سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع فرماندهان لشکر سیدالشهدا (ع)
بسماللّهالرحمنالرحیم
آقای فضلی توضیحات خوبی دادند. خوب شما که خودتان میدان بودید، برای شما ملموس و مفید بود. الحمدلله مجموعآ همه واحدها خیلی خوب جنگیدند در این کربلای پنج و آثار بسیار خوبی هم بهدست آوردند. گرچه، دشمن سعی کرد با جنگ شهرها پیروزی را تحت الشعاع قرار بدهد و در محافل بینالمللی اذهان مردم را به جای میدانهای جنگ و شکستهای عراق به مسائل تخریب شهرها متوجه کند. اما در عین حال واقعیتها خودش را نشان داد. واقعیتها را نمیشود با هیاهو عوض کرد. این همه انهدام که از نیروهای عراقی به عمل آمد، این را با هیاهوی زدن شهرها نمیشود، آثار منفیاش را روی ارتش عراق و مسئولان عراقی و حامیان جدی عراق از بین برد، آثارش میماند.
یکی از چیزهایی که از دست ما در رفت، این بود که دشمن توانست امکانات منهدم شدهاش را از میدان در ببرد، من جمله لاشه تانکها و نفربرها و بلدوزرها. اگر میرسیدیم و ما اینها را درست فیلمبرداری میکردیم و اینها را نشان میدادیم، خیلی مهم بود. یکی از خبرنگارهای غربی متوجه شده و موفق شده خودش را برساند به یکی از میدانهای این ماشینهای مخروبه که میگوید: من آنجا صد دستگاه را که آورده بودند و ریخته بودند، ملاحظه کردم و برای او منظره عجیبی است که آنها را دیده است. و البته آنها آنچه که در میدان خراب شده نیست و بخشی از آن هنوز زیر تیر شماست، نتوانستند ببرند و بخشی از آن را بردند. این خبرنگار غربی با احتیاط مطرح کرده که ، چند تا ماشین سنگین و ماشینهای جنگی در میدان قبرستان ابزار جنگی آنجا جمع شده بودند، خودش یک منظره هولناکی بوده است. دیگر من نمیدانم عراقیها چطور میخواهند اینها را جبران کنند و نقل میکنند که عراق سه هزار تا تانک دارد و پیش از این عملیات داشته که بر فرض هم سه هزار تانک داشته باشد، جبران چنین خسارتی برای کشور در حال جنگ تقریبآ غیرممکن است.
این یک بعد ناچیز از قضیه است و نیروهای انسانیاش، کادرش، خصوصآ این همه افسر و درجهداری که شماها اسیر کردید و این همه سربازی که از پا درآمد و این همه اسیر شد یا مجروح شد، شما خودتان میدانید که آتش توپخانه شما در پشت خط دشمن چه میکرد، چه مقدار تلفات میگرفت، در این شیوهای که عراقیها این دفعه نیرو میفرستادند. نیروهای توجیه نشده را در یک میدان محدود مثل مور و ملخ پخش میکردند. در یکی از میدانها گاهی یک تیپ را برای دفاع مستقر میکردند. این عراقیها تابهحال بهما میگفتند موج انسانی، انصافآ اینها هزار بار بیشتر از ماها این دفعه به موج انسانی متوسل شده بودند. با آن حجم عظیم آتشی که در میدان وجود داشت، حضوری که بچههای شما در دل میدان پیدا میکردند و اجباری که دشمن داشت، برای اینکه بعضی جاها را پس بگیرد و بی مهابا میآمد و خودش را به خاک و خون میکشید، این مجموعه تلفات عراق تحقیقآ بیشتر از آنچه که ما اعلام کردیم، است. ما حدود شصت هزار کشته و مجروح اعلام کردیم، ولی با شرایطی که ما داریم، شکی نداریم که این خیلی بیش از اینهاست دو برابر و یا یک برابر و نیم باید باشد تلفات دشمن.
زمینی که دشمن از دست داده، زمین بسیار خطرناکی است برای عراق. همه زحمتهای مهندسی پنج، شش سالهاش از دست او رفت. دیگر عراق بهاین آسانی نمیتواند چنین فاصلهای بین ما و بصره ایجاد کند. دیگر زمین مناسب چنین وضعی نیست و ما دیگر چنین مهلتی را به او نمیدهیم که فاصله ایجاد بکند و امکانات مالی عراق و حامیان عراق هم بهخاطر این یک سال، دو سال کاهش پول نفت تحلیل رفته است. این خسارتها را الان باید وصله بکنند و باید جبران بکنند. خطوط دفاعیشان را باید مستحکم بکنند، برای اینکه با شما مواجه بشوند. روحیه باز شما، که خودتان نظامی هستید و در میدان هستید و میدانید که چه اثری میگذارد روی نیروهای غیرمؤمن، خصوصآ آنهایی که متکی به ابزار و فرماندهی و چیزهای مادی هستند، یک چنین انهدامی، یک چنین خسارتی یا شکستی و شکست نظامی فاحشی که دوست و دشمن بهآن اعتراف کنند، چه اثری روی روحیه نیرویی که مورد تهاجم هست میگذارد. حالا یک وقت آدم خودش تهاجم کرده و شکست خورده و این، یک طور تضعیف میشود و آنی که بهاو حمله شده و شکست خورد و آن به طور مضاعف تضعیف روحیه میشود.
مسأله بصره و مسأله اطراف بصره و خیلی چیزها باید به محاسبه بیاید. ما باید این شکست دشمن را، شکست فاحش و سرنوشتساز تلقی بکنیم و باید از این شکست، خوب بهرهبرداری کنیم و دشمن در صحنه تبلیغاتی، با راه انداختن جنگ شهرها، یک مقدار اوضاع را آرام کرده است. بهجای اینکه صدها مقاله درباره شکست عراق نوشته بشود، در اکثر مقالههایش، بهشهرها و مسائل جنبی جنگ پرداخته می شود. یا بهجای اینکه محافل روی شکست عراق فکر کنند، و یا روی مسائلی که بعد از شکست سراغ کشور شکست خورده میرود فکر کنند، به مسایل جنبی جنگ می پردازند. اما ما در میدان هستیم و باید نگذاریم این طوری بشود. واقعیتها را نباید بگذاریم تحت تأثیر طوفانها و گردوغبارهای مصنوعی از بین ببرد و شرایط باز به خود شما مربوط میشود و روابطش را که شما در میدان هستید، بهتر میدانید.
شرایط مناسبی است، خداوند هم شما را تأیید کرد که با فاصله سپاه حضرت مهدی(عج) تشکیل شد و نیروی کافی در دست آمد و ابتکاری که به شما مربوط میشود این است که، کادرها و نیروهای فرماندهی و مدیریت جنگ را سریعآ آن جایی که ترمیم لازم دارد، ترمیم کنید و با متصل کردن کنار و گوشه برای تداوم عملیات زمان را از دست ندهید. الان کاملا به نفع دشمن است، اگر به او زمان بدهیم. آنها مثل ما نیستند که وقتی کشته میدهند، فوری جنازهها را تحویل خانوادهها بدهند و بگویند که تشییع جنازه بکنید. و مردم در شهر و روستا دنبال جنازه شهید راه بیفتند و تشییع جنازه کنند. آنها جنازهها را در سردخانهها انبار میکنند و خرده خرده نسبت به اقتضای زمان تحویل میدهند. الان سیل ماشینهای جنازهبردار، جنازههای عراقیها را بهمراکزشان میرساند. علاوه بر آن عده زیادی در آن میدانهای تصرف شده توسط شما هستند که هنوز جنازههایشان را نبردند. الان اینها باید خبرشان را به خانوادههایشان برسانند و معمولا خبر سربازهای مجروح را دیگران بهنحوی میرسانند و شایعاتی که کنار این است یک موج شکنندهای در درون عراق ایجاد کرده است. پشت جبههشان خراب است و درون جبههشان هم همین طور.
از این شرایط مناسبی که بهدست خودتان بهوجود آمده، باید حداکثر بهره را ببریم. آن دلاور مردانی که این طوری جنگیدند، نمونههایشان را هم من شاهد هستم و شما هم خودتان شاهد هستید و مردم هم میدانند که واقعآ خیلی خوب جنگیدند. هم شما و هم برادران دیگرتان بزرگترین حماسه تاریخ را آفریدید، این حماسه ها چیز عجیبی است، بهقول یکی از فرماندهان عراقی، دو هزار نفر بهآن طرف آتش میریخت و این بچهها در پشت کانال ماهی در یک باریکهای که در منطقه نظامی کلاسیک، مقاومت آنجا در حد اعجاز تلقی میشود این طور مقاومت کردند و آن همه انهدام از دشمن تحقق بخشیدند و دشمن را تا آن حد مشغول کردند و در زمانی که برای دشمن اهمیت داشت که نیروهایش را بهاین طرف پنج ضلعی جزائر تجهیز کند، این ها گرفتار آن نقطه بودند. در مجموع کل نیروها الحمدلله مردانه و ایثارگرانه و فداکارانه جنگیدند و آثار این پیروزی را در آینده خواهند دید. تحقق این، فقط یک شرط دارد و آن این است که ما از فرصتی که بهدست این برادرانمان و با خون شهیدانمان به وجود آمده و با حمایتی که از طرف مردم داریم، باید بیشترین استفاده را از این فرصت بکنیم.
حمایتی که مردم از ما کردند واقعآ خیلی زیبا بود و موقعی که این همه شهرها را تهدید میکرد یا میزد، دیدیم که چهطور بود، مردم چه قدر زیبا با قضیه برخورد کردند. روی دشمنان ما را با این حضورشان در جبههها سیاه کردند. با وجود گرفتاریهایی که مردم الان در شهرها دارند، باز از همان شهرهای نیمه مخروبه، کاروان کمک ها به طرف جبهه حرکت میکند و کاروان نیروهای جان برکف، دارد میآید. روستاهایی که الان بخش عمدهای از امکاناتشان را خرج اداره مهاجرین شهرها میکنند و بخشی از امکاناتشان را هم به جبهه میدهند و بچههایشان را به جبهه هم میفرستند این طور دارند با ما همکاری میکنند و شکر این نعمت برای فرماندهان میدان این است که از این موقعیت خوب استفاده بکنند و نگذارند این موقعیت از دست برود و با ضربات متوالی، کار دشمن را تمام بکنند. ضربات مقطعی و نفس کش به دشمن دادن و فرصت تجدید نفس به او، کار را کند میکند و عقب میاندازد.
الحمدلله دولت و مجلس هم آمادگی دارند که امکانات را به طرف جنگ سرازیر کنند. در همین بودجهای که الان در دست ماست، اولویت را باز به جنگ دادیم و امکانات را برای جنگ در نظر گرفتیم و شما با دعای خیر خانوادههای عزیز شهدا و با توجه ارواح پاک شهدا و با آن قدرت و روحیهای که در خودتان بهخاطر حضور در جبههها تحصیل کردید و با آن معنویتها و خلوص که ما از این گونه افراد همیشه دیدیم و شرایط بدی که دشمن دارد و شرایط نسبتآ سیاسی مناسبی که الان دارد بهوجود میآید، یأس از آینده بر صدام سایه افکنده و نگذاریم این سایه کمکم جایش را عوض بکند. همه اینها ایجاب میکند که شماها مسأله را خیلی جدی بگیرید و اقدام کنید و انشاءاللّه ما جنگ را به نقطهای برسانیم که بتوانیم آن وعده سرنوشتسازی که داده بودیم، بتوانیم به ملتمان ارائه بکنیم و برای گامهای بلندتر در راه اسلام آماده بشویم و ما دعا میکنیم که همه شماها و رزمندههای دیگر سالم و پیروز به خانههایتان برگردید انشاءاللّه. سلام ما را به همه بچههایی که در جبهه هستند برسانید.
والسلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته