سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع اعضای ستاد رسیدگی به‌امور آزادگان

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع اعضای ستاد رسیدگی به‌امور آزادگان

  • دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۷۶
شرایط پیش آمده در منطقه و تسریع در آزادی آزادگان/ استفاده ایران از حوادث بعد از جنگ/ عراق و اهداف او از جنگ/ آزادگان، فولادهای‌آبدیده اسارت/ رسیدگی به آزادگان، وظیفه حکومت/ حقوق ویژه آزادگان از دولت/ همکاری مسئولین در رسیدگی به امور آزادگان/ آزادگان، نیروهای مفید و مؤثر برای جامعه/ حضور آزادگان در بخش‌های مختلف جامعه/ پیروزی‌های ایران در جنگ/ استفاده از فضای عطرآگین جهاد و شهادت در خودسازی/ خسارت‌های انسانی زیاد ایران در جنگ/ لزوم رسیدگی به وضعیت بقیه اسرای ایرانی/ لزوم واقع‌بینی در رسیدگی به امور آزادگان و اسرا/ وجوهات مشترک دو ملت ایران و عراق/ تلاش برای آزادی اسرا، از بهترین‌کارهای زندگی

بسم‌اللّه الرحمن الرحیم

والسلام والصلاه علی رسول اللّه و اله

آزادگان عزیز خیلی خوش آمدید. من سالروز ورود شما را گرامی می‌دارم و ورود شما را جزو بهترین لحظات زندگیم می‌دانم. پس از آتش‌بس و به طورکلی مکاتبات و رفت و آمدها، شرایطی که در منطقه به وجود آمد، ما را کاملاً امیدوار کرد. خیلی عجله داشتیم که زود به نتیجه برسیم. می‌ترسیدیم حادثه‌ای اتفاق بیافتد و این مکاتبات قطع بشود. دوباره، همین که حالا اتفاق می‌افتد. می‌بینید اوضاع چند سال راکد می‌شود و چیز دیگری می‌شود. از طرفی شرایط منطقه را درک می‌کردیم که صدام در شرایطی نیست که بتواند خیلی چانه بزند و امتیاز بخواهد. عجله هم آنها بیشتر از ما عجله داشتند. به خاطر اینکه شرایط آنها شرایط ویژه‌ای بود. بالاخره کار به‌جایی رسید که در آخرین نامه آخرین جمله را از رئیس جمهور عراق گرفتیم که همه خواسته‌هایی را که مطرح شده بود، پذیرفت. آن هم یک جمله مهمی است. برای عراقی که بعد از انقلاب، قرارداد الجزایر را فسخ ادعاهای شط‌العرب، آبادان، خرمشهر و خوزستان را مطرح کرد، یک دفعه کار بجایی برسد که بگویند همه خواسته‌های شما را می‌پذیریم آن پشت سر جنگی این همه کشتار و اسیر خسارت بود. و بالاخره باید به ملتش جواب بدهد که چه شد که همه خواسته‌های ایران را پذیرفت؟ یعنی این جنگ هشت ساله برخلاف میل آنان بود؟ آخرین نامه‌ای که مکاتبات ما را قطع کرد، جمله مهمی داشت و خیلی زود اولین قافله آزاد شده‌ها را استقبال کردیم. خداوند شما را نگه داشت. حفظ کرد. ده‌ها هزار نیرو را برای ما با مشکلات اسارت در زندان‌ها تربیت کرد. تقویت کرد، فولاد آبدیده کرد، مرد بودند و مردان نیرومندتر شدند و به داخل کشور برگشتند. الحمدلله در همه جای کشور هستید. از آن روزی که شما برگشتید، واقعاً هیچ بار مشکلی برای نظام نبودید. هیچ مطالبه‌ای نبود. آنچه را که نظام حقوق شما را داده، کمتر از آن چیزی است که افرادی مثل شما حق دارند. منتها شما برای این چیزها نجنگیدید و اسیر نشدید. کسی هم مدعی نیست که بخواهد پاداش جهاد شما را بدهد.

این یک حقوقی است که ما در مقام مسئولیتمان در مقابل همه مردم کشورمان به تناسب باید پرداخت کنیم و خدماتی را انجام بدهیم، برای آزادگان هم حقوق ویژه‌ای درنظر گرفته شده است. آقای وکیلی در این مدت خیلی تلاش و پیگیری کردند. گزارشی که دادند، بنده هم در جریان کار بودم ستاد همه همتش را خرج کرد. آقای ابوترابی از همان لحظاتی که وارد شدند تا همین حالا واقعاً آب دلسوزی دارند مسائل شما را پیگیری می‌کنند و بقیه دوستانمان جناب آقای دکتر پاک‌نژاد، جناب آقای یحیوی، آقای جمشیدی و سایر کسانی که دستشان به جایی می‌رسد هیچ کوتاهی نمی‌کنند. همه وظیفه‌شان را انجام می‌دهند. بالاخره حقوقی است که باید تأمین بشود وقتی که می‌شنوم که آنچه در قانون راجع به بهداشت، آموزش، مسکن، شغل و مسایلی از این قبیل نوشته شده در حد نصاب قانونی یا نزدیک است، خوشحال می‌شوم که می‌توانیم پیش خداوند روسفید باشیم. همکاران ما در این ستاد زحمت می‌کشند. ولی من به شما صریح و روشن عرض بکنم که هیچ فکر نمی‌کنیم که این جزای صبر و جهاد شماست. این بخشی از وظیفه‌ای است که به عهده هر دولتی است که انجام بدهد و شما امروز با سوابقی که دارید، با تجربه‌ای که دارید، با اندوخته‌های فکری که دارید و با رشد معنوی که در این دوران بلا و مصیبت و گرفتاری کشیدید، می‌توانید نیروهای بسیار مفید و مؤثری در جامعه باشید. می‌توانید مربی‌های فرهنگی خوبی برای مردم باشید نمونه‌های سازنده‌ای باشید که مردم بتوانند از وجود شما به‌عنوان یک انسان خوب الگو بگیرند.

کارهایی هم که شما بر عهده می‌گیرید، خوب انجام می‌شود. خیلی از شما در بخش‌های خصوصی کار می‌کنید. در تعاونی یا چیزی از این قبیل دارید کار می‌کنید که آن هم میدان خوبی است. به هر حال خداوند عاقبت کا را به خیر بگرداند. جنگ را علی رغم اینکه همه شیاطین پشت سر بعث عراق جمع شده بودند تا ما را از پا دربیاورند، ما خیلی خوب تمام کردیم. از جنگ پیروز بیرون آمدیم. یک وجب از خاکمان را از دست ندادیم. یک امتیاز کوچک به‌دشمن ندادیم و خسارتی هم که به کشورمان وارد شده، در مصوبات سازمان ملل گنجاندیم که باید به ما بپردازند.

به هر حال یک روزی خواهیم گرفت و اگر با دادن شهدا و جانبازان و آزادگان و مفقودان خسارت انسانی فراوان دیدیم، در مقابلش از این فضای عطرآگین شهادت و جهاد برای ساختن جامعه و برای تقویت روحی و معنوی ملتمان خیلی استفاده کردیم. و تاریخ‌مان را غنی کردیم. فرهنگمان را تقویت کردیم که به‌این زودی آثار مبارک این دوران جهاد فراموش نخواهد شد. نسل‌های بعد از اینجا ارتزاق معنوی می‌کنند البته خسارت‌های انسانی ما بالا بود. آدم‌هایی که از دست دادیم. خیلی ارزشمند بودند و رنج خانواده‌ها و بستگان آنها را نمی‌شود کم گرفت. خداوند خودش جزای این همه مصیبت را خواهد داد. من فکر می‌کنم آقایان مسئولین و اینهایی که حرف می‌زنند سعی کنند مطالب را در مورد باقیمانده کسانی که از ما در عراق هستند واقعی بگویند که توقعی بیجا در جامعه درست نکنند کار تصفیه حساب‌ها را مشکل نکنند قدر مسلّم می‌دانیم تعدادی از افرادمان که آنجا بودند و سند داریم که آنجا بودند. برنگشتند. عراق باید به هر حال تکلیف اینها را روشن بکند آنهایی که ما اسم و رسم داریم، روشن بکند این‌ها هستند یا نیستند؟ اگر نیستند؟ چرا نیستند؟ کجا رفتند؟ چه سرنوشتی داشتند؟ خانواده‌هایشان تکلیفشان را بفهمند که اینها چه شده‌اند؟ از عراق هم اسیر داریم. مثل عراقی‌ها منکر نمی‌شویم دلمان می‌خواهد زودتر اسرای عراقی به خانه‌هایشان برگردند و این وضع بدی که الان خانواده‌های آنها دارند ادامه پیدا نکند و انشاءالله با واقع‌بینی این مسئله تمام بشود. این یک مقدار به حق پذیری عراقی‌ها مربوط می‌شود که بیایند صریح به ما بگویند این اسامی مشخص کجا هستند و کجا رفتند؟ وقتی که مسئله جدّی بشود می‌توانیم مشخص کنیم تعداد آنها چقدر بود. امیدواریم این دوران تمام بشود و بتوانیم راه کربلا را باز شده ببینیم و مردم ما از فیض عتبات عالیات استفاده بکنند. دو ملت ایران و عراق هم بتوانند با هم صمیمی باشند. انشاءالله دوران تلخی را پشت سر بگذاریم و وارد یک دوران جدید سازنده‌ای بشویم.

بنده هم از این محبتی که کردید تشکر می‌کنم لوحی که به من هدیه فرمودید، برای بنده بسیار باارزش است. لوحی که شما آزادگان بدهید در تاریخ زندگی من علامت خوبی برای کارهایی است که شد. از کارهای فراوانی که این دوره شد، برای خود من عزیزترینش همین است که توانستیم دهها هزار انسان شایسته و مرد و مردساز را دوباره به کشور برگردانیم و آن روز خیل آزادگان را در میان خودمان داشته باشیم. سلام مرا به همه رفقای آزاده برسانید.

                والسلام علیکم و رحمه الله