-
شنبه ۱ اسفند ۱۳۶۶
بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
قبلاً از میهمانان عزیزمان معذرت می‌خواهم که معطل شدند؛ جلسه ما طول‌کشید به همه شما برادران پاسدار و بسیج، مسئولان آموزش و دانش آموزان از همه مناطقی که اینجا حضور دارند خیر مقدم عرض می‌کنم و از هدیه بسیار خوبی که برادران و خواهران منطقه 6 برای جبهه آورده‌اند متشکرم. آنچه که در این جهاد مالی برایمان جالب است، این است که می‌بینیم بیشتر، افرادی و طبقاتی ایثارگری و فداکاری دارند که خود، نیازمند امکانات هستند. قشر فرهنگی، کارکنان، آموزگاران، قسمتهای اداری آموزش و پرورش و مدارس در این حرکت جای بسیار درخشانی را اشغال کرده‌اند و باز می‌بینیم که این کارگران و کارمندان دولت و کسبه جزء هستند که پشتیبان جهاد مالی و عمده‌ترین منبع تأمین آن هستند. در آمدهای مردمی، گرچه این در آمد در مقایسه با کل پولی که در کشور خرج می‌شود، زیاد از کمیت بالایی برخوردار نیست و انتظار آن طوری هم نبوده، اما اصل مسأله مهم است. زیبایی کار در این است که این توده مردم و این متن ملت و امت هستند که جنگ را پشتیبانی می‌کنند. این گونه کمک‌ها برای ما از لحاظ معنوی و تأثیر در جبهه و تأثیر جهانی بسیار مهمتر است تا اینکه فرض بکنید اقلام درشتی را بتوانیم از افراد خیلی پولدار بگیریم.
البته، آنها هم مؤظف هستند کمک بکنند، اما ارزش و اعتبار این پولها به‌حمایت مردمی است که
جلب می‌شود؛ مثلاً اگر صد هزار قلک دانش آموز جمع بشود و به اندازه هدیه یک نفر آدم متمکن هم نشود، اینها یک جور قیمت ندارند، این صد هزار قلک یک ارزش بالای حمایتی دارد و اگر یک منطقه آموزش و پرورش با وسعت و با گستردگی‌ای که دارد و با امکانات کمشان مبلغی را تهیه کنند و در مقابل صاحبان یک پاساژ بتوانند چند برابر آن را تهیه بکنند، ضمن اینکه هردوی آنها ارزش دارد، اما ارزشی که به آحاد انسانهای نیازمندی متکی است که از نیاز خود برمی‌دارند و می‌دهند، این خیلی معنا و ارزش دارد.
اصل پیروزی انقلاب بر دوش این جور آدم‌ها بوده است. از اول این توده مسلمان یا محروم یا متوسط در انقلاب نقش داشته و تداوم انقلاب با حمایت‌های اینها بوده است. جبهه‌ها که می‌رویم و با رزمندگانمان که برخورد می‌کنیم، می‌بینیم آنهایی که جان می‌دهند و آنهایی که وقت می‌گذارند، باز همین‌ها هستند؛ نه اینکه از طبقات دیگر نباشند، آنها هم هستند، بچه‌های مردم مرفه هم کم و بیش هستند اما اکثریت و عمده کار به دست این قسمت است.
این حمایت عمومی مردم است که الان دارد دشمنان ما را از پا در می‌آورد واین خیلی مهم است. این چیزی است که بقیه دولتها و بقیه جریانهای حاکم بردنیا ندارند. مسأله فلسطین را شما می‌بینید، خوب! چند تا دولت و کشور در سراسر دنیا حرف می‌زدند، اما هیچ تأثیری نداشت و الان توده مردم فلسطین یکی دو ماه است از داخل مسجدها، مغازه‌ها و کارخانه‌ها به میدان آمده‌اند و دارند اسرائیل را مستأصل می‌کنند. در لبنان، اینکه می‌بینید استکبار جهانی گرفتار شده و هیچ کاری نمی‌تواند بکند، اینکه سرهنگ آمریکایی جاسوس را می‌گیرند و کنارشان کشتی‌های جنگی آمریکا، هفت کشتی جنگی با هفت هزار نفر نیرو در ساحل اسرائیل پیاده می‌شوند و در برابر مردم فقیری که مأمور عالی رتبه‌شان را گرفته‌اند، مردمی که در روستا هیچ چیزی ندارند و مثل روستاهای خودتان با وضع فقیرانه‌ای دارند زندگی می‌کنند هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند، به خاطر آن پشتوانه معنوی توده‌های مردم است، این امتیاز مال جمهوری اسلامی و مال انقلابی است که دشمنان را مستأصل کرده است.
