سخنرانی در جمع دانشجویان و طلبههای حوزه علمیه شهید شاهآبادی
بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
من از سعادت زیارت طلاب عزیز مدرسه شهید شاه آبادی خیلی خوشحالهستم. توضیحاتی که فرمودند امیدوار کننده بود و باید تلاش بکنیم که اینمدرسه در میان سایر حوزهها محکمتر بشود.
اولا نیاز جامعه ما به این گونه مدارسی است که مهمترین رکن در اتخاذتصمیم است. ثانیآ مدرسه به نام شهید شاه آبادی است و ایشان حق زیادی بهگردن ما و مردم و انقلاب دارند و تقریبآ تمام جوانیشان را در راه انقلاب صرفکردند و من از شهود این حقیقت هستم و میدانم که ایشان از جوانی در میدانمبارزه بودند و تا آخرین روزی هم که ایشان حیات داشتند، در همان صراطمستقیمی که انتخاب کرده بودند، باقی ماندند. ایشان شهید بزرگوار این انقلابهستند که ارزش شهادت علاوه بر ارزش شخصیت علمی و سربازی ایشان،موقعیت ممتازی را به زندگی ایشان و طبعآ این مدرسه میدهد. ثالثآ بیتآیتاللّه شاهآبادی است که همه میدانیم که مرحوم شاهآبادی از استوانههای ماهستند. ایشان کسی هستند که در تهران در نزد عامه مردم و در سراسر دنیایاسلام و در میان خواص به عنوان سند و حجتی برای مسلمین مشخص بودند.حضرت امام - که حرفهایشان برای ما حجت نیرومندی است - بارها وبارها اعجاب خود را از خصوصیات روحی این بزرگوار گفتهاند و ما میدانیمکه تأثیر انفاسی حضرت امام در تکوین شخصیت مرحوم شاه آبادی مؤثر بودهاست و هر یک از شاگردان مرحوم شاهآبادی که پای منبرها و درسهای ایشانبودند و آدم به آنها برخورد میکند در تهران جزو استوانههای
انتصاب هستند.
میفهمند که روح معلم بزرگی را با خودشان دارند. اینها باز خیلی چیزهایدیگر به ما دیکته میکند که ما به این مدرسه اهمیت بدهیم و تلاش کنیم که اینمدرسه، مدرسه مؤثری باشد و پایههایش مؤثر باشد که چیزهایی از آن کهمربوط به دیگران میشود، امکانات تهیه بکند و مخارج اینها را بدهند، محلدرست بکنند و خلاصه خدمات بدهند. طلاب خوب آن هم یک بحث جداییدارد و عمدتآ باید با مردم صحبت کرد که طبعآ مردم هم به خاطر سابقه شهیدآیتاللّه شاهآبادی و سابقه شخص شاهآبادی و علاقهای که مردم به تحصیلعلوم دینی دارند و ارزش آن را میدانند، وظایف خود را انجام خواهند داد.
مراجع و بزرگان، اینجا را مثل یکی از مدارس قابل توجه مورد رسیدگی قرارمیدهند و یک مقدار هم حرف با خود شما است. عمده کار بر دوش شما است، هم مسؤولان مدرسه و هم طلاب مدرسه. اگر مدرسهای از محتوای علمی و اخلاقی خوبی برخوردار نشود، هر چه بخواهیم آن را سرپا نگه بداریم نمیشود. در تهران ما خیلی مدرسه داریم، آقایانی که جوان هستند شاید خیلی ندانند، در محلههای قدیم هر جا که میرفتیم از مدارس قدیم هم بود ولی خوب پیش از انقلاب ما میدیدیم که یا اتاقهایش انبار بود و یا محصلین و دانشجویان آنجا را اشغال کرده بودند. فقط دو سه مدرسه بود که در تهران خوب کار میکردند ولی اعتبار و عظمت مدرسه فیضیه دنیا را پر کرده است و سمبل تحصیلات علوم دینی است برای اینکه مدرسه فیضیه در این مدتی که در خدمت اسلام بوده، محتوای تحصیلی و اخلاقی شاگردهایش نوعآ خوب بوده است.
یکی از وظایف شما این است که الان که درس میخوانید و یا برای خودتان دارید کار میکنید، باید تلاش بکنید که شاگردانی خوب برای مدرسه باشید و هر جا که هستید آبروی این مدرسه باشید و این دو چیز لازم دارد: یکی خوب درس خواندن، طلبه اگر کم اطلاع باشد به جایی نمیرسد. وقتی که بخواهد در جامعه معروف هم بشود، اگر مایهای نداشته باشد، مردم مراجعه میکنند و از طلبه توقع دارند که مشکلاتشان را حل کند و جواب سؤالها و مسائلشان را بگیرد و معضلات فکریشان را حل کنند، وقتی که نتواند حل بکند ممکن است که آدم خوبی هم باشد، اما ارزش یک مرشد و راهنمای خوب را ندارد؛ فقط مرد خوبی و خانم خوبی است و اگر با سواد هم باشد اما متدین نباشد و اخلاق خوبی نداشته باشد و به وظایف اسلامیاش هم خوب عمل نکند باز هم ارزش ندارد.
مردم حرف را از همه جا میتوانند بشنوند، چه زن و یا چه مرد وقتی با یک روحانی مواجه
میشوند، انتظار دارند که او را در سایه پیغمبر و بزرگان اسلام ببینند. در اخلاقش، رفتارش و برخوردش و آثار آنها، چیزهایی را ببینند که به آنها عشق میورزند.
اگر غیر از این باشد، بهتر است آدم روحانی نباشد، میشود یک کاسب باشد و یا شغلهای علمی دیگر هم داشت و دیگر مضر نیست و بالاخره آدمی است که دیگر توقعی از او نیست. روحانی باید این چیزها را حتمآ داشته باشد. مخصوصآ خانمهایی که حرکت جدیدی را شروع کردهاند؛ قبلا هم بوده، گاهگاهی خانمهایی درس میخواندند، منتها در خانه خودشان، پدرشان و یا شوهرشان کمی درس میخواندند و بعضی زیاد درس میخواندند، ولی جنبه عمومی نداشت ولی الان یک حرکت شده که میآیند و به طور وسیع طلبه میشوند.
الان در قم مدارس زیادی است که طلبه خانم دارند و در شهرستانهای دیگرهم هست. این آغاز اگر محکم نباشد و محصولات این حرکت ابتدایی قابلتوجه نباشد، ممکن است این حرکت شکست بخورد و شکست خوردن یکحرکت یک ضرر تاریخی است.
ما در بهترین شرایط این کار را شروع کردیم و پنج سال و ده سال دیگر اینخانمها آن اندازه باسواد میشوند که وارد میدان ارشاد و تعلیم شوند. آن موقعمردم و مخصوصآ خانمها احساس میکنند که معلمین تازهای وارد میدانشدهاند و شما مسؤولیت مضاعف دارید. هم مدرسهتان را باید معتبر کنید وهم قبل از هر چیز نسبت به خودتان مسؤولیت دارید و در تاریخی که در آنحضور دارید، مسؤول یک کار تاریخی هستید که باید آمادگی داشته باشید.
این رسالت را به خوبی انجام بدهید - که ارزش آن هم خیلی زیاد است - اگراین نهضت تحصیلی علوم دینی خانمها تحکیم بشود، یعنی جامعه آثارخودش را در همه آنها ببیند، در سالهای بعد ممکن است هزار و یا دهها هزارخانم تحصیل کرده در سطوح بالا داشته باشیم.
نویسندگانی داشته باشیم و تألیفاتی از شما داشته باشیم و کارهای زیادی شما در آن صورت میتوانید بکنید که در محیط خانمها و در همه جامعه برای خانمهای مسلمان الگو باشید. دنیا به شما احتیاج دارد، در دنیا خانم تحصیل کرده دینی که از عهده تعلیمات دینی بربیاید کم است و یا هیچ چیز، من نمیدانم چقدر داریم، چون آماری در دستم نیست. ولی میدانم که اگر ما بتوانیم یک روزی برای تحصیل کردههای اسلامی و معلمان علوم دینی از خانمها معرفی کنیم و مدارس تشکیل بدهیم و دعوت کنیم از دختران اسلام از سراسر دنیا بیایند و اینها پیش شما درس بخوانند، این چه اثری در دنیا میگذارد و چه راهی برای اسلام در قلوب مردم باز میکند.
بنابراین این مجموعه باید خودش را آماده کند که برای تاریخ علم و تاریخشیعه و تاریخ اسلام مدرسه نیرومندی باشد و بدانید که یکی از کارهای مادر وکارهای اسلامی این است که ما انقلاب
را بدون شک تا حدود زیادی در سایهروحانیت مبارز و مترقی داریم. اگر نبود این قشر عظیم طلاب، و خطبا که دراین ده، پانزده سال، از چهل و یک تا پنجاه و هفت، ائمه جماعات که حسابیکشور را پوشش دادند نبود، قشری که در همه جا حاضر شد و سینه سپر کرد وبا ستم پهلوی مبارزه کرد، مردم این جوری به صحنه نمیآمدند.
پانزده خرداد یک تکانی به این حرکت وارد کرد. در سال چهل و دو ادامه کارطلاب باعث شد که مردم آن چنان در این ده پانزده سال پخته شدند که در سالپنجاه و هفت وقتی که حادثه میدان شهدا اتفاق افتاد، یک شوک نبود، بلکهبرای توسعه میدان مبارزه تحریک بزرگی بود.
در حالی که اینها در این ده، پانزده ساله ساخته شده بودند و این کار طلبههابود. طلبههای جوان در حوزه قم هم آن چنان مؤثر بودند که کسانی کهمیخواستند کوتاه بیایند، جرأت نمیکردند و یا سکوت میکردند و الان همطلبهها در استحکام این انقلاب خیلی مؤثر هستند.
در جبهه، آنها وقتی که یک عمامه سیاه یا سفیدی را میبینند که روی لباسبسیجی گذاشته و با اسلحهای در دست در جلوی آنها و با آنها میجنگند، باخیال راحت میجنگند.
طلبهها در روستاها و شهرها و در ادارات و مراکز سیاسی و عقیدتی ومجلس و هر جا که هستند، انصافآ دارند خدمت میکنند و تعلیم میدهند.
در لبنان الان آنچه که این حرکت را متحول نگه میدارد، حضورروحانیتی است که لبنان دارد، حوزههای علمیهای که از زمان علمای قرنگذشته تا امروز بوده و علمایی که در لبنان بودهاند و طلبهایی که تربیتکردهاند. شما در تاریخ آینده در وضع موجود بسیار میتوانید مؤثر باشید.
ما دعا میکنیم که شما موفق باشید و از آقایانی که زحمت میکشند و اینکار را اداره میکنند و از علمایی که در آنجا تدریس میکنند و از شما که درسنین جوانی به این راه آمدهاید و راه خوبی را انتخاب کردهاید تشکر میکنیم وبرای موفقیت همه شما دعا میکنیم.
والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته