بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ و آلِهِ أَجâمَعیüنâ»
خانوادههای شهدا و مسئولان و علمای قوچان خیلی خوش آمدند. همانطور که جناب آقای شوشتری فرمودند ما مدیون هستیم، قبلاً خدمت ایشانهم قول دادهایم که به شهر شما بیاییم و ذکر خیر اهالی محترم قوچان هست ومثل بقیه شهرهای ما، شما هم در خدمت اسلام و مسلمین و مرزدار این نظاماسلامی هستید. بنده هم واقعاً از صمیم دل مایل هستم و آرزو دارم که بهشهرستانها بیایم و مردم را از نزدیک زیارت بکنم و مسایل و مشکلات مردمو مسئولان را از نزدیک بشنوم. هر سفری هم که میرویم آن قدر تحت تأثیرقرار میگیریم و پیش خود فکر میکنیم که بهتر است یک مقدار مسئولیتهایاینجا را کم بکنیم و مسافرت بکنیم، ولی آنجا که میرویم باز گرفتار مسایلجاری کشور میشویم، به هر حال انشاءالله روزی به وعده وفا میکنیم وخدمت شما خواهیم آمد.
همه ما باید قبول کنیم که خانوادههای شهدا، صاحبان اصلی کشور هستند وملت ما مرهون فداکاری خانوادههای شهدا است. البته در درجه اول شهدایشانو بعد به خاطر حقی که این خانوادههای شهدا نسبت به مردم دارند. هیچ کسبه اندازه آنان سرمایهگذاری نکرده است، ولو اینکه زحمت کشیده باشد، زندانیکشیده باشد، مجانی کار کرده باشد، پول داده باشد، هدایت کرده باشد،سخنرانی کرده باشد و به هر نحوی خدمت کرده باشد، سرمایهای که گذاشتهسرمایه جان نبوده است. عزیزان شما جانشان و هستیشان را در این راه دادهاندو طبیعی است که بیش از
دیگران حق دارند و خانوادههای شهدا هم طبعاً بهخاطر از دست دادن یک انسان شریف و بزرگواری که بعد از شهادت قدرش رامیفهمند با دیگران فرق دارند و جنبه روحانی پیدا کردهاند.
کمتر خانوادهای است که در زمان حیات شهیدش او را آن جور که هستبشناسد، ما نمیتوانیم بشناسیم، ممکن است خوبیهایش را ببینیم، اهل طاعت است، اهل نماز است، اهل ایثار است، اهل اخلاق است، بالاخره اینها آدمهایی هستند که خوبیهایی از آنها تبلور میکند ولی آن عنصر اصلی که آنها را لایقشان کرده که به مقام شهادت برسند، این معمولاً در زمان حیاتشان مخفی میماند. چون ما قدرت درک او را نداریم، او دارای مقام بسیار بالایی است، البته آنها بعد از شهادت آن مقام را پیدا میکنند، اما قبل از شهادت هم این مقام را در وجودشان دارند که ما نمیدانیم.
در روایات ما داریم که اولیاء الله بین ما راه میروند، با ما محشور هستند، کار میکنند و بر سر سفره ما مینشینند، اما ما الان نمیدانیم که آنها چه کسانی هستند. الان مصداق آن عمدتاً در این شهدا است، او جوان سادهای بوده است مثل دیگران، یا کارگر بوده، یا کاسب بوده، یا دانش آموز بوده، یا دانشجو بوده، یا روحانی بوده و مثل دیگران میرفته و میآمده و یک دفعه آدم میبیند او پرواز کرد و به جایی رفت که دیگر دست ما به او نمیرسد. طبق روایاتی که ما داریم در تفسیر آیه «وَ لاû تَحâسَبَنَّ الَّذüینَ قُتِلُوا فüی سَبüیلِ اللّûهِ اَمâوûاتًا بَلâ اَحâیûاءٌ » که اینها را قرآن زنده معرفی میکند، این روایات میگویند، نظر آقای طباطبایی هم همین است که الان در برزخ یک بهشتی است، یک فضایی است و یک عالمی است که ما به ماهیت آن عالم پی نمیبریم.
شهدا آنجا هستند و با دیگر مردهها تفاوت دارند و آنها به آن محیط راه ندارند. یک نوع رزقی دارند، یک نوع حیاتی دارند، نوع ارتباط در آن عالمی که آنها هستند با عالم برزخی که دیگران دارند فرق دارد. شما با عنصری ارتباط پیدا کردهاید که الان در جوار انبیاء و اولیاء است و در عالم آینده ـ که بشریت بعد از قیامت خواهد داشت ـ جزء بزرگان انسانها است و شما باید شرایط خود را با آنها منطبق بکنید. باید همیشه به اهداف شهیدانتان وفادار باشید و راه و افکار آنها را فراموش نکنید. به بچهها، به برادارها و به فامیل و خانواده تذکر بدهید.
در جامعه الان خانواده شهید به عنوان سمبل مسلمان مبارز شناخته میشودو این سمبل باید اعتبار شهادت را حفظ بکند و شما باید از هر جهت نمونهیک خانواده مسلمان باشید. چون خدای نکرده اگر وضع ناصلاحی پیش بیاید،دشمنان انقلاب میگویند که این هم خانواده شهید است! یا همان طور که به ماکه روحانی هستیم، اگر کار بدی بکنیم میگویند که اینها مرشدهای ما هستند!و روی عقیده و دین مردم اثر میگذارد و شما هم جنبه روحانی پیدا کردهاید. بههر حال
ضمن اینکه حقوقی بر جامعه و مردم دارید و مسئولان مکلف هستندوضع شما را مراعات بکنند، حقوقی را هم خداوند و جامعه و اسلام و انقلابو شهادت بر شما پیدا کرده که این حقوق را باید مراعات بکنید. البته اجراساسی شما با ما نیست و با خدا است و ما نمیتوانیم مدعی بشویم که اجرشهید و یا خانواده شهید را میخواهیم بپردازیم، مقام آنها آن قدر بالا است کهخداوند میفرماید: «عِنâدَ رَبِّهâ یِرâزَقُونَ» اینها پیش ما هستند و خودمان اینها راروزی میدهیم.
شهید مقامی دارد که اصلاً همه دنیا را در مقابلش هیچ میبیند و ما در دنیاچه طور میتوانیم زحمت آنها را جبران بکنیم؟ انسانی که همه چیز جهانبرایش حل شده به این دنیا نگاه میکند و آن را با عوالم دیگر مقایسه میکند،حرفهایی که علیابن ابیطالب(ع) میزدند و میگفتند تمام این دنیای شما درنظر من مثل این کفش پارهای است که دارم میدوزم، این قدر هم نیست، اینتشبیهی بود که آن حضرت میکردند، از این هم کمتر است، وقتی که کسی به آنمقام میرسد، بنابراین یک راه و فضای دیگری باز میشود.
ما باید برای آنها دعا بکنیم که اولاً رابطه آنها با ما قطع نشود و ما بتوانیم راهآنها را ادامه بدهیم و بتوانیم حق آنها را که در پیشبرد هدفشان بر ما دارند حفظبکنیم و الحمدالله ملت ما دارد از خود وفاداری نشان میدهد. ما این روزهاچیزهایی را که در صحنه جامعه خودمان داریم میبینیم، البته نه همه مردم،ولی اکثریت مردم، مخصوصاً طبقات مستضعف و متوسط مردم چیز عجیبی را دارند نمایش میدهند. شاید برای انبیاء و اولیاء تاریخ هیچ وقت این قدراتفاق نیفتاده که این جور ملت وفاداری در خدمت اهداف آنها باشد یا اگر بودهما نمیدانیم.
ما که در رکاب پیغمبر این همه آدم خوب ندیدهایم، در رکابعلیابنابیطالب(ع) تاریخ نشان نمیدهد، حضرت عیسی از کثرت دشمن وقلت یاور همیشه مینالید، حضرت موسی از افرادی که در اطرافش بودند و ازمصر نجاتشان داده بود دلش خون بود؛ آنها بهانهگیری و اذیت میکردند و قبلاز آنها حضرت ابراهیم تنها بود، سایر انبیاء تنها بودند و ما نمیبینیم که مردماین همه وفاداری به انبیایی که تاریخشان در قرآن آمده، نشان داده باشند. اینجوری که شما برای امام عشق میورزید و بچههایتان را میدهید و بازمیگویید که ما حاضر هستیم که همه چیزمان را در راه امام بدهیم؛ ما چنینچیزی را نمیبینیم و خداوند بر چنین ملتی منت گذاشته، البته ما منتی بر خدانداریم و باید شاکر نعمت خدا باشیم که خداوند این جوری ما را در چنینشرایطی قرار داده است، این خود شکر لازم دارد، ولی خداوند با وعدههایی کهدر قرآن داده و با آن قدری که ما میفهمیم، این ملت مستحق پیروزی است واین ملت مستحق این است که سرنوشتش در دست خودش باشد، دشمنانشذلیل بشوند و ما دعا میکنیم که روزی شاهد آثار خونهای عزیزان شما
باشیم وپیروزی را برای امت اسلام ببینیم، سلام بنده را و همه نمایندهها را به مردمقوچان و سایر خانوادههای شهدا ابلاغ بفرمایید.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته