سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولین صنایع دفاع

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولین صنایع دفاع

  • یکشنبه ۴ بهمن ۱۳۶۶

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
از برادرانی که زحمت کشیده و به اینجا تشریف آورده‌اند متشکرم و ازتلاشی که برای یک امر حیاتی و مهم امروز انجام شده، بیشتر متشکرم. این کارباید زودتر انجام می‌شد؛ اگر ما از اول جنگ به این فکر افتاده بودیم که ازامکانات فنی و صنعتی کشور برای تدارک نیازهای جنگ استفاده بکنیم، شایدامروز به کلی همه چیزمان را در داخل کشور داشتیم و در آن صورت اصلاًمسأله‌ای به نام تحریم تسلیحاتی برای دنیا بی‌معنی بود و دور و برش هم‌نمی‌رفتند ـ گر چه الان چندان هم مؤثر نیست ـ اما در آن صورت مسأله خیلی‌بهتر از امروز بود و حالا باید یک مقدار سرعت بدهیم و تأخیری را که داشتیم‌جبران بکنیم. با ارتباط مستقیمی که با جبهه دارم، کاری که شما دارید می‌کنید،من شهادت می‌دهم کار بسیار مهم و مؤثری است. ما برای اولین بار در طول‌تاریخ جنگ، در ارزیابی عملیات بیت‌المقدس 2 با فرماندهان واحدهای‌عملیات، بعد از عملیات که نشستیم و مذاکره و جمع‌بندی کردیم، از کمبودمهمات شکایتی را نشنیدیم. در گذشته همیشه اولین حرف این بود که ما راوسط عملیات محدود می‌کردند و می‌گفتند که فلان گلوله به صورت جیره وروزی مثلاً چند تا است و این بار همه جیره‌ای را که گرفته بودند اضافه آورده‌بودند، به طوری که مسأله‌شان این بود که حالا اینها را چه کار بکنیم. این به این‌دلیل بود که تولید قابل اعتمادی در کشور وجود داشت و مسئولین تدارک بادست باز و خیال راحت این را در اختیار آنها می‌گذاشتند.
 
این پنج شش قلمی که الان نام برده شد، جزو پر مصرف‌ترین و مؤثرترین‌ابزار جنگ ما است. یکی از فرماندهان لشکر روزی درباره خمپاره 120 به مامی‌گفت: شما این را در حد وفور به ما بدهید، قبضه و گلوله را و هرجایی را که‌می‌خواهید بگیرید، به ما مأموریت بدهید، ما این را جلوی خود می‌ریزیم و به‌دنبال آن نیروی پیاده راه می‌افتد و به سرعت به پیش می‌رود، که اسم این راگذاشته‌اند نارالله الموقده در جبهه. یا مثلاً این موشک مینی کاتیوشای 107، باآتش انبوهی که بر سر دشمن می‌ریزد و در فاصله چند کیلومتری اصلاً عرصه رابر نیروهای مدافع و مهاجم پشت جبهه دشمن تنگ می‌کند.
اینها چیزهای گران قیمتی هم هستند، یعنی اگر ما اینها را بخواهیم بخریم،حالا علاوه براینکه با این وسعتی که ما می‌خواهیم مصرف کنیم در دنیا گیرنمی‌آید، اگر هم گیر بیاید، با این تفاوتی که الان در قیمت ارز است، قیمت گرانی‌برای ما می‌افتد و اگر ما بخواهیم به قیمت آزاد حساب کنیم یک چیزسرسام‌آوری در می‌آید. بنابراین این وسیله خوب را ما اگر خودمان داشته‌باشیم و دستمان هم باز باشد، قبضه‌اش را هم خود آقایان می‌سازند، گویا آقای‌علیزاده قبضه مینی کاتیوشا را می‌سازد.
اینهایی که شما دارید کار می‌کنید، نوعاً قبضه‌هایش را هم خودمان داریم‌می‌سازیم و غیر از توپ 122 که خودمان نمی‌سازیم، قبضه بقیه اینها راخودمان می‌سازیم. بعضی از قطعاتش را از خارج وارد می‌کنند که باید تلاش‌بشود که در داخل خودکفا بشود و در جنگی که ما می‌کنیم، اینها ابزار مهم آن‌است. البته ما با آن وسعتی که هواپیما باید در میدان بیاید و یا هلیکوپتر درمیدان باید بیاید و یا بعضی موشکهای نوع دیگری که مهمتر است و خیلی هم‌گران است، الان در این شیوه جنگ نمی‌توانیم استفاده کنیم ولی شیوه جنگ مابه گونه‌ای عمل و طراحی شده که اینها جزو مهمترین آن است که با داشتن اینهاما در جنگ گیر نمی‌افتیم و تحریم تسلیحاتی هیچ معنایی پیدا نخواهد کرد. درآن صورت باید تلاش کنیم که مواد اولیه اینها هم در خودمان باشد، حالا شمامسئولین و مغزهای وارد فکر بکنید که اگر الان به بعضی از مواد متکی هستیم‌سعی کنیم که آنها را خودمان تهیه کنیم که اینها چیزهای دور از دسترسی‌نیست. ارقامی که الان ذکر کردید ارقامی است که اگر کمی اصلاح بشود و بهتربشود و یا ما مطمئن باشیم که شما این رقم را حفظ می‌کنید، با خیال راحت‌می‌توانیم برنامه‌های عملیاتی خود را طراحی و اجرا کنیم.
همیشه وقتی که طرحی را می‌دادند، مدتها طول می‌کشید که این ابزار وگلوله‌ها را وارد کنیم و در اختیار رزمنده بگذاریم. گاهی این جوری بود که ماداشتیم عملیات می‌کردیم و این مجموعه‌ها وارد بندرعباس و یا جای دیگری‌می‌شد و اینها را از همان کشتی یکسره می‌بردند و تحویل  
رزمندگان می‌دادند،بدون اینکه در انبارها بررسی شود و برای آنها برنامه‌ریزی بشود.
خوب، این کار، کار بسیار خوبی است که دارید انجام می‌دهید، اهمیت‌زیادی برای این قایل باشید. ممکن است که دردسرهایی هم داشته باشید؛ البته‌در حال حاضر که کارخانه‌های ما مشکل کمبود مواد دیگر دارند و بحث تعطیل‌خط و اینها وجود دارد، این خود برای فعال کردن کارخانه نکته مثبتی است. ازطرفی برای نشان دادن به کارگر و کارکنان کارخانه و اینکه خود را در جنگ‌ببینند که دارند به جنگ خدمت می‌کنند و در خدمت رزمندگان هستند. برای روح‌دادن به کارتان می‌توانید از این خوب استفاده کنید. این در یک معنا برای ما وبرای مراکز صنعتی ما یک کار فرهنگی است و این تجربه اگر خوب از آب درآمد و موفق بودیم ـ که تا به حال این طوری شده ـ باید به فکر بود که در بقیه‌موارد هم چنین کارهایی را بکنیم.
ما الان صنایع نظامی را در دست داریم که بعضی‌هایشان چند هزار قطعه‌می‌خواهد و دلیلی ندارد که برای هر کدام از این قطعات، یک خط تولید درصنایع نظامی درست بکنیم و سرمایه‌گذاری بکنیم. گویا در دنیا هم این طوری‌نیست، الان که ما با بعضی از سلاح‌های پیچیده سروکار داریم می‌بینیم قطعات‌سلاح‌های استراتژیک در همه دنیا هم، نه از داخل یک کشور، بلکه از چندین‌کشور تأمین می‌شود. این موشکهای مثلاً فُنیکس یا موشکهای هارپون یا این‌ناوهایی که اینجا است، قطعات هرکدامشان مال جای دیگری است. ما الان‌خودمان ناوچه‌های سریع‌السیری داریم که مثلاً توپش متعلق به ایتالیا است،رادارش متعلق به فرانسه است و بدنه‌اش را آمریکا ساخته است. به بعضی ازدستگاه‌های حساس آن که نگاه می‌کنیم، حالا که به دنبال قطعه می‌گردیم‌می‌بینیم که هر قطعه‌اش مال یک جای دیگر و یک کارخانه دیگر است.
یک شرکت سازنده‌ای در یک کشوری با ما قرارداد بسته و با صدتا کارخانه‌دیگر او کار کرده و اینها را برای ما آورده است. ما این کار را خود باکارخانه‌هایی که در کشور داریم می‌توانیم انجام بدهیم، اگر کشورمان را این‌گونه مجهز بکنیم و این کار را یاد بگیریم، البته شاید ایده یادگرفتن را می‌دانید،یادگرفتن اجرایی، تجربه هماهنگی و استفاده کردن و رشد دادن نیروها که‌بتوانند خود را هماهنگ بکنند و در خدمت مصالح عمومی کشور باشند و ازخط راستی که جلوی راهشان گذاشته شده پیش بروند، به مسیر ابتکار و جورکردن اجناس بیفتد و در سایر مسایل خود هم همین کار را انجام بدهیم.
به نظر می‌رسد که یک صنعت نظامی قابل توجه در شرایط آینده ما یک‌ضرورت است. چون ما حاضر نیستیم از فکر حاکمیت اسلام و صدور انقلاب‌دست برداریم، این چیزی است که وظیفه  
دینی ما است و باید تلاش کنیم هرجا که می‌توانیم مسلمانان را از زیر یوغ کفر در آوریم. خوب! این طرز تفکرهمیشه مشکل دارد، برای اینکه آنهایی که می‌خواهند جای خود را به حاکمیت‌اسلام بدهند به این آسانی که دست بردار نیستند و روی نقطه اصلی حرکت‌فشار می‌آورند. همین حالا در مسایلی که در فلسطین پیش آمده، می‌بینیم به‌امثال مبارکها و اینها میدان می‌دهند برای اینکه یک چیزی را در دنیا جایگزین‌بکنند و این فکر اسلامی را ـ که الان دارد راه خود را باز می‌کند ـ مسدود بکنندو کم کم مجبور شدند اعتراف بکنند که مایه اصلی حرکت در اراضی اشغالی‌فلسطین، فکر بنیادگرایی اسلامی است که ریشه در تهران دارد.
این اعتراض برای آنها خیلی تلخ است؛ آنها مایل نیستند که این حرف رابزنند و این حرف بهترین ترویج برای راه ما است. فلسطین که نزدیک به پنجاه‌سال گرفتار بوده و همیشه با شعارهای محدود قومیت و نژاد عرب وناسیونالیستی، زبان و یا جغرافیایی خواسته مبارزه بکند و نتوانسته سازمان‌بدهد، در بدترین شرایط دنیای عرب که الان وجود دارد، توانستند از درون خود حرکتی را به وجود بیاورند و دو ماه است که حسابی نیروهای خشن و بی‌رحم‌اسرائیلی را در تنگنا قرار داده‌اند. آنها بدترین برخورد را می‌کنند و انسانی را که‌دارد تظاهرات می‌کند به جرم اینکه دست خود را بلند کرده و با مشت گره کرده‌شعار اسلامی می‌دهد، می‌گیرند و دستش را می‌شکنند و این کار را اگر کسی درایران کرده بود، در دنیا چه غوغایی راه می‌انداختند و آن را به صورت قساوت‌غیر قابل توجیه برای تمام روزنامه‌ها و مجلات و رادیو و تلویزیون وسخنرانی‌ها و مجامع و ... تیتر می‌کردند.
ولی اسرائیل به عنوان یک سیاست این را مطرح کرده و می‌گوید که ما دست‌اینها را می‌شکنیم، همین صبح بود که در اخبار گزارشهای خارجی بود که‌می‌گفتند تعداد زیادی دست شکسته و آرنج شکسته در بیمارستانها دارند و به‌طور رسمی گرفته‌اند و دست اینها را شکسته‌اند، یعنی سرباز گرفته و با ساتورو یا چیز دیگری زده و استخوانش را خُرد کرده و دست او را قطع کرده است.
این قساوتها به این حد است! سربازها دم اردوگاهها ایستاده‌اند و کیف زنی راکه سبزی خریده و برای اردوگاه قحطی زده دارد می‌برد، می‌گیرند و تمام وسایل‌غذایش را زیر پا له می‌کنند و او را دست خالی برمی‌گردانند. شیر بچه رامی‌گیرند و روی زمین می‌ریزند و او را دست خالی برمی‌گردانند، این طورقساوت‌ها می‌شود و با این حال مردم فلسطین راه خود را ادامه می‌دهند. حالادیگر دشمنان اسلام هم اعتراف می‌کنند که مایه اصلی تحرک اینها، شعار الله‌اکبر و شعارهای اسلامی است و پایگاهشان مسجد است و این همان چیزی‌است که ما این راه را در دنیا  
باز کرده‌ایم. ما از صدور انقلاب وقتی که نظرمان رامطرح می‌کردیم قصدمان چنین چیزی بود که دنیا بفهمد که راه این است وامروز دارند می‌فهمند.
اربابان اسرائیل و دوستان اسرائیل و صهیونیسم جهانی خشمشان نسبت به‌ما است، در مصر هم اگر این اتفاقات بیفتد ما را مقصر قلمداد می‌کنند وبنابراین ما در حرکتهای اسلامی آینده که حتماً در دنیا زیاد خواهد بود وفلسطین تأثیر خودش را دارد می‌گذارد، فلسطین از آن جاهایی است که حرکت‌زا است، یعنی پنجاه سال ظلم کردن، مسایل فلسطین، فکر را در جوانها زنده‌کرده، حالا در مراکش جایی که مردم خفه بودند، دو هزار دانشجو در شهر فاس‌حرکت می‌کنند و به خاطر مردم فلسطین علیه شاه حسن تظاهرات می‌کنند ودانشگاهها تعطیل می‌شود و به این عنوان در هر کشور اسلامی و در هر کشورعربی می‌تواند حرکت ایجاد کند. وقتی که بگویند ریشه هم اسلامی است،طبعاً اثر خودش را می‌گذارد و ما در فرهنگ غرب و صهیونیست و ارتجاع‌ریشه این حرکتها به حساب خواهیم آمد و فشار بر روی ما همیشه خواهد بود.
ما در درون خود باید از لحاظ دفاعی خودکفا باشیم و شما خیلی می‌توانیددر این کار مؤثر باشید و اولین تجربه هم تجربه ساخت مهمات بود که تا به‌حال موفق بوده و من از همه شما متشکرم که تا به حال اقدام کرده‌اید و تقاضادارم که مسأله را جدی‌تر بگیرید و پافشاری زیادی داشته باشید. کیفیت را هرچه بهتر بکنید و بروید دنبال بقیه مسایلی که وجود دارد، آقایان و دوستان ما در سپاه، نیازهای قطعاتی را دارند لیست می‌کنند، گویا الان فهرستهای زیادی‌هم در نمایشگاههایی که ترتیب داده‌اند، فراهم کرده‌اند، ما باید به دنبال یک‌حرکت خیلی خوبی برویم مخصوصاً من روی توپ تأکید می‌کنم، ما قبضه‌توپ را اگر با همین شیوه از آب در بیاوریم باز کار مهمی است، در موردهواپیما هم باید دنبال چنین چیزی باشیم و چیزهای دیگری که الان اهمیت‌دارد. سلام بنده را هم به همه برادران و خواهرانی که در این راه با شما مشغول‌همکاری هستند ابلاغ بفرمایید.
    والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته