سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اتحادیه سازمان اسلامی دانشجویان

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اتحادیه سازمان اسلامی دانشجویان

  • ساختمان قدس
  • شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۴

بسم‎الله الرحمن الرحیم
الحمدالله والسلام علی رسول الله و آله
بسیار خوش آمدید و محبت کردید. از ابراز لطف شما صمیمانه تشکر می‎کنم. عمیقاً معتقدم که جوانان دانشجو، مردم صادقی هستند و سیاسی کاری به معنای این که خود را جور دیگری نشان دهند،‌ندارند. این ویژگی جوانان، به خصوص دانشجویان و باسوادهاست.
هیچ تردیدی نمی‎کنم که اظهارات شما براساس واقعیت‎های وجودی شماست. برای بنده بسیار باارزش است و وقتی می‎بینم جمعی مثل شما مسایل علمی و علاقه‎های سیاسی و اجتماعی دارید، روی آن حساب می‎کنم. اصلاً به همین دلیل تشکّل درست کردید و وقت می‎گذارید و روزانه ساعت‎ها مباحثه می‎کنید.
وقتی می‎بینم چنین وضعی دارید و در بحث‎های آزاد و صمیمانه به این می‎رسید که من بهتر می‎توانم خدمت کنم، برای من بسیار با ارزش و یک نوع ارزیابی سطح جامعه است. در جامعه ما بخش‎های مختلفی هستند. شاید مهم‎ترین بخش جوانان باشند و در میان جوانان مهم‎ترین بخش دانشجویان هستند که شما نمایندگان آن‎ها هستید. چون از بین دانشجویان انتخاب شدید. حتماً با شما آشنا بودند که به شما رأی دادند.
طبیعی است که روی نظر شما حساب می‎کنم و مرا در تصمیم نهایی کمک می‎کند. اگر کمی روی عوامل بحث شود، یک مقدار به خاطر نگرانی‎هایی است که تبلیغات خارجی و افراد ترسو در جامعه ایجاد کرده‎اند. از این جهت باید روی برداشت‎ها دقت بیشتری شود.
من هم مثل شما می‎دانم که امسال سال مهمی است. این را نمی‎توان منکر شد. شاید در دوران انقلاب مهم‎ترین سال باشد. بالاخره شرایط دنیا این گونه شد که آمریکایی‎ها به خیال خودشان قدرت فائق هستند و در دنیا رقیب ندارند. سیاستی را در مراکز اصلی خود انتخاب کردند که براساس آن برخورد با جمهوری اسلامی ـ در چه سطحی و چگونه را نمی‎دانیم ـ تابلو است. اصل این سیاست قطعی است که بنا دارند به منظور تسلیم کردن ما در جهت اهداف خاص خود وارد یک چالش جدی شوند.
آنها فکرمی‎کنند الان خاورمیانه یکی از مهم‎ترین قلمروهای حضور آنهاست. اگر آمریکاییها می‎توانستند در منطقه ما سلطه مطمئنی به دست بیاورند، از این طریق همه رقبای آینده را تحت تأثیر قرار می‎دادند.
در ذهنم این گونه است که اگر آمریکا بخش عمده کلید انرژی دنیا را به دست بگیرد، یعنی شرق و غرب حساب کنند که آمریکا در سیاست انرژی دنیا تصمیم گیرنده است که چه قدر تولید شود و با چه قیمتی به بازار بیاید و به کجاها داده و به کجاها داده نشود، تقسیم ارزاق واقعی دنیا در دست آمریکاست.
آنها فکر می‎کردند با آمدن به افغانستان و عراق و شاید جمهوری اسلامی و از این طرف به آذربایجان و آسیای مرکزی، دریای خزر و خلیج‎فارس که منبع عظیم نفت و گاز دنیاست، تحت کنترل کامل درمی‎آید. البته این یک هدف است.
هدف دیگرشان این است که اسرائیل را که از اول به قصد ژاندارم و محافظ منافع استعمار در منطقه ما گماشته شده، به گونه‎ای پابرجا کنند که بتواند رسالتش را به خوبی انجام دهد و مزاحمت‎ها را علیه اسرائیل کم کنند.
تهدیدی که الان در دنیا متوجه آنهاست، بیشتر از طریق مسلمانان است. الان در مکتب‎ها و ادیان دیگر چنان تهدیدی نیست. حتی مکتب‎های سیاسی مثل مارکسیست‎ها و سوسیالیست‎ها هم ابهت گذشته را ندارند. زمینه جدی خلق نیروی مقاومت را در اسلام به خصوص در جوانان مسلمان می‎بینند و به انواع طرق می‎خواهند جلوگیری کنند که چنین جبهه‎ای به خوبی شکل نگیرد.
راههای فرهنگی دارند که از همه وسایل ارتباط جمعی خود به خوبی استفاده می‎کنند. راه‎های سیاسی و مسایل مالی و ایادی دارند. جمهوری اسلامی برایشان یک نگرانی واقعی است. بالاخره قدرتی است که به وجود آمد و علی‎رغم همه فشارها در جنگ، کودتا ، تحریم، تبلیغات منفی و کارشکنی‎ها، مقاومت کرد و جلو آمد و از گردنه‎هایی عبور کرد و هنوز هم دارد عبور می‎کند.
این ترسیم وضعی است که الان داریم. آمریکا در عراق برای عبور از مراحل اولیه موفق شد. صدام را برداشت، اما محاسباتش درست نبود. خیال می‎کرد با برداشتن حزب بعث، همه چیز روان می‎شود. به سدّ‌ مردم، آن هم مسلمان و متدین در دو جبهه برخورد کرد:
یک جبهه افرادی هستند که الان مبارزه مسلحانه می‎کنند که در عراق قوی هستند. جبهه دیگر افکار عمومی مردم است که متدینین از نوع شیعه هستند. کسانی که در نهایت همراه استراتژیک ما هستند. می‎بینند در این وضع امید اینکه در عراق قدرت پایداری به دست آوردند، بسیار ضعیف است. البته مأیوس نشدند و هنوز دارند تلاش می‎کنند. همه همتشان این است که اگر می‎خواهند بروند، پشت سرشان یک ایران دیگر در عراق نگذارند.
اگر روزی ایران و عراق باهم باشند، خیلی قوی می‎شوند. تا به حال سیاستشان این بود که ما را از هم جدا کنند. در مقابل هم قرار دادند. این دو کشور همدیگر را خنثی کردند و به نفع آنها شد. اگر این دو قدرت در جهان اسلام، منطقه خاورمیانه، حاشیه خلیج فارس و در دنیای عرب همراه و همفکر باشند،‌ اتفاق عظیم استراتژیک می‎افتد.
الان تا حدود زیادی سرنوشت آینده بشر در عراق رقم خورده است. الان وضع این گونه است. در این محاسبات اشتباه دیگری را می‎کنند که اگر ایران را به اشکال مختلف ضعیف کنند، در هدفی که برای تصرف عراق داشتند، شاید مسایل دیگری باشد و نمی‎خواهیم وارد مسایل جزئی احتمالی شویم.
به هر حال موقعیت حقیقتاً حساس است. الان یکی از راه‎کارهای مهم آمریکا در کشور ما این است که مسئله را از داخل حل کند. این را می‎گویند . البته بخشی را می‎گویند و همه را نمی‎گویند. اگر خدای نکرده انتخابات ضعیفی داشته باشیم و مردم بی‎تفاوت باشند و اگر نتیجه انتخابات یک رئیس جمهور مطلوب مردم در حد وسیع نباشد و بخش کوچک جامعه به طور طبیعی او را بپذیرند و اگر بعد از انتخابات این تنش‎های موجود بیشتر شود که طبیعتاً بیشتر می‎شود، آنها سود می‎برند. یعنی اگر نماینده اقلیت جامعه حاکم باشد،‌اکثریت جور دیگری برخورد می‎کنند. حداقل آن، این است که خوب همکاری نمی‎کنند. این حذف‎ها و طردها بسیار نگران کننده است.
