سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع همافران نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع همافران نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران

  • پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۶۵

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ».
برادران همافر ما به اینجا منزل خودتان خیلی خوش آمدید، الحمدالله جو جامعه ما جو جهادی است و آنهایی که علاقه‌مند به انقلاب و استقلال و خودکفائی برای کشورشان هستند به وضوح می‌بینند که راهی که انتخاب شده، راه همین ها است و همه شواهد نشان می‌دهد که مردم و مسؤولان کشور و دلسوزان این مملکت همراهند، برای اینکه کشور خوب و غنی و ثروتمند را از لحاظ منابع مادی و معنوی به استقلال و عظمت که همان خواست اسلام است، برسانند.
جامعه جو بسیار خوبی دارد و البته آن جامعه‌ای که من عرض می‌کنم توده مردم‌اند. مسلمانان متعهد و حتی غیر مسلمانهایی که هواههای غیر مردمی و غیر انسانی ندارند و هوای انسانی دارند، این توده سازنده این جو است و این جو، جوی است که مخلوق شرائط انقلابی و اسلامی کشور ماست.
برادران همافر از پیش از انقلاب، جو خوبی در میانشان به‌وجود آمد و ما در روزهای اوج انقلاب، شاهد حضور همافرها در میان مردم و همراه انقلاب بودیم. با اینکه نظام گذشته سرمایه‌گذاری زیادی کرده بود که این قشر را به خارج از کشور وابسته نگه‌دارد و به گونه‌ای اینها را مرتبط بکند با جاهای دیگری، که آنها احساس وابستگی بکنند به آن مراکزی که می‌خواستند این کشور را هدایت کنند. بحمدالله در سایه اطلاعاتشان و مشاهداتشان خودشان مسیر را پیدا کرده بودند و بعد از انقلاب هم ما خودمان شاهدیم و بالعین می‌بینیم که نقش شما در تدارک نیازهای جنگ و نگهداری امکانات مهم کشور قابل توجه است و خدا خواست آن چیزهایی که با ثروت کشور به‌دست آمده بود و روزی فکر می‌شد که اینها می‌ماند و می‌پوسد و زنگ می‌زند و به‌درد نمی‌خورد، در بهترین شرایط از اینها استفاده شد و شما نقش بسیار گویا در حفظ این امکانات ذی قیمت دارید که فعلاً به آسانی نمی‌شود آنها را تأمین کرد. هم اطلاعات شما و هم فنونی که در اختیار دارید و هم همکاریتان مورد تقدیر مسئولانی ]است [که با جنگ سروکار دارند و می‌دانند چه نقشی دارید.
مسأله‌ای که الان شما زیاد روی آن تکیه داشتید، مسأله طرح بود. طرح نوین، که الحمدلله من خبر خوبی برای شما دارم و پیش از اینکه بیایم اینجا، حدس می‌زدم این جزو مسائل شما باشد. با آقای دکتر روحانی تلفنی صحبت کردم و ایشان گفت، طرح تمام شد و الان دارد تایپ می‌شود و خود ایشان دارند تایپ را تصحیح می‌کنند و غلط‌گیری می‌کنند که به‌زودی شور دوم آن در مجلس می‌آید. شاید در ظرف یکی دو هفته آینده در دستور ما می‌آید و در ردیف کار ما قرار می‌گیرد. این کار طولانی و سختی برای ما بود، برای اینکه در حال جنگ ما دائماً نگران بودیم که دست زدن به مقررات ارتش و به هم ریختن نظام مقررات چه آثاری می‌تواند داشته باشد. این طور هم نبود که متفق باشند روی این مسأله، بالاخره هر جناحی که آنجا بود یک گونه نظر داشت. لازم بود که با حوصله به همه چیز برسیم و بارها نظرات آمده و بررسی شده و برگشته و دوباره دعوت کردیم. آخرش هم نمی‌توانیم مدعی بشویم که در یک ضرب، یک قانون بی‌عیبی را برای ارتش ]تدوین کردیم. [خصوصاً ماها چون نظامی نیستیم، گرچه کمیسیون دائماً با نظامی‌ها مشورت می‌کرد، ولی باز بالاخره یک گوشه‌ای با خواسته بعضی‌ها ممکن است سازگار نباشد. یک قشری از افراد ممکن است راضی نباشد. و ما در عمل فهمیدیم که این طور نیست که طرح همه‌تان را بتواند راضی بکند، به هر حال اختلاف نظر وجود دارد و آنچه که اصلح تشخیص داده شد، انتخاب شد و ادعا هم نمی‌شود کرد که اصلح واقعی همین است، در عمل هم باید باز کار بکنیم. این چند ماه گذشته، ما اعضای کمیسیون دفاع را از مجلس معاف کردیم که در جلسه علنی شرکت نکنند که وقت زیادتری داشته باشند و تمام وقت کار کردند و آن کار تمام شده است. در مراحل تصویبشان بالاخره اینها چند هفته‌ای در مجلس خواهد ماند و بحث می‌شود، باز شماها و سایر اقشار درون ارتش همکاری بکنید و اگر فکر می‌کنید، وقتی که این مطرح بشود، می‌شود با پیشنهادهایی عیوبی را برطرف کرد و یا قانون بهتر بشود با ما همکاری بکنید، که ما بعد از چند سال انتظار یک کار مثبتی ارائه بدهیم که هدفمان، هدف شما، همین تأمین عدالت است. یعنی واقعاً می‌خواهیم در ارتش هم، رابطه ارتش با سایر نهادها و ارگانها و هم رابطه درون ارتش، هر بخشی با بخش دیگر عادلانه باشد و شرایط تبعیض نباشد، اینها هدف ماست و از طرفی ما مایلیم با این قانونی که حالا در مجلس تثبیت می‌شود و یک قانون جدید می‌آید به همه دشمنان نشان داده بشود که ما بیشترین بها را برای نیروهای مسلح‌مان و مخصوصاً ارتش‌مان قائل هستیم که این همه وقت مصرف می‌کنیم. در مجموع، ما از محصول کار خودمان در این هفت هشت سال گذشته در رابطه با ارتش و نیروهای مسلح راضی هستیم و فکر می‌کنیم که این انقلاب به خاطر مردمی بودنش و اتکائی که به خودش داشت و اطمینانی که به استحکام خودش داشت، موفق شد که ارتش را حفظ بکند که این، پیش از انقلاب و روزهای اول انقلاب از نظر افرادی که ناظر انقلاب بودند، عجیب به نظر می‌رسید. فکر می‌کردند که یک ارتشی که حافظ نظام گذشته بوده و اسلحه دستش بوده و نظام جدید که می‌خواهد تغییر کلی با نظام قبل بکند، چطور ممکن است این ارتش بماند. ولی این تجربه را جمهوری اسلامی نشان داد، انقلابی که پایه مردمی داشته باشد، محکم باشد و از خودش و از درون خودش نترسد، بزرگترین مشکل را می‌تواند حل بکند و بعد معلوم شد اصلاً مشکل نیست، یعنی معلوم شد که اگر کسی می‌خواست دست به ارتش بزند، مشکل درست می‌کرد. این مردم با ارتش تفاوتی ندارند. این ارتش مردمی است، این مردم ارتشی هستند و با هم هستند.
بچه‌های مردم هستند که امروز و دیروز اینها در ارتش بودند و عملاً طوری شد که صف مردم و ارتش هیچ احساس جدائی نکرد. حضور نیروهای نظامی در همه صحنه‌هایی که ما در انقلاب نیاز داشتیم، این مسأله را کاملاً اثبات کرد و الحمدالله الان هم به جای خوبی رسیده‌ایم. ما تا آنجا که می‌دانیم، انقلابی نداریم که در ابتدای کار خودش، با یک جنگ وسیعی مواجه بشود، مثل آنچه که ما مبتلا شدیم. باید سالها خودش را از درون جراحی بکند و اصلاح بکند و مشکلات خود را حل بکند والا انقلاب نیست و کودتا می‌شود و چهار تا رئیس می‌روند، چهار تا رئیس جای آنها را می‌گیرد. معمولاً کودتا هم در جمع نارضایتی مردم از نظام به‌وجود می‌آید، مردم هم می‌گویند، چه فرق می‌کند حالا آنها رفتند و اینها آمدند و یا می‌پسندند.
انقلاب خیلی چیزها را می‌خواهد عوض بکند. چقدر از این سرمایه‌ها و سرمایه‌دارها و این قدرتهای مالی که مثل عنکبوت، دستهایشان به همه جا پخش شده بود، اینها رفتند، اینها حافظ نظام گذشته بودند. در گذشته این همه کارخانه و شرکت و پیمانکاری و انحصارات که از دست اینها گرفته شد، الان در بنیاد مستضعفان و سایر نهادها، دست مسئولان کشور است. این خودش یک انقلاب عظیم است. همین جا بانک‌ها را از بخش خصوصی گرفتند و به دولت دادند که داشت مردم را می‌چاپید.
فرهنگ به کلی عوض شده و الان آنچه که قبل بود، حالا نیست. مدرسه‌ها، دانشگاهها، رادیو تلویزیون، روزنامه‌ها، سینماها، فیلم‌ها و تمام اینها را عوض کردند. این کار به آسانی نمی‌شود و تعویض روحیه مردم و به طور کلی مسایل اخلاقی که ما در گذشته داشتیم خیلی مشکل است. مسایل سیاسی و آن همه سیاستمدار ورزیده و تجربه دیده و اینهایی که همه جای کشور، خارج را و داخل را آنها داشتند، مسایل امنیتی سازمان امنیت با آن وضعی که در کشور وجود داشته، جائی را نتوانسته بگیرد. مسائل سیاسی و ارتباطات خارجی ما و روابط‌مان با خارج این جوری نبود. آمریکا اینجا را خانه خودش می‌دانست، انگلیس خانه خودش می‌دانست، روس یک قسمت را خانه خودش می‌دانست، هر کسی اینجا سرمایه‌گذاری می‌کرد اینجا را متعلق به خودش می‌دانست، همه اینها را به هم ریختیم و جایش یک چیز دیگری آوردیم، در این فاصله که انقلاب این کارها را می‌خواهد بکند، این جنگ وسیع که بعد از جنگ جهانی دوم، دیگر ما جنگی به این وسعت نداریم که بین دو کشور بخواهد باشد، اتفاق می‌افتد. جنگهای ویتنام و کره طولانی بود امّا به شکل جنگی که شماها دارید احساس می‌کنید، نبود. قدرتهای شیطانی دنیا مقابل ما ایستادند، عراق را تقویت کردند و ما را تضعیف می‌کنند.
هفت سال پیش، شش سال پیش این مسائلی که ما تحمل کردیم، اگر اینها را جلویمان می گذاشتند و می‌گفتند باید از این گونه موارد شما عبور بکنید، چقدر مشکل به نظر می‌رسید. آن موقع شاید مردم جرأت نمی‌کردند دست به انقلاب بزنند، اگر چنین چیزی به آنها ارائه می‌دادند، ولی این بنیه نیرومند انقلاب همه اینها را تحمل کرد و انصافاً ما الان نیرومندتر از گذشته هستیم.
در گذشته اگر آمریکا یک عطسه‌ای می‌کرد، نظام اینجا به‌هم می‌ریخت. شاه با آن همه ادعا که داشت، وقتی که سفارتهای آمریکا و انگلیس گفتند، باید بروی، او پاشد رفت. اگر اینجا می‌ماند و اگر یک قدری درگیر می‌شد، شاید بهتر می‌توانست کار بکند، البته زحمت برای انقلاب درست می‌کرد. اما نظام این جوری بود. و این از سستی نظام بود. ما اگر حالا غربی‌ها و شرقی‌ها متحد شوند و آقای ریگان و آقای گورباچف و خانم تاچر همه جمع بشوند و بگویند بیایید شما خانه‌تان را عوض کنید، مجلس‌تان را یک روز تعطیل کنید، ارتش‌تان را بگویید این طوری کند، ما گوش به حرفشان نمی‌کنیم و به آنها می‌گوییم، اینجا که خانه خودمان است. در لبنان آنها با ما حرف می‌زنند و ما خیلی با گردن کلفتی جلویشان می‌ایستیم و می‌گوییم شما تروریسم هستید و شما دروغ می‌گویید، و این واقعاً قدرت است و در این مسأله حرفی نیست. اینها اگر از ما نمی‌ترسیدند در خلیج فارس خیلی ماجراجوئی می‌کردند و ناوگانهایی که هی می‌آیند و می‌روند و آنجا مانور می‌دهند، واقعاً از شماها می‌ترسند. چرا که قدرتی می‌بینند که این قدرت، هر چه دارد از خودش دارد و روی پای خود ایستاده و حاضر است با چنگ و دندان و با فشنگی که خودش حاضر است بسازد و با امکانات خودش، بجنگد و جانش که شیرین‌ترین چیز است برای آرمانش و برای هدفش نثار می‌کند و ثابت هم کرده که نیرومند است. هر توطئه‌ای که اینها می‌کنند، مردم ایران به هم می‌ریزند. هر کاری اینها کردند، ما به هم ریختیم و الان دیگر کاری برایشان نمانده که بکنند. الان چه کار دیگری می‌توانند با ما بکنند.
بدترین کارشان، همان مسأله نفت بود و ضرری هم خودشان کردند. خیلی از شرکتهایشان، چاههایشان را به اجبار خواباندند، به خاطر سقوط قیمت نفت که شاید به ما فشار بیاورند. موقعی که این کار را کردند، هدف این بود که قدرت و نیروی جنگی ما را بخوابانند و ما نتوانیم تدارک بکنیم. ما به جای سیصد گردان در جبهه‌ها، روزی ششصد گردان به جبهه‌ها می توانیم بفرستیم. می‌بینید که می‌توانیم. این عظمت و قدرتی است که واقعی است.
قبلاً بحث بود که ایران را ژاندارم منطقه بکنند، به چه قیمت؟ به قیمت همین که دست شما در کار نباشد. هواپیماهای پیشرفته بیاورند، ابزار پیشرفته بیاورند و فشار بیاورند و با سیاستهای خارجی اینجا را کنترل کنند. این یک قدرتی می‌شد، منتهی قدرتی که سولیوان به شاه می‌گفت برو، هیچ دیگر نبود، یعنی به هم می‌پاشید و قدرتی که می‌خواستند آن طوری درست کنند، حالا درست شده، یعنی قدرت واقعی منطقه الان این است.
ما نمی‌گوییم فرانسه از ما طرفداری بکند، امّا در این روزها بی طرف باشند تا ببینیم در منطقه چه می‌گذرد و چه اتفاق می‌افتد؟ امروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، نیروهای مسلح سپاه و بقیه واقعاً قدرت دارند. فرانسه را شما می‌بینید وقتی که چند تا بمب در آنجا منفجر می‌شود چه طور به خودش می‌پیچد؟ اینجا دفتر نخست وزیرش را منفجر کردند، مرکز جمهوری اسلامی را با هفتاد تن نابود کردند و آن همه شرارتهایی که کردند، این ملت خم به ابرو نیاوردند. این جریان روز قدس واقعاً یک حماسه تاریخی ابدی است، آن تاریخ جاویدان است.
همان موقع که اوج بمباران کشور و موشک باران بود، نیرومندترین تظاهرات را مردم برای مقاومت می‌کردند و کجا این طور چیزی است؟ این قدرت، قدرت بزرگی است و تجربه، تجربه خوبی بود، تجربه موفقی بود. ان‌شاءاللّه درس گرفته باشند و شما پیروز شوید و عراق را شکست کامل بدهید. ـ که الان هم دادید ـ این برای آنها شکست است که دست و پا دارند می‌زنند. قضیه مهران و فاو واقعاً ثابت کرد که قدرت رزمی شما بیشتر است. فاو را عراق به هیچ قیمتی نمی‌خواست ما نگه داریم و هر چه امکان در دنیا بود که می‌توانست به کار بگیرد، به کار گرفت و یک سانتیمتر نتوانست بچه‌ها را از جای خودشان تکان بدهد. همه حیثیت عراق در مهران بود که تصرف کرده بود و جشن گرفته بود و هیاهو کرده بود. در مقابل در فاو با یک ضربه و با یک هجومی، مثل ملخ دم‌شان را گرفتند و آن طرف ریختند. قدرت واقعی این است که دست شماست.
وقتی پیروزی کامل به دست بیاوریم و از بلایای این جنگ بتوانیم نجات پیدا بکنیم که امکانات اقتصادی ما را این جنگ دارد می‌بلعد و این نیروهایی که در سایه این جنگ رشد کردند و بچه‌هایی که پولاد آبدیده شدند و ملتی که این تجربه بزرگ را پشت سرخودش دارد، خیلی می‌تواند نیرومند باشد و آن امکاناتی که صرف جنگ می‌کرده، برای سازندگی می‌کند و با آن تجربه‌ای که در جنگ کسب کرده و ابتکاراتی که به خرج داده، ان‌شاءاللّه ما می‌توانیم اینجا را در سایه این اسلام و خلوص نیت مردممان به یک پایه و قدرت برای حرکت استقلال‌طلبانه واقعی جهان سوم و به خصوص کشورهای اسلامی تبدیل بکنیم و الحمدلله، ملت ما به خوبی توانسته حتی در حال جنگ خودش را اداره بکند و این مشکلاتی که گاهی ما داریم، مثلاً یک چیزی گران است یا کم و یا فلان و اینها، با این ها جنگ تناسبی ندارد، یعنی خیلی کمتر از توقع ما باید باشد، برای اینکه جنگ تنها همین مسائل مصرفی که نیست، مشکلات سیاسی، نظامی، اقتصادی همه کنارش است.
در شرایط عادی هم کشورهای معمولی زیر بار قرض می‌روند. شما کشورتان در این هفت سال، یک مقدار از قرضهای خود را پرداخته به جای اینکه قرض بگیرد. الان هیچ کشوری غیر از دو سه کشور خیلی پولدار نفتی نیست که قرض نداشته باشد و مقدار زیادی بهره قرض‌هایشان را دارند می‌دهند. ما بعد از هفت سال جنگ و انقلاب همین طور که دارید می‌بینید الحمدلله قرض نداریم، منابع‌مان را حفظ کردیم. به‌جای شش میلیون بشکه که به دهان این افعی‌ها می‌ریختیم، کمتر از دو میلیون ریختیم. منابع زیر زمینی برای نسلهای آینده مانده است و وضع خوبی است و ان‌شاءاللّه با همکاری شما و سایر نیروهای فنی و متعهدمان بعد از پیروزی، این کشور را می‌سازیم و ان‌شاءاللّه از این گونه مسایل هم هیچ وقت نخواهیم داشت، اگر همکاری کنید. شما را به خدا می‌سپاریم و سلام ما را برسانید.
    والسلام علیکم و رحمه‌اللّه و برکاته