بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
من برای زیارت برادران آمده‌ام و به اضافه این که با هم حرف بزنیم. بعد از والفجر هشت به این نتیجه رسیدیم که بین عملیات ها نباید فاصله زیادی ایجاد شود، چون از هر جهت این مسأله اتلاف است. ما باید از نظر زمانی به دشمنانمان فرصت ندهیم که برای این انقلاب و برای مردم ما به فکر توطئه باشند. ما در طول جنگ از لحاظ تربیتی و ساختن مردم و جوانهایمان، خیلی موفقیت کسب کرده‌ایم. در طول این پنج، شش سال و هفت سال دنیا به‌خاطر جنگ، توجهش به جمهوری اسلامی جلب شده است و جمهوری اسلامی در ایران به عنوان یک پل مستحکم بنا شده است. با همه این مشکلات، ما باید کار وسیع‌تر و قابل تداوم بیشتری را نسبت به گذشته انجام بدهیم. این کار جدید چند عنصر لازم دارد، که باید هماهنگ بشود.
قسمت عمده مسئولیت، روی دوش شما برادران است. در طرح‌های جدید یک قسمت بودجه بود که ما طبق بودجه مخصوص حضرت امام، بودجه جنگ را خارج از بودجه کل کشور، هم ارزی و هم ریالی برای این منظور در نظر گرفتیم که دست و پاگیر هم نباشد و ما بتوانیم سریعآ نیازها را تأمین کنیم. نیروهای اضافی که به جبهه می‌روند، لباس لازم دارند، لباس خواب لازم دارند، اسلحه لازم دارند، مهمات لازم دارند و ماشین آلات و اینها لازم دارند. این یک کار سنگین است. چند برابر آنچه که ما در گذشته آماده می‌کردیم، امکانات لازم بود. مهمات و کیسه‌های انفرادی و وسایل پشتیبانی و امثال اینها، به حمدلله با تلاشهایی که برادران ما در سپاه پاسداران کردند، این امکانات برآورده شده و هنوز هم در جریان است.
امکانات آموزشی یکی از مشکلاتمان بود. در دزفول مأموریتهای زیادی داریم، در رابطه با این اردوگاههای جدیدی که درست کرده‌ایم، امیدوارم با استفاده از بودجه سایر جاها اجرا بشود. دیگر نمی‌شود جلوی مشکلات را گرفت. این هم تقریبآ مشکل زیادی نیست. یکی کادرها بودند که توسط یکی از برادرهای شما قبلا همین مسأله مطرح شد و در کل، کارها تا حد قابل قبولی حل شده که البته هنوز زمان بیشتری لازم است که بیشتر حل بشود و با ایجاد کانونها مشکلات را باید حل کرد.
از سربازگیری هم نگران بودید، که سربازها داوطلب هستند و زیادی هستند و آن کیفیت لازم در جبهه‌ها را ندارند. نگران بودید که اینها مصدوم بشوند. عملا در جبهه فرماندهی لشکر گفتند که ما سرباز زیادی گرفتیم و یکی دو ماه باید تحمل کرد.
فرماندهان‌مان می گفتند، بچه‌هایی که برای اولین بار به اردوگاه‌ها آمدند، باید کارهای مداوم روی آنها انجام شود. خدمات ماشین ها و کار خمپاره‌ها وسایر وسیله‌ها، آموزش بیشتری لازم دارد، در نتیجه باید اینها را برای دفاع تقویت کنیم. ولی با دو سه هفته کارکردن با برادرهای داوطلب نتیجه برعکس شد.
از ارگانهای دولت هم بسیجی می‌آید. از لحاظ نیرو در حد پانصد گردان ما آموزش دادیم و تدارکات هم تا رده قابل قبولی درست شد و در حمله‌ها کار می‌کنند و باید این مقدمات انجام بشود. در مجموع الان هماهنگی لازم برقرار شده است.
تداوم مسأله یک مقدار به‌این است که ما کارهای وسیع بکنیم. یعنی نیروها با شوق و شعف برنامه‌ریزی شوند و در گروه‌بندی، یک دفعه نیروی تازه نفس وارد میدان کنیم. این برنامه یکصد هزار نفر در هفته اخیر که طراحی شده، به نظر می‌رسد که کاملا عملی است، طبق نظری که شما دادید.
منظره حرکت یکصد هزار نفر نیروی صاحب حق در شرایطی که ما پانصد گردان نیرو هم در میدان‌ها داریم، ایجاب می‌کند که تقسیم کادر بین نیروها صورت گیرد. این همه فداکاری  که مردم در زمینه اسلام انجام می دهند، جدآ کمرشکن است. در این شرایط وقتی مردم می‌بینند یکصد هزار نفر حرکت می‌کنند، این حرکات امیدبخش است. حتمآ روحیه آنها]دشمنان [افت می‌کند. حرکت‌هایی که ما باید پشت سر آنها بکنیم، این حرکات باید پخته شده باشد. کسانی که از شهرستانها راه افتادند، تأثیرات روحی و سیاسی و روانی خودشان را در دنیا حسابی به‌گوش می‌رسانند.
شرایط سیاسی دنیا تغییر پیدا کرده و یکی از چیزهایی که ما برای پیشرفت نیاز داشتیم، همین جو سیاسی دنیا بود. به‌هرحال می‌بینید که دنیا با این پیروزی ایدئولوژیکی یک کشور و شکستن ستون فقرات یک ارتشی که امید داشت که بتواند منافع کشور را در منطقه غارت بکند، یک آمادگی باید در دنیا به وجود بیاید. این آمادگی با همین مقدمات کنفرانسها و تبلیغات و صحنه فیلم‌ها و پایگاه‌های اعزام نیرو در دنیا بوجود می‌آید.
الان، هم در داخل خاک عراق و هم بیرون عراق و هم شهرهای عراق یک تزلزل بودجه دارند. مهمترین کار که لازم بود در مقدمه حرکت نیروها بشود، این بود که ما جنگ را به داخل خاک عراق ببریم و خوشبختانه این هم خودش اتفاق افتاد و برادران سپاه موفق شدند که ضربه را وارد کنند. آخرین ضربه هم این بود که دیروز و دیشب در سوهان کردند.
همه دارند دعا می‌کنند و امیدوارند که این عملیات هم به‌خوبی انجام بشود. از این موقعیت به‌دست آمده به‌گونه‌ای باید استفاده کنیم که نسبت به گذشته، یک کار سرنوشت‌ساز را انجام بدهیم. جنگ سرنوشت‌ساز، یعنی موفقیت در جبهه و بتوانیم با آن موفقیّت، خواسته‌هایمان را تأمین کنیم. خلاصه این که تداوم جنگ برای آنها مقدور نیست.
با شهامت و ایثاری که برادران ما به‌دست آوردند، ان‌شاءاللّه ما بتوانیم هم ملت و هم یاران خودمان را آزاد بکنیم و ما آنها را در حرم امام حسین زیارت کنیم. من شما را به خدا می‌سپارم.
    والسلام علیکم و رحمه‌اللّه وبرکاته