بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله والسّلام علی رسول الله وآله
خیلی متشکرم. آقای نوری تقریباً مرا وادار کردند که بیایم و دوستانمان را اینجا ببینم و این توفیق پیش آمد. من الآن به هر دلیل تصمیم دارم و داشتم، در کارهایی از این قبیل و برنامههایی که در دولت هست و دستگاههای اجرایی دارند، به صورت فعّال شرکت نکنم. در شرایطی هستیم که فکر میکنیم اگر منتظر بمانیم و شاهد تبلور افکار جدید و نیروهای تازهنفس و جدید باشیم تا کارهای گذشته را تکمیل کند، احتمالاً دستاورد بهتری داشته باشد.
به هر حال آقای نوری طوری برخورد کردند که نمیتوانستم رد کنم. پیشبینی میکردم که این سرایت کند و کرد. در همین یک روز که بعضیها فهمیدند، دو سه مورد دیگر پیش آمده که برخلاف سیاستی است که انتخاب کردم. امیدوارم که شما بحثهای مفیدی کرده باشید. سه، چهار ماه از عمر دولت جدید گذشته است و افراد جدیدی وارد شدند، قاعدتاً تفکر، اندیشه و راهی در ذهنشان هست که موضوع آن ممکن است نتیجه سازندهای را برای کشور و انقلاب داشته باشد. من در جریان بحثهای غیر اعلام شده شما نیستم، نمیدانم الآن چه بحثهایی شده و چه تصمیماتی گرفتید. ممکن است بعضی از حرفهایی که میزنم بیارتباط باشد و بعضی از آنها تکراری یا در تضاد قرار بگیرد. به خاطر این است که نمیدانم جمعبندیهای شما چیست.
در چیزهایی که از طرف رسانهها اعلام شده و ما مطلع شدیم، بیشتر مباحث سیاسی، قانونگرایی و نظم و ارتباط با مردم و امثال اینها را در بحثهای شما شنیدیم. البته لیستی که آقای نوری فرمودند، موضوعات مهمی است که وزارت کشور برای اینها اقدامات جدّی خواهد کرد. در مسائل اعلام شده، جای یک بحث مهم را خالی میبینم. حتّی در مذاکرات شما هم خالی بود و آن مسئله ادامه کار سازندگی و مسئله اشتغال و بنیه اساسی زندگی مردم است که هر چه پیش برویم، مسئله مهمتر ما در آینده است. وزارت کشور شاید از ابعادی مستقیم بهاین کار مربوط نباشد، ولی استاندارها به خاطر اینکه نماینده دولت هستند، شرایطی در استانها میبینند و شاید بیش از همه با مردم تماس دارند و با زندگی روزمره مردم مواجه هستند و باید جوابگو باشند. حتی اگر در وظایف مستقیم خودشان نباشد، بهنظرم از مسائل جدّی شما خواهد بود. اگر تأکیدهایی روی قانونگرایی و امثال اینها شد، خیلی خوب و بجا است و قابل تذکر است.
مسئله استاندارها هیچ وقت نقض قانون نبوده است. ما جریانهای ناظر مانند مجلس و قوه قضائیه و خود دولت و دستگاه رهبری و نمایندهها و کمیسیونها در کشور زیاد داریم که چهار چشمی مواظب هستند و خودمآنهم بیشتر از دیگران مواظب هستیم. ممکن است در خارج از دستگاه اجرایی، مسئله جدّی باشد. امّا در آن دستگاه اجرایی همیشه مواظبت و شاید هم نوعی اجبار وجود دارد که باید مواظب این مسائل باشند. ولی به هر حال تأکید کردن و به دیگران گفتن از این طریق همه را متوجه ارزش قانون میکند.
من در مورد اشتغال، سرمایهگذاری و تولید، کمی نگرانی در مجموعه دارم. البته حرفهایی که با شما میزنم، برای پخش کردن نیست. خبری که تنظیم میکنید، در همان حدّی که مصلحت میدانید، در روال امور سیاسی و دولت و مجموعه باشد. امّا فکر میکنم در جمعی مثل شما مسائل اساسی کشور از دید کسی که در این دورهها تجربه دارد، میتواند مفید قرار بگیرد. یکی از وظایف مهم شما امنیت است که فکر میکنم بدون اشتغال، بدون سازندگی و بدون استفاده درست از منابع، تأمین آن مشکل است.
بحث ارتباط استاندارها و مردم که مطرح میشود، بحث حقیقی و جدّی است. ولی استاندار اگر ارتباط داشته باشد و مراجعین آن قاعدتاً جوانها و افراد بیکار که بالاخره به استاندار مراجعه میکنند و امثال اینها باشند و نتواند راهی ارائه بدهد و نتواند فکری کند، چه خواهد شد؟ مردم کجا بروند؟ همه مردم دم در استانداری جمع میشوند. وقتی که کار نباشد، برای این ارتباط چه جوابی است؟ آیا غیر از مأیوس کردن دیگران ثمرهای دارد؟ ما اگر امنیت سرمایهگذاری بین مردم نداشته باشیم و اگر امنیت تصمیمگیرهای کلان که بتواند منابع را در خدمت تولید و اشتغال که در اختیار عمران کشور قرار بدهد، نداشته باشیم، با بحثهای متفرقهای که مطرح میشود، نمایندگان دولت در استانها، فرمانداریها و بخشداریها در مواجه با مردم و تأمین امنیت خیلی نمیتوانند جوابگو باشند. این از زیربناییترین بحثهای شما است.
اینکه میگویم قدری نگران هستم، به خاطر این است که در همین چند مدّت از بعضی از استاندارها و همچنین از بعضی از ائمه جمعه کلمات سردی شنیدم. آنچه که باید بیشتر مشوّق باشد و امید دهنده باشد، ممکن است تبدیل به حرفهای دل سردکننده و مأیوس کننده شود. مسئله شما باید خیلی جدّی باشد. باید از طریق شهرستانها و آنهایی که دستشان در کار است، فشار روی دولت مرکزی و مجلس باشد. ارائه طرحها و راهکارها و شیوههای عملی برای ادامه آنچه که قطعی است، از ضرورتهای ما است. فکر میکنیم وضع منابع و امکانات و زیربناها به حدّی رسیده که کاملاً این مسائلی را که من میگویم، مقدور است. مایه نگرانی در کشور نیست. اگر میخواستیم کشور را همانطور که اداره میکردیم، اداره کنیم، حداقل به بیست میلیارد دلار ارز نیاز داشتیم.
امروز در سطح فعلی که بخواهیم کار کنیم، طبق آمار رسمی ۱۴ میلیارد دلار برای نیازهای مصرفی و نیازهای سرمایهگذاری و اداره تولید، جواب میدهد. هر چه بیشتر مصرف کنیم، بهتر جواب میدهد. این ارز را الآن داریم. واقعاً الآن در کشور محدودیت ارزی نیست. دلیلی ندارد که منابع ریالی ما کم شود که ما نگران باشیم. باید همّت کرد و مواظب بود. منابع ریالی آنقدر هست که ما آهنگ موجود را حفظ و بلکه تقویت کنیم. میگویند چه تفاوتی پیش آمد؟ وقتی که در هشت سال قبل که اکثر شما آقایان یا در مجلس یا در دولت در رأس کار بودید، شروع کردیم ۵۱ درصد کسری بودجه داشتیم.
منابع هم همین منابع موجود بود. امّا این منابع تقویت شد. بالاخره آن روز تشخیص دادیم که سوخت بههدر میرود و منابع انرژی در حال تلف شدن است. بخشی از آن را در خدمت درآمدهای دولت گرفتیم. هنوز تا نقطه متعادل سوخت خیلی فاصله دارد. ما هنوز بهاندازه ده الی دوازده میلیارد انرژی داریم که با قیمتهای نامناسب آتش میزنیم.
منابع ارزی ما که بدون جهت در حال ضایع شدن بود، به تدریج به قیمتهای واقعی نزدیک شد و منابع ریالی را تقویت کرد. از این طریق بسیاری از نیازهای کشور با همان اقدامات که در داخل کشور برآورده شد. امروز میتوانیم با ۱۴ میلیارد دلار کشور را بچرخانیم. الآن عمده نیازهایی را که وارد میکردیم، خودمان تولید میکنیم یا هزینههای نیروی انسانی و خدماتی و وارداتی یا کالاهای مصرفی و مواد اولیه و خیلی چیزهای دیگر را خودمان تولید میکنیم. فکر میکنم شما واقعاً با همّت و اراده و تصمیم و شجاعت میتوانید این وضع را بهتر کنید. هیچ لازم نیست بحثهایی شود که مردم را نگران کند. سیاسی و امنیتی و دلگرمی سرمایهگذاری را هم دیگران باید به شما کمک بکنند تا شرایط درستتر شود.
اگر روی این اصل تردید است. واقعاً جای بحث و مذاکره دارد. یعنی جای آن در استانداریها است. البته دولت این کار را انجام میدهد. زیرا شما سربازان صف مقدّم ما در جلوی مردم هستید. شما باید این کار را انجام بدهید. اگر روزی وضع به گونهای شود که کشاورز بیل خودش را بهزمین بگذارد، هیچ راهی به جز قاچاقفروشی و هروئینفروشی ندارد. ولی اگر شما بتوانید بیل او را در دستش حفظ کنید، مهم است و این جزو همین کارها است.
آقای نوری به وضع شهرها و اعتبارات عمرانی شهرها اشاره کردند. در گذشته اعتباراتی بود، شما که خودتان وزیر کشور ما بودید، میدیدید، ما برای راهانداختن خط واحد تهرآنهم مشکل داشتیم. الآن شما برای چه مشکل دارید؟ برای اینکه چند ماشین اضافه و یا ماشینها را تعمیر کنید. ما برای تعمیر کردن ماشینها که در گاراژها خوابیده بودند، پول نداشتیم. شهرداری تهران مگر چه داشت؟ یک رویه معقولی انتخاب شد.
اصلش در اصفهان آزمایش شده بود تا با هزینه مردم شهرنشین، شهرشان آباد شود و آباد هم شد، اخیرآ به هر شهری که میرفتیم، با گذشته خیلی تفاوت داشت. واقعاً سیستم عمرانی شهری به یک جریانی تبدیل شده بود که شهرها را موجودات زنده کرده است. در مصارف شهری و عمرانی شهری از درآمدهای خود مردم استفاده شده است. از بیست و دو سه میلیارد به ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد رسیده بودیم. آنهایی که موهبت شهرنشینی را دارند، حاضر هستند هزینه کنند و هزینه هم میکنند. ولی عدّهای نق میزنند و حرفهایی میگویند، ولی نمیتوان مسائل یک کشور را روی این مسائل معطل کرد.
سیاست تجربه شده و روشنی است و آنهایی که که قبول دارید، بیایند و سیاست بهتری را ارائه بدهند. اگر جایگزین کردند، حرفی نداریم. ولی حقیقتاً در شرایطی نیستیم که بتوانیم پول نفت را از روستاها دریغ و شهرهایمان را آباد کنیم. این کار به هیچ وجه نمیشود. جایگزین هم ندارد. چون این یک سیاست تجربه شدهای است و ممکن است به اصلاح لازم داشته باشد و اصلاح کنید.
ولی چرا عمران شهرها متوقّف شود؟ فقط عمران شهری که نیست. اشتغال هم است. من دیروز خبری شنیدم که البته جزو حرفهای بیخودی است که انسان میشنود و میتواند یک نمونه باشد. یک دزدی همین نزدیکیها خانهای را زده بود. کسی که خانهاش را سرقت کرده بودند با ما آشنا بود که میگفت از بین چیزهایی که برده، گذرنامه و از این جور چیزها بود که اینها را با یک نام، پس فرستاده است.
معلوم میشود که دزد همسایه بوده است. نوشته که من قیافه شما را آقا و خانم تازه زندگیشان را شروع کردند - که میبینم محزون از خانه بیرون میآیید و دزد زده هستید، خیلی ناراحت میشوم. ولی شما بدانید که من از شما ناراحتتر هستم. عذری هم آورده بود. این حرف باطلی است و هیچکس به این دلیل نمیتواند دزدی کند. ولی اگر اشتغال نداشته باشیم، اگر مردم نتوانند زندگی خودشان را اداره بکنند، کار مشکل میشود.
از راه دیگری باید نان خود را تأمین بکنند. عمران شهری و این کارهایی که انجام میشود، عدّه زیادی را به نان، زندگی و شغل میرساند. به نظرم استانداران باید خیلی جدّی باشند، محکم بایستند و نگذارند کارهایی را که در استانشان است - کارهای عظیمی در جریان است - ضعیف شود، تقویت کنند، راه پیدا کنند و فشار برروی ما بیاورند تا ما فکری کنیم. الآنهمه ابزاری را که به کار بردیم، آن میتواند با وضع بهتری به کار گرفته شود. فضای سیاسی و جهانی کشور ما الآن بهتر از آن زمان است و بدتر نیست. زمانی که آمدیم، دستمان خالی بود. در برنامه اول داشتیم که بتوانیم صد و سی میلیارد دلار از خارج جذب کنیم تا کشور را حرکت بدهیم.
آقایانی در این جلسه هستند که شاید همان موقع هم موافق نبودند و انتقاد میکردند. ولی نود میلیارد مصرف کردیم تا کشور را به حرکت درآوردیم و امروز هم پرداختیم و سال آینده آخرین قسط آن پرداخت میشود. این همه آثاری که هست، از این زمینه استفاده شد. الآن چرا نمیتواند تکرار شود؟ اگر کمبود داریم، چرا نمیتوانیم جبران کنیم؟ طرحهای نفت، گاز، پتروشیمی و طرحهای قطران، راهآهن و بعضی از جاها و خیلی از طرحها هستند که میتوانند اعتبار جذب کنند وخودشآنهم جواب میدهند.
ما میگوییم برای پتروشیمی، ارزی پرداخت کردیم که از خارج آمد و ساخته شد و الآن دارد پنج ههزار کارخانه را تغذیه میکند و قسطهای خودش را میپردازد. سرمایه عظیمی در اختیار شما مانده است. چرا و چه اشکالی دارد که اگر واقعاً مسئله این است، که منابع کم است این کارها منبع شود؟ الآن که شرایط سیاسی ما از آن موقع بهتر است و بهتر میتوانیم جذب کنیم. البته الآن به آنمقدار ارز نیاز نداریم. ولی در عین حال اگر لازم باشد، بعضی از طرحها و کارها را با این اهرم توان، فعال کرد.
الآن طرحهای اشتغالزا و کارسازی در اختیار اکثر شما است. خیلی تأکید دارم که نگذارید اینها متوقف و حتی سست شود. اینها باید محکمتر شود. فرض کنید طرح تولید میگو و آبزیان سرد آبی در استانهای جنوبی و شمالی کشور و مرکز را میتوانید در کشور اجرا کنید. هزینه ارزی کم و اشتغالزایی خوبی دارد. مواد آن در کشور و زمین ساحلی یا سرچشمههای کوهستانی، موجود و انسان بیکار است. اگر بانکها را تنبل کنیم، چه میشود؟
باید یک مقدار فشار آورد. کسانی مثل شما باید فشار بیاورد و به مردم تسهیلات بدهد تا مردم بروند شیلات تولید کنند. میتوانیم تا یک میلیون هکتار میگو و به همین اندازه قزلآلا در گوشه و کنار کشورتولید کنیم.
نگذارید اینها متوقّف و حتّی سست شود. طرح زیتونکاری و گردوکاری با آن وسعت که طراحی شده بود، میتواند چندین استان کشور را پوشش بدهد و نان درست کند. تأمین روغن نباتی ما که واقعاً وابستهایم، با این کار میتواند انجام شود. حداقل برای یک میلیون هکتار طراحی شده بود. چقدر هم اشتغالزا است! از مرحله تولید نهال و کاشتن نهال و آبیاری کردن تا انتها شغل ایجاد میکند. در اکثر استانها هم میشود. درختان ۲۰۰ ساله هشت نسل را جواب میدهد، زیتون کاری در تپه ماهوریهای لرستان، خوزستان، بندرعباس، کرمان و هر جا که ما رفتیم، دیدیمکه بهخوبی میشود. کارهای اصلی اینها انجام، طرّاحی و نهال کاری شروع شده است. با طرح گردو کاری برای مردم کلّی شغل درست میشود.
تجارت نهال و انتقال بهاین طرف و آن طرف هم میسر است. گردوی دیم در جاهای سردسیر میتواند جواب بدهد. طرحهای عظیمی مثل نیشکر خوزستان مهم است که من میشنوم یک مقدار کند شده است. بنا شد نگذارند کند شود. دو میلیون تن مواد غذایی استراتژیک به ما میدهد. شکر، کاغذ، خوراک دام و چیزهایی از این قبیل و دهها ههزار اشتغال، آنهم در آن منطقهای که چقدر ما نیاز به اشتغال داریم، به ما میدهد.
عمده کارخانههای آن را هم از طلبی که از مصر داشتیم و سوخته شده بود، گرفتیم. هیچ کس حاضر نبود حرف بزند. ۵ الی ۶ کارخانهاش را خریدیم که در راه است و بعضیها هم رسید. بانکها باید یک مقدار بیشتر جدّی بگیرند و اجازه ندهیم که به بهانههایی، کار به این بزرگی را معطل بکنند. وقتی به دور کشور نگاه میکنیم، میبینیم همه جا استعداد هست. مثلاً در زابل اگر بنا باشد طرح کشاورزی و زهکشی اراضی که واقعاً قلیایی شده، جدّی گرفته شود، نیم هکتار آن نیم تن تا یک تن محصول میدهد.
آنجا میتواند ۵ الی ۶ تن محصول بدهد. اگر آن طرح بخواهد ضعیف شود، مردم زابل را با چه چیزی میتوان در آن منطقه نگه داشت؟ اگر چاه نیمه قوی و واقعاً اجرا نشود، فردا اگر در افغانستان دولتی روی کار بیاید که سدّی بالای دست ما ببندد، زابل را چگونه میتوان حفظ کرد؟ طرحهایی مثل اینها را باید جدّی گرفت. طرحی که بنا است دویست و هفتاد ههزار هکتار زمین از سر پل ذهاب تا مهران و دهلران را بهزیر کشت ببرد. آنهایی را که الآن از دست ما در حال بیرون رفتن است که ما اعتبار فوقالعاده هم برای آنجا گذاشتیم، به سدّ کرخه وصل میکند و از سدّ کرخه با یک تونل به دهلران میرسد. از این طرف هم آب تا آنجا میرود و کمربند سبزی، مردم از سر پل ذهاب تا کرخه در جنوب را مشغول میکند.
برنامه نخل، زیتون و خیلی چیزهای دیگر در آن دیده شده است. به نظرم اینگونه مسائل از مسایلی است که اهمیت فوقالعادهای - نه مستقیم برای وزارت کشور - برای سازمان برنامه و بودجه، مجلس و سایر بخشها دارند، امّا شما استانداران موتور فشار و نیروی لازم هستید که مردم، فرمانداران، ائمه جمعه، نمایندگان و دیگران را برای اینگونه کارها بسیج کنید. یا این طرف در شمال، طرح کانال سراسری از آستارا تا گرگان را داریم که هفت الی هشت سد درست میکنیم. شما میدانید که قرار بر این است که این سدها در شبکههایشان به هم وصل شوند و با یک کانال سراسری آبهای اضافه بهگرگان برود. باید منطقه گرگان و دشت را به اترک وصل بکنید چون صدها ههزار هکتار زمینی که آنجا هست، از بهترین زمینهای دنیا است.
زمین آنجا چند متر خاک زراعتی دارد که هیچ جا اینگونه نیست. اینگونه طرحهای بزرگ و کوچک و کارهای ریزی را که مورد توجه بود، جدّی بگیرید. همین آبیاری تحت فشار که شنیدم بانکها تا الآن فقط ۲۴۰ میلیون تومان بانکها دادند، مهم است. ما ۱۲۰ میلیارد تومان در تبصرههای بودجه برای اینها دیده بودیم. چه چیزی بهتر از آبیاری تحت فشار مشکل را حل میکند؟ من در همدان مزرعهای را دیدم که با همین سیستم آبیاری ۹۰ هکتار را به ۲۲۰ هکتار رسانده بودند و آب را به ارتفاعات میبردند که تپه ماهوریها را بکارند و آب اضافه آمده بود. در کشوری که وضعی اینگونه است و خشکسالی ما را یک دفعه از پا در میآورد، این کار نعمت است.
این همه زمین و این کمآبی هیچ مجوزی ندارد که شما فشار نیاورید که طرحهای آبیاری تحت فشار اجراء نشود. یا آبخوانداریها کار کمخرجی است، ولی میتواند برای تزریق آب و تغذیه به سفرههای کم آب کشور ما که بلای ما این کم آبی است، نجاتبخش باشد. اینها فراموش نشود. همه اینها را نمیتوانیم اسم ببریم. حرف مهم من با برادران استاندار - چه آنهایی که از قدیم کار میکردند و چه آنهایی که جدید آمدند - این است که مسئله سازندگی و توسعه را خیلی جدّی بگیرند.
حرفهای سیاسی و اینجور چیزهایی که مطرح میشود، موقّت است، جواب اینها عمیق و به آینده نیست. در کنار این حرفهای سیاسی اگر ما بتوانیم در عمران کشور، آبادی کشور، ایجاد اشتغال و سرمایهگذاری و جذب سرمایههای خارجی موفق بشویم، آن زمان کار بسیار ذیقیمتی را میتوانیم انجام بدهیم. الآن اوّل کار و هنوز بودجه در مجلس است. هنوز فرصت دارید که قدری فعّالتر برخورد کنید. من الآن به بودجه انتقاد خاصّی ندارم.
بالاخره همان شیوههایی است که ما هم میرفتیم. دولت هم بعد از مدّتی فکر و بررسی، همان کارها را دارد انجام میدهد و آخر بهاینجا رسیدهاند که باید یک مقدار ارز بفروشند و پول پیدا بکنند و دارند این کار را انجام میدهند که بهاین نتیجه رسیدند که در مورد سوخت یک تصمیم جدّی تعدیل کننده بگیرند - همان آقایانی که تعدیل را زیر سؤال میبردند - راهی غیر از این نیست. ما منابع هرزه روندهای داریم که از دستمان در حال در رفتن است. آنها را باید نجات بدهیم. از اینها منابع جدید بسازیم که در حال ساختن است. من الآن واقعاً انتقادی به شیوههایی که الآن آقایان در حال عمل کردن هستند، ندارم. تقریباً همان روش است.
امّا این حرف من متوجه آنهایی است که گاهی اظهارات دلسردکننده میزنند و فکر میکنند میتوانیم راه دیگری پیدا کنیم. البته راه دیگر برای تداوم سازندگی بسته نیست. ممکن است شما به راههای بهتری فکر کنید و انتخاب شود. هیچ کس مدعی نیست که راه، منحصر به همانی است که ما تجربه کردیم. قطعاً میتوانید راههای بهتری پیدا کنید. ولی اصل را واقعاً جدّی بگیرید و من به نیروی سازنده مدیران شهرستانی و استانی بسیار امیدوار هستم که آنها بتوانند کمک کنند بهاین که این جریان ادامه پیدا کند و بلکه تقویت شود.
شرایط سیاسی دیگری هم باید باشد که مردم را تشویق کنیم تا بتوانند سرمایهگذاری کنند. این از آن کارهایی است که شما میتوانید کمک کنید. امّا بیشتر به ما مربوط است. ما باید کمک کنیم تا این زمینهها فراهم شود. در مجموع بهآینده کشور بیشتر از گذشته امیدوارم و فکر میکنم انشاءالله با تلاش افراد تازهنفس و مدیران جدید و با استفاده از تجربه مدیران گذشته و همراهی با هم بتوانیم روند خوبی را - هم در داخل و هم در خارج - با فضایی که الآن در کشور و اطراف ما به وجود آمده، کارهای ارزشمندتری را انجام بدهیم و دعا میکنم که این اجتماع شما نتیجه مهمی داشته باشد.
همان اوایل کار دولت ما، وزارت کشور و آقای نوری دو تصمیم گرفتند که آثارش الآن روشن است. یکی ادغام نیروهای انتظامی بود که کار بسیار دشوار و شاید محال آن زمان بود که ایشان انجام دادند. الآن میبینیم هیچ مشکلی نداریم. تضادهایی که بین کمیته و شهربانی و ژاندارمری و بلاهایی که داشتیم، از یاد ما نرفته است.
یکی مسئله بلایای طبیعی بود که وزارت کشور برای مبارزه با حوادث از ما تحویل گرفت که متمرکز کردند و یک آمادگی در سراسر کشور با همراهی استانها درست کردند و تجربه اول آن در زلزله گیلان و قزوین و زنجان بود. بعد از آن در طول هشت سال، هر جا حادثهای پیش آمد، همان طرّاحی که آن موقع شده بود، به سرعت جواب داد. از عهده سیل، زلزله، حادثه و هر چه داشتیم به خوبی برآمدیم و اصلاً روی دولت فشاری نمیآورد. چیزهای دیگری هم بود. همین الآنهم همین است.
این جلسهای که شما دارید و الآن در حال تمام شدن است، از ابتکارات ایشان است. به هر حال میتوانید با همان روحیه در همین مسائلی که در دست کشور و دولت است، برنامهریزی کنید. آماده برخورد فعال با مسایلی باشید که در کشور همیشه اتفاق میافتد. از دیدن شما خوشحال شدم. دعا میکنم که مدیران موفقی باشید و بتوانیم در آینده ارزیابی افتخارآمیزی از کارهای شما داشته باشیم.
والسّلام علیکم و رحمه الله