سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز عید قربان
امروز رونق دادن به اقتصاد کشور به هر دلیل، یک تکلیف شرعی و میهنی، انسانی و اسلامی است.
خطبه اول
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله ائمه المعصومین
اعوذ بالله من الشّیطان الرجیم،
قد افلح من تزکیّ و ذکر اسم ربّه فصلّی**
این عید خجسته را به همه امت اسلامی، مخصوصاً مردم بزرگوار، انقلابی و مسلمان ایران تبریک میگویم. امیدوارم بتوانیم از برکات فراوان امروز که از آسمان برای بشر در حال نزول است، استفاده کنیم. چند نکته را در خطبه اوّل عرض میکنم و در خطبه دوّم بحثی را به مناسبت مسایل مهم زمان آغاز میکنم.
درباره عید قربان، باید بگویم که یکی از کارهای بسیار تحسینانگیز اسلام که قابل تعمّق و توجه است، برخورد اسلام با این عید میباشد. در زندگی انسانها همیشه عید است. مردم در طول تاریخ به مناسبتهایی که برای آنان ارزشمند است و به بهانههای مختلف، عید میگرفتند. در عیدها معمولاً اجتماعات و برنامههایی بوده است.
اسلام در برخورد با این مسئله، این عرف خوب بشریت را در نظر گرفته است. معمولاً به صورت تنفیذی عمل کرد. یعنی از سنت اصیل عید پیروی کرد. وقتی که پیغمبر(ص) مبعوث شدند، در خود جزیرهالعرب، یا همه ملل و نحلی که بودند، اعیاد زیادی داشتند.
مسیحیان، یهودیان، بتپرستها و حنفیها اعیاد خاص خودشان را داشتند. پیامبر(ص) با هیچ عیدی مخالفت نکرد. هر ملّتی عید خود را داشت. امّا دو، سه کار مهم کرد:
1- وقتی که به مدینه آمدند، به تدریج دو عید بسیار بزرگ را در جامعه اسلامی ترتیب دادند که عید فطر و عید اضحی است.
2- عید مکرری را در نظر گرفتند که جمعه است و هدف خاصی داشتند.
دیگران را هم آزاد گذاشتند تا اعیاد خود را انجام دهند. مسلمانان بعداً که با ملل غیر عرب مواجه شدند، با اعیاد آنها مخالفت نکردند. حتّی اعیاد دارای جنبه مثبت را از حالت خاص بیرون میآوردند و عمومی میکردند که نمونه آن عید نوروز است.
3- با مراسم و برنامههای غیر توحیدی و اسراف گونه یا غیرمنطقی - اعیاد معمولاً اینگونه است. چون شادی است، پیرایههای زیادی دارد- برخورد اسلامی میکند و سعی میکند برنامههای عید را به سوی نکات مثبت، بهخصوص شرک زدایی و حالت توحیدی جهت دهد. چون خیلیها در مناسبات عید به جهاتی توجه میکردند که شرک آلود بود. از زمین، زمان، حوادث و پیرامون خیروبرکت میخواستند. فکر میکردند از آنها کاری ساخته است. اسلام همه را متوجه کرد که همه چیز در اختیار خداست و اینها بهانهای است تا انسانها به خدا و مبدأ هستی توجه کنند.
از اسرافها، ریخت و پاشها و کارهای غیرمنطقی جلوگیری کرد و به جای آن از خیرات، احسان و توجه به ضعفا برای نزدیکتر کردن دلهای مردم به هم استفاده کرد. اگر فرصت بود، میتوانستم برای این موارد نمونههای فراوانی بگویم. البته بحث مستقلی است و قابل توجه میباشد. به نظرم باید یکی از موضوعات تحقیقی باشد که اسلام یک کار بزرگ فرهنگی و سازنده کرده است. آن هم در نقطهای که عواطف و احساسات مردم به ادّله مختلف آماده پذیرش تعلیمات بود.
متأسفانه امروز در بین جوامع مسلمان آن توجه ویژهای که روح عید در اسلام دارد، نمیشود. اشکالاتی داریم که باید به ترتیب برطرف کنیم.
در مورد عید فطر و اضحی مطالب فراوانی در منابع اسلامی داریم. فعلاً از عید فطر چیزی عرض نمیکنم. به مناسبت عید اضحی درباره این عید بحث میکنم. قبل از شروع بحث یک نکته منفی را یادآوری کنم که الان در جامعه اسلامی است. باید آن را اعلاج کنیم. شاید ایران بتواند پیش قدم شود و آن اختلافی است که از نظر زمانی بین کشورها و ملل مسلمان بروز میکند.
مسلمانان در مکه دیروز این عید را برگزار کردند و نماز خواندند. آن هم در مکهای که مرکز توجه جهان اسلام و قبلهگاه مسلمان است. بعضی از کشورها امروز و بعضیها دیروز را به عنوان عید اعلام کردند. در عید فطر، آغاز رمضان و مناسبتهایی که مربوط سالهای قمری میشود، این اختلاف را داریم که نه تنها سازنده نیست، بلکه مخرّب است.
اولاً، برای مردم، بهخصوص جوانها سؤالانگیز است که چرا در دنیای ارتباطات، مسلمانان بر سر یک مسئله مهم توافق ندارند.
ثانیاً کسانی که اهل تعبّد هستند و میخواهند عبادت کنند و مراسم را در زمانهای خود انجام دهند، دچار تردید و وسوسه میشوند.
در بین امت اسلامی یک نقطه ضعف جدّی است. یک دلیل آن، حکومتهای مختلف اسلامی در کشورهای مختلف است. اسلام که این روزها را در تاریخ خود تعبیه کرده، اهداف بسیار مهم وحدتآفرین داشته است. در این صورت آن اهداف تحقق پیدا نمیکند. حتّی نتیجه منفی میدهد. باید فکری کرد. راهش بسته نیست. الان فتوای بسیاری از علمای شیعه و سنی این است که اگر ماه رمضان یک جا دیده شد، در دنیای اسلامی میتوانند آن حکم را اجرا کنند. فتوای بعضی از علماست. همه چنین فتوایی ندارند. بعضیها رویت مشخص منطقهای را ملاک قرار میدهند.
به هر حال، این یک مسئله اجماعی نیست که گیر کنیم و این همه خسارت ببینیم و این همه حسنات را از دست بدهیم. امروز در مسیر منزل به اینجا فکر میکردم که باید چه کار کنیم؟ احتمال دادم که یکی از راهحلها - لااقل بین خودمان و بعدها بین همه امم اسلامی - این است به عنوان یک معضل به آن توجه کنیم که واقعاً در جامعه اسلامی، حتّی در کشور ما معضل است. مسئلهای نیست که مجلس و دولت حل کنند. رهبری میتوانند حل کنند. اگر رهبری به عنوان یک معضل به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع دهند تا یک بحث فقهی، تاریخی و کارشناسی مفصّلی انجام و راهحلّی پیدا شود، خوب است. چون مربوط به بُعد سیاسی و شرعی نظام است. البته تصمیم نهایی با رهبری نظام است. باید چنین حرکتی کرد.
اینگونه که الان است، درست نیست. این حالت نشان از ضعف مفرط تصمیمگیری در جهان اسلام است. این یک پرانتز برای مطرح کردن یک درد شرعی از تریبون عمومی نمازجمعه است. انشاءالله این مسئله در کشورهای دیگر اسلامی نیز مطرح شود. حتّی شاید نیاز به یک اجتماع بینالمللی داشته باشیم تا بعد از کارهای کارشناسی در آن اجتماع؛ یک تصمیم کلّی گرفته شود.
فکر میکنم از لحاظ علم و دانش، پیدا کردن ماه در فضا کار سختی نباشد. یعنی الان هر لحظه میتوان فهمید که ماه در کجاست و چه شرایطی دارد. تعیین نقطه طلوع ماه از نظر علمی دشوار نیست. منتها باید یک حرکت بینالمللی اسلامی در یک جمع قابل قبول برای همه فِرَق اسلامی باشد.
کمی درباره عید اضحی بگویم. هر یک از دو کلمه «عید» و «اضحی» توضیحات خاصّی دارند. عید از ماده «عود» یعنی برگشت است. اینکه چرا به این مناسبتها عید میگویند، به خاطر این است که بعضی از ادبا که ملاکشان فرح و سرور است، میگویند: فرح و سرور بر میگردد. یعنی تجدید خوشحالی به جامعه است. بعضیها به خاطر کمکهایی که در ایام اعیاد به اشخاص مختلف، مثل بچههای یتیم و فقرا میشود و ارتباط منظّمی برقرار میشود، این مناسبتها را عید مینامند.
کلمه عید اختراع اسلام نیست. کلمه عربی بود که از زمانهای بسیار قدیم بود. ما بیشتر دنبال این هستیم که در ادبیات اسلامی برگشت رحمت خداست. ایامی را که اسلام به عنوان عید به رسمیت میشناسد، ایامی هستند که رحمت خداوند بر انسانها نازل میشوند. این در عید فطر، عید اضحی و حتّی جمعه اتفاق میافتد. بنابراین از این زاویه نگاه میکنیم.
گویا اوّلین عید اضحایی که گرفته شده است، به مناسبت یک قربانی بوده است. کلمه اضحی از «اضحیه» و «ضحیه» به معنای قربانی است که بحث ادبی دارد که الان مجال بحث آن نیست .به هر حال، به خاطر قربانی این روز است که قبل از اسلام هم بود. درباره زمان اوّلیه آن حرفهای مختلفی گفته شد، ولی انسانها سنت قربانی را برای مقدّسات و افکار خودشان داشتند و اسلام هم آن را تأیید کرده است. منتها به آن شکل توحیدی داده است. به خصوص دعایی که هنگام ذبح قربانی خوانده میشود، نشان میدهد که چه چیزهایی مدّ نظر اسلام است.
اوّلین عیدی که پیامبر(ص) برگزار کردند، گویا بعد از جنگ بدر بود. در یک سفر نظامی و جنگی که برخورد محدودی بود و جایی را محاصره کرده بودند، پیامبر(ص) در آنجا نماز عید خواندند و دو گوسفند قربانی کردند. گویا سال دوّم هجری باشد.
با این حساب جزو اوّلین قوانین بعد از تشکیل جامعه اسلامی در مدینه بود. پیامبر(ص) این سنت را به عنوان وسیلهای خوب برای هدایت و تربیت جامعه و کمک به فقرا و نیازمندان برنامهریزی میکنند. آثار زیادی در تاریخ اسلام دارد که فصل جداگانهای است.
اگر چه قربانی در این عید بیشتر به حج مربوط میشود، امّا به یک سنت در همهی قُرا و شهرهای اسلامی تبدیل شد که میبینید امروزه در سراسر دنیا چقدر قربانی و خیرات میشود که برآورده شدن یکی از نیازهای اساسی جامعه اسلامی میباشد. البته ابذار و تبذیرهایی، به خصوص در زمان حج وجود دارد که باید جلوی آن گرفته شود. خوشبختانه سعودیها قدم مثبتی برداشتند که قبلاً برای اسلام مایه ننگ بود که صدها هزار گوسفند، گاو و شتر در بیابانها میپوسیدند، در حالی که فقرا نیازمند بودند. این کار آثار منفی داشت. آنها الان برنامهای درست کردند که شرعی است و مشکلی ندارد. باید مواظب باشیم که در این روزها کارهای خلاف روح اسلام اتفاق نیفتد.
الان در دنیا بحث بهداشت داغ است. مسایل بهداشتی خیلی حساس شده است. ممکن است آوردن یک میکروب در جامعه بلیه عمومی درست کند و متوقّف کردن آن هم آسان نیست. به یک کشور محدود نمیشود. به سرعت پخش میشود. الان تب برفکی یا جنون گاوی که مرض اروپایی شناخته شده است، دنیا را متوحش کرد و مسایل سیاسی، اقتصادی و بهداشتی را تحت تأثیر قرار داد. مسئله قربانیهای مسلمانان الان در فرانسه مطرح است که آیا بهداشت آنها مراعات میشود؟ بنده عرض میکنم که مسلمانان موظف هستند و احکام اسلامی آنها را مجبور میکند که بهداشت جامعه، مردم و کشور را در نظر بگیرند. میخواهیم کار مستجبی را انجام دهیم. نباید مرتکب گناهان بزرگی شویم.
به علاوه اگر روزی منتسب اسلام شود که مسلمانان از این راه خسارت بهداشتی وارد کردند، در افکار عمومی دنیا ضرر میکنیم. همهی مسلمانان در همه جا باید مراعات کنند. زمان ما با گذشتهها خیلی تفاوت دارد. باید متناسب با وضع روز باشیم. عبادات اسلامی میتواند به صورت صحیحتر انجام شود. چرا خرابش کنیم؟ این یک بحث تخصصی است که مسؤولان باید جامعه را هدایت کنند.
از نکات مثبتی که این روزها داریم، مسایل مختلفی است که در مکه و عرفات دیده شد. جمعیت انبوهی با نظم و انضباط به عنوان مراسم برائت وظیفه خود را انجام دادند. این قابل توجه است. باید از دولت عربستان تقدیر و تشکر کنیم که تا حدودی میدان را باز گذاشته است و با برنامهریزی، هماهنگی و دور از تشنج این سنت را که بعد از انقلاب توسط امام راحل ما طرحریزی شده است، انجام دادند. در تاریخ امروز ما سنت با ارزشی است. میتواند روح حج را در بخشی از برنامه جلوه دهد. باید خوشحال باشیم که دارد کمکم شکل رسمی، مقبول و بدون تنش میگیرد. باید از مسؤولان و میزبان این مراسم یعنی عربستان و مردمی که با آگاهی و انتخاب راه درست و شعارهای مناسب، بهخصوص با پیام رهبر بزرگوار ما یک گام بزرگ به طرف بهتر شدن حرکت کردند.
رهبر انقلاب در پیام مهم خویش مسایل مهمی را به دنیا اعلام کردند. خوشبختانه در داخل کشور هم مردم به خاطر تهدیداتی که حس میکنند، توجه و علاقه آنان، به خصوص نسل جوان به این گونه مسایل جدّیتر شده است. مراسم عرفه دیروز با چنان عظمتی برگزار شده است که در سالهای قبل بیسابقه بود. همیشه مورد توجه بود، امّا برنامههایی که دیروز در دانشگاهها با حضور جوانان دانشجو و در جاهایی مثل شلمچه برگزار شد، خیلی تأملانگیز است.
شلمچهای که الان جایی برای حضور نیروهای ایثارگر شده است. شلمچه برای عزیزان ایثارگر واقعاً کربلاست.
به هر حال، شاهد توجه ویژه مردم به سنن و روح برنامههای اسلامی در این مقاطع هستیم که شاهد توجه ویژه مردم به سنن و روح برنامههای اسلامی در این مقاطع هستیم که باید ارزشمند، مؤثر و سازنده بدانیم. انشاءالله تقویت میشود. هر چه این برنامه منطقیتر، عالمانهتر، عاقلانهتر و با انضباط بیشتر انجام شود، تأثیر بیشتری دارد. انشاءالله مردمیتر خواهد شد.
البته برادران اهل سنت ما عید قربان را در همه کشورهای اسلامی به خوبی برگزار میکنند که قابل توجه است. مسئله مهم این است که روح تربیتی اسلام را حفظ کنیم و باعث زینت اسلام شویم و باعث بدنامی نشویم.
امروز دنیا به ریزه کاریهای فرهنگی خیلی توجه دارد. میبینید اشتباهی که طالبان افغانستان در انهدام مجسمههای قدیمی بودا میکنند- نظریهای درباره تصاویر و مجسمههاست و ما در ایران به عنوان اسلام ناب این مسایل را حل کردیم - چقدر در دنیا انعکاس بدی داشت!!
توجه ندارند که یک مجسمه بودا که این همه بودایی و هندویی در سراسر دنیا به آنها عشق میورزند، این همه اهل فرهنگ و ادب به آن مجسمههایی که در سینه کوههای بامیان حک شده است، توجه دارند، همه تاریخ آنجا را میشناسد و در تاریخ بینالمللی ثبت شده است. منفجر کردن آنها با گلوله توپ و تفنگ آنهم با نام اسلام، در دنیای امروز یک کار زیبا نیست. کار زشتی است. منطقی ندارد. آنکه منطق مخالفت با مجسمه است، همان جنبه شرکی است که در این موارد نیست. ما این مسئله را حل کردیم. ولی نتیجه این میشود که نعوذبالله در هند متعصبین بودائیسم قرآن را پاره (با حالت گریه) و به کتاب خدا اهانت کنند. این خیلی زشت است.
از دولتهای دیگر انتظار داریم که در مقابل کار یک گروه متعصب در افغانستان، چنین عکسالعملی را در مقابل یک میلیاردونیم مسلمان انجام ندهند. پاره کردن قرآن دل هر مسلمانی را آتش میزند. بیش از آنکه کاغذها را بسوزانند، دل انسانها را میسوزانند. هیچ مسلمانی نمیتواند تحمّل کند که قرآنش را آتش بزنند. هندوها و سایرین مواظب باشند که این حرکات بسیار خطرناک است. آن هم در کشوری مثل هند با آن همه مسلمان و انسانهای مخلص که سهم عظیمی در انقلاب هند داشتند. این بدترین تفرقه است.
ما هم میگوییم کار طالبان زشت بود. آنها کارهای دیگری هم میکنند که اصلاً به نفع اسلام نیست. از طالبان هم میخواهیم مواظب باشند. انسان گاهی متوجه اعمالش نمیشود. در مقابل خواستههای خود کوروکر میشود. میتواند از عمل دیگران درس بگیرد. این کار واقعاً بد است.
ما هم در داخل باید مواظب باشیم. کارهای بی منطق را به خاطر سلیقهای خود انجام ندهیم. مسایل باید واقعاً اسلامی باشد و فقها قبول داشته باشند و اجماعی باشد، یا لااقل مسلماً غیر اسلامی نباشد. گاهی حرکات متحجرانهای به نام اسلام انجام میشود که هیچ خاصیتی جز تخریب اسلام و دور کردن انسانهای آگاه از امّت اسلامی ندارد.
خوشبختانه امروز آستان قدس رضوی با بازسازی ضریح مقدّس مناسب حرم مطهر رضوی، عیدی خوبی به امت ما دادند. بعد از هفتهها بسته بودن روضه منوّره، امروز به روی عاشقان باز و چشم مردم روشن میشود. از این عیدی خوب آیتالله واعظ طبسی و همکاران ایشان در آستان قدس رضوی قدردانی میکنیم. امیدوارم بتوانیم قدر حضور امام رضا(ع) را در خاک ایران بدانیم. البته ملّت ما قدر این روضه منوّر را میداند.
امروز از 11 قبر ائمه(ع) ما فقط قبر امام رضا(ع) تا حدودی موقعیت مناسب خود را دارد. قبر بقیه ائمه(ع) مظلوم است. در عراق اشکالات خاص خودش را دارد. در مدینه هم که واقعاً دلخراش است. انتظار داریم برادران خوب دولت سعودی این اندوه را از دل شیعیان جهان بردارند و بدانند که هر شیعهای که در تمام عمرش یکبار موفق میشود به مدینه برود، مهمترین آرزویش این است که دستش به مرقد و ضریح آن معصومانی برسد که آنجا آرامیدهاند. مأیوس کردن و محروم آکردن این انسانهای عاشق از معشوق، خیری برای سعودیها ندارد. بگذارند آنجا وضع قابل قبولی داشته باشد. تنها شیعیان نیستند. خیلی از مسلمانان محبّ اهلبیت(ع) هستند. در آفریقا شمالی، مصر، لیبی و بسیاری از کشورهای دنیا به اندازه ما اهلبیت(ع) را دوست دارند و عاشقند. این کار نباید باشد که متأسفانه فعلاً هست. بقیع با قلب هر مسلمانی، به خصوص شیعیان پیوند دارد.
مسئله جهانی ما فلسطین است که متأسفانه وضع بدی دارد. هر روز خبر تأسفبار شهادت جمعی از جوانان و نوجوانان و مجروح شدن مردم بی گناه فلسطین را میشنویم. آقای عرفات چند روز پیش اعلام کرد از انتفاضه تا الان در طول 5 ماه، 22 هزار فلسطینی مجروح شدند که 6 هزار آنان ناقص شدند. به اصطلاح جانبازند و 504 نفر شهید شدند. خسارات اقتصادی و علمی آن هم به گونهای است که دارد تشکیلات خودگردان را از پا در میآورد. مردم را در مضیقه قرار دادند.
جرم اینها این است که حق خود را طلب میکنند. همان حقی که حداقل سازمان ملل برای آنان نوشت. آوارگان آنان برگردند و آن مقدار اراضی را که در سال 1967 میلادی اشغال شده است، برگردانند. بیتالمقّدس به خود فلسطینیها برگردد. این موارد توافق شد و امضاء دادند. سازمان ملل هم روی آن حکم صادر کرد. البته ما اینها را قبول نداریم. همه فلسطین را برای فلسطینیها و یهودیان صهیونیسم را غاصب میدانیم. اگر چه آنها هم میتوانند در فلسطین بمانند.
به هر حال، این ظلم بسیار عمیق و فجیع، قلب انسان را میسوزاند که یک میلیارد و نیم امّت اسلامی که این روزها 2 میلیون در اطراف خانه خدا جمع شدند و عاشقانه گردخانه خدا میگردند و قربانی میکنند، نتوانند بقعه مقدّس مسجدالاقصی را از دست فلسطینیها پس بگیرند. (مرگ بر اسرائیل نمازگزاران)
اعوذبالله من الشّیطان الرّجیم
انّا اعطیناک الکوثر فصلّ لربّک والنحر، انّ شانئک هوالابتر
خطبه دوّم:
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه والسّلام علی رسول الله و علی علی امیرالمؤمنین و علی صدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و خلف الهادی المهدی، صلوات الله علیهم اجمعین
اوصیکم عبادالله بتقوی الله و تباع امره
در خطبه دوّم به طور مختصر بحث مهمی را مطرح میکنم. البته اگر بخواهیم بحث مستوفی کنیم، نیاز به چند خطبه است. به این دلیل مطرح میکنم که در پایان سال امام علی(ع) هستیم. به این مناسبت قطعاً باید چند کلمه صحبت کنیم و رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی سیاستهای کلّی نظام را اعلام کردند.
ما در آستانه وضع تازهای هستیم. باید در سال علی ابنابیطالب(ع) به صحبتهای آن امام همام متکّی شویم. در آستانه سال جدید، ابلاغ بودجه و اعلام برنامهها هستیم. مهمترین مسئله، تصویب سیاستهای اقتصادی و رفع فقرزدایی است. فکر میکنم این بحث در روز عید برای ملّت ما ضروری است.
در سیاستهایی که رهبری اعلام کردند و سیاست رسمی کشور است، الویت را به فقرزدایی و مبارزه با فقر، تبعیض و فساد دادند. اگر مبارزه با فقر را جدّی بگیریم، میتوانیم تبعیض و فساد را کم کنیم یا از بین ببریم. ولی اگر فقر باقی بماند، نمیتوان با تبعیض و فساد مبارزه کرد که لازمه فقر هستند. میخواهم اینها را از قول علیابنابیطالب(ع) عرض کنم.
در مجمع تشخیص مصلحت نظام این سیاستها را نوشتم و رهبری تأیید کردند که اعلام میشود. برای اینکه فقر از مملکت اسلامی دور شود، باید تولید و ارزش تولید را جدّی بگیریم. باید از طریق مشروع و قانونی خلق ثروت را در امّت اسلامی ارزش تقلی کنیم. یعنی هر کس در جامعه اسلامی برای مسلمانان خلق ثروت کند، باید کارش را محترم و مکرّم و با ارزش بدانیم.
اگر برای مردم و عمومی باشد، از لحاظ شرعی، محض عبادت است. اگر برای شخص باشد، ولی مشروع و قانونی باشد، مستحب و گاه واجب است.
بنابراین امروز رونق دادن به اقتصاد کشور به هر دلیل، یک تکلیف شرعی و میهنی، انسانی و اسلامی است. هم سیاست رهبری، سیاست رسمی است و هم خواست عمومی است. از لحاظ منطقی هم یک ضرورت جدّی و تاریخی است. یعنی انقلاب ما در مقطعی قرار گرفته است که اگر به این مسئله بها ندهیم، فکر میکنم نتوانیم از گردنههایی که در مقابل ما ایجاد میکنند، به آسانی عبور کنیم. باید این مسئله را به صورت واقعی جدّی بگیریم.
مبنای حرف را از کلمات علی(ع) میگویم که آن هم بر محور قرآن است. علی ابن ابیطالب(ع) در اظهارات فراوانی که در نهجالبلاغه آمده است، علل و راههای مبارزه با فقر را مطرح کردند. البته ایشان به عنوان یک اقتصاددان حرف نزدند. ایشان در مناسبتها حرف زدند و وظیفه ماست که اینها را جمع کنیم و محصولی از این حرفها بیرون آوریم.
مولا علی(ع) یکی از علل مهم فقر را جهل و بی خبری میدانند و میفرمایند: «اگر جهل و کسالت با هم ازدواج کردند، نتیجهاش فقر است». دو عنوان است:
1- انسان تنبل
2- انسان نادان
آن روز که حضرت علی(ع) این حرف را میفرمودند، علوم اقتصادی، مسایل صنعتی، کشاورزی و علمی که در خدمت اقتصاد مردم است، کم بود. امروز همه چیز به دانش و تکنولوژی مربوط میشود. هر کشوری عقب باشد، نمیتواند خود را در شرایط امروز سالم داشته باشد. اگر در صنعت، کشاورزی، تجارت، ارتباطات جهانی و همه مسایل دیمی و سنتی عمل کنیم، عقب میمانیم.
علیابنابیطالب(ع) مهمترین راز مطلب را این میدانند که انسان بتواند طبیعت را مسخّر کند. این آیه قرآن هم است. علی(ع) هم از قرآن حرف میزند. «هوالذّی جعل لکم ارض ذلولا فامشوا فی مناکبها و کلوا من رزقه»* زمین باید برای مثل مرکب راهوار باشد و بر دوش او سوار شوید و هر چه میخواهید از دل زمین بیرون بیاوردید و مصرف کنید. این یک فرمان قرآنی است. علیابنابیطالب(ع) هم راه آن را علم و دانش میدانند که جامعه ما باید یک حرکت جدّی کند که الحمدلله پایه آن در دانشگاهها و مراکز علمی ما ریخته شد. پیشرفتهای خوبی داریم. شاید از این جهت مشکلی نداشته باشیم.
مسئله دوّم را بطالت و کسالت میدانند. عرض کردم که فقر را نتیجه ازدواج کسالت و جهل میدانند. کسالت یعنی تنبلی و بیعرضگی. انسان آب، زمین، معدن، بهترین ذخایر دنیا، نفت، گاز، فضای خوب، نور، آفتاب و همه مایحتاج را داشته باشد و فقیر باشد، یعنی کسالت جامعه و افراد آن جامعه.
ایران کلکسیون معادن دنیاست. موقعیت ممتاز جغرافیایی برای عبور خطوط نفت و هواپیماها، راههای زمینی و دریایی و عبور شبکههای مخابراتی مال ایران است. شایسته ما نیست که همه این امتیازات را داشته باشیم و موقعیت ممتاز اقتصادی نداشته باشیم. این درد موقعی عمیقتر احساس میشود که میبینیم انسانهای مستعد و مکتب راهبری داریم که معلّم بزرگش علیابنابیطالب(ع) و کتابش قرآن است. همین دو جملهای که عرض کردم، شاهد ادعاست.
انسان باید تلاش کند. البته مسؤولان و سیاست کشور باید راه تلاش مردم را باز بگذارند. شاید امروز خیلی از مردم بخواهند تلاش کنند. باید امنیت سرمایه گذاری را تأمین کنیم و برای کسانی که کارهای سازندگی و توسعه اقتصادی میکنند، شخصیت ممتاز قایل شویم. امروز در دنیا مراکز و دانشگاههای فراوانی تأسیس شده است که کار آفرینی میکنند. حتّی دانشگاههایی با عنوان کارآفرینی داریم. چرا باید غفلت کنیم؟
این همه منابع و امکانات داریم. چرا باید چند میلیون جوان ما بیکار باشند؟ این جای نگرانی دارد. خیلی بد است. میتوانیم نفرین شده علیابنابیطالب(ع) باشیم. کسی که آب و خاک دارد و فقیر است، نفرین شده است. خدا او را از رحمتش دور میکند. علی(ع) در جمله دیگری فرماید: «نعمتهای خدا مقلاد و مفتاح دارد». مقلاد یعنی قفل و مفتاح یعنی کلید. مفتاح آن، صبر، حرکت و تلاش و مقلادش کسالت، بطالت، روحیه تنبلی و بیکاری است.
من ملّت ایران را سرزنش نمیکنم. چون مردم ما میخواهند کار کنند. خودمان باید راهکار کردن را پیدا کنیم. باید راه سرمایهگذاری، تجارت و توسعه را باز و مردم را آشنا کنیم. بعضیها موانعی را با عنوان ریاضت درست میکنند و به اسم زهد بر مردم تحمیل میکنند. این زهد فروشی است. زاهدترین مردم دنیا که علیبنابیطالب(ع) است، این را ضد زهد میداند. بهترین زهد، اخفای زهد است. باید معلم زهد باشیم. امّا زهد فروشی جامعه را خفه میکند. باید راه مردم برای بهتر کردن زندگی و پیشبرد جامعه باز باشد.
الحمدلله امسال وضع مادّی ما خوب است. درآمد نفتی ما بیشتر از انتظار ما بود. عمده نیازهای خود را در داخل تولید میکنیم. نیازهای ارزی ما بسیار کم شده است.
میخواهم روی مصلحت تأکید کنم. بحثی که درباره اختلافات شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی درباره بودجه سال 80 مطرح بود و به مجمع تشخیص مصلحت آمد، پنج، شش موضوع بود. یکی از آنها تبصره 29 بود. در تبصره 29 مجلس به دولت اجازه داده بود که دولت حدود 7 میلیارد دلار ارز برای تزریق به اقتصاد از خارج وارد کند. شورای نگهبان شبهه ربا داشتند و جلوی آن را گرفته بودند. در جلسه مجمع که اکثرشان علما هستند و خود اعضای شورای نگهبان رأی دادند که میتوانیم به عنوان مصلحت این ثروت را از خارج بیاوریم و به اقتصاد کشور رونق دهیم. یعنی عالم شورای نگهبان که در جلسه شورا، خلاف شرع تشخیص داده بود، وقتی بحث مصلحت نظام مطرح میشود، میپذیرد و تقریباً به اجماع رأی دادیم. فقط دو نفر به ادّله دیگر رأی ندادند. یعنی مسئله این قدر برای ما مهم است. نظر مجلس را قبول کردیم. دولت بودجه کمتری در نظر گرفته بود و مجلس بیشتر کرده بود. این الان برای نظام ما الویت دارد.
خوشبختانه دولت دارد لایحه فقرزدایی را با مطالعه آنچه که چند سال پیش داده شده بود، آماده میکند که به مجلس بفرستد. یکی از مهمترین کارهای ما که بر اساس معیارهای علیابنابیطالب(ع) ارایه دادند، این است که سال آینده را سال فقرزدایی در نظر بگیریم. اوّلین کار دانش، کار بعدی تلاش و کار بعدی این است که تولید ثروت ارزش تلّقی شود.
مولا علی(ع) یکی دیگر از عوامل فقر را سوء توزیع میدانند. یکی از عواملی که سوء توزیع به حساب میآید، انحصارات است. اینکه ثروتها در جاهای معینی جمع شود و در جاهای دیگر نباشد. بخش کوچکی از جامعه امکانات داشته باشند و بخش وسیعی از جامعه نتوانند فعالیت کنند و حتّی نتوانند وام بگیرند و گروهی از زیادی امکانات خفه شوند.
این مانع توسعه و مولّد فقر است. بعد از این مسئله، احتکار و کنز است که علیابنابیطالب(ع) به شدّت با آن مبارزه میکردند. کنز و احتکار از مهمترین عوامل توسعه فقر و جلوگیری از پیشرفت کشور است. باید از ایشان درس بگیریم که در نهجالبلاغه حرفهای عمیقی دارند.
مصرف را کنترل میکنند. اسراف را از خطرات بزرگ معرفی میکنند که روح، دل و قلب جامعه را مریض و ناراحت میکند. مردم که ببینند عدّهای مسرفانه مصرف میکنند و عدّهای دستشان از ضروریات اوّلیه کوتاه است، از نظام فاصله میگیرند. دیدن این تبعیضها، نابسامانیها و مظالم دل مردم را میرنجاند و رابطه آنها را با خدا، دین، اسلام و جامعه ضعیف میکند. آن هم جامعهای که قرار است اسلامی باشد.
علیابنابیطالب(ع) از نقطه دانش تا مصرف پیش رفتند. همه این مقاطع را یکییکی بررسی کردند. ملت جاهل و تنبل و ملّتی که ارزش خلق ثروت را نداند، ملّتی که انحصارات در جامعهاش باشد و طبقه اشراف مثل جزایر با قلّههای بلند در یک اقیانوس وسیع، در مقابل انبوه جمعیت فقیر باشند، ملّتی که دچار اسراف باشد و عدهای دیگر امکان مصرف کردن برای ضروریات خود را نداشته باشند، نمیتوانند موفق باشند.
باید عوامل فقر را از جامعه برداشت. این در جامعه اسلامی مقدور است. همه اینها باید هماهنگ باشند. این گونه نیست که بگوییم امسال تولید میکنیم و چند سال دیگرسراغ مسایل دیگر میرویم. همه اینها باید با هم حرکت کنند. برای مبارزه با فقر باید تولید باشد.
بعد مبارزه با تبعیض است که احتکار، اسراف، انحصارات و قلّههای ثروت در مقابل انبوه مردم نباشد. بعد رسیدن به مصرف است که معتدل و معقول باشد.
یک جامعهی فعال، عالم، متحرّک با نیروی کار و منابع عظیم خدادادی نمیتواند پیش خداوند عذری داشته باشد. لذا مشمول همان عبارت علیابنابیطالب(ع) خواهیم بود.
به هر حال، در سال علیابنابیطالب(ع) و در پایان این همه معارفی که امسال برای ما گفته شد و برنامههایی که از پیش آماده شد، امیدواریم سال آینده از لحاظ رونق اقتصادی و کار دادن به فقرا و نیازمندان و مشغول کردن جوانان سال موفقی باشد.
البته خارج از مواردی که عرض کردم، یک شرط بسیاربسیار مهم دیگری دارد که آن آرامش است. این سبکی که الان در کشور است و مردم هر روز منتظر یک انفجار سیاسی هستند و نیروهایی که باید برای اقتدار اقتصادی و رونق معیشت مردم فکر کنند، در فکر بیرون کردن رقیب از میدان هستند و میخواهند دیگران را بدنام کنند و برای دیگران مشکلات درست کنند، نمیگذارد مسؤولان دنبال کار بروند.
اوّل باید خودشان مواظب باشند تا این مسایل پیش نیاید. اگر پیش آمد، باید حل کنند. تریبون مجلس باید مردم را هدایت کند. تریبون نماز جمعه باید در خدمت مردم و برای راهنمایی آنها باشند. روزنامهها، صدواسیما و خودمان را هدایت کنیم. با این نزاعها و تشنّجات سیاسی نمیشود.
متأسفانه دشمن هم از این رخنهها و شکافها به صورت انبوه استفاده میکند. عوامل نفوذی دشمنان تفرقه درست میکنند. خط میدهند. مسایل کوچک را بزرگ میکنند. همین مسایل توسط روزنامهها، آن هم با تیراژ وسیعی در سطح دنیا پخش میشود. نیاز به هوشیاری و توجه به نیازهای روز داریم. امروز زمینه این کار مساعد است. البته به شرط اینکه وظیفهشناس باشیم.
به سیاستهایی الویت بدهیم که رهبر ما گفتهاند. حق ایشان است. یک تحمیل نیست. وظیفه است. قانون اساسی گفته که رهبری باید با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام سیاستهای کلّی نظام را بدهند و بر اجرای آن نظارت کنند. اگر نگویند و بر اجرا نظارت نکنند، کوتاهی کردند. لذا این تکلیف رهبری است و رهبر معظم انقلاب هم به این تکلیف خویش عمل کردند. باید دولت، مجلس، قوهقضائیه، مدیران و همه مسؤولان در خدمت این مسئله باشند. میتوانیم مبنای حرکت را دستورات و معارفی قرار دهیم که از طرف مولا، الگو و مقتدای اوّل ما علیابنابیطالب(ع) به دست ما رسیده است که روح تشیع و مکتب اهلبیت(ع) است.
بسمالله الرحمن الرحیم
قل هوالله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد