بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله والسلام علی رسول الله و آله
از شما خیلی متشکریم که این مراسم را هر سال به گونه قابل تقدیری برگزار میکنید و یک وظیفه مهم انقلابی اسلامی و انسانی را به عهده گرفتید. نباید بگذاریم که جامعه ما، مخصوصاً نسل جوان ما کار بزرگی را که امام راحلمان کردند، فراموش کنند. آن کار و خدمتی که ایشان به تاریخ ما، به اسلام به تاریخ بشر انجام دادند، خیلی گرانبهاست و ابعادش به گونهای است که حتی اگر بنا باشد تکرار کنیم، همیشه میتوان تحلیلهای نویی روی آن ارائه داد. اگر بخواهیم بعضی از تحلیلها را در هر سال تکرار کنیم، خوب است، به خاطر اینکه اگر ما غافل بشویم، ممکن است این حماسه عظیم تاریخی انقلاب اسلامی در آینده فراموش شود. کاری که امام کردند، برای کسانی خیلی ملموس است که هر دو بخش یعنی همزمان طاغوت و همزمان انقلاب را درک کرده یا فهمیده باشند. اشخاصی که محتوا و شرایط تاریخ ایران را میدانند و با تاریخ ایران سروکار دارند، خیلی بهتر میتوانند بفهمند که این انقلاب و رهبری امام در ابعاد مختلف چه مسئله مهمی بود! بالاخره شما زحماتی میکشید و اندیشهها و آثار امام را در همین کنگرهها مطرح میکنید. دانشمندان و صاحبنظران این مسائل را توجیه و تحلیل میکنند. خودتان هم بر مسائل مسلط هستید، ولی خیلی از این مسائل برای جامعه ما قابل توجه است که نو به نو در جریان تحلیلها قرار بگیرند. باید همیشه از چند بعد و ابعاد مختلف بحث شود.
در مجموعه کارهای امام دو سه نکته برایم بسیار باارزشتر است: یکی از بعد اینکه امام توانستند این راه را در جامعه بشری باز کنند که حاکمیت دین در عصر ما مقدور است. واقعاً این مورد تردید بود. هنوز هم شاید خیلیها در دنیا تردید داشته باشند. ولی آن موقع در بین اهل نظر بحث بود که در زمان ما، با شرایطی که در دنیای پیشرفته است و با مجموعه امکانات و اوضاعی هست، اصلاً میتوانیم دین را به عنوان حاکم و مدیر جامعه بکار بگیریم. این بحثها از زمان مرحوم سیدجمالالدین اسدآبادی و قلبش در مصر، ایران، عراق، شام، استانبول، پاکستان و جاهایی که حوزههای انقلابی و دینی بوده است، همیشه مطرح بوده است. آنهایی هم که قبول داشتند، برایشان خیلی دشوار بود که عملی شدن آن را بپذیرند. از لحاظ تئوری قبول میکردند، اما میگفتند چگونه باید انجام شود. مثل همین بحثهایی که ما راجع به امام زمان (عج) میکنیم. هر سال 15 شعبان که امام میآیند، چگونه میتوانند قلدرهای دنیا را تسلیم کنند؟! چطور و با چه امکاناتی حکومت واحد جهانی را تشکیل میدهند؟! شبیه همین بحثها را آن موقعها داشتیم که اصلاً چطور میتوان با این حکومت طاغوت و در این شرایط دنیا و با قطور مطالب و اندیشههای نو و حاکمیت دیکتاتوری سیستم اسلامی برقرار کنیم؟!
در زندانها که فراغت داشتیم و میخواستیم وقتمان را پر کنیم، با ایدئولوگهای ملیگرا و کمونیستها داغترین بحثهایمان همین بود که هیچ وقت طرفهایمان قانع نمیشدند. آنها هم به ما میگفتند شما خودتان بعداً به این مسائل میرسید. ما هم به آنها میگفتیم شما هم میرسید. ولی امام این کار را انجام دادند و امروز نزدیک 20 سال است که داریم تجربه میکنیم و موفق شدیم از حاکمیت اسلام یک سیستم قابل عرضه را به دنیا نشان بدهیم.
من با قاطعیت عرض میکنم، در همه انقلابهایی که دوران معاصر در آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و جاهای دیگر اتفاق افتادهاند، هیچ یک مثل جمهوری اسلامی در همه ابعاد، یعنی بسیج مردمی، مراعات دمکراسی و آرای مردم، تنظیم مقررات مدیریت، ساختن کشورشان و ادامه انقلاب موفق نبودند که بدون عقبگرد ایدههاشان را اجرا کنند. شما به جایی مثل عراق، الجزایر و افغانستان و یا دورتر به اندونزی و ویتنام بروید. در کشورهای اسلامی و غیراسلامی به هر جا که میخواهید، بروید. در همه جا نمونههایش را دارید، حتی کشورهای نیرومند مثل الجزایر، با آن همه گاز و نفت که شرایط مادیشان خوب بود، یا عراق با آن همه امکانات انصافاً قوی مادی، همه اینها را ببینید. واقعاً ایران یک نمونه موفق است.
همین الان که شما آمدید، از جلسه دیگری میآیم. مدیران وزارت نیرو آمده بودند. این موضوع در صحبتهای من با شما نبود و الان همینطور پیش آمد که به عنوان یک مثال عرض میکنم. طرحهای روی کارون، دز و کرخه را آورده بودند که انقلاب دارد اجرا میکند. تولید 23 هزار مگاوات برق روی این 3 رودخانه طراحی شده است. سایت شده است، سدها آماده شده، نیروگاهها آماده شده و داریم میسازیم. یعنی به اندازه همه برق موجود در کشور. عمده اینها را ایرانیها میسازند. طراحی میکنند، سد را میسازند، نیروگاه را میسازند. الان قسمتی وارداتی است. قطعاً اگر یک نمونهاش را در زمان شاه میساختند، میگفتند. سدهایی ساختند که یکی سد دز و دیگری سد کارون است. ولی خارجیها آمدند و کلید در دست ساختند. هیچ کارش را به ما ندادند. پول دلار گرفتند و رفتند. آنها هم سدهایی خوبی هستند، نه اینکه کار بدی باشد. نمیخواهیم انتقاد کنیم. میخواهم بگویم ایران در بهترین شرایطش آنگونه بوده است. الان عظیمتر از آن را جوانهای خودمان میسازند. آنهایی که امروز توضیح میدادند، همهشان بچههای جبهه بودند. همینها طراحی و اجرا میکنند که خیلی عظمت دارد. آن، یک بخش کوچک از اعداد و ارقامی است که گزارش دادند. یعنی ثابت کردند این اقدام امام یک نمونه از حاکمیت این است. این عقیده را به همه باوراندیم. الان خودمان با همه وجودمان لمس میکنیم که مردم بعد از جنگ، از آن دگماندیشیهایی که در مغز بعضی از دانشمندان و متخصصین بوده که نمیتوانیم کارهای بزرگ را در ایران بکنیم، به عنوان مراحل سخت گذشتیم و الان کارها روان شده است و برای آینده هم باید نمونههای مهم ارائه بدهیم. این یک بعد قضیه است که به هر حال اثبات حاکمیت دین بود.
بعد دومی که بسیار مهم است، نقطه عطفی در تاریخ ایران است که حکومت را از دست شاهان و سرداران نظامی که در گذشته مرسوم بوده است، بگیرند و به مردم بدهند. آنهایی که با تاریخ ایران آشنا هستند، ببینند. زمان قبل از اسلام را نمیگوییم. بعد از اسلام که داریم میبینیم، همیشه یا سرداری میآمد فتح میکرد و یا یک عنصر نظامی گوشهای و یا همه جا را میگرفت، مدتی حکومت میکرد و سلسه سلاطینی را با جنگ و کشت و کشتار درست میکرد. در مقطعی همه دنیا همین جور بوده است. در یکی دو قرن اخیر که دنیا به سوی حکومتهای دموکراتیک و انتخابی رفت و سیستم قانون به جای دیکتاتوری و استبداد حاکم شد. ایران ما از آنچه که در بقیه کشورهای دنیا اتفاق افتاده است، اصلاً بهرهای نبرده بود. بعد از مشروطه هم که فقط یک تحولات تئوریک بود، به حکومت خاندان پهلوی رسیدیم که بدتر از حکومت خاندان قاجار بود. ظواهر را درست میکردند، اما باطنشان فاسد بود. قدرت بسیار نیرومندی از لحاظ پول، امکانات، تبلیغات، پشتوانه خارجی و سیستم حفاظت داشتند و با رایج شدن فرهنگ زشت تملّق و ترس در جامعه، اصلاً کسی جرأت نداشت کاری کند که به پر قبای رژیم پهلوی بر بخورد. خیلی که شهامت میکردند مثلاً به بعضی از وزرا یا اگر به دزدیهای آشکار برخورد میکردند، با کنایه میگفتند. طاغوتی ساخته بودند و واقعاً فضای خفقانآوری وجود داشت. مخصوصاً این اواخر از سال 1345 و 1350 به بعد دیگر که چیز عجیب و غریبی شده بود. شکستن این طلسم تاریخی که ما همیشه در ایران گرفتارش بودیم، سخت بود. در دوران حاکمیت مردم در بقیه کشورهای دنیا، ما حسابی محروم بودیم. در ایران هیچ نفسکشی نبود. گروهها هم اگر پیدا میشدند، یا با فکر مبارزه مسلحانه چند نفر جمع میشدند و گاهی تروری انجام میدادند. گروههای ملیگرا بودند که میخواستند با آمریکا قدری بسازند و از آن طریق قدری فشار خارجی روی رژیم بیاورند. معلوم بود که آنها بیشتر میتوانستند حاکم بسازند تا حکومت کنند. همیشه میخواستند باج بدهند. این گروهها هیچ وقت در آن مسابقه پیروز نمیشدند. این طرز تفکرها وجود داشت.
در چنین فضایی بسیار تیره و تاریک و در یک محیط پر از ابهام و در ظلماتی که هیچ کرانه امید و افق روشن نمیدیدیم، آنچنان انسانی قیام کردند و طلسم توالی حکومتهای طواغیت را شکستند و راه باز برای مردم باز کردند تا مردم بیایند.
بعد از آن بحث شیوههای کار بود که بعد دیگر است. ابزاری که ایشان بکار گرفت، خیلی باعظمت است. واقعاً ایران برای اولین بار از 18 سال پیش آزاد تنفس کرده است و مردم در فضای جدید تنفس کردند. رهبری که این کار را کرده است، اهداف و دستاوردهایی داشت که من دو موردش را اسم بردم. هزاران مورد دیگر و افکار فراوانی را ایشان مطرح کردند که هر یک در جای خود در بخش خود قابل بررسی و استفاده است. آنها خیلی فراوان است. بحث هزاران است. یکی دو مورد نیست که بشماریم.
این امام فوقالعاده ارزشمند است. یک هدیه آسمانی است. یک هدیه الهی است. یک موهبت خاص به این ملت و تاریخ بشریت در زمان ماست. ما به امام عادت کردیم، چون نمونههای دیگری نداریم. بحث مجدد قرن و این چیزها را بیشتر مثال میزنیم که در هر قرنی مجددی آمده است. اما آن مجددها اصلاً این جوری نبودند. شما اسامی این مجددهایی را که همهشان عظمت دارند و شخصیتهای مهمی هستند، در تاریخ ببینید. بله آمدند موجی درست کردند و اصلاح جزئی کردند که خداوند به آنها و به ارواح مقدس آنها رحمت خاص خود را عنایت میکند. اما این اصلاً چیزی دیگری است. نمونه این را نداشتیم. در کدام مقطع داشتیم؟! در زمان پهلوی که نبود. در زمان قاجار، در زمان زندیه، افشاریه، صفویه و بقیه خاندانی که داشتیم، چنین شخصیتی نبود. یک نمونه بینظیر در تاریخ ایران است. هم قبل از اسلام و هم بعد از اسلام بزرگان زیادی در تاریخ داریم، اما با این شخصیت نداشتیم.
همین دو بعدی را که رویش تکیه کردم، حساب کنید. به هر حال امام واقعاً یک شخصیت استثنایی بود. جرقهای از انوار الهی بودند که در این ظلمات درخشیدند و این فضا را روشن کردند و این راه را باز کردند. ما وظیفه مهمتری داریم که نگذاریم این راه بسته شود. باید کار کنیم که داریم میکنیم. بحمدالله 8 سال بعد از رحلت ایشان پیش خداوند سرافرازیم که نگذاشتیم این راه بعد از ایشان گم و ناهموار شود. هرچه هم توانستیم، تلاش کردیم و هموارترش کردیم.
در زمان نبودن امام، یک وظیفه دیگر ما هم همین کارهایی است که نگذاریم از لحاظ فرهنگی و توضیح کاری مردم فراموش کنند که چه بودند و چه شدند و چه کارهایی اتفاق افتاده است. این هم بسیار بااهمیت است که شما دارید انجام میدهید هر کدام شما در جای خودتان دارید زحمت میکشید و برای کار وارد این فضا میشوید. به خاطر این کار جنبی هم که انجام میدهید، تشکر میکنیم. امیدواریم امسال به خوبی موفق شوید این برنامه سخت را بگذرانید. من هم میدانم خیلی سخت است. این همه مهمان و رفت و آمد و تراکم جمعیت و توقعات فراوانی که هست، باید به گونهای عمل کنیم که به طور نسبی رضایت شرکتکنندگان را فراهم کنیم در سالهای گذشته همیشه زحمات شما آثار خودش را داشته است، انشاءالله امسال هم بهتر از سالهای قبل بتوانید همین کار را انجام بدهید. شما را به خدا میسپاریم و برای توفیقات بیشترتان دعا میکنیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته