بسماللّهالرحمنالرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
دورهای که با شما مسئولیت مشترکمان را انجام دادیم، دوران خوبی بود. در همه شرایط با کمک شما موفق بودم که برنامههایم را اجرا کنم و کار مردم و کشور را معطل نگذارم. علاقه و احساس مسئولیتم به من حکم میکرد موقعی برای استراحت به خانه بروم که، کاری که مربوط بهمن است، روی زمین نمانده باشد. به خاطر امضا، تأیید، تصویب و ابلاغ من کار کشور معطّل نباشد.
این وظیفه را که باید انجام میدادم. بدون همکاریهای جدّی شما این کار انجام نمیشد. اگر شما پشتیبانی نمیکردید، پروندهها به موقع نمیرسید، اگر نامهها بهموقع بهدست من نمیرسید، اگر توضیحات و کارشناسیها و انواع کارهایی که در اطراف پرونده لازم است، مهیا نمیشد، قاعدتاً من همنمیتوانستم این کار را انجام دهم و در زندگی مدیریتی من نقصی احساس میشد. باید از شما قدردانی کنم. به هر حال هر فردی در هر مقامی یک حلقه از این زنجیره است.
من صریحاً و واضح خدمتتان عرض میکنم که از همکاری و زحماتی که شما کشیدید راضی هستم و متشکرم. انتظار دارم که در دوران مسئولیت برادرم، جناب آقای خاتمی، با همان صمیمیت و دوستی، رویهای را که داشتید ادامه بدهید. چون فرد، مطرح نیست. کار، کار خدا و کشور و ملّت و خود شماست که باید انجام شود. باید سعی کنیم که هر روز هم بهتر از گذشته باشیم. به پرونده کاری خودمان مراجعه کنیم. اگر کوتاهی کردیم، خودمان میفهمیم. اگر اشکالی در کارمان بود، بهتر از دیگران خودمان میتوانیم داور باشیم. ما هیچ وقت نباید راضی باشیم به اینکه مثل امروز بمانیم. باید حتماً فردا بهتر از امروز باشد و میتوانیم اینجور باشیم. همیشه آدم در ارزیابیهایش یک قدم بهجلو برمیدارد. ما در این دوره، سه رئیس دفتر داشتیم، اول آقای میرمحمدی بود، بعد آقای مرعشی، بعد محسن. فکر میکنم روابط آنها هم با شما گرم و صمیمی بود. شکایت بیکاری و بدکاری نداشتیم و اگر بود. بسیار نادر بود. لذا یک مجموعه وظیفه شناسی را ترک میکنیم و امیدواریم خبر شیرینتری از صحت و سرعت کار در دوران رئیس جمهور بعدی بشنویم و سرعت عمل را احساس کنیم.
به هر حال باز هم تشکر میکنم. میدانم هیچوقت به صورت امتیاز به شما نگاه نکردم و همه کارکنان دولت در تفکر من مساوی بودند. چه در دفتر من کار کنند، چه در دفتر مأمورین دیگر دولت، به هر حال جزو خانواده دولت هستند.
الان که از میان شما میرویم، خیلی روشن مطرح و عرض میکنم که من نمیتوانم منتی بر شما داشته باشم که نسبت به بقیه کارکنان دولت کار اضافی برای شما کرده باشم. این را به حساب دین بگذارید. میخواهیم یک مسلمان باشیم. نمیخواهیم وقتی امین مردم هستیم، نسبت به کسانی که به ما نزدیکتر هستند، عنایت بیشتری داشته باشیم. شما هم به این امتیاز راضی نبودید.
به هر حال برای توفیق و بهورزی و بهتر کار کردن شما دعا میکنم. امیدوارم ملّت ما هر روز احساس پیشرفت و اعتبار بیشتری کند. خداحافظی میکنم و شما را به خدای بزرگ میسپارم.
والسلام علیکم و رحمه الله