سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در در مراسم افتتاح فاز 4 دانشگاه آزاد اسلامی حصارک کن

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در در مراسم افتتاح فاز 4 دانشگاه آزاد اسلامی حصارک کن

  • دوشنبه ۹ تیر ۱۳۷۶
برکات دانشگاه آزاد برای کشور/ وضاع آموزش عالی کشور در سالهای اول پیروزی انقلاب/ برنامه‌های دولت سازندگی برای توسعه دانشگاه در کشور/ نیاز جدی جامعه برای تحصیل/ لزوم افزایش سواد کارشناسان در موضوعات متعدد/ نقش تحصیل در کارآمدی کشاورزی/ تأثیر کم‌سوادی در پایین بودن بهره‌وری کشور/ لزوم آموزش دانشگاهی برای میراث فرهنگی/ لزوم گسترش دانشگاه آزاد براساس نیاز جامعه/ اوضاع دانشگاه آزاد در آغاز تأسیس/ نقش دانشگاه آزاد در جلوگیری از خروج ارز تحصیلی از کشور/ شجاعت تأسیس دانشگاه غیردولتی در کشور/ نقش امام در تأسیس دانشگاه آزاد/ استدلال غیرمنطقی!! مخالفان دانشگاه آزاد/ دانشگاه آزاد، دانشجویان و فارغ‌التحصیلان، ستون فرهنگی و علمی جامعه/ لزوم پاسخ مخالفان دانشگاه آزاد به سؤالات اساسی/ تفاوت انتقاد و تخریب در موضوع دانشگاه آزاد/ مجاهده و تحمل سختی‌ها، شرط ورود به کارهای سخت/ نقش امام در ساخت مجتمع دانشگاهی حصارک/ تحقیقات، پشتیبان دانشگاه آزاد/ مجتمع حصارک، قله دماوند واحدهای دانشگاه آزاد/ دستاوردهای دانشگاه آزاد در تحصیلات آموزشی کشور/ اهمیت عدم ناامیدی در برابر تخریب‌ها و سرزنش‌ها/ تداوم کارهای دانشگاه آزاد تا رسیدن به اهداف عالی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله

از روزهای شیرین دوران کاری بنده است که ساعاتی را در این واحد بزرگ و در میان شما باشم. دانشگاه آزاد اسلامی حقیقتاً برای کشور ما، تاریخ انقلاب و همچنین اسلام یک بنیاد جاویدان و پربرکت است. کار بسیار عظیم، وسیع، عمیق و پرخیر و پربرکتی که تاکنون انجام شده، این است که از منابعی استفاده کرده که این منابع وجود داشته و مورد غفلت بوده است. نکته مهم در مدیریت‌ها همین است که مدیران بتوانند منابع موجود را پیدا و از آنها درست استفاده کنند.

من فکر می‌کنم در اکثر جوامع دنیا با توجه به شرایط مختلف، منابع به اندازه کافی هست، اما هنر این است که منابع را کشف و مسیر بهره‌گیری از آنها را پیدا کنیم که نمونه‌اش همین دانشگاه آزاد اسلامی است.

همه شما در جریان هستید که پانزده سال پیش چه فشار جدّی روی ما از جهت نیازمندان تحصیل در دانشگاه و همچنین نیازمندی کشور به نیروهای تحصیلکرده، بود!! هیچ افق روشنی نبود تا این دو نیاز را تأمین کند. در طول این هشت سال با برنامه‌ای که انجام دادیم، در حقیقت به جاهای دولتی، دانشگاه‌های دولتی و همچنین برای حقوقی کادر علمی و برای ساخت فضای آموزشی و پژوهشی اولویت دادیم، ولی با همه این اولویت‌ها، هنوز حدود هفتصد هزار نفر را می‌توانیم در همه بخش‌ها، یعنی در پیام نور، شبانه و دانش‌سرا جذب کنیم. فکر نمی‌کنم که در هر شرایطی بیش از این بتوان در این بخش سرمایه‌گذاری کرد.

طبق گزارش دکتر جاسبی ما همین الان یک میلیون و دویست هزار نفر متقاضی داریم که باید پول بپردازند و خودشان را برای پرداخت آماده می‌کنند و با توجه به این، در آزمون شرکت می‌کنند. نیاز جدی است، اما بخشی از اینها ممکن است غیر لازم باشد که وارد دانشگاه شوند و خیلی از اینها هم استعداد و هم امکانات دارند. نیاز کشور هم مشخص شده است.

هم‌اکنون اکثر زمینه‌های خدماتی در کشور با نیروهای غیرتعلیم‌یافته کلاسیک کار می‌کنند. مثلاً مطلع شدم در بخش دامپزشکی نیاز کشور بیش از صد هزار نیروی تحصیلکرده است که الان حدود دوازده هزار تحصیلکرده داریم و بقیه هم با برنامه معمولی و تجربه‌های عملیاتی و روستایی کار می‌کنند. کسی این مسئولیت را نمی‌پذیرد که چقدر خسارات وارد می‌شود. در این مسیر دام و علوفه زیادی ضایع و تلف می‌شود و مرض‌های بسیاری به خاطر عدم بهداشت وارد جامعه می‌گردد. هزینه‌ها بالاست و خیلی ضعف‌ها در بخش دام هست.

در بخش‌های کشاورزی، صیادی و صنعتی هم این‌گونه است. در بهره برداری از ماشین‌آلاتی که کشور ما را پر کرده است و زیر هر سقف و سوله‌ای که می‌رویم، مقدار زیادی ماشین و تأسیسات

گران‌قیمت می‌بینیم. اگر یک آدم متخصص در کنار این ماشین‌آلات و تأسیسات باشد، بهره‌گیری خیلی بالا می‌رود. در حالی که الان بهره‌وری در کشور به خاطر محدودیت‌های نیروهای توانا پایین است. هنوز باید خیلی کار کنیم که کشور را به دسن یک جریان دانشمند اداره کنیم. البته از همین الان این نگرانی دیده می‌شود که فارغ‌التحصیل‌ها کجا بروند. شاید اشکال این باشد که بیشتر رشته‌ها علوم انسانی است و در بعضی از مواقع نیاز به این نیروها نیست.

رشته‌های فنی و رشته‌های دیگر که الان کسی دنبالش نمی‌رود، سرمایه‌های زیادی در خود دارند. امروز به آقای جاسبی می‌گفتم: ما دیروز در مورد آثار باستانی و میراث فرهنگی جلسه داشتیم. در این رشته بسیار تحقیریم. در گذشته صدو هفتاد تیم خارجی در کشور ما روی باستان‌شناسی کار می‌کردند و هر تیم، 28 نفر، 100 تا 200 نفر بودند. چند هزار تپه شناخته شده داریم که اینها آثار باستانی است و بالاخره تا روزی اینها را نگه می‌داریم. بناهای ارزشمند میراث فرهنگی بسیاری داریم که باید متخصصان ما اینها را بازسازی کنند. چیزهای عجیب و غریب بسیاری در این کشور هست که آنها را باید دید؛ مثلاً در این رشته چقدر دانشجو داریم! حتی در این رشته‌های واقعی هم، دانشگاه آزاد یک مقدارش دنبال این است که مثلاً واحدی در شهری تأسیس شود که آسان‌ترین را انتخاب می‌کند و راه می‌اندازد. از این به بعد باید سراغ مواردی برود که واقعاً کشور به آن نیاز دارد. دو موردش همین باستان‌شناسی و دامپزشکی هستند و خیلی چیزهای دیگر و ده‌ها رشته دیگر که قطعاً موردنیاز کشور است. در غیر این صورت در تولید، دستگاه‌ها باید برای استفاده از متخصصین پول بدهند تا کسانی بیایند این واحد را راه‌اندازی کنند. انشاءالله این کار را بکنید که کیفی کردن عناوین بامعناست.

به هر حال امکاناتی در کشور ما بود. تشخیص اول ما در کشور این بود که متقاضی تحصیل هست و باید به افق‌ها بنگریم. فضاها را می‌توان خلق کرد. آن موقع فکر می‌کردیم از فضاهایی مثل حسینیه‌ها، مساجد و وقت خالی مساجد و دانشگاه‌ها استفاده کنیم. البته این کار، موقت و معلوم بود که نمی‌توان دانشگاه‌های مدرن را به این صورت اداره کرد که به تدریج دارد درست می‌شود. فکر می‌کردیم پول بین مردم هست و بسیاری از مردم هستند که حاضرند خرج تحصیلشان را بدهند و درس بخوانند. ممکن است برایشان مشکل باشد، ولی هزینه تحصیل خود را می‌دهند. می‌دیدیم آنهایی که در داخل تحصیل می‌کرده‌اند، به چه قیمتی به خارج می‌رفتند! شما می‌دانید که ده‌ها هزار نفر از بچه‌های ما در کشورهای دور افتاده و در دانشگاه‌های کم ارزش با یک هزینه بسیار سنگین درس می‌خوانند. اگر پانصد دلار هم در ماه خرج کنند که بیشتر خرج می‌کنند، ببینید چه رقمی می‌پردازند! چقدر از ثروت کشور کم می‌شود! در صورتی که اگر در اینجا تحصیل کنند، بر ثروت کشور افزوده می‌شود. ساختن چنین مجموعه‌ای یعنی پایین بودن سطح ثروت کشور. بچه‌های ما برای اینکه به هندوستان، فیلیپین، رومانی و آذربایجان بروند و درس بخوانند، ثروت ما را از دستمان در می‌آورند و به آنجا می‌برند.

به هر حال ما با کشف این امکانات راکد تصمیم گرفتیم این کار را بکنیم. البته تصمیم بسیار دشواری بود. فرهنگ حاکم بر جو انقلاب این بود که همه چیز باید دولتی باشد. اصلاً یک شجاعت فوق تصور می‌خواست که کسی دانشگاه غیردولتی تأسیس کند. کسانی که این حرف‌ها را می‌زدند، تحقیر می‌شدند. اما با یک میلیون تومانی که امام دادند و همتی که در نیروهایمان داشتیم، این دانشگاه تأسیس شد و همین اظهاراتی که امروز آقایان روی قالیچه نقاش نوشتند و نشان دادند، این دانشگاه آزاد را نجات داد.

آن تفکرات انحرافی قوی بود، ولی اعتماد به امام آن‌قدر قوی بود که هیچ کس نمی‌توانست روی حرف امام حرفی بزند. خیلی‌ها این را قبول نداشتند، ولی وقتی حرف امام بود، خفه می‌شدند. به هر حال آن کمک امام خیلی مؤثر بود و پیشتازانی که وارد این ماجرا شدند، مردان باارزشی هستند و می‌دانند آنها را مورد سرزنش قرار می‌دهند. دوستانشان به آنها می‌گفتند که شما به طرف طاغوت می‌روید، به طرف سرمایه داری می‌روید، به طرف تبعیضات می‌روید و می‌خواهید علم را طبقه‌بندی کنید. می‌گفتند مدرسه خصوصی، دانشگاه خصوصی، فارغ‌التحصیل خصوصی و این مجموعه مساوی با رژیم سرمایه‌گذاری است. با وجود چنین تفکراتی شکستن آن جو، کار بزرگی بود. آن‌هایی که برای این جریانات بزرگ جلو افتادند، حق بزرگی دارند و الان هم سرافرازند. هنوز هم من می‌بینم کمی که فضا را مناسب می‌بینند، حمله را آغاز می‌کنند ولی دیگر دیر شده و شکستن این شجره طیبه که ریشه‌اش در اعماق زمین و شاخه‌هایش به اعماق فضا رفته، دشوار است و دیگر نمی‌شود کاری کرد. ششصد و سی، چهل هزار دانشجو و سیصد و پنجاه هزار فارغ‌التحصیل را که هر یکی برای جامعه، ستون فرهنگی و علمی هستند، نمی‌توان از ریشه کند. البته از یک زاویه تحریک‌آمیز استفاده می‌کنند که مثلاً چرا بعضی‌ها پول خرج کنند و تحصیل کنند؟! انگشت روی یک زخم می‌گذارند، مخصوصاً برای کسانی که پول ندارند، زخم دردناکی است. البته جواب آنها روشن و منطقی است و اگر تحصیل نکنند و دانشگاه آزاد نباشد، چه می‌خواهند بکنند؟ دانشگاه دولتی داوطلب می‌گیرد؟ می‌تواند بگیرد؟ اگر به خارج بروند، نباید پول بدهند؟ اگر درس نخوانند، بهتر است؟

سه راه بیشتر که در مسیر ما نیست. یا باید دانشگاه آزاد را بپذیرند، یا باید به خارج بروند و درس بخوانند و یا بی‌سواد بمانند. آدم‌های جاهلی که این‌گونه مقاله‌ها را می‌نویسند و تحلیل می‌کنند، آنقدر به خودشان زحمت نمی‌دهند که برای جواب این سؤال‌ها دلیل داشته باشند و صرفاً برای تحریک فتنه، وارد یک جریان می‌شوند. نمی‌توانند اسم این را دلسوزی بگذارند و این نیز نمی‌تواند یک حرکت ایدئولوژیک باشد.

به هر حال این جریان‌ها هستند. عیبی هم ندارد. به هر صورت کار کردن همراه با مجاهده، مبارزه و تحمل سرزنش‌هاست. اگر همه راه‌ها هموار بود و در این اتوبان همه چیز به خودی خودش پیش می‌رفت، این مردانگی‌ها و مجاهدت‌ها را نمی‌خواست. خداوند عالم سرشت انسان را به صورتی درست کرده که در حال تلاش و زحمت به جایی برسد. خداوند می‌توانست همه ما را ملائکه خلق کند و از اول استعدادهایمان نقد شده باشد و تا ابد هم یک جور باشد. این یک جور موجود است که باید در حال حرکت ساخته شود. «آنک کادح الی ربک کدحاً فملاقیه»* مردان نباید از تلاش، مشکلات، دعوا و این چیزها هراس بکند.

به هر حال تا اینجا کار بزرگی به ثمر رسیده و خود این مجتمع کار بسیار خوبی است. اصلاً تاریخچه این مجتمع از لحاظ درد سر و فشار از اول که خواستیم این را بگیریم، این‌گونه بود. آن قدر مزاحمت ایجاد شد که مجبور شدیم به امام متوسل شویم. امام اجازه دادند و گفتند تصمیم بگیرید و ما تصمیم گرفتیم که این مجتمع در اختیار دانشگاه آزاد باشد. ببینید این‌قدر مشکل بود که نیرومندترین پشتوانه‌های کشور وارد شدند تا راه استفاده از یک زمین که الان ارزش پیدا کرده و آن موقع جای دور دست و به درد نخوری بود، هموار شود.

به هر حال این مجتمعی که نزدیک به 250 هزار متر ساختمان و همه امکانات را خواهد داشت، در نقطه بسیار خوبی از کشور، قرار دارد و رسالتش هم تربیت نیروهای کیفی و تربیت جوانان در مقاطع تکمیلی است. تحقیقات پایه‌های فرهنگی به‌گونه‌ای گذاشته شده که بتواند پشتیبان دانشگاه آزاد اسلامی باشد. همچنین می‌تواند یک نمونه قابل عرضه به دنیا باشد که از امکانات مردمی و امکانات هرز رو، چنین جریان آموزشی عظیمی در کشور به وجود آمده و این مجتمع مثل قله دماوند است که آدم وقتی می‌خواهد نقشه ایران را ببیند، این منظره زیبای برافراشته را می‌بیند. این نمونه قابل افتخار و قابل عرضه به دنیا، می‌تواند به مسیر درست آموزش دنیای اسلام کمک کند. در حقیرترین کشورهای اسلامی هم این طرح قابل پیاده است؛ یعنی از امکانات خودشان برای خودشان مراکز تحقیقاتی و تعلیماتی درست کنند.

مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی که خیلی مهم است، مدرسه هم اضافه شده و دویست و چهل مدرسه کیفی ساختند. رقمی که آقای جاسبی گفتند، یعنی 2500 واحد جنبی که الان روزانه چند واحد اضافه می‌شود، دنیای وسیعی را در فضای علم و فرهنگ و تخصص نشان می‌دهد. الحمدلله از بعد اخلاقی، فرهنگی و مذهبی هم مجموعه بسیار سالمی است. اگر عیبی داشته باشد، بعضی افراط‌کاری‌هایی است که در بعضی جاها بعضی واحدها می‌کنند. مجموعاً یک جریان
سالم است و من تأکید می‌کنم که شما در متن اسلام حرکت کنید. اگر بناست جوسازی شود، از الان دقت کنید که غیر از خداوند از هیچ کس نترسید و احکام اسلام و موازین اسلامی را مراعات کنید. الان دشمنان ما همیشه حرف می‌زنند و دوستان همیشه کمک می‌کنند. پیش خداوند مسئول باشید. نمی‌توان همه بندگان خدا را راضی کرد. بعضی از آنها را می‌توانیم راضی بکنیم و بعضی از آنها را برعکس. انشاءالله این حرکت تا رسیدن به همه اهدافش ادامه پیدا کند و بتوانید خدمتی که برای ایران عزیز طراحی کرده‌اید، انجام بدهید و بتوانید چهره اسلام انقلابی ایرانی را در دنیا آن‌گونه که حقش است، معرفی کنید.

            والسلام علیکم و رحمه الله

 

(سوره مبارکه انشقاق، آیه شریفه 6