بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
از زیارت برادرانمان خیلی خوشحالیم و من میدانم به استقبال چهمأموریت مهم و مشکلی رفتهاند.
همین توضیحات مختصری که برادرمان آقای باقری فرمودند با سوابقی کهدر جنگ داریم، برای من نشان روحیه و حسن انتخاب شما است. یکی ازکارهای بسیار مهمی که برادران سپاه و بسیج در این دوره طولانی جنگ در کنارکارهای خوب دیگرشان داشتهاند، تلاشی بود که برای کسب اطلاعات لازمبرای تهیه مقدمات عملیات انجام میدادند.
خوب، وضع ما مثل دشمن نیست که از منابع جاسوسی پیشرفته دنیا استفاده کنیم، دشمنان اسلام اطلاعاتشان را در اختیار دشمن میگذارند، از ماهوارهها و از جاسوسهای قدیمی آمریکا و انگلیس و روس و اسرائیل و دیگران گرفته تا گروهکهایی که امروز به انزوا کشیده شدهاند. گروهکهای ضدانقلاب تنها برای آنها جاسوسی میکنند، حالا یا در داخل کشور هستند و یا به صورتهای دیگر که میتوانند ارتباط برقرار کنند.
خوب در مقابل باید به روحیهمان و مسلمانان فداکاری که فقط به خاطرخداوند تلاش میکنند متکی باشیم و این کار را که شما وارد آن شدهاید، دورهآموزشی آن را دیدهاید و قبل از شما
جوانانی که حتی فرصت دیدن این دورهمبتکرانه را نداشتند، وارد عمل شدند.
اگر دنیا به این پیروزیهای قابل توجهی که ما در این پنج شش سال داشتیم واز افتخارات عظیم نظامی است و بعضی از صحنههایی که در میدانهای جنگپیش آمد، خالی از تعصب و بغض نگاه بکند میتواند در دانشگاههای جنگ ودر شرایط آینده مورد تدریس قرار بدهد. این نیروهای پیاده با امکانات محدود،ولی با ایمان و اراده و پشتکار و روحیه ایثار و فداکاری توانستهاند صحنههاییمثل فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجر 8 و کربلای 5 را بیافرینند و این نمونههااست و البته بقیه عملیات هم در حد خودشان فوقالعاده بودهاند. عبور ازرودخانهها، عبور از باتلاقها، عبور از کوههای پر از برف و سر به فلک کشیده وموانعی که دشمن ایجاد کرده بود، بدون شناسایی دقیق از پشت این موانع،تقریبآ غیرممکن است و بچههایی که جلودار شدند و خطر را خریدند و درخاک دشمن نفوذ کردند و در میدان تحت تصرف دشمن وارد شدند و اوضاعآنجا را برای فرماندهان منعکس کردند، راه پیروزیها را فراهم کردند و حقبزرگی در این پیروزیها بر انقلاب و بر ملت و بر آینده تاریخ دارند.
البته خیلیها هم عزیزشان و بعضیها سلامتی خود را در این راه از دستدادند. پس ما میدانیم وقتی که میخواهیم عملیات انجام بدهیم عملا ازنیروی رزمنده و تدارک کننده و پشتیبانیهای مختلف تا ترابری و بعد رسیدگیبه مجروحان و خانوادههای شهدا و دیگر را باید حساب بکنیم.
نیروهای بسیار عظیمی که در یک عملیات به کار گرفته میشود، تعداد نیرویی که در اطلاعات عملیات کار میکنند، خیلی نیستند، ولی نقش این گروه کم، برای بهرهگیری از آن همه نیرو بسیار زیاد است. اطلاعات چراغ راه، چشم نیروهای رزمنده و نورافکنی و راهنمایی است.
خیلی تفاوت میکند که به صف دشمن بزند و بداند که آنجا را که شکستبعد از آن چه است و آنجا را که شکست بعدآ چه میشود و موانع چیست؟ امکانات دشمن چه است؟ در مقابل نیرویی که چنین اطلاعاتی نداشته باشد، کارش خیلی سخت است. خیلی خوب! با این توضیح مختصری که حتمآ در تعلیمات شما هم بوده و نمونههای زیادی از اینها را قاعدتآ برای شما گفتهاند، میتوانیم مطمئن بشویم که یکی از کارهای بسیاربسیار خوبی که در جنگ شما میتوانید انجام بدهید و مؤثر باشید و بتوانید خون خیلیها را حفظ بکنید و پیروزیهای زیادی را میتوانید تأمین بکنید، کاری است که شما انتخاب کردهاید. ما همین دیشب عملیاتی داشتیم که علیالقاعده همین لحظات برنامه آن را اعلام میکنند. حالا با نام کربلای 10 یا به نام عملیات نصر، اگرفرماندهان و نیروهای تحلیلگر جنگ، مقایسه مستقلی میان همین علمیاتی که امشب کردیم با عملیاتی که یکی دو ماه قبل انجام دادیم بکنند، معلوم میشود که اطلاعات چقدر مؤثر
است، تا اینجا که من اطلاعات دارم با نیروی کمی که وارد میدان کردند، موفقیتهای چشمگیری را به دست آوردند و شهر ماووت و ارتفاعات حساس شمال غرب و جنوب شرق و جاهای دیگر را تصرف کردند.
البته در عملیات قبل هم چنین چیزی بود. اما حالت روانیمان با دو ماهقبل بسیار فرق دارد و علت آن هم این است که شناساییمان نسبت به منطقهبسیار قویتر شده است. یکی دو ماهی که بچهها آنجا ماندهاند، بهتر منطقه راشناسایی کردهاند و با تبلیغات کمتر و نیروی کمتر، در انتخاب نقاط مورد نظرکه با اطلاعات به دست آمده، دستاوردهای بهتری داشتهایم.
به هر حال شما که حالا این مسؤولیت را پذیرفتهاید و حتمآ با چشم باز هماین مسؤولیت را پذیرفتهاید، سعی کنید که وظیفه خودتان را به خوبی انجامبدهید و برای شناخت دشمن و امکانات دشمن و زمین دشمن و چیزهایدیگری که در عملیات به کار گرفته میشود و یا در دفاع مؤثر است باید خیلیتلاش بکنید.
حالا ما در یک مقطع حساس قرار گرفتهایم؛ هر چه که جنگ پیش میرود وهر چه که ما جلو میرویم بغض و وحشت دشمنان ما بیشتر میشود ونوشتههای تحلیلگران دنیا را که آدم میخواند، میفهمد که دشمنان ملتها و زالوهای دنیا و دشمنان فضیلت و راه خدا چقدر نسبت به این انقلاب بغض دارند و از این نیروهای الهی چقدر وحشت دارند. همین بعد از ظهر یک مقالهای را میخواندم که سردبیر نشریهای غربی که نشریه خوبی است نوشته، این نشریه از آن نشریههای اروپایی است که تا حدودی از ما دفاع میکند و حقایق را میگویند.
البته دفاع که نه به آن صورت ولی تا حدودی حقایق را میگویند، و مورد انتقاد قرار گرفتهاند که چرا از انقلاب اسلامی ایران دفاع میکند، این بار از خودش دفاع میکند و میگوید که چرا از انقلاب اسلامی ایران دفاع میکند و میگوید: من از انقلابی دفاع میکنم که غریبترین جریانهای موجود در دنیا است و شرق و غرب و ارتجاع و همه مراکز خبری و امپریالیسم خبری در برابر این انقلاب سکوت کردند و نسبت به آن اطلاعات دروغ میدهند، نقاط ضعیف را بزرگ میکنند و نقاط قوت آن را نادیده میگیرند.
این همه تخریب و تروریست - که به سر اینها میریزند - به حسابنمیآید، ولی آنها وقتی که جلادهای زمان شاه و بمبگذارها را مجازات میکنند، این مجازاتها را به عنوان خشونت به پای این انقلاب مینویسند. هیچ کس از آن همه خیانتی که شاه به این ملت میکرد دم نمیزد و از کسانی که این ملت را از شاه نجات دادند هیچ کسی تحسین نمیکند، عراق که تجاوز کرد و خواست این انقلاب را از بین ببرد، همه نشستند و کف زدند و تشویق کردند. اینها دارند از بعث
دفاع میکنند و متجاوز را تشویق میکنند. اینها را به جنگ طلبی متهم میکنند. هیچ کس از این همه بمب شیمیایی که روی اینها ریختند و شهرهایشان را ویران کردند حرفی نزد ولی اینها متهم هستند که نمیخواهند صلح بکنند.
در خلیج فارس که عراق آشوب را شروع میکند، دیگران به او کمکمیکنند، اینها که میخواهند امنیت را در آنجا حفظ بکنند، مقابله به مثلشانآشوبگر تلقی میشود و تعبیر میکند و میگوید که آخرین متعهد واقعی دنیادر کل مدعیان متعهد بودهاند. آخرین کشوری که در صف غیرمتعهدها واقعآ غیرمتعهد است و مستقل میباشد. یعنی تنها غیرمتعهد دنیا و کشور مستقل دنیا که این روزها افتخار میکند که به تنهایی در میان سیل امواج تبلیغات اروپا و آمریکا و امپریالیسم و صهیونیسم از این مردم دفاع میکند، ایران است.
البته، میگوید من همه کارهایی که اینها میکنند قبول ندارم. اما این قدر همبه خودم حق میدهم که به عنوان یک روزنامهنگار آزاد از واقعیتهایی که دراینجا میبینم دفاع بکنم. او در یک ستون مفصلی از نوشتههایش خیلی حرفمیزند.
بعضی نسبت به این انقلابی که ما داریم و علیه متجاوز داریم میجنگیم، ابراز بی طرفی میکنند. آنهایی که خودشان را بیطرف میدانند، آنها دارند میترسند؛ برای این که میدانند که این انقلاب انقلابی نیست که محدود به این مرز و این جان باشد. این انقلاب برای مسلمانان است و یک میلیارد مسلمان به این انقلاب دل بستهاند و اگر این انقلاب آسیب ببیند، دلهای پاک خوبهای دنیا میشکند. ما باید خیلی تلاش و خیلی فداکاری و خیلی مجاهدت بکنیم تا چنین شجره طیبهای را که به دست کاشته شده و با خون بهترین فرزندان اسلام و بهترین فرزندان این کشور آبیاری شده نگهداری کنیم. امروز، انقلاب واقعآ شجره طیبهای است که ریشههایش را در زمین محکم کرده و شاخههایش را به آسمان دارد میکشاند و در دنیا میوه میدهد و در خلیجفارس دارید میبینید که چقدر بیمنطق دارند با ما برخورد میکنند.
دیگر احمقانهترین حرفها را اینها میزنند، یک ماه عراق شرارت نکرد، جمهوری اسلامی چه اقدامی کرد؟ اوضاع امن بود.
اگر صدها سال دیگر هم باشد، همین طور است، منطق اینها این است، خوب جنگ است و عراق قبول ندارد که در یک جا و در روی زمین بجنگند و در آب صلح باشد. خیلی خوب! عراق این حرف را بزند، ما میگوییم با عراق در جنگ هستیم و عراق حق دارد در جنگ هر نقطهای را که خواست انتخاب بکند. او در جنگ با ما است، شما چه؟ اگر فرانسه به عراق اگزوسه ندهد، آیا عراق میتواند در خلیج فارس شرارت بکند؟
پس شما از صلح دم نزنید، شما که با ما در جنگ نیستید، کویت اگر فضایشرا ندهد، اگر بندرش را ندهد، اگر بوش ندهد، آیا عراق میتواند بیاید و کشتیهارا بزند؟
خوب، پس او ادعای تأمین امنیت نکند. عربستان سعودی اگر اطلاعات آواکسها را ندهد، آیا میتواند بیاید و یک کشتی را در وسط آبها از پانصدکیلومتر آن طرفتر پیدا بکند و بیاید در شب با موشک بزند؟ پیدا است که نمیتواند، اما وقتی که عربستان اطلاعات میدهد و کویت فضا میدهد، کشتیش را راه میاندازد و میآید، آن نقطه داده شده را پیدا میکند با رادار آنجا را میگیرد و میزند، هواپیما را فرانسه میدهد، موشک را فرانسه میدهد، هواپیما را روسیه میدهد و موشک را روسیه میدهد و آن وقت اینها به ما میگویند که شما کوتاه بیایید! آنها امنیت میخواهند و به تعبیر خودشان منطقه حیاتی آنها اینجا است.
اطلاعات میدهند، فضا میدهند، پول میدهند، موشک و هواپیما میدهند تا عراق بیاید به ایران بزند و میگویند تو آنجا نزن، بچه هم چنین حرفی را نمیزند، حتی چاقوکشهای سرچهارراهها که شکم مردم را سفره میکنند، این جور حرف نمیزنند، بالاخره یک منطقی دارند و یک حساب و کتابی بین خودشان در همان دنیای لاتی خودشان دارند و اینها با این بیمنطقی طرف میشوند، برای این که نسبت به ما بغض دارند، برای این که با اسلام طرف هستند و میبینند که ما با هستی آنها که ماهیت تجاوزگری دارند طرف هستیم.
این جوری با ما برخورد میکند و لذا کارمان مشکل است و ما واقعآ کارمشکلی داریم. اگر انقلاب ما انقلابی مردمی و ملی بود و فقط برای کشور خودمان بود و کاری به بیرون نداشتیم ـ البته، آنها به همین هم قانع نبودند و بالاخره ایران سفره چرب و نرمی برای خیلیها بود و این را هم قبول نداشتند ـ اگر این جور بودیم کارمان محدودتر بود، ولی البته این زور را نداشتیم؛ نیروی ما از اسلام و محدود به این مرزهای جغرافیایی نیست. مسلمانانی که خون میدهند و جان میدهند و خود شما جوانان عارف و مسلمان، خون خود را مقدستر از این میدانید که برای محدوده جغرافیایی خون بریزید. آنها فکر میکنند خداوند فوق همه این چیزها است، آنها برای اسلام شهید میشوند و اسلام بالاتر از این چیزها است. اگر فکر کنیم که نیرویمان را از جای دیگر گرفتهایم و نباید در جای دیگری صرف بکنیم، این خود یک خیانتی است که ما مسلمانان را گول بزنیم و آنان را در داخل یک مرز محدود بکنیم.
البته اینجا خانه اسلام و پایگاه اصلی انقلاب است. اینجا باید حفظ بشود، اینها درست، ولی هدف ما بالاتر از این چیزها است. البته در کشورهای دیگر نمیخواهیم مداخله بکنیم ولی اینکه منادی اسلام باشیم، منادی مبارزه با جنایت و ظلم و زورگویی باشیم، اینها جزو اصول ما است،
اینها جزو وظایف اولیه مسلمانها است که باید تعقیب بکنیم. شما را به خدا میسپارم و دعا میکنم که همه شما در این مأموریت خطیری که به عهده گرفتهاید، موفق و پیروز باشید و باز هم شما را سالم و سربلند ببینیم و دعا میکنیم که خداوند ما را به پیمانی که با شهدایمان بستهایم وفادار بفرماید.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته