بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
استقلال در صنعت داروسازی، اساس استقلال کشور است. در مجموع صنعت داروسازی در کشور ما رضایتبخش است و از این بهتر هم میتواند باشد.
در بین رشتههایی که بعد از انقلاب پیشرفت قابل توجهی داشته، صنعت دارو، پیچیدگیهای زیادی دارد و متکی به دانش و مواد و امکانات فنی و صنعتی است. از طرفی یکی از پولسازترین و مهمترین حربههای جریانهای استکباری و توسعهطلب دنیا است، استقلال در صنعت دارو، رکنی در استقلال کشور است.
اگر بنا بود وابستگی ما به دارو در زمان جنگ، مثل بعضی از اقلام حساس باشد، چه مشکلاتی در کشور ما به وجود میآمد! به واسطه همین چند گام مؤثری که برداشته شده است، مردم ما امروز احساس اطمینان و آسایش میکنند. در بین اقلام مصرفی مردم، دارو توانسته است از ثبات بیشتر و از نظر قیمت، وضع مناسبتری داشته باشد. در شرایط کشوری مثل ما صحیح نیست کسانی بهدنبال تهیه داروهای لوکس بروند.
به طورکلی، یک کمبود در جامعه خودمان و سایر جوامع جهان سوم میبینیم و آن نقص تخصصها و آموزشها است، این بدترین چیزی است که جهان سوم گرفتار آن است و مهمترین حربهای است که کشورهای توسعه طلب از آن استفاده میکنند.
آموزش در کشورها به خصوص کشور ما، به نحوی تحت تأثیر همین توسعهطلبیها بوده است و این بدترین و نفرتانگیزترین حربهای بود که این کشورها از آن استفاده میکردند و ملتها را در
جهل و بیسوادی نگه میداشتند. شما میدانید که کشورهای پیشرفته چقدر از مغزهای جهان سوم استفاده میکنند. اگر وفور نعمت تحصیل کرده و متخصصین در دنیا بود، احساس کمبود در هیچ جا نبود، کمبودی که در حال حاضر دنیا از لحاظ نیروهای انسانی ماهر دارد، یک مرض بسیار خطرناکی است و این کمبود را ما بیشتر احساس میکنیم، ما باید این طلسم را بشکنیم و تلاش زیادی باید بکنیم، به هر قیمتی که شده است از لحاظ علمی و فنی روی پای خودمان بایستیم. یکی از میدانهای خوبی که خانمها میتوانند تحصیل و کار کنند، همین میدان داروسازی است و قابل توجه است که از خانمها در این رشته بیشتر استفاده بشود تا از استعدادهایی که داریم محروم نمانیم.
در حالی که شورهای استکباری ایران را جزیره امن خودشان محسوب میکردند، در آن شرایط چرا باید این همه جوانهای ما پشت در دانشگاهها بمانند؟ یکی از ادله همین است که آنها مخالف رشد مردم بودند. آنها میخواستند علم را در سطح بالا محدود کنند و فقط یک طبقه خاص میتوانستند از آن استفاده کنند. در زمان گذشته، برای رفتن بهخارج امکانات بیشتری بود تا تحصیل در ایران. سیاست، سیاست وابستگی بود.
ما باید بیشتر سرمایهگذاری کنیم و بعضی از تنگناها را تحمل نماییم تا بتوانیم در تمام رشتهها، از مغزهای خودمان استفاده کنیم. این که ما الان مورد بغض دنیای استکباری هستیم صرفآ بهخاطر مسلمان بودن ما نیست، بلکه بعد استقلالطلبی اسلام است که آنان را بهوحشت انداخته است. آنها احساس میکنند که اگر ایران با امکاناتی که در درون خودش دارد، از قبیل: ذخایر مادی زیر زمینی، شرایط طبیعی و با استعدادهای بسیار سطح بالای نیروی انسانی و همچنین ماهیت اسلام که اجازه ذلت به یک مسلمان را نمیدهد، مصلحت نمیبینند یک کشور با خصوصیات جمهوری اسلامی ایران مستقل و الگوی استقلال در دنیا باشد و به همین علت، تا بتوانند معارضه میکنند.
تجربه ایران، برای آنها بسیار تلخ است. یک ملت در شرایط محاصره اقتصادی، صنعتش را بهخوبی اداره کرده است، دانشگاههایش را بهخوبی اداره کرده است، جنگ را هم به نحو احسن اداره کرده است. البته ملت ما در این راه ایثار و از خود گذشتگی نشان داده است. احساس میکنیم که از انجام هیچ کاری عاجز نیستیم. انشاءاللّه رزمندگان ما، مشکل جنگ را حل نمایند و بعد از پیروزی در جنگ بتوانیم این بار سنگینی را که بهدوش گرفتهایم بهمکان مناسب خودش برسانیم.