بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
ظاهراً این آخرین اجلاسی است که ما در خدمت مدیران ارشد و معاونان عزیز و دستگاههای اساسی اجرایی هستیم. خوشبختانه وزراء هم با نظر رئیس جمهور شرکت کردند که جلسه ما را غنیتر کرده است. در این جلسه بیشتر باید قدردانی از شما، اظهار احترام و تشکر را مطرح و نشان استقلال را به برادرمان جناب آقای دکتر حبیبی تقدیم کنیم. علاوه بر اینکه خودشان استحقاق دارند، به عنوان نماینده همه شما نوعی قدرانی از مجموعه مدیران ارشد است. گرچه من خودم معتقدم که اکثر وزرا استحقاق نشان را دارند. اول میخواستم در دادن نشان از وزراء شروع کنم که خودشان قبول نکردند. چون آنها باید تصویب کنند و ما تصمیمات آنها را اجرا میکنیم. مسیرش اینگونه است که معمولاً دستگاههای اجرایی در دولت پیشنهاد میکنند اگر امروز وزرا تصویب کنند، ما میتوانیم بدهیم. البته موافقت من هم نهایتاً شرط است. آقایان نخواستند این چیزی که در اختیار خودشان بود، برای خودشان انتخاب کنند. من هم از این جهت برایم زیبا بود. دیگر بر آنها تحمیل نکردم. وقتی مدیران زیر دست آنها میگیرند، طبیعی و معلوم است که شایستگی آنها تأثیر زیادی در برنامهها داشته است.
به هر حال یک دوره نسبتاً خوبی را در
همکاری با شما گذراندیم. فکر میکنم قضاوت عمومی و اکثریت جامعه هم همین باشد که دوره اجرایی 8 سال گذشته برای کشور مفید و مؤثر بوده است. نمیگوییم بهترین بود و یا بهتر از این نمیشد کار شود. حتماً تقصیرها و تصورهایی هم داشتیم که آدم بعد از دوره مسئولیتش میتواند ارزیابی کند و بفهمد. اگر در جریان کار میفهمیدیم، جبران میکردیم. به هر حال مطمئناً ضعفهایی هم در کار ما بوده، ولی مجموعه عملکرد را باید لااقل از دید خود من رضایتبخش اعلام کنیم. همچنین از دید توده مردم نشان این رضایت را در تبلیغات دوران انتخابات ریاست جمهوری دیدیم. معمولاً در چنین انتخاباتی نامزدها باید از مدیریت موجود فاصله بگیرند و نقاط ضعف را مطرح کنند و برای جبران نقاط ضعف به مردم وعده بدهند که مردم به امیدی طرف را انتخاب کنند. دیدیم که در بحثهای تبلیغاتی همه نامزدها مواظب بودند تا از فضای موافق دولت فاصله نگیرند و مسیر راه را به گونهای قبول میکردند و برای ارائه آن با مردم صحبت میکردند. اگر فکر کنیم که ستادهای تبلیغاتی با توجه به افکار عمومی مردم برنامههای تبلیغات را تنظیم میکنند که همینطورهاست، این تبلیغات نشان خوبی از کارهای دولت بود. از این گذشته خودمان هم با مردم ارتباط داریم، در اجتماعات هستیم، آمار و ارقام را داریم، مجموعه کارها را داریم و شاخصها را داریم و میبینم که زحمات شما به ثمر نشسته است. بنده به عنوان یک عضو در این مجموعه بسیار بزرگ تأثیر داشتم. الان وقتی میخواهند خیلی از کارها را اعلام کنند به من نسبت میدهند و درباره من میگویند که خودم میدانم نقش من در آنها خیلی کم بوده است. بنده خودم وقتی به دستگاههای اجرایی ملحق شدم، وارث گروهی از مدیران و نیروهای مخلص، انقلابی، دورهدیده و کارآزموده بودم که از همان روز اول از لحاظ نیروی انسانی و مدیریت مشکل اجرایی نداشتیم. اگر مشکلی بود، به خاطر کمبودها و به خاطر ضعف امکانات و نبودن برنامه و اینها بودکه به تدریج تأمین شد و واقعاً امروز میشود یک تابلو افتخارآمیز را به نام این دولت در هشت سال گذشته ترسیم کرد.
آقایان حتماً خوب میدانند مردم هم اینها را میدانند. به خاطر جنگ و شرایط انقلاب شرایطی را تحویل گرفتیم که نصف و بیش از نصف بودجه کسری داشت، آن هم بودجه کوچک چند هزار میلیاردی و امروز که تحویل میدهیم، کمی مازاد بر بودجه سنواتی در درآمدهایمان هست. این حالت با توجه به ارقام و آنچه که هزینه شد و آنچه که امروز هزینه اجرایی و جاری و عمرانی میشود، اصلاً قابل مقایسه نیست. از لحاظ ارزی وقتی تحویل گرفتیم، به نظرم حدود 12 تا 5/12 میلیارد تعهد و بدهی داشتیم و خزانه هم چیزی در ذخایر نداشت. در این 8 سال با همه ارزی که مصرف کردیم، امروز باز با حدود 12 میلیارد دلار ذخیره و کمتر از 20 میلیارد دلار بدهی تحویل میدهیم. یعنی در مجموع بهتر از شرایط گذشته است، به اضافه اینکه مصرف و هزینههای ارزی را به شدت پایین آوردیم، به خاطر اینکه اکثر نیازها در داخل کشور به دست میآید. شاخصهای فراوانی داریم و آخرین شاخصی که برای خود ما هم جالب بود، بانک جهانی اعلام کرده است که تولید ناخالص ملی ایران در سال 350 میلیارد دلار است. البته خودمان این رقم را نمیگوییم. 220 هزار میلیارد ریال در ذهنم هست که بانک مرکزی چنین عقیدهای دارد. گویا با توجه به قدرت خریدی که کشور دارد، محاسبه کردند و شاید هم معیارهای دیگری دارند. سوبسیدها، ارزانی سوخت، نان و چیزهای مصرفی مردم را حساب کردند. شاید کاربرد این مقدار تولید را حساب کرده باشند که به این عدد رسیدند. آنچه که در گذشته بود، خیلی فاصله دارد. کارهای عمومی هم نوعاً الان بدون مشکل است. در نیازهای عمومی جامعه واقعاً بحرانی نداریم. وضع به گونهای است که همه چیز در حد نیاز متوسط مردم در داخل کشور و یا با اطلاعات ارزی که داریم، تأمین میشود. این خیلی چیزی خوبی است. وضع بهگونهای است که همین امسال شواهدی داریم که نشان میدهد چقدر اوضاع کشور طبیعی است. امسال دو سه حادثه سخت داشتیم. سه زلزله ویرانگر و خشکسالی بسیار سختی داشتیم که بعد از تصویب بودجه بود. شرایط کشور به گونهایست که ما میتوانیم اینگونه کارهای سخت و حوادث بزرگ را بدون اینکه اوضاع را غیر عادی اعلام کنیم، یا از برنامهها و شرایط دیگر کم کنیم، از سر بگذرانیم.
این مقدار خساراتی که وارد شده است، این مقدار ساختمانی که باید بسازیم، این مقدار امکاناتی که باید اضافه بر بودجه بدهیم، این مقدار تحصیلات بانکی که یک دفعه باید بدهیم، مثلاً وامهایی که کشاورزان داشتند، به خاطر سرمازدگی و خشکسالی به همه وامها با پرداخت بهرهاش از طرف دولت استمهال یک ساله دادیم. باید رقم بزرگی از پول را برگردانیم. بانکها باید پول را در اقتصاد بچرخانند. پس نمیگیریم و میتوانیم از عهده این کار بربیاییم. این نشان از بنیه نیرومند اقتصاد کشور است.
از لحاظ سیاسی بحمد الله شرایطی که الان در کشور هست، میبینم مردم برای حضور در صحنه رشید، آگاه و جدی هستند. در همین انتخابات ریاست جمهوری 30 میلیون نفر رأی دادند. این 30 میلیون به کادر انقلاب رأی دادند. 4 نفری که مطرح بودند، کسانی بودند که انقلاب آنها را قبول دارد، شورای نگهبان با همه سختگیریهایش آنها را پذیرفته است و رهبری که معیارهای محکمی برای پذیرش مسئولیت والای کشور دارند، قبول کردند که اینها در رقابت انتخاباتی وارد شوند. یعنی انقلاب اینها را قبول دارد. هر یکیشان میخواهند رئیس جمهور باشند. 30 میلیون نفر آمدند به اینها رأی دادند. البته تعدادی رأی نداند که آنها شاید کسانی هستند که قبول ندارند یا نرسیدند یا مسامحه کردند یا عذری دارند که به آنها کاری نداریم. 30 میلیون نفر رأی مؤثری در صندوق انداختند. افرادی هستند که به سرنوشت انقلاب علاقمندند، منتها سلیقههای گوناگونی دارند. هر کسی به سلیقهای رأی داد. بهترین تفسیر این رأی همین است. ممکن است کسی به سبک جریانی اعتراض داشته باشد. یکی ممکن است امیدهایی از یک جریان دیگر داشته باشد. یکی امیدهایی در یک فرد میبیند. ولی هر چه میبیند، در کادر انقلاب میبیند و این واقعاً نصاب سیاسی مهمی برای کشور است.
آگاهی و آشنایی مردم با مبانی و دیدن جریانات کشور افتخارآمیز است. مردم برای اولین بار در تاریخ کشور میبینند که ایران به طور مستقل و روی پای خود و با امکانات خودش دارد کشورش را به صورت افتخارآمیز میسازد. چیزهایی که همیشه جزو آرزوهای دور و دراز و دستنیافتنی بوده است. در عمرانهای شهری و روستایی یا طرحهای بزرگ زیربنایی یا تولید صنعتی، کشاورزی، دامی و دریایی و چیزهای دیگری که هست، تکنولوژیهای قابل توجهی به کشور آمده است. رشد بیسابقه دانشگاهها و مدارس و سطح بالای علوم و فنون در کشور، جزو آرزوهایی بود که هر ایرانی آگاهی در گذشته داشته است. به قله نرسیدیم، ولی مردم میفهمند که در مسیر هستیم و داریم با سرعت بالا میرویم. این شرایط مردم را هم علاقمند و هم به آینده امیدوار میکند. خودشان همفکری، نظراتی، سلیقههایی و ایدههایی دارند و به امید رسیدن به آنچه که خودشان میخواهند، وارد بخش انتخاباتی میشوند و رأی میدهند که نمونهاش را دیدیم. قبل از این هم در انتخابات مجلس دیدیم که 24 تا 25 میلیون نفر آمدند و رأی دادند. در انتخابات قبلی نصاب ما به پانزده، شانزده تا هفده میلیون بوده است. در این فاصله چند میلیون به افراد رأیدهنده اضافه شدند. چند میلیون نفر هم که در گذشته در صحنه نبودند، به
صحنه آمدند.
به هر حال خداوند را شکر میکنیم که توانستیم این مسئولیت را در این دوره واقعاً مشکل با کمک شما، به دست شما و کسانی که با شما کار میکنند، انجام بدهیم. عوامل فراوانی در این توفیق هست و شاید مهمترینش این است که ما از حمایت بیدریغ و جدی رهبر انقلاب برخوردار بودیم. هر وقت مسئلهای نیاز ما بود که در قوانین نمیگنجید و فوقالعاده بود، با اعلام نیاز و ضرورت خدمت ایشان، اجازههای بسیار کارگشایی خارج از امکانات و قوانین به ما میدادند. آخرین اجازه را در مورد سیل، زلزله و خشکسالی برای رفع مشکلات از ایشان گرفتیم که خارج از امکانات مصوب مجلس است. میتوانیم از ذخایر درآمدهای اضافه بهره بگیریم. تأییدها، حمایتها و راهنماییهای فراوان همکاری ما با مجلس نصاب خوبی داشت و در این مدت کمتر بودجهای و لایحهای که نیاز کاری ما بود، در مجلس معطل ماند یا برگشت.
به هر حال آنها هم حقشان است انتقاداتی داشته باشند و ابراز نظرهایی بکنند، ولی در مجموع همکاری قابل قبولی با مجلس و همچنین دستگاه قضایی داشتیم. ولی عمده ادله موفقیت را باید در درون خودمان پیدا کنیم. به نظر من هماهنگی، دوستی و اعتمادی که بین خانواده دولت بود، خیلی مؤثر بود. کمترین تغییر و جابجایی در این دوره نسبت به هر دوره دیگری که حساب کنیم، اتفاق افتاد. ثباتی در مدیریتها بود و اعتماد حاکم بود. آقای دکتر حبیبی هم برای رفع این مشکلات و اختلافنظرها کمک زیادی به ما کردند، چون مسئولیت ایشان در مواردی که نیاز است، هماهنگی بین دستگاههاست. من یک حالت مهربانی و دوستی را در جلساتی که خودم حضور دارم، در دولت، شوراها و جاهایی که هستم، میبینم که به نظر خودم اگر بناست اسمی روی این نوع مدیریت بگذاریم و اگر چنین اسمی روی اصطلاحات اداری دنیا باشد، مدیریت مهربان، برای این شیوه کار که عمدتاً براساس محبتها، عاطفهها، روابط و همکاریها شکل میگرفت، مناسب باشد. مواردی هم داشتیم که خشک و توجه به مسائل بخشی بود که زیاد نیست. حالتی که بیشتر حاکم بود، روح جریان را نشان میدهد. به نظر من یک نوع هماهنگی وجود داشت و این خیلی به سرعت کار کمک کرد.
من در همین هفته آخرین برنامههای نظارتی سازمان برنامه را مطالعه کردم و وضع طرحها را دیدم که نصاب پیشرفت طرحها و پروژهها قابل قبول است. درصدی از برنامه جلو است، درصدی همراه برنامه و درصدی کمی عقب است. جلو از برنامهها اکثریت بسیار بالایی را تشکیل میدهند. آن درصد کم هم ادله خاصی دارند و بعضاً غیرقابل توجیه هستند. به هر حال مجموعه دارد این کار هماهنگ را ارائه میدهد و برای ما قابل قبول است. اما نسبت به آینده هم چند جملهای عرض کنم. آقای دکتر حبیبی دو سه جمله را خودشان گفتند و تأکید کردند که من هم بگویم. حرفها و نصایح ایشان را قبول دارم. تجربه ما نشان میدهد که این دریافتهای خوبی است. روی این کار باید تکیه کنیم، به خصوص نکتهای که الان میخواهم عرض کنم. به طور طبیعی به زودی دولت عوض میشود و ما نمیدانیم چه مقدار از وزرا و معاونین میمانند، چه مقدار جابجا میشوند و محل کارشان عوض میشود، ولی یک نکته را همه باید تا لحظه آخر داشته باشیم که فکر کنیم میمانیم. اگر بنا بود در هشت سال آینده میماندیم، چگونه عمل میکردیم؟! انتظار ما از شما نیروهای مؤمن و متدین این است که به این شیوه عمل کنید. نگذارید هیچ برنامهای راکد بماند. هیچ چیز را که احتیاج به مقدماتی دارد و کارش در دوره بعد است، به عهده تعویض نیاندازید که خودشان بیایند انجام بدهند. بنده خودم تا آخرین روز حضورم در این مسئولیت برنامهریزی کردم که فکر میکنم تا آخرین ساعت هم مثل ساعات اول مسئولیت اجرایی کار خواهم کرد. با شوق هم کار میکنم، با علاقه و با توان بیشتری کار خواهم کرد. چون میبینم بعد از آن کمی میتوانم استراحت کنم. از شما هم عین این را انتظار داریم. همه باید همین جور باشید. چون اصل این است که همه برای خداوند کار میکنیم. خیلی فرقی نمیکند که کار به نام خودمان یا به نام دیگری تمام شود و ثمراتش را دیگری اعلام کند. ما میخواهیم کار جامعه، کار انقلاب و کار مردم خوب انجام شود که انشاءالله وقتی شخص دیگری خواست تحویل بگیرد، بتوانیم خیلی روشن، پاک و قابل حرکت در مسیر، تحویل بدهیم. در شرایط فعلی بحمدالله آنچنان روحیه همکارانمان صمیمی و جدی است که بنده در کارها- تا الان و تا این لحظه که هستیم- هیچ احساس ضعف، فتور و حالت انتظار نمیبینم. واقعاً در مسائلی که به من مراجعه میشود و من مطلع میشوم، مخصوصاً این امسال و سال گذشته رکودی در عملکرد نمیبینم و میدانیم آینده هم تفاوت زیادی با امروز ندارد. به هر حال برنامهها نوشته شده است. تا دو سال و نیم دیگر همینهایی که تصویب شده است و ما و شما عمل میکردیم، قاعدتاً دولت آینده هم باید به همینها عمل کند. بودجهاش مشخص است، بسیاری از اصول اجراییاش مشخص است، آیین نامههایش روشن است، منابع مالیاش روشن است و زمانبندیاش هم روشن است، اگر دولت بعد امکانات بیشتری تحصیل کند، سریعتر عمل میکنیم و انشاءالله از این مقداری که ما داریم، کم نخواهد شد. امیدواریم دولت آینده هم بتواند با سرمایه خوب به وظایف و تکالیفی که به عهده گرفته است، عمل کند. ما هم در هر شرایطی که باشیم، به آنها کمک خواهیم کرد و تجربهمان را از آنها دریغ نخواهیم کرد. خوشبختانه رهبر انقلاب مطلعاند و به امور احاطه دارند و همانطور که خودشان اعلام فرمودهاند، با همان حمایتی که از ما داشتهاند، از دولت آینده هم خواهند داشت. جناب آقای خاتمی دارند با دقت کار میکنند. کموبیش در جریان کارشان هستم. با دقت مطالعه و برای کارهایشان دارند برنامهریزی میکنند. از تجربههای دولت فعلی هم استفاده میکنند. پروندهها را میبینند. در مجموع انتقال مسئولیت در کشور ما بسیار وزین، متین و با نصاب موردنظر یک حکومت اسلامی و انقلابی دارد انجام میشود. این برای دشمنان منظره تلخی است. آنها از این دوره انتظارات نادرستی داشتند از این دوره و میخواستند بعد از این انتخابات حرفهای نادرستی بزنند و میخواستند تهاجم تبلیغاتی راه بیاندازند، ولی الان مجبور به ستایشند. البته انتظار دارند، اما مجبور به ستایشند و نمیتوانند این واقعیت را منکر شوند. مانور بسیار خوبی بود که مردم و مسئولان ما آگاهی سیاسی و انقلابی خوبی را نشان و نمایش دادند که برای تاریخ انقلاب شیرین است. امیدوارم ما هم این کارهایی که کردیم و خطوطی که نوشتیم، در کتاب تاریخ ایران برایمان به عنوان یک سند افتخار بماند، انشاءالله.
بنده صمیمانه از همکاری شماها تشکر میکنم. این جلسه را قدری زود تشکیل دادید. این حرفها را باید یک ماه دیگر با شما میزدیم، ولی چون دیگر شما را نمیبینم، به این صورت حرفهایمان را جلوتر زدیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته