بسم الله الرحمن الرحیم
اِنّا للّه و اِنّا الیهِ راجِعون
امروز یکی از روزهای پر اندوه و پر تأسف ماست. ما یکی از بهترین همکاران و همرزمان و همراهان خودمان را از دست دادیم و در عزای ایشان همه مسؤولان مملکت و شخصیتهای بزرگ، روحانیت و تحقیقاً شخص امام و معلم و مربی همه ما امروز عزادار هستند. آیتالله ربانی املشی که شما امروز جنازه مقدس ایشان را روی دست به طرف گورستان میبرید تا دفن شود، جای ایشان در تاریخ اسلام همیشه نقطه برجستهای را حفظ خواهد کرد. شاید ملت ما به اندازه کافی شخصیت و عظمت ایشان را نداند. یکی از مناسبترین کسانی که میتواند در مورد ایشان حرف بزند، بنده هستم و دوستان صمیمی دیگر ایشان که حرف خواهند زد. ما از بیش از سی و پنج سال پیش تا امروز در یک سنگر و در یک راه و در یک مدرسه و کلاس و در یک محیط با هم کار میکردیم. بنده با ایشان سمت برادر خواندگی دارم که مسؤولیت برادری هم به عهده من است. از اولین لحظات جرقههای نهضت جمهوری اسلامی ایران، آقای ربانی جزء پیشتازترین و شجاع ترین نیروهای رزمنده و مقاوم و پر شور در مقابل نظام طاغوت بود و در تمام این مدت همیشه، همان روحیه شجاعت را حفظ کرده بود و یک لحظه دچار تردید نشد در راهی که انتخاب کرده بود، واقعاً مؤمن بود به راه اسلام و انقلاب، راه شهادت و فداکاری و راه تحکیم نظام اسلامی در دنیا. از ویژگیهای آقای ربانی، دوستان و کسانی که با ایشان کار کردند میدانند که هیچ وقت مایل نبود و اجازه نمیداد در راه مبارزات و کارمان از حدود و احکام اسلامی و اخلاق اسلامی منحرف شویم و همیشه تأکیدش این بود:
«همکاران! ما تا روزی موفق هستیم که خودمان راهمان را گم نکرده باشیم. اگر ماها راه را گم کنیم دیگر این جامعه تحت حمایت ما در مسیر حق نخواهد بود و مسیر ناحق هم محکوم به شکست است». این یک فرمول بود برای آقای ربانی که همیشه مطرح میکرد چه آن روزهایی که در زندانهای رژیم طاغوت بود و چه آن روزهایی که در تبعید بود و چه آن روزهایی که انقلاب پیروز شد و ایشان در کار پر عظمت دادستانی کل کشور بودند، در همه این حالات یک روحیه داشت. از حجرههای مدارس تا مراکز قدرت جمهوری اسلامی و نیابت جمهوری اسلامی و نیابت ریاست خبرگان، حالتش هیچ فرق نمیکرد. همان مسلمانی بود که برای خدا میخواست کار کند و سمتهایی که امام امت به ایشان واگذار فرموده بودند، سمتهایی است که صریحاً احتیاج به اجتهاد و به عدالت دارد.
شما امروز دنبال جنازه یک مجاهد عادل حرکت میکنید و این با شهادت امام امت و کسانی است که این سمتها را برای ایشان قبول داشتند. در مجلس خبرگان که قانون اساسی را تحکیم کرد، ایشان نقش فعال داشت و در شورای نگهبان که حافظ مقررات اسلام و قانون اساسی و ثمره خون شهدا است، ایشان از طرف امام امت منصوب میشود به نگهداری قانون اساسی و قرآن و اسلام و نیز نظارت بر مصوبات مجلس شورای اسلامی. این مقام بسیار بالایی است که خداوند چنین مقامهایی را به افراد شایستهای میدهد که امتحان خود را در جمهوری اسلامی داده باشند. آرای سطح بالای مردم در انتخاب ایشان نشان محبوبیت و موقعیت ایشان است. طلبهها که ایشان را میشناسند، میدانند که در دوران مبارزه و بعد به زهد و تقوا و مقاومت شناخته شدهاند. یک قطعه کوتاهی از وصیتنامه ایشان را میخوانم و شما اصول افکار ایشان را میبینید. ایشان در چهار پنج سال پیش وصیت نامه را نوشتند که دو سه جملهای که درباره ایشان عرض کردم از زبان ایشان میخوانم.
بسمالله الرحمن الرحیم
اِنّاللّûه و انَاالیهِ راجِعون
«این وصیت بنده روسیاه محمد مهدی ربانی املشی است که با نهایت شرمندگی خدا را ملاقات میکند، آن روزهایی که خطر زیاد بود و هرکس فکر میکرد چند روزی بیشتر زنده نیست این وصیت را مینوشت. در سراسر زندگیش، عمل خالص و مقبول سراغ ندارد. ]این توی وصیتنامه آمده و حرفی است که آدم در مقابل خداوند خودش را باید هیچ حساب کند که برداشت واقعیت این باشد نه تظاهر کند و این حرفها، این چیز بزرگی را نشان میدهد[ از همه بندگان خوب خدا خصوصاً مراد و عشقش، معلم و مربیاش امام خمینی عزیز روحی الفداه استدعا دارد که از خدا بخواهد با لطف امینش با این بنده مقصر عمل نماید و مرا در زمره مؤمنین به خدا و ائمه و پیرو خط ولایت قرار دهد. فرزندان عزیزم شما را به خداوند میسپارم. امیدوارم که خدای مهربان یک آن، شما را به خودتان وا نگذارد. وصیت میکنم شما را به تقوی و عمل صالح و در عشق به حق بکوشید تا از سبیلالله منحرف نشوید و در هر حال خدا را فراموش ننمائید ]این خطابش به همه فرزندان امت است و همه جوانان فرزندان ایشان هستند [زندگی مادی شما را فریب ندهد و از فضیلت و پاکی باز ندارد که این سفارش همه انبیاء و اولیاست و عصاره مکتب آنهاست. من میخواهم پدر را فراموش نکنید و برای او باقیات صالحات باشید».
این همکار عزیزمان را و این همسنگر خوب و یارمان را در سختیها و مشقتها و زندانها و شکنجهها و حالا در موقع نیاز به انسانهای مدیر و مدبر از دست دادیم و چنین تقدیر شده که خداوند عزیزی را به این شکل از دست ما بگیرد و راضی به رضای خداوند هستیم. من شما را بیش از این در آفتاب نگه نمیدارم، شخصیتهای عظیم انقلاب اسلامی اینجا در آفتاب نشستهاند. انشاءالله در مراسم و جاهای دیگر در مورد ایشان حرف خواهم زد.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته