سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع فرماندهان نیروی دریایی و منتخبین بسیج
بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُلِلّûهِ رَبِّ الâعûالَمیüن، اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ اَجâمعیüن»
خوشحالیم که در آستانه روز نیروی دریایی و هفته بسیج با فرماندههای نیروی دریایی و نخبههای مدیران بسیج دیدار و گفتگو داریم و این مناسبت، برای تذکر مسائلی که امروز بسیار مهّم است در سرنوشت خودمان و دنیا، مناسبت خوبی است.
ما از نیروی دریایی ممنونیم بهخاطر حسن انجام وظیفهای که در این سالهای جنگ از آنها میبینیم. به طور نسبی در حدّ مقدور، امنیّت خلیجفارس را حفظ کردهاند. و این چیزی است که همه دنیا باید از آن ممنون باشد. اگر خلیجفارس ناامن باشد، کلّ دنیا در زحمت است و خطر جنگ جهانی هم است. اگر دنیا چند کانون داشته باشد، خلیجفارس جزء اولین کانونهای خطر است. و امروز دنیا میبیند که تنها نیرویی که حافظ امنیت نسبی در خلیجفارس است، نیروی دریایی ایران است. گرچه آنها ناسپاسی میکنند و ارزش این خدمات را مطرح نمیکنند، ولی ما خودمان که در منطقهایم میبینیم و این مسأله خوب برایمان روشن است. نقطه شروع این موفقیّت هم، در روز هفتم آذر است که شما موفّق شدید نیروی مزاحم دریایی عراق را ضربه کاری بزنید. اگر آنها حضور جدی در آبها داشتند، تحقیقآ چنین امنیتی را ما نمیتوانستیم داشته باشیم. نه ما، بلکه سایر کشورهای مجاور خلیجفارس هم نمیتوانستند داشته باشند، برای اینکه جنگ دریایی با مشخصات و ویژگیهایی که دارد، و شرایطی که در دریا حاکم است، غیر از زمین است و اگر ناامنی از یک درجهای گذشت، کلّی باید آن محیط را متروک گذاشت.
ما انتظار داریم که در آینده، نیروی دریایی ما مثل گذشته و بهتر با توجه به اینکه متکّی به این ملت عظیم است و امتحان خودش را پس داده و تجربههای گرانبهایی بهدست آورده، حضور خودش را گسترش دهد و سایر همسایهها را قانع کند که بدون حضور ما، امنیّت این منطقه غیرممکن است. در حال حاضر بسیاری از خطوط مواصلاتی ما با بیداری شما محفوظ است که حتمآ شما خودتان در فکر هستید که این امنیّت را بالا ببرید و روز بهروز بهتر کنید. در مورد برادران بسیجی، باید همهمان سپاسگزارانه اعتراف کنیم که ما بنیه اصلی این مقاومت را برای نیروهای مسلحمان چه نیروی زمینی، چه سپاه، چه نیروی دریایی و چه نیروی هوایی، از حضور بسیجیها داریم.
تحقیقآ اگر این بسیج مستضعفین با این وسعت در میدان نبود، چنین مقاومت طولانی هفت سالهای برای نیروهای مسلح که امکاناتشان محدود است، وجود نداشت. دشمن ما متکّی است به چیزهای زیادی در خارج از کشور خودش. از ابرقدرتها، از قدرتهای اروپایی و از ارتجاع منطقه، امکانات در اختیار دشمن قرار میگیرد و دشمن دائمآ با آن امکانات، خودش را سر پا نگه میدارد. ما نه تنها به خارج از خودمان متکی نیستیم، بلکه دائمآ کارشکنی علیه ما میشود که اگر هم در دنیا منبع امکاناتی باشد و مربوط به ابرقدرتها هم نباشد و ما بخواهیم از آنها استفاده کنیم، قدرتهای جهانی سعی میکنند که آن امکانات به ما نرسد و واقعآ ما را بایکوت کردهاند و محاصره کردهاند در حدّی که زورشان میرسد.
همین مسائل اخیر، ابعاد فراوانی دارد که در صحبتهایمان اشاره میکنیم. مسائل آمریکا، یک نقطه دیگری را روشن کرد و آن اینکه به اندازه محموله
یک هواپیما برای ما اسلحه فرستادند، این همه غوغا در دنیا بلند شد. آیا اگر برای عراق هم این اسلحهها را میفرستادند، این مقدار غوغا بلند میشد؟
اکنون شما میبینید چه مقدار امکانات ابرقدرتها در عراق مصرف میشود. شورویها چقدر برای عراق سرمایهگذاری میکنند. چقدر در همین دوران جنگ انواع میگها و انواع بمبها و انواع موشکها و انواع تجهیزات دیگر با آخرین پیشرفت نیروهای زرهی بهصورت تانکهای تی - 72 در اختیار اینها قرار گرفته، تانکهای برزیلی و دیگران، حتی قطعاتی برای اسلحههای غنیمتی آنها که گاهی به دستشان افتاده، از جاهایی برایشان میفرستند. خود آمریکائی ها در طول همین جنگ آمدند و عراق را به اصطلاح از لیست تروریست ها خارج کردند و مقادیر زیادی، بالاتر از یک میلیارد دلار اعتبار برایش قرار دادند، هلیکوپترها دادند، گندم دادند، مواد شیمیایی دادند، همین اسلحههای شیمیایی که علیه ما بهکار میرفت، کاملا روشن است که موادش از آمریکا و اروپا برایشان آمده، فرانسه تا آنجا پیش رفت که هواپیمای سوپراتانداردش را قرض داد. قانونآ نمیتوانست بفروشد، قرض داد که بیاید در خلیجفارس علیه شما بجنگد، چطور این قدر هیاهو نشد در دنیا؟ یک ذره هم نشد، هیچکس داد و بیدادش بلند نشد؟ امّا همین یک هواپیما هم در آن حرف است و ما روشن میکنیم که آیا یک هواپیما اسلحه به ما دادهاند یا نه، که این قدر هیاهو در دنیا بلند کرده است.
کابینه آمریکا را منفجر میکند. همین دیشب دو نفرشان از شورای امنیت استعفا دادند، بیرونشان کردند، خود آمریکا زیر سؤال رفته، بین اروپا و آمریکا اختلاف افتاده، جمهوریخواهها و دموکراتها بهجان هم افتادهاند. در اسرائیل ادعا شده که در این مسیر بوده و اطلاع داشته، که این هم دروغ دیگری است که میخواهند قضیه را آلوده کنند. یک هیاهوی دیگری بلند شده، عربها را میبینید مثل اسپند روی آتش چطور این طرف و آن طرف میپرند، خلیجفارس، اردن و همه جا بههم ریخته، برای اینکه گفتهاند بهاندازه محموله یک هواپیما، برای ما اسلحه آمده است. پس ما واقعآ تنها جنگیدیم. این نشان میدهد که یک ملتّی روی پای خودش، هفت سال جنگ را بهطرف پیروزی پیش برده و با همه قدرتهای جهنمی دنیا درگیر بوده، حالا یا مستقیم و یا غیرمستقیم. ما که میدانیم وقتی مثلا عراق میآید در جنوب خلیجفارس یک هدفی را میزند، شما که در این مسائل بیشتر از ما آشنا هستید، عبور هواپیما از این خطی که کانال عبور هواپیماهای کشورهای دیگر هم هست، چطور میتواند بدون همکاری اینها عبور کند؟ چطور میتواند این کارها را بکند؟ همه همکاری میکنند برای اینکه بهما ضربه بزنند.
واقعآ با ما در جنگند. ما از اکثر این کشورها در جنگ اسیر داریم که در جنگ شرکت کرده بودند، اینها را گرفته و آوردهایم و اسیرشان کردهایم.
یک کشوری مثل ما، آن هم کشور انقلاب کردهای که هنوز فرصت پیدا نکرده بود براساس انقلاب، نیروهای مسلحش را سازماندهی کند، بهجنگ مبتلا شد و بعد هم در جنگ موفق شد و حالا تنها عذری که آقای ریگان در آمریکا برای این کاری که کرده دارد، این است که بهآنها میگوید ما میفهمیم ایران پیروز است و ما نمیتوانیم با یک کشور پیروز قطع رابطه داشته باشیم، یعنی اعتراف دنیا. فرانسهای که 6 سال با ما آن جوری رفتار میکرد، حالا خضوع میکند و اموال ما را که بدون هیچ عذر قابل قبولی بایکوت کرده بود، حالا شروع کرده به پس دادن.
این نشان پیروزی ما و شکست اینهاست. یعنی ما توانستهایم روی پای خودمان، همه مستکبرین را شکست دهیم. اگر آمریکا، شوروی و بسیاری از اقمار شوروی، کشورهای بزرگ اروپایی مثل انگلیس، فرانسه و کشورهای ثروتمند خلیجفارس و هر یک از اینها در این جنگ شریک نبودند، بیایند اثبات کنند. ما ادعا میکنیم همه اینها در جنگ شریک بودند و ما همه اینها را شکست دادیم و به تنهایی هم شکست دادیم. هیچ کس در دنیا نیست که ادعا کند به ما یک کمک مؤثری در جنگ کرد. البته ما تعداد معدودی دوست در دنیا داریم- در چند کشور عربی یا شرقی - اما اینها آن چنان کمک مؤثری در جنگ به ما نکردند، ما خودمان هستیم.
از لحاظ سیاسی هم که میبینید چه هیاهویی همیشه در دنیا علیه ما راه میاندازند. ضدانقلابمان هم که مثل جاسوس - چون چارهای ندارند و ارتزاق میکنند - در خدمت دشمنان ما هستند. چه طور این ملت توانست این قدر مقاومت کند و این طور در تاریخ سربلند باشند؟ من مطمئن هستم در آینده، وقتی که این تعصبها و گردوغبار موجود بنشیند، نام ایران بهعنوان عظیمترین فاتح تاریخ جنگهای دنیا، در تاریخ ثبت میشود.
مثلا جنگ جهانی دوم یا جنگ جهانی اول فاتح داشته، امّا میبینیم چندین کشور بزرگ دنیا با امکانات وسیع جنگیدند، بعد فاتح شدند. جنگ ویتنام فاتح داشته، امّا ویتنام متکّی به شوروی و به بلوک کمونیسم است. اینجا فاتحی وجود دارد که هیچکس نمیتواند بگوید، من شریک این فتح بودم، غیر از خود این مردم. ما در چند جبهه میجنگیدیم. در جبهههای سیاسی، داخلی، اقتصادی، فرهنگی و یکی از آنها هم جبهه نظامی بود. من میخواستم بگویم که این افتخار تا حدود زیادی مرهون حضور مردم ما در جبهه است که همین امواج بسیجی که انصافآ باید ارتش 20 میلیونی را و بسیج مستضعفین را از الهامات غیبی قلمداد کنیم که خداوند در یک مقطعی به قلب مبارک امام انداخت و مثل چنین روزی این دستور را دادند و بعد این بسیج تشکیل شد و خیلی سالم و طبیعی و بدون هیچ آلودگی و فقط براساس مایههای ایمانی مردم و ایثارگری مردم در کنار نیروهای مسلح آمد و سپاه پاسداران انقلاب، انصافآ خوب ابتکاری کرد و خوب هم این جریان را اداره کرد، البته به کمک خود بسیجیها.
در این جریان، حرکت تکاملی قضیه را ببینید. امروز در چه وضعی هستیم. اکنون تقریبآ آن 500 گردانی که برای مرحله اول در نظر گرفته بودیم کامل است و در میدان وجود دارند. بهخاطر هفته بسیج، برای اینکه یک مانور موفقی در این مقطع انجام دهند، آقایان بهفکر افتادند که سپاه محمد (ص) را اعلام کنند. و این خیلی جالب است. از بیرون که نگاه میکردند، خیال میکردند که این 500 گردان توان نهایی نیروی ماست. به جزء 500 گردان که در جبهه هستند، خود بچههای بسیج اشاره میکنند که ما میخواهیم 100 هزار اعزام کنیم. بیش از 100 هزار نفر داوطلب در مدت یک هفته ثبت نام میکنند که حالا مانورش را چند روز آینده خواهیم دید. این نشان بیپایانی نیروی انسانی مجاهد و جان برکف در داخل این کشور است.
این که یک نظامی، بعد از 7 سال جنگ با یک اشاره آن هم نه از سطح رهبری - از سطح خود مسئولان بسیج و سپاه - بتواند برای یک روز 100 هزار نفر آدم شهادت طلب را اعزام و مسلح کند، چنین قدرتی را چه کسی در دنیا دارد؟ البته ممکن است هر ارتش دنیا، هر کشور پرجمعیتی یک دفعه نیروهای احتیاطش را به کانون احضار کند و مقداری بیش از این هم بیاید. هر احتیاطی را که احضارش کردند، طبق قانون میآید و سرباز معمولی میشود، امّا این فرق میکند با اینکه ما بگوییم کسانی که مایلند خودشان بیایند و گذشته هم نشان داده که در این راه شهادت وجود دارد و اینهایی هم که میآیند بیکار نیستند، اینها نوعآ آدمهایی هستند که به خاطر زندگی در یک جایی مسئوولیت دارند و مشغولند، حداقلش این است که در خانوادهشان گرفتارند. طبقه مستضعف ما چطور میتواند یک جوان بیکاری داشته باشد که خانواده احتیاجی به او نداشته باشد. حداقل این است که این برای زن و بچه و پدر و مادرش و برادر و خواهرش در خانه، مسئوولیتهای اقتصادی دارد. حداقلش این است.
کشاورزی خود را ول کرده، کارگاهش را رها کرده، کارخانهاش را رها کرده، مدرسهاش را رها کرده و دانشجویی که همه امیدش این بود که به دانشگاه برسد، حالا کلاسش را ول میکند و میآید. یک چنین پدیدهای ما در دنیا نداریم. ژاپن از نوع کشورهایی است که در جنگ اخیر، مردمش برای دفاع از ژاپن میآمدند و میجنگیدند، ولی یک چنین چیزی ندارند. یعنی این صفحه تاریخ روشن را از مقاومت و ایثار ندارند.
یک چنین صحنههایی است که دنیا را خاضع و قانع میکند که این ملت شکستناپذیر و ماندنی و پیروز است و باید با این انقلاب کنار آمد که حالا نمونههایش را میبینید. ما واقعآ آمریکائی ها را در این قضیه اخیر شکست دادیم. چیزی که حدود بیش از 200 سال است که مرسوم است در اظهارات امام هم بود، معمولا غربیها - انگلیسیها یا آمریکائی ها یا دیگران - همیشه کشورهای دیگر را دست میانداختند. شما خودتان هم نمونههای زیادی دارید که آنها اختلاف میانداختند، سیاست بازی میکردند، بحران درست میکردند، حالا نوبت ما شده که به سر آمریکائی ها بیاوریم. اکنون حزب دموکرات و حزب جمهوری خواه را آن چنان به جان هم انداختیم که با دست خودشان دارند سروکله همدیگر را میشکنند. کنگره افتاده به جان رئیس جمهور، رئیس جمهور افتاده به جان کنگره، وزیر خارجه افتاده به جان رئیس جمهور، دادستان کلّ کشورشان، وزیر دادگستریشان، یک لانه زنبوری شده و همگیشان به هم ریختهاند.
این قدرت مال شماست. این شما هستید. و در خود آمریکا نیست. اروپا و آمریکا و خاورمیانه و اسرائیل و همه اینها بههم ریختند و این ابتکار جمهوری اسلامی است و قدرت این انقلاب است که اینها را این گونه بهجان هم میاندازد.
یعنی درست کارهایی که آنها در گذشته میکردند، هروقت میخواستند یک بحرانی در اینجا درست میکردند، این کار را ما به سر آنها میآوریم. این نشان موفقیت یک انقلاب و ملت است در حرکتی که انجام داده است.
حالا این تازه اوایل کار است. حرکت نیروهای مردمی و بسیج و این اعزام وسیع، امروز آن چنان رعشهای بر اندام دشمن شما انداخته که میبینید تعادلش را از دست داده است. اینها مدّتها بود ادعا میکردند که ما دیگر جنگ شهرها را شروع نمیکنیم. دیدید در این چند ماه اخیر، بیش از 100 بار خود صدام و سخنگوهایش گفتند که ایران میخواهد ما را به جنگ شهرها بکشد، ما دیگر به جنگ شهرها دست نمیزنیم.
حالا میبینید که چه جنایتی را میکنند، برای اینکه تعادلشان را دوباره از دست دادهاند. این دفعه جنگ شهرها را شروع کردند. به روز قدس کشید و آن حماسه عظیم آنها را پشیمان کرد. دیدند که این ملّت چند گام به طرف پیروزی جلو آمدهاند. تحت تأثیر فشاری که الان رویشان آمده از اعزام نیروها، آن جنایت بزرگ را در اهواز کردند، چند نقطه از شهر را وحشیانه زدند، آن جنایت بدتر را در باختران کردند و در گیلانغرب، اسلام آباد و دیروز در اندیمشک. میبینید که ماهیت خودشان را دوباره نشان میدهند و همین هم از اشتباهات مهم اینهاست. حالا که نیروهای ما در جبهه آمادهاند، برای نیروی رزمنده، انگیزه هر چه قویتر باشد برد کار رزمنده بالا میرود. وقتی که رزمندههای ما میبینند که دشمنان شان این گونه رفتار میکنند، حالا گذشتهها بعد از مدتی در ذهن انسان تاریک میشود ولی آن خشمی که در دل انسان هست، آرام نمیگیرد. این حرکتی که امروز عراق انجام میدهد، به انبار باروت کبریت میکشد، یعنی بهدست خودش، خشم رزمندگانی که انگشتهاشان روی ماشههای تفنگهایشان است و منتظر فرمانند، خشم اینها را اضافه میکند و از اشتباهات بزرگشان این است که در این مقطع، یعنی درست در مقطعی که هر لحظه ممکن است خشم ملّت و رزمندگان ما دامن آنها را بگیرد، اینها تحریک میکنند و شاید، همین هم باز از الطاف خدایی است که به دست خود دشمن، نیروها را عصبانی میکند که ابعاد جنگ را با وسعت بیشتری اداره کند و یک بار دیگر ماهیت دشمن بهدست خودش بروز میکند.
ممکن است کسانی باشند که اگر این حوادث را نمیدیدند، این گونه فکر کنند و بگویند که حالا عراق یک غلطی کرده، حالا پشیمان شده و صلح میخواهد. یک چنین حالتی ممکن است در ذهن هر کسی پیش بیاید و این طبیعی است. وقتی که دشمن بگوید صلح، رزمنده ممکن است در او یک فترت بهوجود بیاید. امّا وقتی که بعد از آن همه ادعای صلح در ظرف چند روز، چنین جنایتی مرتکب میشود، مردم غیرنظامی را در شهرها، آن هم مراکز مستضعف نشین را که در اطراف باختران و اندیمشک بود، این گونه وحشیانه رویشان بمب میاندازد، با اینکه میبیند ما وقتی هم که میخواهیم موشک به بغداد بزنیم، سعی میکنیم به یک نقطهای بزنیم که مردم جمع نباشند. این موشکهایی که به بغداد میرود اگر به یک محل شلوغ بیفتد، ممکن است صدها نفر را از پا در بیاورد و هزارها نفر را مجروح کند. با اینکه ما این قدرت را داریم، ولی وقتی که میزنیم یا به سازمان امنیتشان میزنیم یا به مرکز مخابراتشان یا وزارت دفاعشان میزنیم، به یک منطقهای میزنیم که یکی از اهداف نظامی یا اقتصادی باشد، بصره که زیر برد آتش گلولههای ماست و مستقیمآ میتوانیم همه نقاطش را بزنیم، آتش توپخانهها را هدایت میکنیم به جاهایی که قبلا به مردم گفتیم که آنجا نباشند. ما میخواهیم راهآهن یا مثلا برق فلان جا را بزنیم، آنجا نباشید. 24 ساعت یا 10 ساعت قبل اعلام میکنیم که مردم اگر میخواهند، کنار بروند. این رویه ماست و رویه دشمن این است که یک دفعه موج هواپیما را میفرستد به شهر و به سر مردمی که غیرنظامیاند.
این ماهیت ضدانسانی دشمن برای انگیزه رزمنده، بهترین سرمایه است و همین اشتباه را اینها در این مقطع کردند. ما انتظار داریم که ملّت ما همان طوری که در گذشته از خودشان مقاومت نشان دادند، این موج خشونت دشمن را هم به خوبی تحمل کنند، که میکنند و از رزمندگانمان انتظار داریم که دیگر زیاد به این دشمن مهلت ندهند که این سبعیت خود را نشان دهد و انشاءاللّه حرکتی کنند که دشمن را برای همیشه از این نوع جنایات پشیمان کنند.
ما دعا میکنیم که همه نیروهای رزمنده ما از ارتش و سپاه و بسیج و دیگران همه موفق و منصور باشند و خداوند به شهدای ما رحمت خاص خودش را نازل بفرماید و به آسیب دیدگان جنگ و خانوادههای عزادار، صبر و اجر عنایت بفرماید و عمر پر برکت رهبر عظیمالشأن ما را بیشتر بفرماید.
والسلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته