سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع فرماندهان لشکر 10 سیدالشهدا(ع)
بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
خدا را شاکریم که توفیق زیارت برادران مجاهد راه خدا را به ما عنایت کرد.
ما همیشه در محافل خودمان ذکر خیر شجاعتها و ایثارگریهای اینلشکر را داریم و بنده با حماسههایی که در میادین جنگ، شما و برادران تحتامرتان داشتهاید شخصاً آشنا هستم. در جایی که شما حضور دارید، خیالمسئولین جنگ به خاطر پشتکار و مردانگیای که دارید راحتتر است و البتهبقیه برادران هم در سایر لشکرها همین گونه هستند. مجموعه شما، مجموعه باارزشی است و وقت خوبی شما را زیارت کردیم که شما میتوانید حامل پیامخصوصی ما برای سایر برادران تیپها و لشکرها باشید.
حدود دو ماه و نیم است که ما بحث پرحوصلهای را با فرماندهان سپاه و بامسئولان کشور داریم و در جلسات خیلی زیادی بحث کردهایم که نتیجهاش دراین یکی دو روز اخیر در رسانههای جمعی آمده است. در این مدت شرایطجهانی، شرایط منطقه، شرایط خلیج فارس، شرایط میدان، امکانات خودی وامکانات دشمن، احتمالاتی را که ممکن است برایمان پیش بیاید، حوادثخاص و همه چیز را بررسی کردهایم و به نتیجهای که رسیدهایم این است کهبهترین راه برای ما تداوم عملیات در بُعد آفندی است که به دشمن برای تجدیدنفس مهلت داده نشود، البته راههای دیگری هم به طور تئوری در پیش است کهمثلاً آدم حالت پدافندی را حفظ بکند و حرکتهای محدودی داشته باشد، یا بهفکر حل جنگ از راههای دیگر بیفتد، ولی مجموعه را که
بررسی کردیم، تنهاراه ممکن و مفید و قابل قبولی که انتخاب شد، این است که ما امکانات کشور و نیروهای کشور را به گونهای بسیج کنیم که یک مدت معینی تداوم عملیاتداشته باشیم که فعلاً ما برنامهریزی کردهایم این مدت، تا آخر سال آینده خواهدبود. البته اگر بنا باشد که جنگ باز هم تا سال آینده ختم نشود، اواسط سالآینده دوباره تجدید نظر میشود، اما آنچه که فعلاً به نظر ما رسیده و امکاناتکشور را بررسی کردهایم، در حدی که چرخهای اقتصادی نخوابد، کارخانهها در این حدی که میتوانند کار کنند، کار بکنند کارهای عمرانی، اشتغالی، تولیدیو خدماتی ادامه داشته باشد.
در حدی که به هر حال پشت جبهه چیزی باشد که ما جنگ را بتوانیم تغذیهبکنیم، محاسبه شده و مخارجی که برای یک حرکت این جوری لازم است،نیروهایی که برای یک حرکت مداوم لازم است و تدارک رزمی که در حدمعقول و ممکن برای کشورمان در حال حاضر فعلاً مقدور است، امکاناتپولی، ارزی و جنسی برنامهریزی شده و به یک سری قوانین احتیاج داشتیم کهبا اجازه حضرت امام در شورای عالی پشتیبانی جنگ گذراندهایم و اینها رفتهرفته برای تجهیز نیرو، برای استفاده کردن از دانشگاه، مدرس، کارخانهها،امکانات دولتی و پشت جبهه و هر چه که هست اعلام میشود. برنامههایخوبی تنظیم شده که ما اسم آن را بسیج عمومی نمیگذاریم، بسیج عمومیمرحله بعد از این است، آن طور که در نماز جمعه گفته شد، این گام بلندی استکه برداشتهایم و تحولی در جنگ است و مراحل بعدی داریم که اگر نیاز شد ودشمنان ما بیشتر به میدان آمدند، باید به آنها متوسل بشویم و آن موقع بسیجعمومی و احضار احتیاطها است و چیزهای دیگری که هست و درنهایت اگر روزی احتیاج پیدا شد، حکم مشخص جهاد از طرف شخص اماماست که آن دیگر در مراحل نهایی ممکن است پیش بیاید و احتیاج پیدا بکنیم،الان برنامه این جوری شده است.
شما به برادران بگویید که باید به گونهای برنامههایتان را تنظیم بکنید که جبههو خط از دور نیفتد و دشمن مهلت تجدید نفس پیدا نکند. در یک نقطه معینخودمان را گرفتار نکنیم و امکانات به گونهای تقسیم بشود که به هر گوشهای ازسراسر میدان و جبهه که لازم بود و مفید تشخیص داده شد، ضربه وارد بشود.در عین حال، ما شرایط جدیدی در خلیج فارس داریم، دارید میبینید کهآمریکا سردمدار معرکه گردان میدان مبارزه با اسلام شده، کشورهای عربی رادارد در مقابل ما تحریک میکند، پلهایی را که بین ما و آنها هست تخریبمیکند، مسأله آنها را دارد با اسرائیل تخفیف میدهد برای این که ناتو را درمیدان سازمان ملل و جاهای دیگر به دنبال خود میکشاند و آنچه را که ازدستش برمیآید میکند، ولی بحمدالله خداوند با شما است و ما با اتکاء
بهخداوند از نیروهای اهریمنی مثل آمریکا نباید وحشت بکنیم.
دشمن ما اگر متکی به آمریکا است ما متکی به خدا هستیم و قدرت خدافوق این چیزها است. همین حوادث جزیی که در خلیج فارس در این یکی دوماه اتفاق افتاد، نشان داد که خداوند چه طور با این ملت به پا خاسته و شهیدپرور و ایثارگر هست. وعدههای قرآن همین است، قرآن از ما استقامتخواسته، پیروزی مال ما نیست که ما به دست بیاوریم، پیروزی را خداوندمیدهد، آنچه که ما مأمور آن هستیم این است که جهاد و استقامت و تحملمشکلات بکنیم و هیچ انسانی با هر قدر نیرو نمیتواند تضمین بکند که بگویدما پیروزی را میخواهیم تضمین بکنیم، ما میتوانیم تضمین بکنیم کهوظیفهمان را انجام بدهیم، البته همین جا هم نیاز به توفیق الهی داریم، آدم بههمین هم مغرور نمیتواند بشود که مربوط به خودش هم هست و بگوید منوظیفهام را انجام خواهم داد. میخواهم انجام بدهم ولی موانع که دست مننیست و من نمیدانم.
خداوند باید به ما توفیق بدهد که ما بتوانیم وظایفمان را به خوبی انجامبدهیم. این کار ما است، کار خداوند هم دست خود خدا است، در مواردی قرآنبه مسلمانان میگوید «اَذâاَعâجَبَتâکُمâ کَثâرَتُکُمâ» شما از زیادی جمعیت خودتان تعجب کرده بودید و اعجاب شما را گرفته بود، مثلاً آنها در اوج عزت که بودند در همان موقع آن کثرت جمعیت هیچ نتیجهای برایتان نداد، در یک موقعی هم به مسلمانان میگوید عده کمی بر عده زیادی پیروز شدند و در تاریخ جنگهای انبیاء از این موارد زیاد بوده؛ لذا از اینکه حالا آمریکا یا کس دیگری به کمک عراق بیاید، برای ما نه تنها نباید فرقی بکند، بلکه ما این را باید دلیلی برقدرتمان بگیریم، چه طور تا دو سال پیش نمیآمدند؟ چه طور بعد از فاو و بعد از شلمچه میآیند؟ این نشان این است که عظمتی و یک قدرتی دیدهاند. چه طور آمریکا تمام دوستانش را دور خودش جمع میکند و میآید؟
ملت تنها است، ولی به خاطر ارتباط با خدا دارای همه چیز است و برایمحکمترین پشتوانه این گونه تدبیر شده و خداوند لطف کرده که این ملتپیشتاز ترویج و تحکیم دین الهی باشد و این افتخار برای ما و برای شما خیلیبالا و مهم است. شما فرماندهان لشکری میباشید که این لشکر برای دین خدامیجنگد و این خیلی مقام با ارزشی است و آن را ارج بگذارید. چنین توفیقیکم در تاریخ به دست میآید. آدم همیشه میخواهد خدمت بکند، نوع خدمتهافرق میکند، اینکه هر یک از شما را که من از قبل میشناسم حالا یا در جبههدیدهام و یا در ملاقاتهایم دیدهام، چند بار تا پای شهادت رفتهاید و برگشتهاید،وقتی که شما به میدان میروید احتمال غالب این است که آدم برنگردد و زیررگبار گلوله توپ، تانک و بمب شیمیایی و چیزهای دیگر
قرار بگیرد. معلوماست کسی که این قدر خداوند به او توفیق داده است، وقتی که به آنجا میرود خیلی حساب برگشت را نمیکند، حساب وظیفهاش را میکند، اما آدم را غرورنباید بگیرد، کسانی بودند که بارها و بارها در راه خدا رفتهاند و جنگیدهاند وآخرش هم عواقب خوبی نداشتهاند. در صدر اسلام آدمهایی را میشناسیم کهاین گونه بودهاند، در جنگهای بزرگ شرکت کردند و بعد منحرف شدند.
همیشه از خدا طلب نصرت بکنید و دائماً دعا بکنید که خداوند حفظتانبکند و مغرور نشوید. درست است کسی که در راه خداوند جنگیده بایدهمنشین اولیاء باشد، ولی خوب، باید این لطفی را که خداوند کرده حفظبکند. و این به مواظبت احتیاج دارد. این مقامی را که خداوند به شما داده نگهدارید و مراقبت کنید و اگر خدای ناکرده به خاطر وسوسههای شیطانی و یامحاسبات دیگر، این ارزش به دست آورده را از دست بدهید، خیلی خسارتخواهد بود.
هیچ چیز بالاتر از مجاهدی نیست که به این میدان رفته و برگشته، حالا شماکه از اول جوانیتان در این راه آمدهاید، اگر هم خدای ناکرده آلوده بودهاید صافو مثل فرشته و بهتر از فرشته برگشتهاید، چون فرشته این مقام را یعنی مقاممجاهد فیسبیلالله را ندارد، با یک مقام بالایی برگشتهاید و این را باید باوسواسی حفظ بکنید؛ گوهر ارجمندی را به دست آوردهاید و حفظ این گوهربسیار مهم است. شیطان با همه وجودش تلاش میکند که این گوهر را از دستشما بگیرد، یعنی شیطان دشمن این گوهر است که در دست شما است. همانطور که آدم عزیزترین چیزهایش را حفظ میکند، باید این دستاورد مجاهدتشرا حفظ کند و ما انتظار داریم که در آینده اخبار پیروزیهای شما را بشنویم و بهگوش جهانیان برسانیم و دل دشمنانمان را بشکنیم و دل دوستانمان را شادبکنیم.
خداوند سایه حضرت امام را از سر ما کوتاه نکند. در مورد زیارت حضرتامام من نمیتوانم به شما قول بدهم، با این گرفتاریهایی که حضرت امام دارندبرایشان زیاد ملاقات نمیتوانیم تحمیل کنیم، ما به آنجا تذکر میدهیم و شماهم خودتان مراجعه بفرمایید اگر چنین توفیقی دست بدهد، این هم از الطافخداوند است.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته