سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع کاروان روحانیون عازم به جبههها از طرف سازمان تبلیغات اسلامی
بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ».
از این منظره بسیار گویا و پرشکوه، من و هر بیننده دیگری، تحت تأثیر قرار میگیریم که برادران طلاب و علما به شیوه بسیجیها، عمامههایشان را به نوارهای آرم اعزام به جبههها مزین کردهاند. این با همه سادگیش، بیانگر روح اسلامی و تبلور زندگی مسلمان واقعی است، زندگی انبیاست، زندگی ربیونی است که در رکاب انبیا مجاهده کردند. «وَ کَاَیِّنâ مِّنâ نَّبِّیٍ قûاتَلَ مَعَهُ رِبِّیّوُنَ کَثüیرٌ».
ربّیونی که در قرآن مطرح است، همان کارشناسان معارف انبیاء وقت بودند که همراه انبیا، جنگ هم میکردند. خود انبیا هم میجنگیدند. روحانیت در سایه ایثارگریهای شما و امثال شماها، آن راه خودش را دارد پیدا میکند. روحانی واقعی، یعنی آن کسی که از ورثه انبیا حساب میشود، علمایی که خلفای پیغمبرند. پیغمبر(ص) با آنها با این تعبیرها برخورد کرده، همین طوری هم هستند. آنها اگر در مدرسهها و در مساجد و در تکایا فقط انجام وظیفه بکنند، ضمن اینکه آن کارهایشان را باید تقدیس کرد، اما همه ابعاد وظایف یک روحانی مسلمان را در بر نمیگیرد. ما خودمان الان داریم به خوبی حس میکنیم و لمس میکنیم که یکی از عوامل مقاومت مردم، ایثار مردم و این که مردم در جبههها خسته نمیشوند، پشت جبههها خسته نمیشوند، این است که حضور شما را میبینند. مردم با دیدن آنها باورشان میشود که روحانیون خود در منازل و مساجد ننشستهاند که بگویند شما بروید بجنگید. و «اِنّناهُنا قائدون» کم کم به تردید میافتادند. مردم میبینند که از همان زمان انقلاب روحانیون که مردم را دعوت به مبارزه میکرد، خود در ابتدای صفوف راهپیماییها در مقابل مسلسلهای دژخیمان شاه راه میافتادند. حالا هم میبینند که برادران روحانیشان در همه جا هستند و با آنها هستند. اگر دعوت به جهاد میکنند، خودشان هم جهاد میکنند، این مایه تحکیم ایمانشان میشود و باور میکنند وقتی که مردم را دعوت میکنیم برای همه میخواهیم و تکلیف هر مسلمانی است.
من امروز یک خبری شنیدم، که هفتصد و پنجاه نفر از قم امروز حرکت کردند، آن غیر از گروه شماست و شما از تهران حرکت میکنید. این خیلی خوب است. شما به مناسبت ماه محرم عازم جبهه هستید. ما وقتی به مردم میگوییم پانصد کاروان، پانصد گردان نیرو در جبهه میخواهیم داشته باشیم، معنایش این است که به تناسب این گردانها، روحانی هم در این کاروانها خواهد بود. و وقتی که خبر هفتصد و پنجاه روحانی عازم جبهه را مردم از مراکز میشنوند، وقتی که شما برادران، این گونه عازم هستید، مردم هم به دعوت امام لبیک میگویند و همراه با روحانیت میآیند. از افتخارات تاریخی شما روحانیون است، یعنی واقعاً ارزش دارد که نسبت شهدای روحانیت به سایر اصناف کشور بالاتر است. البته روحانیون هم از مردم هستند.
این مسأله، آن تعبیرات شومی را که دشمنان اسلام میگویند روحانیها خودشان در خانه مینشینند و بچهها را میفرستند، عملاً همه آن تبلیغات را خنثی میکند. و آن سنگر نشینها وقتی شما را آنجا میبینند، میدانند دشمنهای آنها دروغگویند و شما راست میگویید. زندگی هم همین است، اسلام هم همین است. واقعاً متأسفیم که جنگ در کشورمان هست و ما از جنگ خوشمان نمیآید. قرآن میفرماید: «کُتِبَ عَلَیâکُمُ الâقِتûالُ وَ هُوَ کُرâهٌ لَّکُمâ»
خطاب به خود مسلمانهای صدر اسلام است که مسلمانهای صدر اسلام در احساساتشان هم برایشان جنگ مکروه بوده ]است[. یعنی از اینکه کسی کشته بشود در برخورد اول، هیچ کس نمیتواند از این مسأله لذت ببرد. ولی همین جنگ مکروه که آدم دلش نمیخواهد اتفاق بیفتد، میتواند یک پدیدهای باشد که سازنده باشد و خیر در آن باشد. «وَ عَسیû اَنâ تُحِبُّو اشَیâاءً وَّ هُوَ شَرٌّ لُّکُمâ»
ممکن است چیزهایی باشد که در ذائقه مردم تلخ باشد، اما خیر در آن باشد، یعنی همه تلخیهای ذائقه در قلمرو تقدیر الهی حامل شر نیست، حامل خیر و برکت هم میتواند باشد و جنگ از همانهاست. مخصوصاً جنگی که برای حمایت از آرمان و هدف حق باشد. این طور جنگی که اصطلاح صحیحش، جهاد است که ما الان داریم، این جنگ علیرغم این همه مشکلاتش، خرابیهایش، خونهایش، معلولهایش، صدمههایش، غم و غصههایش، عزاهایش و کمبودهایی که در خانوادهها به خاطر از دست رفتن شهدا پیش میآید و امثال این طور چیزهایی که هست، اما یک جریان خیر و برکتی هم درونش دارد که ما همین را هم داریم لمس میکنیم. واقعاً جبهه رفتههای ما در همه سنین، از نوجوانها و جوانها و مردها و پیرمردها و همه، با جبهه نرفتهها فرق دارند.
ممکن است در میان جبهه نرفتهها آدمهای خوبی باشد، این طورنیست که همه آنها بد باشند. ولی این دوتای خوب را پهلوی هم بگذاریم، جبهه رفته خیلی فرق دارد، جبهه رفته یک دروهای دیده که این دوره را در خانه و در اداره و در کارخانه و اینجاها نمیشود دید. اصلاً آن یک جای مخصوصی است. یک هوایی دارد، یک فضایی دارد، یک درسهایی میدهد، یک تلقینهایی به آدم میکند که همه وجود آدم را تحت تأثیر قرار میدهد و میبینیم آدمهای جبهه رفته درخشش بیشتری پیدا میکنند و جامعه ما در این پنج شش سال جنگ، انصافاً از طریق جبهه و جبهه رفتهها، خیلی برکت پیدا کرده ]است[. البته شهدا و معلولان و مفقودان و اسرا و اینها مایه اندوه شدید انسان هستند که آنها در بین ما نیستند و بعضیهاشان از دست ما رفتهاند، اما آن چیزی که در سایه این ایثارها در جامعه ما مانده و جامعه ما را مزین کرده و شریف کرده، پی و بنیان جامعه را آن چنان محکم کرده که واقعاً جامعه را در مقابل تهاجم فرهنگهای بیگانه آسیب ناپذیر کرده، فرهنگ جامعه را تقویت کرده، بنیه دفاعی جامعه را تقویت کرده، استحکام و مقاومت جامعه به شدت بالا رفته، این برکات را نمیشود، با مدرسه، با منبر، با خطابه، با فیلم و با هیچ چیز دیگری ساخت.
البته با همه آن عوامل تقویتی، این، دو سه ماهی که مسلمانها جبهه میروند و برمیگردند، این به اندازه خیلی دورههای تحصیلی و تربیتی اینها را میسازد. بنیاسرائیل یکی از گلههایی که از حضرت موسی(ع) بعد از پیروزیشان برفرعون و بعد از آمدن حضرت موسی(ع) میکردند، میگفتند که: «قûالُوا اُوذüینûا مِنâ قَبâلِ اَنâ تَاâتِیَنûا مِنâ بَعâد مûا جِئâتَنûا» شما پیش از آن که بیایید، دوران مبارزه بود، ما زحمت کشیدیم، ایذاء شدیم، حالا هم که شما پیغمبر(ص) آمدی باز هم داریم اذیت میشویم، صدمه میبینیم، آن وعدههای نصرتی که خداوند به ما میداد، الان به ما بدهد. این چیزی است که در همه زندگی انبیا بوده ]است[. یعنی انبیایی که مأمور به جهاد بودند و تبلیغ رسالت میکردند و دست به اسلحه میبردند، آن انبیا پیروانشان این مشکل را همیشه داشتند. همه انبیا این مسأله را داشتند. بنابراین معلوم میشود که اصلا بنیان جوامع جز از طریق این مشکلات محکم نمیشود. تحمل جنگ باعث بازشدن این مدرسه شد.
این خیلی با قرآن ما و با آیات جهادی قرآن ما سازگارتر است. نزدیک محرم که میشد ما همهمان چمدانها را میبستیم و برای تبلیغ راه میافتادیم. آن هم خوب بود و حالا هر وقت برسیم برای تبلیغ منبری میرویم، یک عدهای هم از ما میروند. قرآن هم «فَلَوâ لاû نَفَرَمِنâ کُلِّ فِرâقَهٍ» طائفه را مطرح میکند. آن تقسیم کار است و میروند، نه این که نباید بروند، اما بالاخره حالا محرم شده ]است[. محرم امام حسین(ع) شده ]است[. آنچه امام حسین(ع) را در بین سایر ائمه مشخص کرده و محرمش یک غوغایی به پا میکند، این عاشورای امام حسین(ع) است. امام حسین(ع) که شصت سال عمر کردند، خیلی مسایل در زندگیشان داشتند. این یک روز عمرشان، این ده روز محرمشان، این مسایل را راه انداخته است. یعنی محرم اعتبارش به این بخش از زندگی امام حسین(ع) است و ما در این محرم الان زندگی میکنیم. عاشورا را داریم میبینیم. محرم را داریم مجسم میکنیم. روحانیت را میبینیم که پا به جای پای اصحاب امام حسین(ع) میگذارد و این زندگی دارد ما را به زندگی واقعی ادیان الهی نزدیک میکند و تا این بنیه مستحکم نشود، تا این شرایط مستحکم نشود، تداوم تاریخی انقلاب، تضمین نمیشود. شما اگر میبینید بعد از هزار و چهارصد سال مردم این گونه دارند به تاریخ صدر اسلام تعظیم میکنند و اسلام پیغمبر(ص) این طور در دنیا زنده هست، به خاطر آن دوره فشرده بود که مردم براثر دهها جنگ، سریه و غزوه ساخته شدند. همین بساطی که ما الان در این پنج ـ شش سال داریم، یک مقدار شدیدتر در زمان صدر اسلام برای پیغمبر(ص) و اصحابش بوده ]است[. اصحاب پیغمبر(ص) در همان کوران، این پایه را گذاشتند و به پشتوانه معارف الهی که داشتند و با این زمینه عملی که خودشان به وجود آوردند، اسلام را این جور پایدار کردند.
خداوند تقدیر کرده بود که این انقلاب مثل روش انبیا در راه افتادن ادیان ]باشد[. و در تجدید حیات این دین با همین روش این انقلاب راه خودش را برای تاریخ باز بکند و الان پایگاه تاریخی انقلاب از اینجاست. تحقیقاً نسلهای بعدی این جامعه، وارث ایثارگری شماهاست. شما آقایان طلابی که الان به جبهه تشریف میبرید و بعضیهاتان مکرر میروید، این در افکارتان، در نوشتههایتان، در بچههایتان، در درسهایتان و همه اینها اثر میگذارد و خاطرات جبهه شما، بعداً چراغ راه زندگی شماست. آن نورانیتی که از این سفرهای ایثار شما به دست میآورید، اینها پرتوش را روی زندگی آینده شما و محیط تحصیل شما و محیط کار شما پخش میکند. نورانیت اسلامی را از طریق حضور شما در جامعه آینده، آدم میتواند مطمئن باشد.
ما از سازمان تبلیغات اسلامی خیلی تشکر میکنیم که این مسیر را باز کرده و دارد خدمت میکند. این آمار خوبی که اینجا از خدمات فرهنگی، قرائت کردند برای آدم نشاط انگیز است، اما نشاط واقعی را شما میدهید. یعنی اگر شما یک میلیون دیگر هم نوار ویدئو بفرستید که خیلی با ارزش است و در آنجا هم لازم است و باید این ویدئوهای مجسم باشد، ولی حضور شما در جبهه، به اندازه یک میلیون ویدئو کار میکند. یک بسیجی عمامه به سری که روی موتور سیکلتش نشسته و در فاو، این طرف آن طرف میرود، آرپیچیاش را روی دوشش انداخته، وقتی که در فیلم مردم میبینند، اگر ما بیست میلیون بیننده داشته باشیم هر بیست میلیون تحسین میکنند این روحانیت را، و آن رزمندههایی که این را میبینند، تقویت میشوند و بچههایی که این را میبینند، بار سفرشان را میبندند که دنبال شما بیایند. حضور خود انسان اهمیت دارد. الحمدلله راه پیدا شده «قَدâ تَّبَیَّنَ الرُّشâدُ مِنَ الâغِیَّ» و هر کس بخواهد در این مسیر حق حرکت بکند، پیش میرود. این محرمی که ما در پیش داریم، یک محرم تاریخی است، انشاءاللّه. ما این محرم را به محرم سال آخر مبارزات و پیش از پیروزی تشبیه میکنیم و آن راهپیماییهای عظیمی که در محرم سال 57 داشتیم، انشاءاللّه همان راهپیماییها به سوی جبهههاست و این کاروانهای کربلا و این راهیان کربلا و این پانصد گردانها و هزار گردانها شکل تکامل یافته راهپیماییهای آن محرمند و انشاءاللّه، دستاوری هم که شما در این محرم خواهید داشت، دستاورد زمان انقلاب را تکمیل خواهد کرد.
من شما را به خدا میسپارم و برای سلامتی شما و همه رزمندهها دعا میکنم و انتظار دارم که بهزودی باز شما را در حالی که حامل خبر پیروزی هستید، زیارت بکنم و تقاضا دارم که همهتان برای سلامتی حضرت امام، رهبر عزیزمان وهمه کسانی که در راه خداوند خدمت میکنند، دعا بفرمایید. انشاءاللّه با سلامتی و پیروزی ما باز به زیارت شما برسیم. سلام بنده را هم به همه برادرانمان در جبهه برسانید.
والسلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته