بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
بیشک این منظره در روند انقلاب، منظرهای تاریخی و تاریخ ساز است وتبلور اسلام راستین و روحانیت واقعی ـ آن گونه که قرآن و سنت برای ما خواسته ـ گوشهای از واقعیتها و حقایق جامعه و امت اسلامی ما است. یکی از ویژگیهای روحانیت عزیز ما این است که همگام با توده مردم و همراه با متن جامعه و پیشتاز در حل مشکلات جامعه است و اساسیترین عامل پیروزی انقلاب و مقاومت اسطورهای ملت ما در همین نکته است. روحانیت اگر خود را تافته جدا بافته از مردم تصور بکند و باری بر دوش مردم باشد و حل مشکلات را از مردم بخواهد، نمیتواند
نقشی را که اسلام برای رهبران معنوی جامعه در نظر گرفته، ایفا بکند و خوشبختانه ما در این یک قرن و نیم اخیر ـ که روحانیون پیشاپیش نهضتهای مردمی بودهاند ـ این واقعیت ملموس را داریم که روحانیت نه تنها از جامعه جدا نیست، بلکه آن جایی که خطری جامعه را تهدید میکند و آن جایی که نیاز به جهاد و تلاش و فداکاری بوده، روحانیون در صف و مقدم بر مردم بودهاند.
از گذشتهها حرفی نمیزنیم، در همین انقلاب، انقلاب از مدرسه فیضیه وحوزههای دینی شروع شد و رهبری انقلاب را مرجع تقلید و استاد بزرگیهمچون امام به دست با کفایت خود داشتند و در صفوف مقدم سربازان این انقلاب، روحانیون والامقام، اساتید و وعاظ و طلاب قرار داشتند. در فیلمهایی که به تاریخ عرضه شده روحانیون در صف مقدم تظاهرات بودند و همه جا ما صف روحانیون را میبینیم. در زندانها بیشترین فشارها بر روی روحانیون مبارز بود و این چیزهایی است که ملت ما میدانند.
روحانیون، بعد از انقلاب نقاط حساس و ضربه پذیر انقلاب را به عهدهگرفتند، تهدیدی که به دلیل ناامنی متوجه ما بود، با تلاشهایی که روحانیون درکمیتهها، دادگاههای انقلاب و مجلس و سایر نقاط حساس و آسیب پذیر انجامدادند برطرف شد. سینه اینها سپر بود و در میدان جنگ نیز ـ که مهمترینمصاف با کفر جهانی است ـ باز به حمدالله ما جای روحانیت را خالینمیبینیم و حضور روحانیون را در سنگرها و جبههها و پشت جبههها همه جابا نسبتی بالاتر از نسبت عددی با مردم میبینیم و یکی از اسناد گویای ما همینعزیزان جانبازی هستند که در این جمع زینت این مراسم هستند که البته اینهاگوشهای از جانبازان روحانی هستند که در این مقطع اینجا حضور دارند و اینافتخار ما است. این سند واقعیت و حقانیت حضور روحانیت در توده واقعی مردم است که البته از این برگهای زرین زیاد داریم، خوشبختانه در این محضر و در این بحث میتوانیم سند مجسم را ارائه بدهیم. این سند، تعداد شهدای روحانیت در جنگ تحمیلی، عدد رزمندگان روحانیت و حضور عزیزان روحانی در سنگرهاست ک احیاناً با عمامه حضور پیدا میکنند و قسمت اعظم آنها به صورت بسیجی و حتی بدون آرمی که روحانیت را مشخص بکند در خدمت رزمندگان هستند و این واقعیتها را بهتر تأیید میکند و رمز مقاومت مردم همین است.
تیپ امام صادق، گردان امام جواد و از این تعبیرات در راه حق ائمه اطهار وبزرگان اسلام و شخص پیغمبر(ص) تبلور پیدا میکند، شاید پیش از اینماجراها، وقتی که از تیپ امام صادق، صحبتی میشد، همه اذهان متوجهمدرسه و محراب و کلاسهای درسی میشد، ولی ]تیپ [امام صادق(ع) ]فقط [آن نیست، آن فقط یک بعد از امام صادق(ع) بود و بُعد دیگرش باید در جای
دیگر متبلور میشد که شما افتخار این تبلور را به اختیار گرفتید.
طلبهای که عضو تیپ رزمی ـ تبلیغی امام صادق(ع) است و در مدارس دینی، هنگامی که مسئولیت نظامی ندارد، شاگرد فعال، پرکار و تلاشگری است، او زندگی واقعی پیغمبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و حسین بن علی(ع) و سایر ائمه (علیهمالسلام) را مجسم میکند. در این گونه مراسم ما تبلور کربلا و بدر و حنین و سایر مواقف تاریخی و مهم حضور ائمه و معصومین را میبینیم. خشم استکبار جهانی نسبت به روحانیت از این جهت شدید است که میبیند روح این حرکت عظیم انقلاب اسلامی از اینجا دمیده میشود و این تصادفی نیست که اولین هدفهای ضدانقلابی که عامل دست کفار مقتدر جهانی است افرادی مثل شهید مطهری، شهید بهشتی و شهدای محراب ما و پیرمردهای بیش از هشتاد ساله ائمه جمعهای بودند که آن جنبه مردمی و حضورشان در میان توده مردم برهمه چیز میچربید.
نیروی زیادی خرج کردند که اینها را از مردم بگیرند و این رابطه راضعیف بکنند، اما نادانها نمیتوانند درک بکنند که قطرات خون این بزرگان،سندهای رنگین و گویایی است برای همان چیزی که آنها از آن میترسند.رزمندگانی که در کنار خود چهرههای نورانی طلاب را میبینند و خانوادههای شهدایی که قطرات خون علما و ائمه جمعه و بزرگان اسلام را همراه و همرنگ خون عزیزان خود در تاریخ مشاهده میکنند، مصدومانی که در کنار خود جانبازان روحانی عمامه به سر را روی چرخهای حامل جانبازان میبینند، بهترین سند را برای حقانیت راه خود میبینند و پشتوانه روحی صبر و مقاومتشان همین است.
آن ابلهها خیال میکردند که اگر یک روحانی را از مردم بگیرند، بسیج کننده مردم را گرفتهاند، اما نکتهای که کور خوانده بودند این بود که قطرات خون اینها ـ بیش از زبان آن روحانی ـ با هزار زبان مردم را به سوی اهداف الهی بسیج میکند و این اشتباه آنها بود و تا روحانیت این وضع را داشته باشد میتوانیم مطمئن باشیم که جامعه و انقلاب ما مسیر تکامل خود را ادامه خواهد داد و روز به روز قویتر از گذشته میشود.
رمز اینکه ما به آسانی کمر کفر جهانی را میشکنیم و هر صحنهای که آنها درست میکنند به ضررشان تمام میشود، همین است. عربدههای آنها ـ که خیال میکنند گوشخراش است ـ به کوه میخورد و به خودشان باز میگردد و جرقههای هر حربهای را که در این چند روز و چند ماه در خلیج فارس اتفاق افتاد، از قطعات بسیار مهم تاریخ بشریت است که ادبا و هنرمندان درباره آن باید خیلی تلاش بکنند که بتوانند اهمیت قضیه را مجسم بکنند.
بیش از یکصد ناو جنگی از حدود ده کشور نیرومند دنیا به پشتیبانی از جنگافروزان عفلقی و به
پشتوانه ذخایر ارزی قارونهای منطقه در کنار این ملت آمدتا ملت ما را بترساند و رزمندگان ما را با جنجال از میدان به در کند و پس از آنکه گرد و غبارها نشست و کولاکها آرام گرفت، میبینیم که اینها با سرافکندگی و خجالت ضمن اینکه اعلام میکنند که تغییر سیاست ندادهاند، دارند فرار میکنند و ضمن اینکه اعلام میکنند، اینها حتی فکر نمیکنند که جواب مردم و تاریخ را چه میخواهند بدهند! میگویند که ما سیاستمان عوض نشده، خوب! اگر سیاستتان عوض نشده، چرا این کشتیهای جنگی را، این ناوهای هلیکوپتر بر را دارید برمیگردانید!؟ مگر در خلیج فارس چه چیزی عوض شده است؟ آن روزی که میآمدید چه بود و امروز چه است؟ چه نتیجهای گرفتهاید که دارید نیروها را کم میکنید؟ امنیت ایجاد کردهاید؟ ایران را آرام کردهاید؟ به عراق تضمین دادهاید؟ پای لرزان شیوخ خلیج فارس را محکم کردهاید؟ چه اتفاقی افتاده؟ اگر یک نماینده آزاد فکر آمریکا بلند بشود و از آقای ریگان سؤال بکند که چه طور شد که در آن روز تعداد بیشتر کشتی را در خلیج فارس لازم داشتیم و امروز کمتر از آن را لازم داریم، جوابش چه است؟ دلیل این خرجهایی که برای این کشتیهای اضافی به قول خودتان متحمل شدهاید چیست؟ یا دیروز اشتباه کردید و یا امروز اشتباه میکنید و دشمن نادان با منطقی ضعیف اشتباه بزرگ خود را میخواهد جبران بکند.
واقعیت قضیه این است که ارزیابی اینها غلط بود. آن روز فکر میکردند که باهیاهو و جنجال این ملت میترسد ـ همان طور که در سایر جاها مردم راترساندهاند ـ آمدند و دیدند اوضاع بدتر شد. شیوخ متزلزتر شدند، امنیت خلیج فارس ضعیفتر شد، ملت فلسطین قیام کرد و هیچ مسألهای از مسائلشان را نتوانستند حل بکنند و حالا شرمگین و دروغ برلب باید برگردند و رفته رفته عمل گذشته خود را این گونه اصلاح بکنند. این رمز پیروزی به خاطر این است که پشتوانه روحی مردم محکم است.
برای مقاومتهای طولانی و نه مقاومتهای موجی ـ مقاومتهای موجی را باایجاد احساسات و تحریک عواطف میتوان به وجود آورد ـ که در آنها پشتانسان زمین بخورد و بلند بشود و نیرومندتر در زمین حضور داشته باشد و امواج و صخرهها و موانع نتواند او را از حرکت باز بدارد به یک پشتوانه قوی روحی این احتیاج دارد که این پشتوانه را با ایمان و اعتماد میشود به دست آورد. نقش روحانیت در جامعه این است که راه مردم را روحانی و روشن بکند و این افشاگریها و روشنگریها و رشد فکری مردم که امروز در زبان روحانیت و در نمازهای جمعه و سایر برنامهها گفته میشود و در کنارش عمل روحانیت مؤید ادعای آنها است مردم را به راهی که انتخاب کردهاند مؤمن میکند و اینها از راه خود با امواج تبلیغات و چیزهایی از این قبیل حاضر
نیستند برگردند. بنابراین این ملت را با پشتوانه قوی دینی که دیگران ندارند میبینند و وحشت استکبار هم از این است که این جرقه روشنگر در این ملت به سایر ملتهای اسلامی نیز سرایت بکند. امروز میبینند در فلسطین دارد این اتفاق میافتد، قبلاً در لبنان که آنجا را منحصر به فرد میدانستند و میگفتند تنها نقطه شیعه است، دیده بودند، در افغانستان هم که دیده بودند و میگفتند که آنجا هم شیعه است دیده بودند و امروز در فلسطین که میبینند مردم هفتهها است دارند مقاومت میکنند و این امواج از درون مساجد و با حمایت علما و روحانیون و جوانهای حزب اللهی فلسطینی تداوم پیدا میکند، وحشتشان بیشتر از گذشته شده است.
خشم آنها نسبت به امام، ملت و روحانیت به دلیل آن است که اینها فکرمیکنند که روحانیون دارند درسی به مسلمانان میدهند که این درس فراموش نمیشود و اگر این درس را ملتهای اسلامی خوب یاد بگیرند، دیگر جایی برای منافع پست و رذیلانه استکبار در دنیای اسلام نمیماند. انشاءالله شما به آثار عمیق حرکات تاریخی و تاریخ ساز خود توجه دارید. من به شما عزیزان روحانی و طلابی که موقعیت را خوب درک کردید و راه خوبی را انتخاب کردید تبریک میگویم و انشاءالله پیش خداوند سربلند و سرافراز و در تاریخ اسلام دارای نقش بسیار ارزندهای خواهید بود. سلام ما را هم به همه رزمندگان ابلاغ کنید و از این روزهای تاریخی به خاطر شهادت جمعی از بهترین عزیزانمان، از مجلس و دستگاه اجرایی و تبلیغی و نماینده امام در سپاه این استفاده را میکنیم، روزهایی که در تاریخ ما فراوان است و هر روز و هر لحظه برای ما لحظات ارزشمندی است. به همه عزیزان رزمنده سلام بنده و نمایندگان مجلس و مسئولان کشور را ابلاغ کنید و ما انتظار داریم که از مراسم پیروزی شما استقبال بکنیم و شما را سالم و پیروز در میان خود باز هم زیارت بکنیم.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته