سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع اعضا و دستاندرکاران ستاد سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)
امام راحل، شخصیتی بینظیر در تاریخ / نقش امام (ره) برای حاکمیت دین در جامعه / انقلاب اسلامی، پایانی بر حکومتهای نظامی و موروثی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسول الله و آله
از همه شما که این مراسم را هر سال به گونه قابل تقدیری برگزار میکنید و یک وظیفه مهم انقلابی، اسلامی و انسانی را به عهده گرفتهاید، خیلی متشکریم.
ما نباید بگذاریم که جامعه ما، مخصوصاً نسل جوان این کشور، کار بزرگی را که امام راحلمان انجام دادند، فراموش کنند. خدمت بزرگی که ایشان به تاریخ ما، تاریخ بشر و به اسلام کردند، بسیار گرانبهاست و ابعادش به گونهای است که همیشه میتوان تحلیلهای تازهای روی آن ارائه کرد. حتی اگر بنا باشد که بعضی تحلیلها را در هر سال تکرار کنیم، باز هم ارزش دارد، زیرا اگر از حماسه عظیم تاریخ انقلاب اسلامی غافل شویم، در آینده ممکن است فراموش شود.
کاری که امام راحل کردند، به خصوص برای کسانی که هر دو بخش تاریخ انقلاب، یعنی هم زمان قبل از انقلاب (طاغوت) و هم بعد از انقلاب را درک کردند، ملموستر و باارزشتر است. کسانی که تاریخ ایران را میدانند و با این تاریخ سروکار دارند، خیلی بهتر میتوانند محتوا و شرایط را درک کنند و بفهمند که این انقلاب و رهبری آن چه مسئله مهّمی بود که در تاریخ اتفاق افتاد! البته شما در این راه و برای پخش آثار امام (ره)، در همین کنگرهها اندیشههای ایشان را مطرح میکنید.
به هر حال اندیشمندان و صاحبنظران، این افکار و آثار را تفسیر و تحلیل میکنند و خودتان هم مسلط هستید، اما خیلی از این مسائل برای جامعه ما قابل توجه است و جا دارد که در جریان این تحلیلها قرار بگیرند. افکار و اندیشههای امام (ره) باید از ابعاد مختلف مورد بحث قرار گیرد که در این مورد دو سه نکته برای من بسیار باارزشتر است:
یکی اینکه امام توانستند این راه را برای جامعه بشری باز کند که حاکمیت دین در عصر ما مقدور است. موضوعی که واقعاً مورد تردید بود و هنوز هم خیلیها در آن تردید دارند. حتی آن موقع در بین اهل نظر خودمان این مسئله مورد بحث بود که در زمان ما و در شرایطی که دنیا اینگونه پیشرفت کرده و با این مجموعه امکانات و اوضاعی که وجود دارد، امکان اداره جامعه با دین به عنوان حاکم و مدیر مشکل است.
اگر نگاه کنید، میبینید که از زمان مرحوم سید جمالالدین اسدآبادی و قبل از آن در کشورهایی مثل ایران، مصر، شام، پاکستان، ترکیه و عراق که به عنوان حوزههای دینی و انقلابی مطرح بودند، کسانی که طرفدار حاکمیت دین بودند، قبول فراگیری دین در همه شئون جامعه برایشان دشوار بود. هرچند ممکن بود از لحاظ تئوری بپذیرند، اما پذیرفتنش از نظر عملی برای آنها مشکل بود. بحثهای مربوط به امام زمان (عج) و اینکه آن حضرت چگونه ظهور خواهد کرد؟ چگونه قلدرهای دنیا را تسلیم میکند؟ چگونه با این امکانات و شرایط حکومت واحد جهانی را تشکیل میدهد؟ این بحثها را از همان ابتدا داشتیم. زمانی که در زندان بودیم و فراغتی داشتیم، چون میخواستیم وقت را پر کنیم، با ایدئولوگهای ملیگرا و کمونیست بحث میکردیم و داغترین مباحث در ارتباط با همین مسائل بود. اینکه اصلاً چگونه میتوان با وجود این حکومتهای طاغوت و شرایط دنیای فعلی و تطّور مطالب و ایجاد اندیشههای نو در حاکمیت، سیستم اسلامی برقرار کرد؟ هیچ وقت هم طرفهای مقابل ما قانع نمیشدند و میگفتند شما هم بعداً به حرف ما خواهید رسید. ما هم در مقابل به آنها میگفتیم شما هم بعداً به حرف ما خواهید رسید.
سرانجام امام راحل این کار را انجام دادند و امروز نزدیک به بیست سال است که داریم این نوع حکومت را تجربه میکنیم. موفق شدیم سیستم قابل عرضهای از حاکمیت اسلامی را به دنیا نشان دهیم. با قاطعیت عرض میکنم که در همه انقلابهایی که در دوران معاصر در آسیا، آمریکا، آمریکای لاتین و جاهای دیگر اتفاق افتاده، هیچ یک از آنها مثل جمهوری اسلامی موفق نبودهاند. این انقلاب موفق شد که در همه ابعاد مثل بسیج مردمی، مراعات دمکراسی و آرای مردم، تنظیم مقررات، مدیریت و سازندگی کشور و ادامه انقلاب، بدون هیچ عقبگردی ایدههایش را اجرا کند. اگر جاهایی مثل عراق، الجزایر، افغانستان و جاهای دورتر مثل اندونزی، ویتنام و کشورهای اسلامی و غیراسلامی را ببینید، میفهمید که در همه جا نمونههایی از انقلاب وجود دارد، اما حتی کشورهای نیرومندی مثل الجزایر که شرایط مادی آنها هم خوب بوده و یا کشور عراق با آن همه منابع نفت و گاز و با آن همه امکانات خوب مادی، انصافاً انقلاب اسلامی ایران در برابر انقلابات آنجا یک نمونه مثبت و برتر به حساب میرود.
قبل از اینکه شما بیایید، در جلسه دیگری که مدیران وزارت نیرو حضور داشتند، بودم. آنها طرحهای انجام شده و در حال انجام بر روی رودخانههای کارون، دز و کرخه را آورده بودند، کارهایی که انقلاب انجام میدهد و نتیجه این انقلاب مردمی است.
طبق توضیحات آنها در حال حاضر بیستوسه هزار مگاوات برق از این سه رودخانه تولید میشود. سایر محلهایی که برای احداث سد و نیروگاه مناسب تشخیص داده شده، شناسایی و عملیات احداث آنها شروع شده است. یعنی به اندازه همه برق موجود در کشور و حتی بیشتر، از این سه رودخانه برق تولید میشود و عمده ساخت و نصب این تجهیزات هم توسط خود متخصصین ایرانی صورت میگیرد. امروز نیروهای داخلی سدها یا نیروگاهها را طرحی میکنند و میسازند، در حالی که در گذشته همه اینها وارداتی بود. دو نمونه از این کارها که در زمان شاه ساختهاند، یکی سد دز و دیگری سد کارون است که خارجیها آمدند و کلید در دست ساختند و هیچ نقشی هم در این کار به ما ندادند. البته آنها هم سدهای خوبی هستند و نمیخواهیم انتقاد کنیم، ولی برای ساخت آن سدها دلارهای زیادی گرفتند.
میخواهم بگویم که ایران در بهترین شرایطش، آنگونه بوده، ولی امروز عظیمتر از آن سدها را جوانهای خودمان، آنهایی که امروز توضیح دادند و تمامشان بچههای جبهه بودند، طراحی و اجرا میکنند. این بخش کوچکی از نتیجه رهبری امام (ره) است و ما امروز اینها را لمسکنیم و دیگران هم که بعداً میآیند و مطالعه میکنند، همه اینها را میپذیرند.
انقلاب ما و رهبری امام اثبات کرد که اسلام میتواند در دنیای امروز حاکمیت داشته باشد و مدیریت اسلامی میتواند به مقتضای امروز جامعه را اداره کند. با این حال، این کارها هنوز گامهای اول است و ما در بدترین مراحل بعد از جنگ، به شکستن آن دگمهایی که در مغز دانشمندان و متخصصین کشورمان بود، پرداختیم. از آن مراحل سخت گذشتیم و امروز برای آینده باید نمونهای بهتر و مهمتری را ارائه بدهیم. این یک بعد قضیه بود که ثابت کردیم دین میتواند حاکمیت داشته باشد.
بعد دومی که بسیار مهم است و از بعد اصل حکومت نقطه عطفی در تاریخ ایران به شمار میرود، گرفتن حکومت از دست شاهان و سرداران نظامی است. اگر تاریخ ایران را بخوانید، به خصوص آنهایی که با این تاریخ آشنایی دارند - زمان قبل از اسلام را نمیگویم - بعد از اسلام میبینید که همیشه سرداری میآمد و با استفاده از عنصر نظامی و زور، بر یک بخش یا همه جای این مملکت حکومت میکرد و بعد هم سلسله سلاطینی را تشکیل میدادند و با جنگ و کشت و کشتار مدتی حکومت میکردند.
در مقطعی همه دنیا اینگونه بوده و در این یکی دو قرن اخیر که دنیا به جای حکومتهای دیکتاتوری و استبدادی، به حکومتهای دمکراتیک، انتخابی و سیستم حاکمیت قانون روی آورده است. چون کشور ما از آنچه در بقّیه کشورهای دنیا اتفاق افتاده بود، بهرهای نداشت، حرفی برای گفتن نداشت.
ما بعد از مشروطه که فقط تحولات تئوریکی بود، به حکومت خاندان پهلوی رسیدیم که بدتر از حکومت خاندان قاجار بود. ظواهری درست میکردند، اما باطنش چیز دیگری بود. حکومتی ظاهراً نیرومند با پشتوانه خارجی، امکانات و پول فراوان، تبلیغات و سیستم حفاظت قوی، اما در عین حال با فرهنگ زشت تملّقپروری بود که کسی جرأت نداشت انتقادی را مطرح کند. از ترس اینکه مبادا به پرقبای دربار پهلوی بر بخورد. خیلی که شهامت میکردند، نسبت به برخی از وزرا حرفهایی را مطرح میکردند.
طاغوتی را همراه با یک فضای خفقانآور ساخته بودند. مخصوصاً این اواخر و در سالهای 45 تا 50 و بعد از آن واقعاً یک چیز عجیب و غریبی شده بود. ما همیشه گرفتار شکستن این طلسم تاریخی بودیم و در دوران حاکمیت مردم در کشورهای دنیا، در ایران واقعاً از این حق محروم بودیم. در ایران هیچ نفسکشی وجود نداشت. گروههایی هم که پیدا میشدند، بعضیها یا به فکر مصالحه بودند و یا اگر هم مبارزه مسلحانهای وجود داشت، چند نفر را جمع و بمبی منفجر و یا کسی را ترور میکردند و یا اینکه گروههای ملیگرایی بودند که سعی داشتند در عین حال با آمریکا هم بسازند و برای حکومت یک مقدار فشار خارجی درست کنند. البته معلوم است که حکومت بیشتر میتوانست با اینها بسازد و یا باج دهد. اینها هیچ وقت در مبارزه پیروز نمیشدند. این طرز تفکرهایی بود که در آن زمان وجود داشت.
در یک چنین فضای بسیار تیره و تار و در یک محیط پر از ابهام و در ظلماتی که هیچ کرانه امید و افق روشنی وجود نداشت، دیدیم که انسانی قیام کرد که طلسم توالی حکومتهای طواغیت را شکست و راه را برای مردم باز کرد. بعد بحث شیوههای حکومت پیش میآید که آن مطلب دیگری است. کاری که ایشان انجام دادند، کاری بسیار باعظمت بود که برای اولین بار، یعنی از هیجده سال پیش ایران به این طرف حرکت کرد و مردم در یک فضای جدید که امام (ره) آن را به وجود آورد، تنفس کردند.
رهبری امام (ره) بود که این کارها را انجام داد. البته فقط دو نمونه را گفتم و هزاران مورد دیگر است. هر کدام از افکاری که ایشان مطرح کردند، در جای خودش و در بخش خودش قابل بررسی و استفاده است. نکات مورد بحث بسیار فراوان است و یکی دو مورد نیست که بشماریم.
ارزش و اهمیت کارهای امام فوقالعاده ارزشمند است. یک مائده و هدیه الهی است. محبت خاص خدا به این ملت و تاریخ بشریت در این زمان است، چون نمونه دیگری نداریم.
بحث تجدد قرن و این چیزها را بیشتر مثال میزنیم که در هر قرنی مُجدِّدی آمده و اقداماتی انجام داده است. اما آن مجددها مثل امام نبودند. البته همه آنها عظمت دارند و شخصیتهای مهمی به شمار میروند و اسامی اینها در تاریخ وجود دارد. آنها آمدند و موجی درست کردند و اصلاحی جزئی انجام دادند و خداوند به آنها و ارواح مقدسشان رحمت خاص خود را عنایت کند. اما امام خمینی (ره) شخصیت دیگری داشت. ما نمونه امام را نداشتیم. در هیچ مقطع و هیچ زمانی؛ اعم از دوران پهلوی، قاجار، زندیه، افشاریه، صفویه و یا دورههای قبل، اینگونه نمونهای اصلاً نداشتیم و این یک نمونه بینظیر در تاریخ ایران است. چه قبل و چه بعد از اسلام بزرگان زیادی را در تاریخ داشتهایم، اما اینگونه شخصیتی نداشتهایم.
همین دو بعدی را که رویش تکیه کردم، درنظر بگیرید. امام واقعاً یک شخصیت استثنایی بودند. یک جرقه از انوار الهی بود که در این ظلمات درخشیدند و این فضا را روشن نمودند و راه را برای مردم باز کردند. ما وظیفه مهمتری داریم که نگذاریم این راه بسته شود و این کار را ادامه بدهیم که این کار را میکنیم. بحمدالله بعد از هشت سال از رحلت ایشان، پیش خداوند سرفرازیم که نگذاشتیم این راه بعد از ایشان گم و یا ناهموار گردد، بلکه تلاش نمودیم که آن را متواتر کنیم.
بخش دیگر وظیفه ما، انجام همین کارهای فرهنگی و روشنگری است که نگذاریم مردم فراموش کنند که چه بودند، چه شدند و چه اتفاقی افتاد! این بخش بسیار بااهمیت است. اکنون هر یک از شما در جای خودتان زحمت میکشید و ما هم از کارها و زحمات شما متشکریم. امیدوارم امسال هم بتوانید این برنامه سخت را به خوبی بگذارنید. من هم میدانم خیلی سخت است و پذیرایی از این همه مهمان، رفت و آمد و تراکم جمعیت و برآورده کردن توقعات فراوانی که وجود دارد، بسیار مشکل است. امیدواریم به گونهای عمل کنیم که بتوانیم به طور نسبی رضایت شرکتکنندگان را فراهم کنیم. زحمات شما در سالهای گذشته آثار خودش را داشته و انشاءالله امسال هم بهتر از سالهای قبل بتوانیم کارها را انجام دهیم. همه شما را به خدا میسپاریم و برای توفقیات بیشتر شما دعا میکنیم.
والسلام علیکم و رحمه الله