من امروز صبح، پیش از آنکه به مجلس بروم گزارشهایی را که شب رسیده‌بود، می‌خواندم. دیدم کمیته روابط خارجی آمریکا گزارشی به پارلمان ودولتشان داده که سه نفر مأمور تحقیق آن بوده‌اند. در این گزارش، به آمریکایی‌هابه شدت اعلام خطر می‌کنند که مقاومت بعث عراق متزلزل شده و پیروزی‌اسلام نزدیک شده است. پیروزی انقلاب اسلامی برای آمریکا فاجعه است وباید فکری برای آن کرد. این خیلی حرف است! چرا؟ ما ملتی با چهل ـ پنجاه‌میلیون جمعیت هستیم و این فاصله زیاد هم با آمریکا وجود دارد، چرا فاجعه‌است؟ اینکه ما بر بعث
عراق پیروز شویم چرا برای آمریکا فاجعه است!؟ اولاًنکته اول آن مهم است که بعد از اینکه اینها این همه شاخ و شانه کشیدند و این‌همه عربده کشیدند و این همه نیرو در خلیج فارس جمع کردند و انگلیس،فرانسه، هلند، بلژیک و ایتالیا آمد و این همه کشتی آوردند و در سازمان ملل و شورای امنیت سرو صدا راه انداختند، این همه مأمور رفت و آمد کرد و این‌همه تهدید و ارعاب و این کارها را کردند، بعد از همه این ماجراها حالا پارلمانشان به طور رسمی گزارش می‌دهد که عراق متزلزل است و مقاومت عراقی‌ها حدی دارد که در حال شکستن است! این قسمت اولش مهم است که در سایه کارهای شما شکست خورده، شکست عراق در نتیجه عواملی مانند نیروهای مردمی و همین کمکهای مردمی و همین پشتیبانیهایی که در مانورهای اخیر در همین دو سه ماه گذشته اجرا کردید، عملی شده است.
چه طور شد که اینها این همه نیرو تجهیز و مقاومت کردند و حالا بعد ازچند ماه می‌گویند این مقاومت متزلزل است و فکری بکنید! این یک طرف‌قضیه است که گفتم، دلیل آن همین حمایت مردمی است و دوم این که چرا برای آمریکا فاجعه است؟ خیلی خوب، حزب بعث عراق شکست می‌خورد، قبل از آن هم سلطنت عراق متلاشی شده بوده و بعد از آن هم باز حکومت‌های دیگری در عراق متلاشی شدند، هر روز هم در گوشه‌ای از دنیا حکومتی یا دارد می‌رود و یا دارد می‌آید، انقلاب می‌شود و ... اما کسی نمی‌گوید برای آمریکا فاجعه است، اینجا چرا می‌گویند برای آمریکا و غرب، فاجعه است؟ محتوای قضیه این است که اینها نمی‌توانند در برابر یک انقلاب مردمی که روی دوش یک جمعیت فداکار و مسلمان و معتقد و پراستقامت بنا شده و همه امواج خروشنده‌ای که برای نابود کردن آن فرستادند، به سنگ و به صخره خورد و این ملت قویتر ایستاد، کاری بکنند. آنها چنین حرکتی را که اثبات بکند که می‌شود تمام قدرتهای دنیا را به عجز آورد، نمی‌توانند تحمل بکنند و این درس در تاریخ دنیا مانده است.
آنهایی که این حرفها را زده‌اند، می‌دانند که بقیه انقلابهای دنیا چگونه بوده و چه طور با دست این و آن مثل بید لرزیده و این طرف و آن طرف رفته و این مردم با اتکاء و راهنمایی‌های رهبرشان راه مستقیم خود را این گونه حفظ کرده و خم به ابرو نیاورده‌اند و این در حوادث روزگار برای آنها یک درس جدید تاریخی است و می‌فهمند که حیات نامشروعشان در خطر است و البته اگر آنها نامشروع و متجاوز و سلطه‌طلب و انحصار طلب نبودند، خطری نبود. اینکه ما چیزی را تهدید بکنیم، زندگی آنها تهدید نمی‌شود و اگر آمریکا در کشور خود زندگی شرافتمندانه‌ای بکند، چرا از ما بترسد؟ چرا پیروزی ما فاجعه برای او باشد؟ ما از اینجا تا به آنجا هزاران کیلومتر فاصله داریم، لندن اگر زورگو و متجاوز نباشد، پیروزی انقلاب اسلامی ایران چه فاجعه‌ای برای غرب
می‌خواهد داشته باشد!؟
این منافع نامشروع است که آنها را تهدید می‌کند و آن ماهیت استکباری آنها نمی‌تواند این مسائل را تحمل کند. به حمدالله مقاومتها و فداکاریهای شما آثار خود را دارد نشان می‌دهد، البته ما به عنوان وظیفه داریم حرکت می‌کنیم و پیروزی از خدا است. اگر اراده خداوند تعلق بگیرد و بخواهد کسی را پیروز بکند، می‌تواند و هر کس را هم که بخواهد حقیر کند می‌تواند. ما چه باشیم و یا نباشیم، وظیفه خود را انجام می‌دهیم و وظیفه ما وقتی که انجام شد، تسلیم تقدیر الهی هستیم.
هر جور که مشیت خداوند تعلق بگیرد و هر جور که مصلحت بداند، برای ما همان پیش می‌آید و ما دعا می‌کنیم که این وظیفه شناسی و این مقاومتی که خداوند به ما داده در سایه رهبر عظیم‌الشأنمان محفوظ بماند. سلام بنده را خدمت همه برادران، دوستان و همکارانتان برسانید و امیدواریم که ما اخبار پیروزی‌های برادران عزیزی را که این هدیه‌ها مال آنها است به زودی بشنویم.
والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته