بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِو آلِهِ أَجâمَعیüنâ».
در قلب انسان به خاطر مشاهده این منظرههای عجیب و غریب و باور نکردنی برای ابناء دنیا شعلهای و نوری روشن میشود که قابل توصیف نیست. چندین هزار دانشجو از این تبار انقلابی و اسلامی و از این انسانهای شریف و آزاده و مجاهد که این گونه هم صدا و همراه به طرف جبهههای نور حرکت میکنند، این گونه منظرهها هیچ وقت در مخیله مردم ما و مردم دیگر خطور نمیکرد که با یک اشاره رهبری، انسانهایی که در دانشگاهها مشغول تحصیل هستند، این گونه مشتاقانه این منظره عظیم را ایجاد بکنند. همه مردم دنیا میدانند برای جوانها هیچ چیزی شیرینتر از ورود به دانشگاه و تحصیل در دانشگاه و ادامه تحصیل، آن هم در شرائطی که ظرفیت دانشگاهها به مراتب کمتر از نیاز جوانهاست نیست. با اشاره امام دهها هزار نفر متقاضی اعزام به جبهه و با اصرار و الحاح از اساتید و دانشجوها فشار میآوریم به گرده مسئولین اعزام که اینها مشتاق مبارزه در راه خدا و ایثارگری هستند. مطمئناً کسانی که نمیتوانند این جامعه را بشناسند، این دین را بشناسند، این رهبری را
بشناسند، این جوانها را بشناسند، برایشان قابل تحلیل نیست و علامت سؤالهای زیادی همه وجودشان را تسخیر میکند. برای ماها هم که آشنا هستیم و براییمان قابل قبول است چنین عواطف و احساسات جالب و میتوانیم درک بکنیم، در عین حال آن چنان ما را و هر انسانی را تحت تأثیر قرار میدهد که یک نوع بُهت بر وجود آدم حاکم میشود.
انتخاب این راه از طرف افرادی مثل شماها که در محیط دانشگاهها هستید و رشد دارید، این نمیتواند یک کار سطحی احساسی باشد که با امواج احساسات مردم، شما حرکت کنید یا خاموش بشوید، این انتخاب است، انتخاب با آگاهی است، انتخاب با بصیرت است. اهمیت داشتن این اجتماع باشکوه شما امروز در مقابل مجلس شورای اسلامی همین است که گروهی با فکر و درایت و محاسبه و ابتکار این راه را انتخاب کردند و اینها گوشهای از جمعیت دانشجویی دیگر هست که آنها هم انتخاب کردند و نوبتشان نرسیده که همراه شما باشند.
سرّ مطلب را ما در عقائدمان جستجو میکنیم و واقعیت این جنگ اولا برای ماها که نوعاً در این مملکت هستیم و هر کس که با این جنگ آشناست روشن است که یک جنگ دفاعی است و ماهیت جنگ، ماهیت دفاعی است. به ما تجاوز شد به یک انقلاب تجاوز شد و این تجاوز از یک کشور مشخص نیست، بلکه این کشور مشخص به عنوان یک عامل کفر جهانی حرکت میکند، مثلث استکبار و ارتجاع و صهیونیزم پشت این جریان هستند و در مقابل این تهاجم، دفاع خیلی مقدس است و خیلی عمیق و عظیم است و نقطه دوم قضیه این است که این جنگ مردمی است. یعنی مردمی هستند که میخواهند دفاع بکنند، کسی نیست که این مردم را مجبور بکند. ممکن است کسانی به سن نظام وظیفه رسیده باشند و میروند به نظام وظیفه بهطور عادی مثل همیشه تاریخ، اما اینهایی که ما الان با آنها مواجه هستیم اینها مسأله نظام وظیفه و مشمولیت و این حرکت جبری قانونی نیست. خودشان میخواهند، مردمشان میخواهند، خانوادهشان میخواهند، ملتشان میخواهند، توده مردم این دفاع را میخواهند و از میان این دو خاصیت یعنی ماهیت مردمی و ماهیت دفاعی چیز سومی در میآید و آن یک جهاد مقدس اسلامی است و یک کار
بسیار بسیار عظیمی است که در تاریخ زندگی انسان کم چنین فرصتی پیدا میشود. انسانهای آزاده و معتقد و مؤمن به خدا همیشه آرزو دارند که یک صحنهای بشود و میدان باشد که آنجا آن روحیه جهادطلبی و شهادتطلبی و عشق خودشان را به خدا و حق در معرض نمایش بگذارند و روی آن حرکت بکنند. چنین چیزی ضمن اینکه ظواهر تلخی دارد، جنگ به هر حال مرارت دارد ولی برای انسانهایی از این تبار در چنین شرایطی یک فرصت استثنایی تلقی میشود، بعضی ممکن است این را نفهمند و خیلیها ممکن است نتوانند درک بکنند که چرا این مردم این قدر عشق دارند، چطور از کلاس دانشگاه بلند میشوند و لباس بسیجی میپوشند، شعار میدهند و به محیط پرخون و خطر میروند. برای چه چیز ماهیت این جهاد مقدس هست که به عنوان مقدسترین حرکت اسلامی و چیزی که بندگان صالح خدا عاشق هستند امروز در اختیار نسل جوان ما قرار گرفته است.
چنین فرصت استثنایی از صدر اسلام تا امروز کم اتفاق افتاده که دو جبهه این قدر مشخص باشد، آن طرف کفر مطلق و این طرف حق مطلق، آن طرف ظالم مطلق و این طرف مظلوم مطلق. یک انقلاب ایدئولوژیک ظالمانه مورد تجاوز قرار گرفته و متجاوز حالا میخواهد از این دامی که خودش در راه خودش گسترده، از آن بیرون برود. انسانهایی هستند که نمیخواهند اجازه بدهند و باید حق را بگیرند. آرمان این جنگ، آرمان مشخصی است. اهداف آن روشن است، ابهام در آن نیست. انسانها را زود میتواند قانع بکند، لذا راهرو دارد.
آرمانش دفع ستم و مبارزه با ستم و تجاوز است. همه انسانهای آزاده دنیا مخصوصاً جوانها، اولین برداشت فطریشان به عنوان یک کار مقدس احقاق حق است، حق حذف شده یک ملت. و آرمان مهمتر دیگرش آزادی یک ملتی است که گرفتار آن چنان دیوی شده و این حزب منفور بعث کافر یک ملت مسلمان معتقدی را این چنین گرفتار کرده که ما به همان دلیل که برای مردم خودمان حاضر بودیم که جان بدهیم تا اینکه مردممان را از شر خانواده پهلوی آزاد کنیم، یک چنین تکلیفی را احساس می کنیم نسبت به مردم عراق. این آرمانها که بسیار مشخص است این جاذبه را بهوجود میآورد. کسانی که نمیتوانند بفهمند، اگر یک مقدار به خودشان فشار بیاورند و بخواهند بفهمند،
زود میتوانند بفهمند و البته اگر بتوانند این ارزشها را درک بکنند و اگر دنیا چشمشان را کور نکرده باشد. ممکن است بعضی از افراد کوته نظر فکر بکنند که این همه نیروهای متعهد اسلامی که از دانشگاهها بیرون میروند ممکن است به ارزشهای اسلامی دانشگاهها صدمه بزند. اینها اشتباه است، اگر حضور یک دانشجوی متعهد در دانشگاه مؤثر است صندلی خالی او و جای خالی او در کلاس برای کسانی که میدانند این دانشجو کجا رفته، بسیار آموزندهتر است و ما نمیتوانیم با حضورمان و حرفمان به اندازه اقدام داوطلبانه شما به اثبات حرفهایمان و تحکیم حق کمک بکنیم.
تحقیقاً فطرتهای سالمی در جوانهای دیگر است که وقتی که وارد کلاس شدند و کنار دستشان جای خالی برادر دانشجوی خودشان را دیدند، توی فکر فرو بروند و بگویند که او دنبال چیست که اینجا را ول کرده و رفته و خودش را به محاکمه بکشد و بگوید که من چرا نمیروم. این طرز تفکر در میان صدها هزار دانشجوی ما با جای خالی شما چند هزار نفر تحقیقاً جای خودش را باز میکند و فطرتهایی وجود دارد که نوعاً سالم است و غبار ممکن است روی آن را گرفته باشد، صیقلی میدهد و اینها را به خط اصلیشان برمی گرداند. نترسید و اینها را باور نکنید که در دانشگاهها پشت سر شما ممکن است شیطانها فرصت پیدا بکنند و میدانداری بکنند. ممکن است از غیبت شما سوء استفاده بشود و یک حرکتهای مقطعی انجام بشود، اما این ادامه پیدا نمیکند. کسانی هستند که از آرمان شما اینجا دفاع بکنند و بیشترین کسانی که هست خود فطرتهای انسانهاست که آرمانهای شما را تبلیغ میکند. این راه، راهی نیست که دنبالهرو نداشته باشد، اگر این جوری بود خون شهیدان توی تاریخ نمیجوشید. ما یقین داریم که خون شهدای ما بیشتر از انسانهای زنده میتواند در ساختن تاریخ حق مؤثر باشد. من تردیدی ندارم کسانی که با من بودند و با هم مبارزه میکردیم و امروز مدال افتخار شهید را به پیشانیشان دارند، بیشتر از من برای اسلام خدمت کردند.
والسلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته