بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
با تشکر از برادرانی که محبت فرمودهاند و به اینجا آمدهاند و همچنین جناب آقای رحمانی که توضیحات خوبی در این مورد دادند. این روزها جامعه ماجلوه خدمات بسیج است و واقعاً این مانورها و حضور افراد داوطلب درمانورها به این شکلی که در سراسر کشور اتفاق افتاد و هرکسی یک برداشتمبهمی از این ماجرا داشت، ولی این نمایشها و مانورها و اعلام آمادگیهایفوق حد انتظار نشان داد که کار ثمربخشی در این چند سال جنگ انجام شدهاست. اگر جنگ برما تلفات و خسارات و مشکلاتی تحمیل کرده ـ که کرده ـ درکنارش ثمرات بسیار با ارزشی را هم داشته که نمونهاش این وضعی بود که مادر این مانورها دیدیم. این جور جمعیتهای متراکم و منسجم و با کیفیتی کهدر این مانورها شرکت میکردند، نمیتواند در جای دیگری و در شرایط دیگرینمونههای آن را پیدا بکند و مهمترین سرمایه برای یک جامعه، برای یکانقلاب، برای یک مکتب و برای یک حرکت این گونه نیروها است؛ اینها پایهاصلی هرکاری هستند و البته اینها همه چیز نیستند، برای موفقیت و برایپیشبرد هدف و برای بیرون بردن دشمن از خط چیزهای زیادی لازم است، امامهمترین آن همین است.
اساسیترین و دور از دسترس برای همه، همین نیروهای مخلص دوره دیدهآماده است. محیط انقلاب و محیط جهاد و ایثار خود به خود سازنده است، اینجمع انسانها را تحت تأثیر قرار
میدهد و اگر در این جو سازنده و آموزنده،جریانی باشد که از این عطش مردم و از این استقبال مردم و از این خواستعمومی جوانها بهرهگیری بکند و به این جوانها برسد و دستشان را بگیرد وبه آن نقطهای که دنبالش میگردند بیاورد، این کار خوب انجام شده و بسیج اینکار را کرده، خود بسیج هم زاییده همین جمع است و همین شرایط فکر بسیجرا میآورد و نیاز بسیج را مطرح میکند و در این جمع، بسیج رشد میکند و اگربنا باشد که انقلابی از افرادی که خدمت میکنند محروم باشد و یک حرکتمثل حرکت ما که نمیخواهد وابسته به قدرتی در دنیا باشد و نمیخواهد ازعقاید و افکاری که از طریق اسلام دارد منحرف بشود و میخواهد آن فکر خودو آن فکر اسلامیاش را حاکم بکند و میخواهد برای آن فکر جهاد بکند، طبعاًچنین حرکتی نمیتواند وابسته باشد. هر قدرتی که شما در دنیا فکر بکنید کهبخواهد به این حرکت کمک بکند و به این حرکت توان بدهد، برای خود یکتوان و حرکتی دارد و برای خود روزنههایی را میشناسد و طبعاً میخواهدنفوذ بکند و آن چه را که میتواند در خدمت اسلام قرار بگیرد تحت تأثیر قراربدهد و این استقلال واقعی است.
این حرکت به حرکتی متکی به خود است و این نیاز به بیداری عمومی و نیازبه انسانها و نیروهای فداکار و آموزش دیده دارد. اگر بنا بود که الان ما بهآموزش غرب یا شرق متکی باشیم که نوعاً در انقلابهایی که اتفاق افتاده استاین جوری و آنها به سامان نرسیدهاند علّت آن این است که این انقلابهامتکی بودهاند. خوب آنها هر چه که خواستند به ما یاد میدهند و آنچه که لازمنباشد و مفید ندانند یاد نمیدهند. اگر بنا باشد که ما به اسلحه و امکانات آنهامتکی باشیم، همانها را به ما میدهند و چیز دیگری که بدانند علیه خودشانبه کار گرفته خواهد شد نخواهند داد. آنها به دنبال قبضه کردن ما میروند تاسرنخ حرکت ما را در دست خود بگیرند، اگر هم به دوستانشان کمک بکنند،این جوری کمک میکنند. الان کشورهای غربی استعمارگر و آنهایی که به دنبالمستعمره میگردند، دوستان و مستعمرههای خود را به گونهای حمایتمیکنند که مبادا اگر روزی اینها علم استقلال بلند کردند، بتوانند به جاییبرسند.
در این شیوه کار، مهمترین مسأله انسانها هستند و امروز عاملی که ما را نسبتاًمحکم کرده و آسیب ناپذیر و یا کم خطر کرده، حضور انسانهای تیپ بسیجی وداوطلب در میدانهای نبرد و ایثار و در برخورد با دشمن است؛ حالا هرجا، یادر میدان جنگ، یا در برخورد با ضدانقلاب، یا با عوامل فساد و یا با هر چیزدیگری. این انسانها هستند که به طور اتوماتیک و از درون و با ایمان و عقیدهو با الهام از فکر و عقیده و عشق خود دارند به دنبال این راه میآیند. بسیجپایگاه، خاستگاه و هدایتگر این نیرو است و شما برادرانی که مسئولیتآموزش را به عهده گرفتهاید، رکن
عظیم این کار را دارید انجام میدهید و کاربسیار خوبی است. شما باید دائماً سعی کنید که این آموزش را تقویت کنید.
ما همیشه افرادمان را که به جنگ میفرستیم و برمیگردند، باید خودمان ازآنها آموزش بگیریم، باید شما تجربه آنها را دنبال کنید، افرادی که با هوشهستند، قدرت تجزیه و تحلیل و قدرت قضاوت دارند، آنها را شناسایی کنند ووقتی که برمیگردند ببینید چه چیزی در جبهه کم دارند و چه نقصی بوده استو چه کاری را اگر تقویت کنید بهتر است تا دائماً این را رشد بدهید که البته اینرشد بوده است. ما الان آموزشهای امروزمان با اوایل خیلی تفاوت دارد و بااینکه معمولاً هم عجله داریم که افرادی که میآیند در مدت محدودیبفرستیم، با این حال تجربههای خوبی داریم، ولی این تجربهها را شما غنیتربکنید.
ما الان در ابعاد مختلف نیاز به افراد آموزش دیده داریم. از لحاظ کمی وضعخوب است. این چیزی که آقای رحمانی گفتند که آن روز پنج میلیون نفرآموزش عمومی دیدهاند و حدود یک میلیون آموزش جبههای دیدهاند، خوباین در یک جامعه رقم بالایی است. اگر نیمی از این افراد در اختیار جنگ و دراختیار دفاع از نظام قرار بگیرند، یک نیروی شکست ناپذیری را تشکیلخواهند داد که نوعاً همهشان بدین گونه هستند. کسانی که از این طریق میآیند،کمتر در بین راه ریزش میکنند. ما باید برای این افراد گامهای بیشتری برداریم واین افراد را قویتر و نیرومندتر و مجربتر بکنیم و انشاءالله فرصتهایی بشودتا بتوانیم دورههای جدید و چیزهای جدید و کیفیت بهتری از آموزش را ارائهبدهیم و این پادگانها و اردوگاهها و اینها همیشه بتوانند در حالت صلح همبرای ساختن انسانها مرکزی بشوند.
معمولاً جوانان معمولی را با تفریحات سالم، مشغول نگه میدارند و اوقاتفراغت آنها را پر میکنند؛ آنهایی که میخواهند خدمت بکنند، تفریحات سالممیکنند، ورزش هست. والیبال، فوتبال، دو میدانی و دوچرخهسواریهست، خانه جوانانی هست و اینها جمع میشوند و به صُوری اینها را مشغولمیکنند. اگر اینها سالم انجام بشود، همهشان سازنده است ولی مراکزی از قبیلمراکزی که بسیج آموزش میدهد و وقت جوانان را پر میکند آنان را چیزدیگری بار میآورد. شما از همین الان برای دوران صلح و برای فراغت جوانهافکر بکنید، معجونی از این آموزشهایی را که حالا داشتیم و معجونی که بتواندهمه چیز را در خودش جذب بکند، متناسب با زمان صلح ما بهترین مرکزمیتواند باشد. همین بسیجمان برای اوقات فراغت، جامعه را همیشه میتواندزنده نگه دارد. ما شکی نداریم که اگر این بسیج را نداشتیم، ـ البته اسم بسیجمهم نیست ـ اگر چیزی که این جوانهایمان را جمع بکند و آموزش بدهد و بههر شکلی سازماندهی بکند اگر
این را ما نداشتیم، دشمنان ما، ما را میخوردند.
الان که آمریکاییها نزدیک ما هستند و میترسند که پایشان را داخل خاکما بگذارند، آنها از خیلی چیزها ممکن است بترسند و محاسبات دیگری بکنندولی عمدهترین مشکل برای اجنبی این است که اگر بخواهد در شهری داخلبشود، شهری که حتماً در هر کوچهای و در هر خانهای یک سنگر علیه آنها بهوجود بیاید، این بچههای همین مردم هستند که الان در خانه هستند، اینها ممکن است در مدرسه باشند، یا در کارگاه باشند، یا در روستا مشغولکشاورزی باشند، یا پشت تاکسی کار میکنند و راننده هستند، معلم هستند وهر چیز دیگری میتوانند باشند و هرجایی میتوانند باشند و هر مسجدیمیتواند یک پایگاهی برای جنگیدن با آنها باشد.
ما اگر این شرایط را در خرمشهر آن زمان داشتیم، محال بود عراقیها بتوانندوارد خرمشهر بشوند، مردم خرمشهر نمیخواستند فرار بکنند، مردم خرمشهرنمونهاش همان نوجوانی بود که با احساسات خاصی که داشت خود را زیرتانک انداخت و جوانان خرمشهری بودند که بیست و چهار روز عراق را پشتدروازههای شهر معطل کردند و اگر این چیزها را نداشتند، اینها آمادگی داشتند.خرمشهری که در کنار مرز عراق بود و عراق از مرزش در ظرف چند روزمیتوانست نیروی فراوانی را وارد کند و میکرد و هر روز لشکری را عوضمیکرد، آن جوری مقاومت میکرد. آمریکا الان این جور محاسبه میکند و هرکشور دیگری هم همین محاسبه را میکند. آمریکا ممکن است که پایش راروی خاک ما بگذارد ولی وقتی که گذاشت، با مردمی مواجه میشود کهمیجنگند و خودشان توان جنگ دارند. اگر این وضع را ما نداشتیم، اینگرگهای حریص و گرسنه استعمار با این خصومتی که با ما دارند، ما رامیبلعیدند. در داخل هم ضدانقلاب و اینها هم همین طور بودند؛ اینها رویشانخیلی زیاد بود و اگر از این نیروهای مردمی و این پایگاهها که همه جا حضوردارند نمیترسیدند، امان و امنیت را از مردم میگرفتند. یک کار مخفیانه و بعداز آن هم فرار ممکن است اتفاق بیفتد، ولی به صورت یک جریان حاضر دریک شهر و در یک مرکز جمعیت دیگر با حضور این طور نیروها نمیشود.
از لحاظ اخلاقی باز مسأله مهمتر از اینها است. ما برای جوانهایمان دو جورمیتوانیم جو سازنده داشته باشیم، جو مشغول کننده و یک جو رفاهطلبمحرک شهوات و تحریک کننده و سرگرم کننده که معمولاً در خانههای جوانانو از این نوع چیزهایی که در فرهنگهای غربی وجود دارد و زمانی که پایش راآنجا میگذارد اگر حتی آنجا کتاب و جزوه هم بخواند، آن جوی که در آنجاهست او را به راه خاصی میکشاند و یک جو ایثار برانگیز و فداکارساز کهآدمی که آنجا میرود از شعارها، از در و دیوار، از معلم و مستخدم، از نحوهبرخورد و از همه چیز فرهنگ آنجا
و محیط آنجا انسان را به طرف فداکاری وخدمت و جهاد میکشاند که محیط بسیج و آموزشگاههای بسیج تا امروزچنین چیزهایی بوده و در آینده هم باید این ویژگی را حفظ بکند و تا این ملت،این ویژگی را داشته باشد، شما ملت مقاوم و مجاهد و مدافع از حق میتوانیدانقلاب را نگه دارید.
به کار خودتان خیلی اهمیت بدهید و از کمبودها زیاد نگران نباشید. چونیکی از لغزشگاهها این است که ما همواره وسایل را اضافه بکنیم و آدم اینشیوههای بسیجی و تحرکهای تودهای و این طور چیزها را به اسباب و عواملبسپارد و دیگر این خاصیت را نخواهد داشت و به یک نیروی نظامی کلاسیکتبدیل میشود که همه چیزش را میتواند با وضع خاصی داشته باشد. این بدنیست، نه اینکه بد باشد، دیگر این حالت بسیجی نیست و دیگر این حالتتودهای و مردمی را ندارد و یک شکل رسمی و کلاسیکی میشود که خوب، آنرا داریم و هر کشوری هم دارد و دیگران هم میتوانند الان درست بکنند. اینوضع را ما الان باید حفظ بکنیم. البته یک سطح معقولی از امکانات همیشهلازم است که هرز نرود و نیروها به خاطر نبودن بعضی از چیزها و بعضی ازکارهای خوب متوقف نشوند و طبعاً مسئولین هم این کارها را انجام خواهندداد. سلام ما را هم شما در اردوگاهها که تشریف میبرید و در آموزشگاههایتانبه همه جوانان خوبمان برسانید و کسانی که برای شما زحمت میکشند و اینکار را میکنند برسانید و اجر واقعی شما پیروزی مطلق و کامل این انقلاباست و انشاءالله پیروزی سریع بر بعثیها و حامیان بعثیها، به زودی تحققمییابد. شما را به خدا میسپاریم و از محبتی که کردهاید باز هم تشکر میکنیم.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته