بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
متشکریم از برادران و خواهران، چشمهای نظام جمهوری اسلامی که بهمجلس تشریف آوردهاند. یکی از کارهای مهم و دشوار، کار اطلاعاتی است کهاگر از لحاظ فیزیکی هم خیلی دشوار نباشد از لحاظ روانی و ظرافت کار،سنگینیاش را انسان متعهد روی دوش خود احساس میکند. انتظاری که ما ازتشکیلات اطلاعاتی خودمان داریم، این است که موفق بشوند یک الگویمناسب جمهوری اسلامی را به وجود بیاورند که واقعاً و عمیقاً در خدمتمردم و اسلام و انقلاب باشد. معمولاً در دنیا سازمانهای اطلاعاتی، یک نوعحالت ترسانندهای دارند که ما چنین توقعی از وزارت اطلاعات نداریم، بلکهمعکوس این است؛ یعنی توقع ما این است که برداشت جامعه در دراز مدت،در عمل از کار نظارت این باشد که اینها عیون اسلام هستند در میان مردم و مواظبت میکنند از این که مبادا قدرتمندان و مسئولان دولتی ـ نیروهایی کهقدرت در دستشان است ـ به مردم ستم بکنند و حافظ قانون هستند، حامی حقو عدالت هستند و برای حق تلاش میکنند.
در این مدتی که شما کار کردهاید، آدم چیزی غیر از این نمیتواند بگوید.ممکن است مردم پیش داوریهایی در زمینههای اطلاعاتی داشته باشند، بهخاطر آن چه در گذشته دیدهاند یا معمول دنیا هست که القاء میشود در ذهنافراد، ولی عملاً ما که کارکنان و مسئولان وزارت اطلاعاتمان را میشناسیم،میدانیم که بنیه اصلی این تشکیلات جهتش کاملاً اسلامی است. این برادران
وخواهرانی که اینجا زحمت میکشند، در گذشته در سپاه یا نخست وزیری یادادستانی و یا به طور متفرقه در جاهای دیگر و یا از ابتدا در همین جا بدونداشتن سابقه در نهادی دیگر، یک مجموعه خوبی شدهاند و تا به حالمسئولان این وزارت خانه انصافاً زحمت کشیدهاند.
مشکل متمرکز کردن اطلاعات برای ما یک مشکل جدی بود و هنوز هم بهآن نقطه مطلوب نرسیدهایم، البته این طبیعت انقلاب است و طبیعت شرایطیاست که ما داریم. کاری است که از دو سه سال پیش شروع شده و در گذشتهمتفرق بوده است. نهادهای زیادی مسئول این کار بودند ولی تجربه عملی مثلسایر وزارتخانهها نداریم. سازمان اطلاعات قبلی به کلی جایش را خالی کرده وتقریباً همه چیز از نو کار خودش را شروع کرده و طبیعی است. کار شما کاردشواری بوده و ما الان که نگاه میکنیم در این قدمهای اولیه از پیشرفت کارراضی هستیم و تسلطی که نشان دادید بر مسائل عمومی جامعه تا حدود موردتوقع دارید، این در حد مطلوبی است.
مسألهای که شما باید به افرادتان آموزش بدهید و خیلی هم روی آن تکیهبکنید و در ارزیابی افراد از این جهت همیشه نمره بدهید، صداقت و دقت آنهااست. ممکن است یک کسی تعداد زیادی به شما گزارش بدهد، اما ارزششزیاد نباشد، ممکن است یکی کم بدهد ولی با ارزش باشد و روی صداقت؛چون ما نمیخواهیم و نظام ما این را نمیخواهند که همین طور پرونده باشد وکمیت کار را نشان بدهیم و خدای ناکرده ناحق و به هر شکلی که پیش آمد،باشد. ما واقعاً میخواهیم که نظاممان مردمی باشد و واقعاً میخواهیم کهمردم مسئولان را قبول داشته باشند و واقعاً میخواهیم وقتی که مسئولان رانظام قبول ندارد، اینها دیگر نباشند.
این مشکلاتی که در نظامها پیش میآید، دلیلش این است که وقتی افرادمبغوض و منفور میشوند و مردم باز اصرار دارند که بمانند، آن وقت مجبورندبا دیکتاتوری و زور و تهدید و ارعاب و اینها بمانند؛ چنین چیزی در اسلامنیست و ما اصلاً طالب چنین چیزی نیستیم؛ لذا واقعاً باید واقعیتهای جامعهمنعکس بشود. اگر از یک نهادی مردم ناراضی هستند این نارضایتی بایستی بهمسئولان بالا منتقل بشود و روشن بشود.
اگر از یک وزارتخانه و از یک تشکیلات و از یک کاری ناراضی هستند و اگربد خدمت میکنند، اینها را باید افراد شما که در میان مردم هستند، بفهمند.
باید به اینها دائماً آموزش بدهید و سوژههای اطلاعاتی را بدهید که دنبال چههستید، چه میخواهید، چه اطلاعاتی میخواهید از داخل مردم بگیرید وبهترین راه برای از بین بردن مخالفتها و ضدانقلاب همین است. یعنی ما اگرمحیط جامعه را سالم بکنیم، اینجا اینها اصلاً جای رشد ندارند، آنها حرفحسابی ندارند که در این جامعه جایشان باشد، خوب! الان ده سال
است که ماداریم میبینیم، آنها چه حرف حسابی تا به حال مطرح کردهاند؟ سلطنتطلبهاحرف حسابی دارند به مردم بزنند؟ مردم چه پیامی میخواهند از آنها بشنوند؛سلطنت غیر از نکبت برای این مملکت چه داشته است؟ که حالا گروهسلطنتطلب بتوانند در میان مردم پایگاه داشته باشند، ملیگراها چهشعارهایی برای مردم دارند، ملیگرایی موقعی میتواند شعار برای مردم باشدکه حکومت نظام برخلاف مصالح مملکت حرکت بکند، وطن فروشی بکند،خاکش را تحویل دیگران بدهد، از خاکش دفاع نکند، از حقوق ملت دفاع نکند،آن موقع ملیگرا میتواند بیاید و چیزی را مطرح کند. وقتی که نظام مردمیاست و از خود مردم است اصلاً واژه ملیگرا بیمعنا است؛ اصلاً نمیتواند بهمعنای یک اپوزیسیون در جامعه جایی داشته باشد و حرفی برای گفتن ندارد،چپیها چه میخواهند بگویند اگر در این نظام بخواهند کار بکنند؟ در مردم اگربخواهند اخلال بکنند باید چه مطرح بکنند؟ اگر در جامعه زورگویی باشد، اگرتبعیض باشد، اگر اقشار مرفه، مردم محروم را استثمار کنند، اگر نظام در جهت تبعیض حرکت بکند، آنها هم زمینه پیدا میکنند که حرف بزنند، زیرا شعارچپیها شعار حمایت از محروم است، وقتی که مطرح میکند یک چیز اینطوری است، خوب! نظام ما این نیست.
نظام ما نظام توده مردم است، نظام اکثریت مردم است، با استثمار مخالفاست، با تبعیض مخالف است، با حق ضعفا را خوردن مخالف است؛ اینهاشعارهای اصلی نظام است. ما علیابنابیطالب(ع) پیشوایمان است، ما با علیابنابیطالب(ع) سروکار داریم، دیگر چه چپی میتواند بیاید شعار بدهد که آنشعار در نظام نباشد. خوب! شما در جامعه بایستی ببینید که این زمینهها رادیگران اگر یک وقتی ایجاد میکنند، اینها برخلاف نظام است، برخلاف اسلاماست، اینها را مستقل بکنید که زمینه نداشته باشد. منافق؛ اصولاً راجع بهمنافق یک حرکت التقاطی است، یعنی آنچه که اظهار میکند و آنچه که واقعاًاعتقاد دارد دو تا است. اسم خوبی انتخاب شده برای اینها، مردم این اسم راانتخاب کردهاند.
اینها به اسم اسلام مبارزهشان را شروع کردند، مگر این طور نبود؟ ازبچههایی شروع کردند روزهای اول به عنوان مسلمان ناب و خالص شروعکردند، عدهای هم واقعاً در میان اینها مسلمان بودند، ولی عواملی در اینها نفوذکرد یا از اول بود و بعد خیلیهایشان را که اصلاً عقیده به اسلام نداشتند، از آنجایی که جامعه اسلامی بود، شعار اسلامی میدادند. در زندان اعمالشان کم کمرو شد و حالا دیگر حسابی رو شده، دیگر حالا کسی نمیتواند به اسم اسلام مبارزه بکند و بیاید کنار صدام و با مردم خودش بجنگد. صدام مگر مسلمان است؟ مگر حزب بعث عراق مسلمان است؟ چطور میشود یک جریانی که مدعی مبارزه با امپریالیسم یا برای اسلام است
بتواند برود و حقوق بگیر صدام بشود و بچه مسلمانانی که به جبهه میروند تا شهید بشوند، اینها را بکشد؟
این پیدا است که نمیشود. یا شعار مبارزه با امپریالیسم بدهد، یکی ازمهمترین شعارهایی که منافقین میدادند، مبارزه با امپریالیسم بود. بچههایمردم را عمدتاً با این شعار جذب کردند، خوب! این چه ضد امپریالیسمی استکه همراه با آمریکا میجنگد، همراه با عربستان سعودی میآید در مکه اخلالمیکند، همراه اردن و کویت و مصر است. نقطه مقابل ایران، لیبی و سوریه اینکشورهای انقلابی؛ منافق شعاری میدهد که شعارش با این ادعا سازش ندارد.
خوب! این جریانها در جامعهای میتوانند طرفدار برای خودشان درستبکنند که این جامعه در این شعارهایی که اینان مطرح میکنند، عقب باشد یاطرفدار محروم نباشد. خوب! نظام ما است؟ یا طرفدار ملتش نباشد نظام مااست؟ یا مسلمان نباشد نظام ما است، چه میخواهند مطرح بکنند که تودهمجلس را جذب بکنند، موقعی اینها میتوانند موفق بشوند که ما و نظام ما صادق نباشد.
شما در میان مردم کار عمدهتان این است، انحرافاتی که در جریان عملوجود دارد، اینها را پیدا کنید و به مسئولین منتقل کنید. خوب! افراد کم سواد وکم اطلاع ممکن است منابع شما باشند، یک چیزهایی چشمانشان میبیند وهمان را گزارش میدهند؛ توقعی هم از آنان نیست که عمق مسائل را بفهمند.شما باید اینها را بررسی بکنید، دائماً باید بگذارید پهلوی هم و دائماًبررسی کنید و نقادی کنید و مسائل را در بیاورید و آن را چشم واقعی باشید وعمق جامعه را ببینید و منعکس بکنید و ما اگر مثلاً ده سال، پانزده سال اینطوری کار بکنیم، دیگر اصلاً زمینه آن چنان خواهد بود که ضدانقلاب عقببماند. با وجود نابسامانیها نظام هنوز شکل نهایی خودش را نگرفته، یکچیزهایی پیدا میشود که آنها بگویند، منتها مردم رشد دارند و این مسائل رامیفهمند و جذب نمیشوند و به همین دلیل ما میبینیم که ضد انقلابها عقبرفته و نتوانسته که هیچ کس به جلو برود و همه همت اینها بیرون ]خارج ازکشور [است. خوب! در فرانسه مثلاً علیه ما مبارزه کردند، این که هنر نیست.خوب! فرانسه خودش اولین دشمن ما است، حالا چهار تا ایرانی هم بروندآنجا و به آنها کمک کنند، مگر آنها چه اندازه بیشتر از روزنامهها و یا رادیوتلویزیون فرانسه میتوانند علیه ما تبلیغات کنند، در آمریکا در آلمان در عراقهم چنین افرادی هستند و علیه ما تبلیغات منفی میکنند.
ما خودمان در جریان مبارزه و این چیزها از قدیم بودهایم. مسائل را میدانیمو شیوه کار اینها را بلد هستیم. اینها یک مشت مردمی هستند که آن چنان پلها راپشت سر خود خراب کردهاند که
برای ارتزاق یعنی برای زندگی و ادامه حیاتالان این جوری هستند و شخصی که آدم کشته و فرار کرده و جاسوسی کرده وفرار کرده، بمب منفجر کرده و فرار کرده و یا مثلاً حس کرده و فرار کرده و دررژیم گذشته مسئول جنایات بزرگ بوده و فرار کرده، خوب این که دیگر رویبازگشت به اینجا را ندارد.
اگر مرد کار صحیح بود خوب همین جا کار میکرد، یک جایی میخواهدبرود که زندگی بد خودش را ادامه بدهد و از این چیزها درست میکنند و از اینو آن اخاذی میکنند و یک مقدار هم آمریکا و فرانسه و دیگران میدهند ودولتهای مخالف ما میدهند و در حقیقت روزی را میگذرانند و معاش تأمینمیکنند.
الان در میان اینها، آدمی که ایمان به راه خودش داشته باشد، خیلی کم تحقیقاًمیتواند باشد، مگر آدمهای گمراهی که هنوز سرشان به سنگ نخورده باشد کهاول کارشان باشد. یک ملتی مثل ملت شما و انقلابی مثل انقلاب شما کهخوب، مردم هستند، دیگر ببینید در این شرایط چطوری مردم میآیند تویخیابانها و چگونه نعره میکشند علیه آمریکا، علیه منافق و علیه صدام و علیهارتجاع. مردم مشکلات هم دارند، ما شکی نداریم که مردم برای زندگیشانالان مشکلاتی دارند، به خاطر جنگ، اما این جامعه آن عناصر را دیگر جذبنمیکند و ما کار عمدهمان این است که زمینه جامعه را سالم و سالمتر بکنیم.وقتی که ما خودمان سالم باشیم، خودمان صالح باشیم و نخواهیم که تحمیلبشویم بر مردم، نخواهیم با تقلب برمردم حکومت بکنیم، این جامعه راهخودش را میرود و شما هم این زمینه را همیشه درست بکنید، البته آدمهاییکه من اسم بردم اینها دیگر فاسد شدهاند، اینها اعضای غیر قابل اصلاحپیکر این اجتماع در آمدهاند و باید مبارزه خاصی هم با اینها بشود و اینها بایدجمع بشوند، اینها باید ایزوله بشوند از این جامعه، اینها باید تربیت بشوند و یاشرشان از سر مردم کم بشود.
خوب! این بُعد کار را هم باید مواظبت بکنید، اما پایه اصلی آن است و کارشما از کارهای بسیار مهم اسلامی است، اگر با خلوص نیت و برای اسلام وبرای جامعهتان این کار را بکنید، ارادت بزرگی را دارید انجام میدهید و پیشخداوند مأجور هستید، مخصوصاً کار شما نوعی است که تظاهر و ریا و اینهاهم اگر مخلص باشید درونش کم وجود دارد، فقط برای خداوند این کار را باید انجام بدهید و بنابراین میتواند از عبادتهای سازنده شما باشد. در هر حال،طبعاً کسانی هم کارهایی میکنند و حرفهایی میزنند، یک عده هم خوششاننمیآید، اینها هم جزء مشکلات کار شما است و باید که تحمل بکنید.
انشاءالله سعی کنید که همیشه افراد صالح را با خود همکار کنید و اگر بنیهاین وزارت خانه سالم
بماند، این اهدافی را که ما گفتیم، در آن عملی خواهدبود و خدای نکرده اگر خودمان آلوده شدیم، دیگر مشکل میشود که کارها رااصلاح کرد. ما دعا میکنیم که شما موفق باشید و ما هم در خدمت شماهستیم، مشکلاتی که دارید، مشکلات اداری، مشکلات مالی، مسائل تبلیغاتیو روانی و چیزهایی که از عهده ما ساخته است که کمک بکنیم، کمک خواهیمکرد.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته