سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولین، کارکنان و استادان مرکز آموزش مدیریت دولتی
نباید برخورد با مسائل انسانی منفی باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
همکاران ما در سازمان امور استخدامی، به خصوص همکاران در مرکز آموزش مدیریت دولتی خیلی خوش آمدند که وظیفه شما که یکی از اهداف مهم کارهای دولت در سازماندهی و بالا بردن سطح مدیران کشور است، آمار و ارقامی که آقای جعفری* ارائه دادند، به نظر من خودش همه چیز را گفت و نیازی به اینکه من روی اینها تأکید کنم، نیست. اصولی هم که بر پایه آن سازمان این راه را پیموده، مشخص و قابل قبول است.
به طور کلی عرض میکنم و خیلی روشن است که یک مدیریت کماطلاع، فاقد تخصص و آشنایی کافی با شرایط کار و مدیریت خود، نمیتواند کشور را به پیش ببرد و وضع جامعه را متناسب با تحولات زمانه اصلاح کند. هر قدر هم امکانات در کشور باشد، افراد زحمت بکشند و مردم تلاش کنند، اگر مدیر نتواند شرایط را درک بکند و به کار خود و شرایط زمانش آگاه نباشد، کارها خیلی ضعیف اداره میشود. این اصلی است که تقریباً همه میدانند و هیچ احتیاجی به تأکید و توصیه ندارد و کمتر کسی است که از شرایط لازم برای مدیریت، به خصوص در بخش آموزشها مطلع نباشد. البته شرایط نفسانی و شخصیتی و صلاحیتهای اخلاقی همه جای خودش را دارد و جزو کارهای قابل عرضه دوره سازندگی، بخش بالا بردن سطح آگاهی مدیریتها و آموزشهایی است که انجام شد. البته در همه بخشها هنوز در راهیم و اینجا هم در راهیم و انتظار بنده این است که این آموزشها تعمیق بشود و از زوایایی که در حسن انجام وظیفه و انجام کارهای مدیریتی صحیح واقعاً مؤثر است، غفلت نشود.
میدانم که عمر کوتاه دوره تجدید حیات مدیریت و آموزش مدیریتها برای این هدف کافی نیست. آموزشها معمولاً خیلی دیربازده هستند. مثل بعضی کارها نیستند که امروز حرکت کردیم، فردا نتیجه را ببینیم. طول میکشد تا شخصیتی را آنگونه که موردنیاز و نظرمان است، بار بیاوریم. آن چند شاخص از میان دهها شاخص خوبی که در این نمودارها نشان دادند، بعضیهایش میتواند مورد توجه جامعه باشد. اینکه الان ۵۸ درصد مدیریتهای کشور دارای تحصیلات عالیه هستند، برای کشوری که در گذشته گرفتار مدیریتهای کمتحصیل بوده، خبر خوبی است. باید این خدمت را یک مقدار بیشتر به جامعه معرفی کرد، مخصوصاً برنامهای که در آینده رشد سریعتری دارد و میخواهد به حدود ۸۰ درصد برسد.
اینکه ۴۱ درصد از مدیران ما عنصر ایثار را دارند، میتواند بعد شخصیتی و اخلاقی تأثیر مدیریتها را نشان بدهد. ایثار یک صفت خیلی آسان نیست. به دست آوردن ایثار یک پله بسیار بلند در مسیر تکاملی انسان به طرف اهداف الهی و انسانی است. اکثر ما قانعیم به اینکه افراد به حق خودشان قانع باشند. اگر در جامعه افراد قانع باشند که از حق خودشان دفاع و به حق خودشان اکتفا کنند، مردم خوشبختی هستند. اما الان بسیار گرفتار انسانهایی هستیم که میخواهند از حقشان بگذرند وظایفشان را انجام ندهند. تکالیفشان را انجام ندهند و به حقوق و حدود دیگران تجاوز کنند که مایه گرفتاری همه جوامع بشری همینها هستند. آدمهایی که حاضر باشند یک چیزی از خودشان به نفع جامعه مصرف کنند و از حد و حقوق خودشان به نفع جامعه، بگذرند. اینها صفت ایثار را دارند این صفت بسیار عالی است. در قرآن آیه «و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه»* جزو عالیترین نشانههایی است که خداوند به بعضی از انسانهای صدر اسلام داده است که آنها حالت ایثار را دارند.
تعبیر فارسی روشنتر ایثار «از خود گذشته» است. از خود گذشتگی یعنی جایی که منابع جامعه و دیگران با هم تصادم میکند و ما منفعت جامعه را مقدم بدانیم و به منفعت خودمان به اندازه منافع جامعه اصالت ندهیم. واقعاً اگر ۴۱ در صد از مدیران کشور ما چنین صفتی را داشته باشند، خیلی خوب است. البته این ایثار در جنگ و در دوران مجاهدتها به وجود آمده، ولی ارزشش به این است که خارج از جنگ هم حفظ شود. اگر کسی حاضر بود به جبهه برود و در معرض شهادت قرار بگیرد، پشت میزش هم باید همان حالت را حفظ کند. اگر بیش از حقوقی که میگیرد، وقت زیادی باید بگذارد، بگذارد، باید از حدود و حقوق جامعه ولو به ضرر خودش دفاع بکند، بکند.
معلوم است گذشت در مدیریت یعنی چه! هر مدیری مورد به مورد میفهمد که ایثار یعنی چه! اگر حالت ایثار را بتوانیم در جامعه برای مدیران تقویت کنیم، تحقیقاً میتوانیم جامعه سالمی را شکل بدهیم که بحمدالله این رقم نشانهای از حضور این روحیه در مدیران ماست. اینکه در کجاها جلوه میکند یا نمیکند و آیا در مواردی خودخواهیها ایثار یک دوره جنگ را نمیپوشاند، بخشهای دیگری است. ولی به هر حال من روی این شاخص تکیه دارم، برای اینکه برای اصلاح اخلاقی و انسانی مدیریت در کنار اصلاح آموزش و بالا بردن سطح آگاهی ارزش قائل میشوم.
آمار و ارقامی که از آموزش داده شد، نشان از وسعت کار است. ما هم میدانیم نیاز داریم و تحقیقاً ما در بهرهوری که یکی از شاخصهای بسیار مهم زمان است، در حد مطلوب نیستم و الان بستگی به آموزشها دارد. یکی از ابزار بهرهوری صحیح در کنار سایر عوامل آموزش است. از تلاشی که شده، متشکرم و میدانم یک مقدار هم جنگ اعصاب و مشکلات بوده، برای اینکه این وظیفه انجام بشود و امیدوارم که مسیر آموزش نیرو متوقف و ضعیف نشود و ادامه پیدا بکند تا آن حدی که لازم است. البته همیشه لازم است، چون آموزش هیچ وقت تمام نمیشود. همیشه چیزهای جدید داریم. به علاوه مدیران جدید پیش میآیند و همیشه مسائل جدید هست که ما باید مدیران را به زور نگه داریم.
مسئله مهم این است که از کارهای زائد، تشریفاتی و بیخاصیت یا کمخاصیت در آموزشها اجتناب کنیم. سراغ لُب مطلب و آن چیزی برویم که جامعه را پیش میبرد. خودم در دوران مدیریتیام، با نتایجی که از برنامههای سازندگی گرفتم، برایم روشن است که مجموعاً مدیریت کشور ما در مجموع قابل قبول، سالم و سازنده است. نمیگویم ایدهآل است. نقاطضعف هم خیلی میبینیم، ولی به هر حال اینکه بعد از جنگ مدیریت کشور موفق شد این همه آثار ارزشمند در همه زمینهها - بدون استثاء در همه بخشهای موردنیاز کشور- خلق کند، نمیتواند متکی مثلاً به یک نفر در رأس و یا چند نفر در کابینه یا مثلاً انفاس قدسیه امام و رهبری باشد.
این متکی به یک بدنه زحمتکش و تلاشگری است که دلسوزانه دارد کار میکند. دهها هزار نفر به صورت گمنام و خاموش در همه جاهای کشور، در روستاها، در نقاط مرزی، در شهرها و در بخشهای گوناگون مدیریت کشور دارند زحمت میکشند و بعضیهایشان اهل توضیح و تفسیر نیست. همین دیروز که در کرمان بودم، دو سه ساعتی در جلسهای نشسته بودیم که مدیران فقط طرحهای به ثمر رسیده را میگفتند و ما گوش میدادیم. صدها طرح در روستاها و عشایر، در معدن، صنعت، کشاورزی و بخشهای مختلف اجتماعی مانند بیمه درمان و کارهای شهری بود. چهره حرکت استان را توضیح دادند. مثل همین آماری که آقای جعفری اینجا دادند، آنها هم آمار دادند که اینگونه بودیم و اینگونه شدیم و به این حالت رسیدیم. در همه زمینههایی که شاخص پیشرفت است، وجداناً خودم دیدم، حرکت میکنند.
آقایانی که دارند این همه زحمت میکشند و این کارها را به این نقطه رساندند، آدمهای قابل تشکر و تقدیری هستند. گاهی واقعاً از مواردی که از بعضی از انتقادگرها گلایه دارند، رنج میبرم. بعضیها تلاش میکنند مدیریت و بدنه خوب مدیریت را به نحوی با تعبیرهای فساد اداری یا تعبیرهای امثال این بدنام کنند. ممکن است بعضیها باشند که همیشه هستند. افراد نابابی در گوشه و کنار گیر میآیند. در خانه انبیا و اولیا هم بودند. یک قشر زحمتکش و قانع دارد اینگونه کشور را پیش میبرد و بعضیها روی این حرکت علامت سؤال میگذارند. وقتی اینگونه میگوییم، هر خانوادهای که مرد یا زنش در ادارات دارد زحمت میکشد، علامت سؤال پیدا میکنند. فساد اداری یعنی چه؟! به معنای یک حرف کلی است. نباید به هر کسی برخورد میکنیم، این حرف را بزنیم. نباید برخورد با مسائل انسانی منفی باشد. ۴۱ درصد مدیران اهل ایثارند. کی میخواهد مدعی باشد که بهتر از اینها در این جامعه زحمتکش و تلاشگر داریم. اگر بخواهند انتقاد کنند، باید موردی و مشخص بگویند که مثلاً آنجا این مشکل وجود دارد. پیکره را تضعیف نکنند. الان در کدام کشور اکثر قشر مدیرانش سوابق انقلابی در مبارزه و جبهه دارند؟ کدام کشور است که مدیرانش سابقهای که مدیران ما دارند، داشته باشند، در ایران چه دورهای اینگونه بوده است؛ حتی در آینده چقدر امید داریم که چاشنی جهاد، مبارزه و ایثار در مدیران باشد. حدود ۳۰ سال دوران کار اداری است و پیش از مبارزه تا امروز این مدیران در جامعه و در کشور ما بودند. چنین اتفاقی دیگر به آسانی در ایران نمیافتد. این دوره بسیار سازنده بوده است. آدمهایی که آمدند، گزینش شدند. اکثراً مطالعه شدهاند. زیرنظر بودند. همیشه تخلفات اداری به سراغشان میرود. همه مسائل مواظبت میشود. بله استثناهایی هم دارد که باید مواظبت کنیم تا از استثناها کم شود.
به هر حال باید از قشر زحمتکش کادرهای دولتی و نیروهای مدیر قدردانی کنیم و تلاش کنیم که این نیروها را روزبهروز بهتر کنیم و مواظبت کنیم که انوار آثار سازنده دوران جهاد مبارزه و دفاع که هنوز در جامعه ما وجود دارد، از دست نرود. خداوند به شما توفیق بیشتر بدهد و به همه ما این توفیق را بدهد که بتوانیم رضایت امام زمان (عج) و بیش از همه خداوند را جلب کنیم.
والسلام علیکم و رحمه الله
(آقای اکرام جعفری، رئیس مرکز آموزش مدیریت دولتی در گزارش آماری خود گفت: «تاکنون در ۲۵ مرکز استان مراکز آموزش مدیریت دولتی ایجاد شده و از 18 هزار نفر مدیر تحت پوشش در مراکز تاکنون 4 هزار و 500 نفر فارغالتحصیل شدهاند و ۱۳۵۶۰ نفر به تحصیل اشتغال دارند.» وی افزود: «آمار نشان میدهد ۸۷ درصد مدیران کشور بومی و ۲۳ درصد غیر بومی هستند.»
(سوره مبارکه حشر، آیه شریفه ۹: و آنان ایثار میکنند و ترجیح میدهند دیگران را بر خودشان، گرچه خود آنها محتاج باشند.