این شرایط هست و من به همین این مسایل فکر می‎کنم. مدتهاست که فکر می‎کنم و در بحث‎های ما هم هست. لذا موضع من براساس واقعیت‎های میدان است. تفکری که در گذشته داشتم، این بود که برای ما و جامعه ما مناسب نیست که نسل‎های گذشته و تجربه‎دارها و انرژی‎هایی که کمی ضعیف شدند،‌ مدیریت کشور را برعهده بگیرند. به خصوص مدیریت اجرایی را که مهم است. به همین دلیل زندگی‎ام را به شکل دیگری تنظیم کرده بودم که در حد کارهایی که الان می‎کنم، خدمت کنم. ولی با شرایطی که می‎بینم، این تردید پیش آمده و بسیار جدی است. آخرین آرزوهایم را به این بستم که تحقق آن روز به روز کم‎رمق‎تر و ضعیف‎تر می‎شود.
به نظرم راه درست این انتخابات این بود که از دو اردوگاه چپ و راست یا اسم‎هایی که خودشان به عنوان اصلاح‎طلبان و اصول‎گرایان گذاشتند و اگر هم مستقلی هست، رقابت درست و برنامه‎ریزی شده‎ای بر معیارهای برنامه اتفاق بیفتد و مردم هم در جریان باشند و از بین سه نفر، یک نفر انتخاب شود که طبعاً رأی مناسبی خواهند داشت. شاید اکثریت مطلق حتی در مرحله اول نباشد، ولی رأی‎ها بالاست.
اگر فرض کنیم که 60 درصد مردم در شرایط رقابتی شرکت کنند و از این 60 درصد، سهم هرکدام سهم خوبی است و هر کدام که نهایتاً بیایند، می‎توان گفت که رئیس جمهور آینده از نظر رأی مردم پشتوانه خوبی دارد. اگر با دمکراسی، آزادی و شیوه‎های منطقی رقابت بیایند، مردم می‎پذیرند که این نتیجه خوب است و همراهی می‎کنند.
هنوز در این وادی کار می‎کنم و متاسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده است. الان ساعت به ساعت بررسی می‎کنم. چون کسانی دارند تلاش می‎کنند و به من هم گزارش می‎دهند و من هم دارم کار می‎کنم.
تعبیراتی که برادر ما عنوان کردند، مرا تحت تأثیر قرار داد. می‎دانم که شما منفعت شخصی ندارید. برای گروه و شخص شما فرق نمی‎کند که من یا دیگری بیاییم. می‎خواهید کشور شما اداره شود. این پیشنهاد صریح و مؤکدی که می‎فرمایید، مرا کمی شرمنده می‎کند که چگونه به تقاضای مخلصانه افراد، جواب روشن نمی‎دهم و مرا وادار می‎کند که بیشتر فکر کنم که شاید وضع به گونه‎ای دیگر باشد.
جمله‎ای که الان می‎توانم به شما بگویم، این است که جای نگرانی از جهت من نیست. چون به حالت مقدماتی لازم ندارم. از لحظه‎ای که احساس کنم به رئیس جمهوری با اوصافی که عرض کردم، نمی‎رسم ، خیلی آسان اعلام می‎کنم که حضور دارم.
مردم هم مرا می‎شناسند. یا موافق و یا مخالف و یا بی‎تفاوت هستند که تصمیم خود را می‎گیرند. نیازی به زمان طولانی نیست. فقط می‎خواهم به شما اطمینان بدهم که بقیه عمر و سالهایی را که می‎توانم کار کنم، جز برای انقلاب، اسلام و مردم نمی‎خواهم. هیچ حساب و برنامه‎ای برای خودم درست نکردم که استراحت کنم.
اواخر مسؤولیت اجرائی برای خودم برنامه سیر و سفر تهیه کرده بودم. می‎خواستم در داخل به روستاها بروم و اوضاع مردم را ببینم. در خارج هم می‎خواستم کشور‎های اسلامی و جهان سوم را ببینیم و برای التیام و همکاری کمک کنم که عملاً نشد و در مجمع گرفتار کارهای روزمره شدم  و این کار مقدور نشد.
الان برنامه خاصی ندارم و در خدمت شما خواهم بود. باید ظرف سه چهار روز آینده تصمیم خود را اعلام کنم. اگر آقایان به نقطه خوبی در رقابت رسیدند ، خیال ما و شما راحت می‎شود. اگر نرسیدند، به عنوان فردی که احتمالاً بیشتر از دیگران رأی دارم  ـ‌البته نسبتی که 70 درصد گفتید، بعید می‎دانم ـ می‎آیم و وظیفه‎ام سنگین خواهد بود.
فقط می‎خواهم بگویم از این جهت نگران نباشید. از جهت اصولی دیگر هم ممکن است مشکلاتی را امسال و سال‎های بعد داشته باشیم، اما نباید نگرانی عمیقی داشته باشیم. چون شرایط جامعه ما از پیش از انقلاب، سال‎های اول انقلاب و دوران جنگ بهتر است. شرایط نسبتاً محکمی داریم. زیربناها تا حدودی ساخته شدند. راه‎کارها را بلد شدیم. نیروهای زیادی تربیت شدند. مدیران فراوانی در صحنه هستند. قسمت اعظم نیازها را در داخل کشور درست می‎کنیم و می‎توانیم زندگی خودمان را اداره کنیم.
به هر حال ابهت انقلابی کشور هنوز محفوظ است.اگرچه خارجیها محاسبات غلطی دارند. هیچ‌وقت این گونه نبوده که همه مردم یکپارچه از انقلاب دفاع کنند. زمان شاه که معلوم بود. بعد از انقلاب هم دیدید که بخشی که نیروهای چپ، مارکسیسم و لیبرال‎ها بودند،‌جدا شدند. عده‎ای بی‎تفاوت بودند، با جنگ، فضا به گونه‎ای شد که شاید چالش‎های الان نبود، ولی واقعآً در دو سه سال اول چالش‎های وسیعی در کشور داشتیم.
همه آنها را پشت سر گذاشتیم و قطعا ً از آن مسایل کمتر داریم. نیروهای  وفادار به انقلاب مثل شما و از تبار شما کم نیستند. بنابراین این‌گونه که می‎خواهند دلهای ما را خالی کنند،‌ نیست. ولی دشواری داریم. در سیاست خارجی دشواری داریم. همین الان برای ما حدود 10 میلیارد دلار پیشنهاد سرمایه‎گذاری خارجی آمده، ‌ولی کمتر از 1 میلیارد به صحنه آمده است. همه منتظرند و این حالت برای کشور مضر است. بدون سرمایه‎گذاری جدی نمی‎توانیم مسئله اشتغال را حل کنیم. نمی‎توانیم مسئله توسعه را حل کنیم. اگر بخواهیم این سرمایه را خودمان بگذاریم، باید سرمایه‎گذاران خودمان را مطمئن کنیم. یا باید از ایرانی‎های خارجی که پول زیادی دارند، بیاوریم که آنها هم باید شرایط مساعدی را ببینند. یا خارجی‎ها با ریسک خودشان سرمایه‎گذاری کنند و یا مثل گذشته با فاینانس و تعهد دولت کار کنیم.
به هر حال باید سرمایه‎گذاری کنیم. سرمایه‎گذاری که کنیم، مشکلات اشتغال و مسایل ضروری خیلی سریع حل می‎شود. آن قدر فاصله نداریم که دوباره یک دوره طولانی کار کنیم تا وضع ما عادی شود. با یک موج خوب کارکردن و درست کردن اطمینان، بازار خارج را برای محصولات خود باز می‎کنیم. الان تولیدات زیادی داریم، ولی بازار خوبی در خارج نداریم که به خاطر مسایل سیاسی و عدم کیفیت مطلوب تولیدات ماست. رقبای ما مثل چین خیلی قوی هستند.
به هر حال باید حرکت‎ جامعی شود که موج و خیزش به طرف جلو پیش می‎آید. ان‎شاءالله مشکلات معمولی ما حل می‎شود. هر رئیس جمهوری که آن صفات را داشته باشد, با همه وجود از ایشان حمایت خواهیم کرد. شاید با حرف‎های من قانع نشوید، حرف اساسی من با شما این است که الان غایب نیستم و آمادگی دارم. اگر هیچ امیدی ندارم و فرد مناسبی که شما می‎پسندید، نیاید، با همین بضاعت مزجات خودم در خدمت خواهم بود و اعلام حضور می‎کنم. ان‎شاءالله بتوانیم از این مرحله‎ای که نسبتاً سخت است، با سرفرازی و افتخار عبور کنیم و توطئه‎های دشمنان انقلاب را که خیلی امید بستند، خنثی کنیم.
خداوند به شما توفیق دهد. وقتی با بچه‎های دانشگاه آزاد ملاقات می‎کنم، حالت دوگانه‎ای دارم. اولاً خوشحال می‎شوم و می‎گویم اگر دانشگاه آزاد نبود، این بچه‎ها الان کجا بودند و کجا درس می‎خواندند. طبعاً می‎بایست یا به خارج بروند و یا دیپلم بیکار باشند.
از طرفی ناراحت می‎شوم که کسانی مثل شما در دانشگاه‎های دولتی درس می‎خوانند. شهریه می‎گیرند و خوابگاه دارند و خیلی طلبکار هستند. ولی شما با هزینه خودتان درس می‎خوانید. دانشگاه‌ آزاد هیچ منتی بر شما ندارد. چون خیلی جزئی از منابع دیگر استفاده می‎کنیم. بقیه مال خود دانشجویان است. همه این ساختمان‎ها و واحدهای دانشگاهی با شهریه‎های شما ساخته شده است و هیچ کس در این کشور مالک آنها نیست. مربوط به بیت‎المال است و اگر روزی نیاز نباشد، به بیت‎المال برمی‎گردد. مثل بقیه پول‎هایی است که مال ملت می‎باشد. منتها شما با هزینه‎های خودتان تحصیل می‎کنید. بعضی از خانواده‎ها مشکل دارند که گاهی با مواردی برخورد می‎کنم. اما در کنار این تأسف، آن عظمت و شکوه یک میلیون دانشجو و یک میلیون 500 هزار فارغ‎التحصیل را که می‎بینم، فکر می‎کنم خداوند توفیق خوبی به مردم ما داد که این نهاد را در خدمت جوانان قرار داده است.
○ بنیانگذار دانشگاه آزاد شما بودید که به اینجا رسیدیم و خارج نرفتیم. به هر حال مدرک دانشگاهی گرفتیم. استارت اولیه ساختن سد و نیروگاه در کشور با شما بود و کارش را باید خودتان تمام کنید. چشم‎انداز 20 ساله به دست خودتان است. دوست داریم در مسیری که مشخص کردید، با شما باشیم.
○ وحدانی هستم که 16 سال در حوزه علمیه مشهد تحصیل می‎کنم. زیاد در بین مردم بودم و همه مردم از شما راضی هستند. دوست داریم خواسته عزیزان را لبیک بگویید. مردم از تورم گله دارند. سپاسگزارم که به این مسایل توجه کنید.
○    به نمایندگی از مردم لرستان خدمت شما عرض می‎کنم که انتظار داریم رئیس جمهور شوید و به عقب‎افتادگی‎های استان‎های محروم توجه داشته باشید.
○ ساداتی هستم و به نمایندگی از خانم‎ها و عضو تشکل‎های دانشجویی به خصوص دانشجویان دفتر استان کرمان عرض می‎کنم که امیدواریم به پشتوانه جوانان به میدان بیایید.
قبلاً هم عرض کردم که ملاقات با شما تأثیر جدی بر روحیه من گذاشت. جزو مواردی است که روی آنها حساب می‎کنم. اصلاً برای شما جای نگرانی نباشد. اگر ببینم که باید بیایم، می‎آیم. ان‎شاءالله خیال کسانی را که علاقه‎مند آمدن من هستند، راحت می‎کنم.
والسّلام علیکم و رحمه الله