاد درصد شیعه هستند و خیلی هم جدّی هستند. ولی ممکن است در این مقطع که عربستان، پاکستان و امارات نیرو فرستادند، اوضاع متفاوت شود. لذا اینجا یک مقدار پیچیده است. بقیه کشورها هم به تدریج در این مسائل وارد میشوند و این جریان ادامه دارد.
در همین حرکتی که الان کردند یعنی طرح ترور و این مسائل به همراه حقوق بشر و مسئله هستهای که خیلی بزرگنمایی میکنند و مسائل موشکی و تروریسم و غیره، به نظر میرسد برنامههایی برای ما دارند. اینکه برنامههایشان تحریم بانک مرکزی یا تحریم نفت باشد، معلوم نیست. ولی مطمئناً کاری خواهند کرد. اینگونه که جلو میآیند، برنامه دارند. اینکه تا چه حدی باشد، مسئله بعدی است.
○ اتفاقی که در لیبی افتاد، فکر نمیکنید ممکن است یک تمرینی علیه دیگر کشورها باشد.
(هر یک از این اتفاقات، درسی به دیگران است. یک مقدار هم مردم را در کارشان جدیتر میکند و روحیه میگیرند. در سوریه هم کم کم مسلح شدن جدی میشود. امکانات از عراق، ترکیه و لبنان وارد میشود. الان سربازان زیادی جدا شدند و ارتش آزاد تشکیل دادند. دولت سوریه هم مدعی است که کشته اینها خیلی زیاد است. ممکن است این حرفها مظلومنمایی باشد و شاید هم راست باشد.
به هر حال الان سوریه مشکل واقعی دارد. کمکم اقتصادش از کنترل بیرون میآورد و این کار ضربه زیادی میزند. ترکیه هم همراه ناتو عمل میکند و طبعاً خطری برای سوریه دارد. در مورد بقیه هم اینگونه پیش میرود و یک مقدار هم به اختلافات بین خودشان بستگی دارد. اینکه چه مقدار بتوانند بر اختلافات پیروز شوند و یک نمایش قدرت ملی را در اداره کشور بدهند، معلوم نیست. اگر این کار را بکنند، خیلی تسریع میشود؛ اما اگر گرفتار درگیریها، اختلافات و مشکلات داخلی شوند، ممکن است خیلی سرایت نکند.
به هر حال به نظر میرسد که فعلاً این موج ادامه دارد. قاعدتاً اینها باید برای ایران نسخه دیگری بپیچند.
سؤال شما در مورد چه بود؟
○ در مورد انتخابات و همچنین رهبران جنبش اعتراضی.
(در مورد انتخابات، ما هم تذکر میدهیم و هم با آقا صحبت میکنیم. راهحل من به سؤال ایشان مربوط میشود. اگر ما بخواهیم از خودمان حفاظت کنیم، راه درست این است که در داخل یک انسجام ملی به وجود بیاوریم. اختلافات را کم کنیم. باید همه با هم باشند و این هیچ راهی ندارد جز اینکه انتخابات درستی انجام بدهیم و همه به رأی و سرنوشت خودشان امیدوار شوند و بدانند که نظام آماده بکارگیری همه است.
اگر این اتفاق بیفتد و ما انسجام درونی پیدا کنیم، خطر خارجی کم میشود. خواست ما این است، ولی اینکه چقدر عمل شود، دست من نیست. قاعدتاً نظام ملاحظات دیگری هم دارد که ممکن است اینگونه حرف ما را نپذیرند.
اما غیر از اصلاحطلبها، عدهای هم هستند که این را میخواهند. من ناامید نیستم؛ اما نمیتوانم به شما بگویم که همه چیز درست میشود. اگر هم کاری بخواهد شود، باید از طریق رهبری انجام شود. دیگران تأثیری ندارند. اگر آقا تصمیم بگیرند که باز کنند، خیلی زود میتوانند این کار را انجام دهند. چون شورای نگهبان و وزارت کشور تحت فرمان ایشان عمل میکنند. باید یک مقدار صبر کنیم تا ببینیم چه کاری میخواهند انجام بدهند.
در مورد مسئله پارلمانی، من با این کار مخالف هستم و فکر هم نمیکنم که آقا موافق باشند. البته ایشان نگفت که میکنیم، گفت که در آینده دور قابل بحث است. ما وقتی که قانون اساسی را بازنگری میکردیم، این بحث در آن موقع بود. طرفداران آقای موسوی و چپی و راستیهای آن موقع که الان اسمهای دیگری مثل اصلاحطلبها و غیره دارند، آن موقع خیلی جدی بودند که سیستم پارلمانی بماند؛ اما ما موافق نبودیم و میگفتیم که رئیس جمهور، ضعیف باقی میماند و یا نیست و در آن فرض حذف میشود.
بیشتر آنها هم از مجلس آمده بودند. چون امام گفته بودند که 5 نفر را از مجلس انتخاب کنید و اکثریت مجلس سوم هم از آنها بودند. آنها که از مجلس آمدند، نظرشان این بود و آقای موسوی و بعضیهای دیگر هم همین نظر را داشتند؛ اما در اقلیت بودند و رأی نیاوردند.
آقای خامنهای هم در صورت جدی در این طرف بودند. سابقه ذهنی که دارم، آقا با این چیزها موافق نبودند. الان هم گفتند که در آینده دور. من هم بعد از این، ایشان را ندیدم و نمیدانم که چرا مطرح کردند؛ اما از حرفهایی که اخیراً میزنند، میتوان حدس زد که از قبل مسائلی بوده که ما مطلع نبودیم. چون بعضی از نمایندههای مجلس قبلاً هم گفته بودند.
من مخالف هستم. این کار، جمهوری را تضعیف میکند. مجالسی که این کار را میکنند، در آخر یک حزب پیروز میشود و حاکم بر مجلس میشود و میتواند خودش تصمیم بگیرد؛ اما اینجا اینگونه نیست. به نظرم با فضای فعلی قابل اجرا نیست. من دیروز با خبرنگارها صحبت داشتم و رسماً گفتم که مخالف هستم و امروز هم در روزنامهها آمده است.
○ به صورت کلی آیا میتوان نتیجه گرفت که انقلاب به دست نااهلان افتاده است؟
(بله افتاده است. شما اگر نامهای را که بعد از انتخابات 88 نوشتم، بخوانید، میبینید که اینها چقدر نااهل هستند. من همه اینها را میشناسم. تا به حال نمیگذاشتند که این ضعفها رو شود. الان دیگر رو شده است و همه میبینند که اینها چه نتیجهای گرفتند!
ششصد میلیارد دلار پول نفت را گرفتند، صد میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشتیم. این پولها را چه کار کردند؟ کشور در بدترین شرایط است. تولید خوابیده است. وضعیت کشاورزی، لبنیات و صیادی که اینگونه است. صنایع که از همه بدتر است. اوضاع فرهنگی ما خیلی بد است.
میبینید که در جامعه طلاق زیاد شده است. ناامنی زیادی به وجود آوردند. سیاست خارجی ما هم بازی است و در آن چیزی نیست. به نظرم خیلی بد عمل کردند. از این بدتر هم کسی نمیتواند عمل کند. آدمهای بیاطلاعی را روی کار آوردند و اینگونه کار کردند. انشاءالله با توجهی که شده و اینکه خودشان هم میگویند و الان بین خودشان بیشتر از همه اختلاف است، شاید به جای درستی برسیم.
○ در مورد استان آذربایجان شرقی دیدگاهی را مطرح کردم که مطالبات به حقی برای منطقه است. مطالبات زبانی، مطالبات فرهنگی و مطالبات منطقهای هستند. در این زمینه مطلبی بفرمایید.
(در مورد دریاچه ارومیه باید تمام تلاش خودشان را بکنند. من این را طرح درستی نمیبینم که بخواهند آب را از ارس بیاورند. اولاً چند سال طول میکشد و ثانیاً ارس رودخانه مرزی مشترک است. ما باید سهم خودمان را بیاوریم. الان همه سهم خودمان در جای دیگر مصرف میشود. به نظرم کار مشکلی است. یا باید آب سدها را از کشاورزی دریغ کنند و برای دریاچه بفرستند. به نظرم کار سختی است. الان مجلس پشت آن است و دولت هم قول داده است. شاید گامی بردارند و جلوی این وضع را بگیرند. الان وقت مسائل مطالبات منطقهای و این مسائل نیست که عدهای میگویند. البته خوب است به امتیازات زبانی، ادبیات و از این قبیل مسائل بها بدهند و مشکلی ندارد؛ اما بحثهای دیگری هم هست که فکر میکنم آتش زیر خاکستر باشد و باید خیلی مواظب بود.
○ چنانچه که مستحضر هستید، دولتی که در رأس کار است، تصمیم بر این گرفته که انقلاب پرشکوه 57 را به دو قسمت تقسیم کند. یک قسمت 24 سال است که تمامی سردمداران و حضرتعالی هم جزو آن بودید و زحمت کشیدید و تلاشها و کارها شده، همه اینها را در یک سمت قرار میدهد و این 6 سال را در سمت دیگر قرار میدهد.
جالب است که این 24 سال را به نوعی از بین میرود که انگار هیچ اتفاقی در این سالها نیفتاده است؛ یعنی خودشان میخواهند همه چیز را از بین ببرند. نمونه بارز آن جناب آقای موسوی است که نخست وزیر مورد اعتماد حضرت امام بود که خیلی هم پشت ایشان بودند و توصیههایش هم به دیگران در جهت حفظ ایشان بود. حال چگونه این اتفاق افتاده است؟ یعنی این برای تمامی ملت ایران شگفتی است که جناب آقای موسوی که به نوعی میتوان گفت انتخاب حضرت امام بود، چگونه الان به کسی تبدیل شده که بدون هیچ دادگاهی، در حصر خانگی است؟ دوباره سؤال قبل را تکرار میکنم که آیا انقلاب به دست نااهلان افتاده است؟
(به هر حال از اینکه اینها میخواستند گذشته انقلاب را ضعیف و از ذهن مردم بیرون کنند، قبل از انتخابات نهم اتفاق افتاد. صداوسیما در این مسیر یک سال کار کرد. اگر سخنرانی آقای مهدی طائب را که در دانشگاه امام صادق (ع) صحبت کرد، بخوانید، میبینید که چه برنامهای از سالها قبل چیدند که چنین آدمی را برای اهداف خاصی که دارند، بیاورند. البته اینها شعار استضعافگرایی، استکبارستیزی، عدالت، امام زمان (عج) و از این حرفها را میزدند. فریب خوردند و اینها را آوردند و کمکم ماهیت اینها رو شد.
منتها من زودتر از همه میدانستم که چه میشود. چون با این گروه کار کرده بودم. بالاخره این کارهایی که میخواستند انجام بدهند، نشد. البته خیلی ضربه زدند. بسیاری از مدیران باارزش را از گردونه خارج کردند. کارهای بسیار بسیار بدی کردند. با دروغها و خلافها، اخلاق مردم را ضایع کردند. به وعدههایی که دادند، عمل نکردند. با این همه پول، معیشت مردم اینگونه شد. الان واردات، تولیدات را نابود میکند. کارهای خیلی بدی کردند.
فکر میکنم دیگر دوره اینها گذشته است. اینکه به جای آنها، چه کسی بیاید، بحث بعدی است.
○ خیلی سپاسگزاریم.
(خیلی خوش آمدید. انشاءالله این جلسه ما بیاثر نباشد. من هم تلاشم را میکنم. من خیلی پیر شدم و شما جوان و پرانرژی هستید. سن من 77 سال است و سروکار من در 50 سال گذشته با استرس و همین کارهایی بوده که الان شما یک مقدار گرفتار آن هستید.
○ توصیه خاصی در مورد ادامه فعالیت ما دارید؟
(موافق فعالیت شما هستم. دانشگاهها باید زنده باشند و دانشجوها باید در صحنه باشند. دانشجوها باید در چارچوب قانون اساسی فعالیت کنند. مصالح نظام را درنظر بگیرند و بیخود مسئله درست نکنند.
اما باید کار سیاسی انجام بدهند. باید انتقاد بکنند. جلسات داشته باشند. مناظره و مباحثه داشته باشند. دانشجوها باید زنده باشند. اگر این میدان را به جوانان ندهیم، به شکل دیگری خودشان را نشان میدهند. من میدانم که چقدر فشار روی دانشگاه است. شما میبینید که با دانشگاه آزاد چه میکنند؟ اینها هم ملاحظاتی دارند. دانشگاه دولتی را بیشتر از این محدود میکنند، خیلی خوش آمدید.
والسلام علیکم و رحمه الله