سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع فرماندهان گردانهای دانشکده علوم و فنون نظامی دانشگاه امام حسین(ع)
بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
از زیارت فرماندهان گردانها و کسانی که خودشان را برای هدایت بهتر امورجنگ و دفاع آماده میکنند، خیلی خوشحال هستم. ما به دانشگاه امامحسین(ع) امید زیادی بستهایم که تأثیر قابل توجهی در وضع سپاه داشته باشد.از خصوصیات این دانشگاه این است که تئوریها با عمل درهم آمیخته و ایننکتهای که برادرمان گفتند که کسانی که در منطقه رزم بودهاند و فرماندهی را ازنزدیک و عملاً تجربه کردهاند، با شیوههای کلاسیک آن در این دانشگاه آشنامیشوند و آدم میتواند مطمئن باشد که فارغالتحصیلان اینجا به طور کلی،تأثیر زیادی برجنگ خواهند گذاشت و در این مقطع هم نقش اساسی خواهندداشت. ما اصولاً در جنگ به قدری آثار صلاحیتهای فرماندهی گردان را درپیروزیها و نتایج عملیات مهم میبینیم، که کمتر در مورد دیگری این مقدارشایسته توجه است.
خوب! همه چیز نقش خودش را دارد، از قرارگاه تا افرادی که جنگ میکنند،هرکدامشان که بجنگند، کار یک جایش میلنگد و نقص پیدا میکند، ولی باشیوه جنگ سپاه که فرماندهان گردان، مثل افرادشان از مراحل شناسایی گرفتهتا مرحله ثبت میدان و خط در میدان حضور پیدا میکنند، این در جنگهایرسمی چیز جدیدی است. در این دانشگاه تکیه براین تجربه خواهد بود. البتهنکتهای را که ما اینجا توصیه میکنیم، توجهی که برادران دارند، این است کهحضور فرمانده
گردان در میدان به همان اندازه که مؤثر است، فقدان آن هم بههمان اندازه کار را خراب میکند. واحدی که در میدان دارد میجنگد اگرفرماندهش را از دست بدهد ضربه زیادی میبیند و دیگر به این زودینمیتواند آن تعادل لازم خود را به دست بیاورد؛ لذا ما همان اهمیتی را که برایحضور آن فرماندهان در جنگ قائل هستیم، به این نکته هم باید توجه بکنیم کهخیلی هم آسان به دلیل شهادتطلب بودن و ایثارگر بودن، مصلحت نیست کهما فرمانده گردان را در میدان جنگ از دست بدهیم. این، نه به مصلحت جنگ ونه به مصلحت آن واحد است و حفاظت فرمانده گردان ضمن اینکه به نحویفرماندهی باید اعمال بشود و افراد در آن جلو باید فرماندهان را لمس کنند،یکی از کارهای لازمی که باید در این دانشگاه بشود این است که ما این نقطهضعف را از بین ببریم. بارها اتفاق افتاده که ما با از دست دادن یک فرماندهگردان در میدان، پیروزیمان ناقص شده که اگر او میبود وضع به گونه دیگریبود. البته دفعات زیادی هم اتفاق افتاده که به خاطر حضور او ما پیروز شدیم کهاگر او نبود ما پیروز نمیشدیم ولی به هر حال این دو در تزاحم است.
باید فکری کرد که حفظ فرماندهان به قیمت روح شهادت طلبی و ایثارگریکه آنها دارند مخدوش نشود و این دیگر کار خود شما است، هم در دانشگاه وهم در میدان. مسأله مهمی که به تناسب حضور شما باید عرض بکنم این استکه ما ضمن اینکه این روزها با شورای امنیت حرف زدهایم و برای مسائل ومشکلات منطقه راه حل مطرح کردهایم، هر چه زمان میگذرد به نظر ما اینجوری میآید که کسانی که دست اندر کار مسائل جهانی هستند، عمدتاً قابلاعتماد نیستند و فریبکاری میکنند. ما مثل گذشته و با تجربهای کهاندوختهایم، باید مسأله جنگ را این جوری فکر بکنیم که آنها تا ما را قوی وغیر قابل عقب نشینی نبینند تسلیم حق نخواهند شد. ما اگر فکر کنیم که با صبرو به امید اینکه اینها انصافشان گل بکند و یا ترغیب بشوند که به حق توجهبکنند، به نظر میرسد که داریم اشتباه میکنیم. اگر چنین تصوری داشته باشیم،برای اتمام حجت تا این اندازهای که ما مطرح کردهایم کافی است و حالا دیگرموقع این است که ما جدیتر به جنگ بپردازیم تا آنها بفهمند که هر روزی کهدر احقاق حق تأخیر بکنند ضرر میکنند و به نفعشان نیست.
در خلیج فارس سه راه مشخص وجود داشت که آنها بدترین راه را انتخابکردند. ما گفتیم یا با قدرتی که شما روی عراق دارید ـ چون عراق وابسته بهشما است ـ هم به شرق و هم به غرب وابسته است، به او بگویید که در خلیجفارس شرارت نکند تا خلیج فارس امن باشد، چون ما در اینکه کشتی بزنیم و یاآنجا را ناامن بکنیم هیچ منفعتی نداریم و هیچ کس هم به اندازه ما بیشتر
حقمداخله ندارد، چون یک طرف ساحل تمامش از ما و یک طرف دیگر ازکشورهای دیگر است. خوب! این یک راه بود که خیلی هم برایشان آسان بود ونکردند، راه دوم این بود که شما به کویت و عربستان که از عراق حمایتمیکنند و شریک جنگ هستند، بگویید که بیطرف باشند و اعلام بکنند که مابیطرف هستیم و کسی هم این بیطرفی را تضمین بکند. در این صورت ماخودمان میدانیم و عراق. عراق اگر کشتیهای ما را بزند ما دیگر متعرضکشتیهای دیگران نمیشویم. عراق که در منطقه کشتی ندارد، ما اگر آنها رامیزدیم به خاطر این بود که آنها در دریا وسیله استفاده عراق بودند، خوب آنهاشریک عراق نباشند باز امن است و ما به تعرض به کشتیهای دیگر نیازینمیبینیم، خوب، آنها راه به این آسانی را هم نپذیرفتند. راه سومی که انتخابکردند، این بود که کشتیهای جنگیشان را بردارند و به اینجا بیاورند و ما راتهدید بکنند و بگویند که شما کاری نداشته باشید که دست عراق باز باشد وشرارت بکند. اینها این جور عناصری هستند، آدمهایی ناصالح، زورگو، ناحقو ضد عدالت و همین مسأله در کل جنگ هم هست. برنامه اینها در خلیجفارس به این وضوحی شد و در کل جنگ ما به اینها گفتیم. همین دیروز وزیرخارجه ایتالیا ـ که ایشان الان رئیس شورای امنیت هم هستند ـ با صراحتگفتند شکی نیست که عراق متجاوز است و اولین بار او بود که تجاوز را شروعکرد. خوب اگر این نظر، از نظر رئیس شورای امنیت به این قطعی است کههست و آلمان هم قبلاً این را گفته و بقیه سران کشورها هم در جای خود اینحرف را زدهاند و میدانند؛ وقتی که اینها میدانند که عراق جنگ را شروع کردهو او مسئول این همه خونریزی و بلا است دیگر معطل کردن و امروز و فرداانداختن و قطعنامه پیچیده انتشار دادن و اول آتش بس و یا نظایر آن بیمعناست.
این حرفها برای چه است؟ چرا آدم باید این قدر ضعیف باشد که حرف حقرا که تشخیص داده است نگوید؟
خوب! ما به اینها گفتیم شما اگر سال اول جنگ اعلام کرده بودید که عراقمتجاوز است و تکلیف متجاوز هم دیگر روشن است به مقصر که تعارفنمیکنند و جایزه نمیدهند. مقصر را میگویند بیاورید و مجازاتش بکنید،خوب! این حرفی است که امروز بعد از هشت سال آقای آندره توتی میگوید ومجموعه طرفداران عراق اگر قبلاً این را میگفتند، جنگ طولانی نمیشد، حالاما این راه را به این روشنی جلوی اینها گذاشتیم و گفتیم شما بیایید اعلام بکنیدعراق متجاوز است و مسئول جنگ است.
وقتی روشن شد که عراق متجاوز است و او باید تنبیه بشود و تنبیه او راهرچه دادگاه خواست میکند، راه به این راحتی را در پیش نمیگیرند ومیگویند اول شما آتشبس بدهید تا اوضاع آرام
بشود و بعد ما یک کمیتهبگذاریم و بعد در مورد این مسایل تصمیم بگیریم.
پیدا است که سوءنیت دارند و بهترین موردش همین خلیج فارس بود کهسوءنیتشان روشن و اثبات شد. در چند ماه گذشته با این موضعی که ماگرفتهایم، دشمنانمان را خلع سلاح کردهایم، یعنی دیگر آنها هیچ حرفی ندارندو نمیتوانند بگویند که ایران یک دنده است، نمیتوانند بگویند ایران لجوج وجنگ طلب است، زیرا راه به این خوبی را جلوی پای آنها گذاشتهایم.
بالاخره آنها باید روزی به افکار عمومی جواب بدهند، آقای وزیر امورخارجه ایتالیا، جمله عجیبی گفته، گفته که غربیها هشت سال است که در اینجنگ سکوت کردهاند و حالا که صدور نفت به خطر افتاده، یک دفعه این جورحرکت کردهاند. یعنی این سردمداران غرب برای جان آدمها و مصالح کشورهاو امنیت ارزشی قائل نیستند و فقط در فکر نفت خودشان هستند و این برایدنیای امروز خیلی زشت است و ما با چنین دنیایی طرف هستیم.
این دنیا زبان زور و قدرت را میفهمد و ما باید انشاءالله به گونهای درجبههها عمل بکنیم که آنها هیچ راهی جز اینکه بدون فوت وقت بیایند وتسلیم حق بشوند، نداشته باشند و آمریکاییها از اینکه به خلیج فارس آمدهاندپشیمان خواهند شد. یعنی اگر بفهمند که آمدن آنها به خلیج فارس باعثجدیتر شدن ایران شده است و کاری را که ما فکر میکردیم در یک مدتطولانی و در یک شرایط عادی انجام باید بدهیم، به صورت ضربتی انجامبدهیم. شما برادرانی که در میدانها دنبال کارتان میروید، به رزمندهها بگوییدکه هم تجربه ما و هم امام، حجت ما و راه را منحصر به فرد کرد، یعنی بایداقدامی قاطع در میدانهای نبرد بکنیم و راههای دیگر از این راه منشعبمیشوند و اگر بنا است که کارهای دیگری بکنند بعد از یک ضربه قاطع درمیدان نبرد خواهد بود.
والسلام و علیکم و رحمهالله و برکاته