بسماللّهالرحمنالرحیم
عملیات ظفرمند «فتح یک» به عنوان نشانهای بارز از توان رزمی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران میباشد. عملیات ]فتحیک[ در مدت 3 تا 4 ساعت تفاوت میان نیروهای اسلام و نیروهای مقابل آن را نشان داد.
منطقه کرکوک از مدتها پیش قلههای پولادین خوانده میشد و واقعآ هم نظامی ایجاد کرده و علاوه بر آن نیروهای احتیاط قابل توجهی نیز در نزدیکی منطقه مستقر کرده بودند. اما این قلههای پولادین بهسرعت سقوط کرد، بدون اینکه حتی یک نفر از نیروهای ما شهید شود و تنها چند نفر معدود از افراد ]جلال طالبانی اتحادیه میهنی کردستان [ شهید شدند.
وقتی پایگاهها سقوط کرد و نیروهای پشتیبانی عراقیها وارد میدان شدند، دشمن آن قدر بیحساب و به همریخته وارد میدان شدند که دقیقآ وارد دامی گردیدند که نیروهای اسلام برایش گسترده بودند و افراد دشمن همگی یک جا به محاصره درآمدند و اسیر شدند و هیچ کدام از آنها نتوانستند از میدان فرار کنند.
قلههای مهم منطقه کرکوک در شرایطی سقوط کرد که ما 150 کیلومتر با مرز فاصله داشتیم و آنها در سنگرهای خود میجنگیدند و ما با کشاندن ادوات سنگین و سبک و فتح آن قلهها، این پیروزی محدود، ولی عمیق را در طول چند ساعت بهدست آوردیم.
افرادی که منطقه عملیاتی را دیده بودند، آن را به دژ «دین بینفو» در ویتنام تشبیه میکردند. ما در شرایط غیرعادی ادوات خود را بهآنجا رساندیم، دشمن را شکستیم و حیاتیترین امکانات آنان را با 4 هزار خمپاره 120 مینی کاتیوشا، تفنگ 106 و غیره بهآتش کشیدیم.
به طوری که رزمندگان پیروز ما تعریف میکردند، تا جایی که چشم کار میکرد، منطقه پر از شعلههای آتش بود و در هر گوشهای لولههای گاز و مخازن نفت شعلهور شده بود. صبح آن روز که رزمندگان ما پس از اتمام عملیات از منطقه بازگشتند، حتی یک نفر عراقی هم نبود که آنها را تعقیب کند و چنان ضربه گیجکنندهای بود که وقتی نیروهای ما کاملا به پایگاههای خود برگشتند، سروکله هواپیماهای عراقی پیدا شد که از بغداد پرواز کرده بود. چون پایگاه منطقه نیز بهدست رزمندگان ما ضربه خورده بود و هنوز معلوم نیست که به حال عادی بازگشته باشد.
اینها همه متکی بهایمان مردم ماست و این صحنهها در طول جنگ زیاد بود و انشاءاللّه باز هم خواهیم داشت.
دنیای کنونی زبان زور را بیشتر میفهمد و بهعدالت و حق اهمیت نمیدهد. در شورای امنیت مسأله جنگ تحمیلی مطرح شد، خیلی صحبتها کردند ولی هیچکس نپرسید، چرا این جنگ شروع شده و عامل اصلی آن چه کسی بوده است؟ این نشانه بیوجدانی و غیراصولی روند حرکت دنیای امروز است.
شما که درباره جنگ بحث میکنید، چرا عامل اصلی آن را در نظر نمیگیرید و نمیخواهید بفهمید مردمی که اینطور دفاع میکنند و شهید میدهند حرفشان چیست؟ فقط مطرح میکنید که عراق شکست خورده و میگوید: حاضرم صلح کنم. ولی خواست ایران مظلوم که میگوید: " حق ما را بدهید مطرح نمیشود؟ ".
البته اگر احساس کنند که ایران نیرومند است و حقش را خواهد گرفت، کوتاه خواهند آمد. آنها با کسی کنار میآیند که مثل کوه بایستد، نه کسی که باج بدهد.
آیا آنگاه که انقلاب ما پیروز شد، خطر نظامی برای دنیا محسوب میشد؟ ملتی که بدون دفاع قیام کرد و پیروز شد، چه بدی بهدنیا کرده بود که این جنگ با این وسعت را بر او تحمیل کردند؟ شما نظامیها بهتر میدانید که ما هیچ شرایطی برای حمله نداشتیم، ارتش ما، آماده حمله نظامی نبود و روزهای اول به خاطر شرایط خاص، حتی مسأله کردستان هم برای ما مشکل بود، چه رسد به اینکه به کشوری حمله کنیم.
با وجود این همه هیاهو که در شورای امنیت علیه ما بهپا میکنند، باز از ما وحشت دارند. آنها اگر این حرفها را هم نزنند چهکار کنند؟ دشمنان ما، آرام ندارند و هر لحظه در انتظار حرکت جدیدی هستند و جز ترسیدن در پشت سنگرها و انتظار حمله، کار دیگری نمیتوانند بکنند. بنابراین ما باید نیروهای مسلح خود را تقویت کنیم و تقویت کردن زیاد کردن تعداد اسلحه نیست. البته اینها مهم است. اما آن چه شما را قدرتمند کرده و قدرت اصلی را بهشما داده، مسأله ایمانی است که شما دارید و همگی ثابت کردید که حاضرید مردانه بجنگید. قدرت اصلی ایمان در آنهایی است که مجروح میشوند و دوباره به جبهه باز میگردند. قدرت ایمان نزد آن افسری است که هفتهها و ماهها چشمش بهخانه و فرزندانش نمیافتد و باز هم دلگرم است و میجنگد و این در حالی است که ما امتیازات مادی به رزمندههایمان ندادهایم و مردم ما همگی داوطلبانه در این راه ایثار میکنند. همه با آرامش خاطر، راه را دنبال میکنند و میدانند کجا میروند.
انتخاب آگاهانه یک دانشجوی دانشکده افسری که آماده شده بعد از تحصیل به سنگر برود و وارد میدان عمل شود این نوید را بهما میدهد که ارتش آینده ما، نسبت به گذشته قویتر است و نیروهای جوانی که امروز وارد ارتش میشوند، فردا برای دفاع از آرمان اسلامی و کشور آماده خواهند بود.
ارتش در آینده با اتکاء به چند سال جنگ و نیروهایی که آگاهانه به رویارویی با خطر شتافتهاند و کولهباری از تجربه جنگ و شناخت عینی میدان نبرد را با خود دارند، موفقتر و منسجمتر خواهد بود و با ارتشی که نجنگیده و بیشتر با پادگانها سروکار داشته، تفاوت کیفی بسیار خواهد داشت.
انشاءاللّه در آینده بعد از پیروزی، نیروهای مسلحی در ایران وجود خواهد داشت که ترکیبی خواهد بود از نیروهای کلاسیک، که همه گونه نیرو را در خود دارد و نیز نیروهای انقلابی داوطلب که بهشکل سپاه و غیره وارد میدان شدهاند و چنین نیرویی در آینده مرکز قدرت منطقه و شاید یکی از محکمترین نیروهای مسلح کارآمد خواهد شد.
اکنون، ابتکار عمل، انتخاب زمان، نوع حمله، مکان و ... در دست رزمندگان است. ما باید از داخل عراق هم به دشمن فشار بیاوریم. انشاءاللّه روزی برسد که رزمندگان اسلام متحد با برادران نظامی عراق و با کمک دیگر نیروهای مبارز منطقه به مبارزه و جهاد با متجاوزان بپردازند. به تحقیق این روز فرا خواهد رسید و این وعده خداوند است که تاکنون نشانههای آن دیده شده است.
در پایان از افراد نیروی دریایی که امنیت خلیجفارس را در طول 7 سال جنگ حفظ کردهاند، قدردانی میکنم.
والسلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته