بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ».
خداوند این نعمت و این سعادت را عنایت فرموده که میزبان افرادی مثل شما باشیم، من نمیدانم چگونه شکر کنم. خانوادههای معظم شهدا تحقیقاً امروز جزء محبوبان خدا هستند و برادران روحانی افتخار اسلام و روحانیت هستند. روحانیت جوان، طلبهها که مثل سربازان عادی کشور، به همراه برادران بسیجی و سپاهی، در سنگرها و در خطوط مقدم حضور دارند و هم خانوادههای شهدا که با استقامتشان و صبرشان چهره یک خانم صبور یا مرد صبور را امروز در دنیا دارند نشان می دهند. اینها جزء افتخارات این انقلابند و چیزهایی است که ما در تاریخ نداریم یا خیلی کم داریم.
خداوند خواسته که این مردم ایران، این مسلمانان فداکار و این مردم محروم حجت بشوند بر همه مردم جهان و بر همه مسلمانان جهان. برای شما برادران و خواهرانم عرض میکنم که این برادران روحانی، طلبههایی که همراه عزیزان شما در جبههها حضور داشتند و خون بسیاری از اینها مثل خون بقیه مردم، این رود عظیم انقلاب را بهوجود آورده است، اینها اساس روحانیت و
پیکره اصلی روحانیت را تشکیل میدهند. آن روحانیتی که انقلاب کرد و پیروز شد، بعد از رهبری و چند نفری از بزرگان، همان طلبهها بودند. در دوران مبارزه، لشکر اصلی انقلاب، طلبهها بودند که به صورت مبلّغ های صبور دائماً در سراسر کشور، در روستاها، در شهرها و در نقاط دورافتاده، امواج انقلاب را میرساندند و لشکریان اصلی امام در حوزه بودند و امروز هم ما در جبههها این را داریم میبینیم. ما بیش از هزار نفر روحانی را در طول این جنگ که عمدتاً مثل همین برادران ما از طلبههای جوان بودند، در جبههها تقدیم انقلاب و تقدیم اسلام کردیم؛ مثل بچههای دیگر شما. اگر رابطه واقعی بین مردم و روحانیت هست، اینها هستند. مردم با حضور این سربازان عمامه به سر در میدانهای جنگ، احساس میکنند که با معلمان خودشان، با مرشدان خودشان در همه جا همراهند و احساس میکنند که روحانیت که از مردم میخواهد به جبهه بروند، خودش همراه آنها هست و این طور نیست که خودش کنار بایستد و به مردم بگوید شما به جبهه بروید. و این سند افتخار را طلبهها و روحانیون جوان به ما دادند. کسانی که این طور همراه شما هستند.
شما خانوادههای شهدا ممکن است گاهی به ذهنتان بیاید
فرزندی که از دست دادید، این همسری که از دست دادید، این برادری که از دست دادید، چه شخصیتی داشته؛ چون آدم تا فرزند خودش شهید نشود او را نمیشناسد، شما پیش از شهادت فرزندتان و همسرتان نمیدانستید این چه مقامی پیش خدا دارد و کیست؟ اینها بندگان ممتاز و شایسته خدا بر روی زمین بودند و کسی هم آنها را نمیشناخت. کسانی بودند که خداوند انتخابشان کرده بود، الان با دست خداوند گلچین شدند و بالا رفتند. ما هم تا دیروز نمیدانستیم. پهلوی ما یا در مدرسه بود یا در کنار خانه بود یا در صحرا بود یا در جاهای دیگر بود. مثل ما کار میکرد و کنار ما بود. وقتی که رفت، فهمیدیم نه این یک چیز دیگری بود. خداوند او را برای روی زمین خلق نکرده بود، برای آسمان و فرشتهها و بهشتش آفریده بود. وقتی که چنین موجودی را آدم از دست میدهد، هر وقت یادش میآید، احساس میکند چه گوهر گرانبهایی را الان نمیبیند. اما این یک احساس سطحی است، اگر پیش بیاید. مثل این که آدم تلاش بکند، زحمت بکشد و همه موجودیاش را تبدیل کند به یک گوهر
گرانبهای ماندنی، به یک چیز با ارزش جاوید و ابدی. برای شما، چنین چیزی شده است، حاصل عمرتان یک الماس یک برلیان و یک موجود شریف شده است که برای همیشه برایتان مانده است. شما در سایه شهیدتان، هم در دنیا معززید و هم در آخرت، و مطمئنید که پیش خداوند یک شفیع دارید. وقتی که وارد قیامت میشوید، شهدای شما قبل از همه به شما میرسند و اجازه نمیدهند که پدرشان و برادرشان یا همسرشان در صحرای محشر معطل شود و تحمل سرما و گرما داشته باشد. آنها را میبرند. یک چنین چیزی به دست آوردند خانواده شهدا و چیزی که از دست دادند ملاقات است، یعنی الان فقط بچهشان را نمیبینند و این محدود است. بالاخره ما یک روزی میرویم دیگر. یک بار این بدن را خالی میکنیم و میرویم و به آنها میرسیم. افتخاری که در دنیا به دست آوردید، بسیار عظیم است و افتخاری که در آخرت دارید، خیلی بالاست.
انشاءاللّه اگر این انقلاب باعث شود که اسلام در سراسر دنیا رواج پیدا کند، شما شریکید در همه ثوابهایی که در نسلهای آینده مردم میکنند. از این به بعد هر انقلاب اسلامی که بشود، هر حکم اسلامی که اجرا شود در اثر پیشرفت انقلاب اسلامی و هر جا که مظلومی به حقش برسد و هر جا ستمگری به کیفرش برسد، که در ارتباط با این انقلاب باشد، شما از طریق خون فرزندانتان، بچههایتان در همه این ثوابها شریکید. این هدیهای است که بچههای شما به شما دادهاند و این چیزی است که به جای آنها در تاریخ مانده است.
اسلام را ضعیف کرده بودند، ذلیل کرده بودند، در دنیا کسی توجهی به ما نداشت. در همین ایران خودمان، شما خودتان شاهد بودید که چه وضعی بود. همه امکانات این کشور دست بیدینها بود. رادیوها، تلویزیونها، روزنامهها، مدرسهها، دانشگاهها، ادارات، میدانها، ورزشخانهها، هر چه که بود دست آنها بود. مسلمانها در کشور خودشان غریب بودند. ولی امروز سر ما بلند است و بیدینها و فاسق و فاجرها آنها سرشان پایین است. مثل دزد خجالت زده هستند در این کشور. این افتخار مال کسانی است که مجاهده کردند و دارند رزم میکنند و فداکاری میکنند. اینها مال شماست. بهترین تسلیت برای خانوادههای شهدا این است که فکر کنند چه از دست دادهاند و چه گرفتهاند.
وقتی که فکر میکنید میبینید، هیچ چیز از دست ندادهاید فقط یک فاصله زمانی با بچهها یا همسرتان دارید. مثل اینکه آدم بچهاش را بفرستد به یک دوره آموزشی، بعد از یکی دو ماه دیگر ببیندش. یک چنین چیزی برای شما شده است و چیزی که به دست آوردید خیلی عظیم است. خدا را شکر کنید که این افتخار را به شما داده و ما هم از خدا میخواهیم این عنایت را به ما هم بفرماید و هر کسی که مایل است در راه خداوند فداکاری کند، خداوند به او این مقام و این افتخار را عنایت بفرماید و از شما روحانیون عزیز من به عنوان نماینده امام تشکر میکنم که شما مایه افتخار و سربلندی روحانیت هستید و به برادران ما در جبههها سلام برسانید و بگویید آنی که روحانی را معزّز میکند، همین مجاهدههای عناصر مجاهد روحانی است و این مال شماست. همه را به خدا میسپاریم و از همه شما التماس دعا داریم.
والسلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته