از این محضری که وجود دارد با حضور خواهران و برادران و خانوادههای شهدای لبنان و مهمانان عزیز جمهوری اسلامی و دوستان معلم اخلاق و عمل و فکر برای پاسداران کمیته انقلاب اسلامی استفاده میکنیم و مسایلی را مطرح میکنیم. در مورد شما پاسداران کمیتهها، این اقدام جدی گرفتن مسأله عقیدتی سیاسی بسیار ضرورت دارد و مایه خوشحالی است که به این فکر افتادید و ما میدانیم کمیتهها شروعش از مساجد بوده و از روز اول با رهبری روحانیت شروع شده و همه جا روحانیون متعهد و دلسوز برای حفاظت از انقلاب در روزهایی که انقلاب هیچ وسیله تأمین امنیت نداشت، دست به کار شدند و نیروهای مخلص به طور گمنام اسلحههای مصادرهای را به دوش کشیدند و امنیت را حفظ کردند و تا امروز دارند این کار را انجام میدهند. اگر روزهای اول افرادی در آن بی حسابی به صورت فرصت طلبی خودشان را وارد کرده بودند، کم کم محیط کار یا آنها را ساخت یا اینکه کنار رفتند و امروز کمیته دارای نیروهای مخلص و با ارزشی است و مسئولیت و مأموریت مهمی به عهده شما واگذار شده؛ امنیت مردم، مسایل انتظامی و مبارزه با مواد مخدر و مبارزه با فساد اخلاقی این چیزهایی که در مسئولیت پلیس و مأموران انتظامی است و نیاز فراوانی دارد به تصفیه خود آدم.
کسانی که این مسئولیت را پذیرفتند، اگر خودشان صفات لازم این مبارزه را نداشته باشند، موفقیتهایشان جدی نخواهد بود. همه جا باید اعتماد مردم را به خودتان و کمیتهها جلب کنید و به مأموران انتظامی جلب کنید که مردم واقعاً شما را پاسدار اخلاق و جان و مال و ناموس و سعادت خودشان حساب کنند. پلیسی که چنین موقعیتی در مردم داشته باشد، توصیفش بیشتر از پلیس معمولی و مسلح است و حتی مبارزه با مواد مخدر اگر با صلاحیتهای روحی مبارزه کنندگان همراه باشد کاربرد بیشتری خواهد داشت.
لذا برادرانی که به فکر عقیدتی سیاسی افتادند، این کارشان را بسیار مقدس، لازم و ضروری و جدی بدانند و با همه امکاناتشان برای بالا بردن روحیه دینی و خیرخواهی پاسداران کمیته و در نتیجه همه نیروهای نظامی به کار برند و انشاءالله ما بتوانیم در آینده با ترکیب برادران پاسدار کمیتهها و مأموران شهربانی و ژاندارمری نیروی انتظامی نمونهای را در دنیا عرضه کنیم که اگر چنین کاری بکنید مثل مسأله جنگ و مثل مسایل دیگر میتوانیم الگویی به انتظامات دنیا عرضه کنیم که ما از شما چنین انتظاری داریم و البته پایه این کار بر مسائل عقیدتی سیاسی استوار است.
در مورد میهمانان عزیزمان از لبنان (باید عرض کنم که) به خانه خودشان آمدند و در ایران خانوادههای شهدا شما را که در کنار خودشان میبینند، احساس میکنند که همراهانشان و هم فکرانشان در نقطهای دیگر از دنیا پرچمی که اینجا برافراشته شده آنها هم به دست گرفتند و به شیوه مسلمانان ایران در راه دین و مبارزه با استکبار و صهیونیسم دارند تلاش میکنند. خانوادههای شهدای ایران با حضور شما احساس قدرت و قوّت بیشتری در آنها میشود و با دیدن روحیات شماها روحیه قوی آنها قویتر خواهد شد و شما هم در ملاقات با خانوادههای ایرانی میبینید که در لبنان تنها نیستید و تنها شما لبنانیها نیستید که دارید به خاک و خون کشیده میشوید و برای اسلام و قرآن و مملکت خودتان و وطن خودتان دارید مبارزه میکنید و مرکزیت این حرکت اینجاست.
خداوند با قدرت قاهره خودش، معمولاً ستمگران و توطئهگران علیه ادیان الهی را به نتیجه معلومی میرساند. آن روزی که اسرائیلیها به لبنان تجاوز کردند، روزی بوده که در مقابل فتح خرمشهر و پیروزی اسلام در ایران برعفلقیها، میخواستند ما را از لبنان تحت فشار قرار دهند که اسرائیل در آنجا جبههای باز کرده و ما به خاطر نجات لبنان نیروهایمان را متوجه لبنان کنیم که آنها جنگ را در اینجا به نفع صدام خاتمه دهند. ولی نتیجه برعکس شد. نه تنها اینجا جنگ به نفع صدام تمام نشد، بلکه آنجا هم یک میدان رزمی علیه حامیان صدام و هم پالکیهای حزب بعث به راه افتاد.
امروز لبنان هم مثل ایران یک مرکز شده که امنیت و آسایش استکبار جهانی را دارد برهم میزند و امروز لبنان یک پایگاهی است برای اسلام. شما گرچه تعدادتان خیلی زیاد نیست، اما ثابت کردید که با همین تعداد کم، دنیا را دارید به وحشت میاندازید نه دنیای خوبان را بلکه دنیای شروران و متجاوزان را. و بچههای شما که شهید شدند با خون خودشان عظمتی برای اسلام در لبنان و برای لبنان در راه اسلام درست کردند که تاریخ آن را فراموش نخواهد کرد. تا به حال هیچ دولتی موفق نشده بود اسرائیل را با قدرت از جائی بیرون کند و اسرائیل هر جا رفته، مانده و روزبروز خودش را محکم کرده. برای اولین بار شما مردم جنوب لبنان با قدرت اسلام توانستید اسرائیل را مجبور به فرار کنید و آنها با ذلت هر روز اعتراف به عجز میکنند. یعنی الان پارلمان اسرائیل و نخست وزیر اسرائیل اعتراف میکنند که در جنوب لبنان شکست خوردند و حرکت اسرائیل را در لبنان به عنوان یک اشتباه بزرگ تاریخی قبول دارند. شما اگر افرادی از دست دادید در عوض چنین افتخاری دارید البته بچههایتان را از دست ندادید بلکه آنها را پیش خدا فرستادید. در جوار رحمت الهی انشاءالله در قیامت و در بهشت شما با آنان همنشین خواهید بود. و در خدمت ائمه اطهار خواهید بود.
در ایران هم همین مسأله است و ایران و لبنان سرنوشتشان به هم دوخته شده و پیروزی ایران با پیروزی لبنان است و پیروزی مسلمانان در لبنان پیروزی ایران است. ما الان با همان ایمانی که در جبهههای جنگ با عفلقیهای عراق میجنگیم با همان ایمان در لبنان در کنار شما هستیم و شما هم با همان ایمان امروز به کشور ما آمدهاید. خداوند به ارواح شهدای شما رحمت خاص خودش را عنایت بفرماید و به شما صبر و اجر کامل عنایت فرماید و به همه ماها خداوند توفیق عنایت کند که در راه شهدایمان قدم بگذاریم و تفنگ آنها را برداریم و با کفار و منافقان بجنگیم. من شما را به خدا میسپارم و انشاءالله موفق و منصور باشید.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته