بسم الله الرحمن الرحیم
اَلحَمدُللهِ رَب العالمینَ و الصَّلوة و السَّلامُ عَلی رسول اللهِ و آلهِ اَجمَعین.
تعریف سرمایه
از اینجا خود به خود تعریف سرمایه به دست میآید وقتی که کار منشأ مالکیت باشد، اگر بخواهیم سرمایهای را به عنوان کمک کننده به تولید در کارهای تجارتی، مستغلاتی و یا تولیدی به کار گیریم، باید منشأ آن کار باشد. پس بنابراین سرمایه چیزی جز کار متبلور شده نیست.
سرمایه چگونه به وجود میآید؟
سرمایه به تراکم و ترکیب کار انسان به وجود میآید تا مجموعه آن بتواند در خدمت حرکت سریعتر انسان قرار گیرد. کارگر باربری را در نظر بگیرید که پس از چندی اضافه درآمد و محصول کارش را تبدیل به یک گاری نموده و به این وسیله حمل و نقل بار را بیشتر و سریعتر انجام میدهد. این گاری محصول مدت زیادی کار این کارگر است.
این مثال سادهای است. حال اگر آن را پیچیدهتر کرده و گاری را به کامیون تبدیل کنید باز فرق نمیکند. انسان وقتی که کار کند یا مستقیماً از طبیعت برداشت نموده یا از راه انتقال صحیح مالک شد، این کار در وسیله جدیدی متبلور میشود که آن وسیله بازده بیشتری در تولید دارد و این سرمایه است.
انواع سرمایه
به تعداد انواع کارهای اقتصادی، نوع سرمایه هم میتواند متنوع باشد. در کتاب مواضع سه گونه سرمایه مشخص شده است:
۱- سرمایه تولیدی
۲- سرمایه تجارتی
۳- سرمایه مستغلاتی
نظریات گوناگون پیرامون چگونگی استفاده از سرمایه در رابطه با کار
در این نکته یک سه راهی وجود دارد که مکتبهای اقتصادی از هم جدا میشوند. باید ببینیم آیا حق استفاده از سرمایه در تحصیل مال و یا امکانات زندگی برای انسان وجود دارد و یا این که هر کس با عمل شخص خود مستحق تملک میشود و یا میتواند شخصی برای شخص دیگری کار کند یا خیر؟
به طور مثال شخص ارهای میسازد؛ دیگری نیز میخواهد از جنگل چوب بریده و درآمد زیادی حاصل کند. آیا نفر اول میتواند اره را به دیگری اجاره دهد یا نمیتواند؟ اگر بگوییم که انسان از کار متبلور خویش به دست دیگری نمیتواند استفاده کند، باید تمام این موارد و امثال آن منع شود.
شکل دیگر برخورد این است که بگوییم هر وسیلهای که انسان به طور مشروع مالک شده؛ اعم از زمین، آب، ابزار تولید، سرمایههای مستغلاتی و نظایر این ها، به هر نحوی که مایل باشد میتواند از آن استفاده کند.
سومین شکل برخورد بر اساس پذیرش استفاده انسان از کار متبلور خویش اصل آزادی بنا شده است، ولی محدودیتهایی نیز از جانب جامعه، طبیعت، ارتباطات اجتماعی انسان و مصالح و مفاسدی که ممکن است از استفاده آزادانه بیقید و شرط از کار متبلور(سرمایه) در زندگی انسانها به وجود بیاید، در مقابل این آزادی وجود دارد.[1]
نظریه اولیهی مارکسیسم در این مورد مبنی بر عدم استفاده از کار متبلور توسط شخص دیگری میباشد و سرمایه داری نیز درست خلاف این نظر را دارد و معتقد است که آزادی انسان اصل بوده و در آن هیچ محدودیتی نیست.
البته نه مارکسیسم توانسته روی عقیده عدم استفاده از کار متبلور همراه با کار زنده ایستادگی نماید و نه سرمایه داری توانسته آن آزادی نامحدودی را که ادعا میکرده حفظ کند.
در زمان طلوع اسلام هیچ کدام از این نظرات وجود نداشته است و این دین آسمانی برخورد معتدلی با مسئله دارد؛ زیرا هیچ کدام از ایدههای فوق را به طور مطلق ادعا نکرده، بلکه در موارد خاص ضابطههای ویژهای تعیین نموده که حدود آن را میتوانیم در فقه اسلام بیابیم.
مشکل انسانی و اجتماعی در دنیای پیچیده صنعت و جهان گسترده تولید این است که در صورت مجاز بودن استفاده از کار متبلور یا به اصطلاح سرمایه در همهی شقوق و شئون، احتراز از ظلم و استثمار بسیار مشکل خواهد بود. اشکالی که در اینجا پدید میآید این است که در ارزش یک محصول تولیدی، تفکیک ارزشهای کار زندهای که در جریان تولید به کار گرفته میشود، از کار متبلوری که در ابزار تولید و سرمایه به کاررفته، دشواریهای بزرگی در جامعهی امروز بشری به وجود میآورد.
اگرچه اسلام در تمام این موارد خطوط مشخصی دارد و راهها را کاملاً نشان داده است، ولی انتخاب راه مناسب و تطبیق آن راهها با موازین زندگی انسان، کاری است که به عهده مجالس قانون گذاری، کمیسیونها و اشخاص خبره و دقیق میباشد.
اسلام در تمام این موارد سرمایههای غنی در اختیار ما گذارده و تا آن جایی که محاسبات ما و تجربهی موجود دنیای سرمایه داری و مارکسیسم نشان میدهد، اسلام واقعبینانهتر و انسانیتر با قضیه برخورد کرده است.
حال عبارت مواضع را میخوانیم:
با توجه به مطالب گذشته، هر نوع سرمایه از راه کار به دست میآید و به این ترتیب سرمایه چیزی جز «کار انباشته» نیست.
سرمایه در یکی از سه شکل به کار میافتد:
سرمایه تولیدی- سرمایه مستغلاتی- سرمایه بازرگانی
هر کدام از سرمایه در اسلام احکام مخصوص به خود را داراست. به طورکلی در اسلام، ترکیب کار با سرمایه به دو صورت انجام میگیرد. اول این که شخص کارگری میگیرد و در مقابل کار او به وی اجرت میدهد. نوع دوم از ترکیب کار و سرمایه، مشارکت است که در این قسم تضمین برای سود وجود ندارد و معلوم نیست که به کارگر چقدر میرسد، البته احکام این مسائل را در آینده بیشتر توضیح خواهیم داد.
پاسخ به سؤالات
اگر منظور حیازت است، در این مورد کارگر اجباری به کار برای کارفرما نداشته و میتواند طبق فتوای امام برای خود نیّت کند و اگر از ابزار کار کارفرما استفاده کند، ضامن ابزار است و باید اجرت آن را بپردازد و در ضمن غصب هم کرده، یعنی اگر ابزار از بین رفت، باید در مقابل آن چیزی بدهد. در مورد تذکری که دادهاند، اگر منظور از «اجارهای» زمینهای دایر است، همان گونه که قبلاً گفته شد میتوان زمین را هم اجاره داد و هم به صورت مزارعه که نوعی مشارکت است (چنان که قبلاً ذکر شد، ترکیب کار و سرمایه در اسلام به دو صورت انجام میگیرد. اول کار در مقابل اجرت و دیگر مشارکت) از آن استفاده نمود، که در اجاره، اجرت زمین تضمین شده است و در مزارعه این سود و اجرت تضمین ندارد.
زمانی که شخصی برای مؤسسهای کار میکند، در حقیقت وقتش را به آن مؤسسه فروخته است که این هم از جمله خدمات است. مثلاً اگر دانشمندی را برای تحقیق استخدام کردید، او اجرت میگیرد و نتیجه تحقیقاتش متعلق به شماست و اگر این دانشمند برای خودش تحقیق کرد، نتیجه آن نیز متعلق به خود اوست. حال ممکن است تحقیقاتش به نتیجهای نرسد چنان که در کارهای مادی نیز مانند زدن چاه نفت امکان شکست و عدم موفقیت وجود دارد.
والسلام علیکم و رحمه الله
[1] - : البته بحث ما فعلاً در تولید است؛ زیرا بحث وسیعتر، کار ما را بسیار دشوار میکند.