بسم الله الرحمن الرحیم
از توفیقی که دست داد تا شما برادران را زیارت کنم شکرگزار هستم. حساسیت مسئولیت شما حتمآ بر خودتان پوشیده نیست، میدانید که مسئولیت مهمی را به عهده گرفتهاید و با بینش و اطلاع این مسئولیت را انتخاب کردید. من امروز درباره حساسیت مقطعی که ما در آن هستیم از لحاظ مسئولیت و شغل شما صحبت میکنم و به طورکلی هدف اطلاعاتی بودن نظام ما برای دشمن در این مقطع بیش از همیشه وجود دارد. در مقابله با انقلاب اسلامی به طور طبیعی همه جریانهای استکبار جهانی سعی میکنند که در نقاط حساس این جامعه از جمله نیروهای مسلح نفوذ کنند. اینکه بین دوران انقلاب و زمان گذشته و هر شرایط دیگری تفاوت قائل میشویم به خاطر آن است که در نظام گذشته، جریانهای استکباری مخصوصآ آن غربیها خودشان در همه جا حضور داشتند و در نقاط حساس و شاهرگهای حیاتی عملا بودهاند. برای آنها مسأله اطلاعات بهخاطر اینکه خودشان اداره میکردند، آن چنان مهم و سرنوشتساز نبود. فکر میکردند هر چیزی که در جامعه سرنوشتساز است و تصمیمگیری درباره آن تأثیر مهمی دارد، افرادی را به عنوان کارشناس و عناوین دیگر در آنها بگمارند. در ارتش هیچ مرکز حساسی وجود نداشت که کارشناسان خارجی آنجا نباشند و در آن جای حساس، ورود و حضور نیروهای ما ممنوع بود، یعنی آن رموز اساسی ارتش را از افسران مستقل و نیروهای شریف و پایبند منافع ملت حتیالامکان مخفی میکردند. در کل ارتش جای حساسی نبود که آمریکاییها و دیگر غربیها نباشند بلکه این مسئولیتها بهعهده آنان بود و حتی در خریدهای بازرگانی و کارهای فنی و تصمیمات جنگی مسئول بودند. گرچه هر نظامی باید برای حفظ خودش یک سری اطلاعات داشته باشد، اما سئوال این است که آن ارباب اصلی که اینجا بود چه نیازی برای سرمایهگذاری در امر جاسوسی داشت؟ مگر این مراکز دست خودشان نبود؟ اگر آمریکاییها مسألهای را میخواستند بدانند مستقیمآ از مأمورینی که بودند میگرفتند و اسرائیلیها هم همین طور. انگلیس و فرانسه و آلمانیها و این اواخر شورویها و هر کسی که دستش بهاینجا بند بود این کار را میکرد.
ما برای دشمنانمان شناختهتر شده بودیم تا برای صاحبان این مملکت و ملت و حتی دستاندرکاران خود نظام. همان طور که قبلا هم میدانستیم و بعدآ در پروندهها کشف شد خارجیهایی که اینجا بودند. خیلی از رموز را میدانستند که حتی بسیاری از افراد رده بالای ارتش هم نمیدانستند. که اینها بدانند. مسأله دیگری که اکنون تازگی دارد این است که ایران بهصورت یک وزنه مستقل مزاحم، علیه سلطهگران خارجی در پهنه گیتی عرض اندام میکند. کشوری که منافع استکبار را تهدید میکند میتواند هدفی باشد تا استکبار این نقطه تهدید را بشناسد. اگر فرض کنیم در گذشته کارشناسها و جاسوسهای آمریکایی هم نبودند همین که شخصی مثل محمد رضا پهلوی و ایادی خائنش حاکم بودند، جای هیچ نگرانی برای استکبار نداشت، مثلا اردن چه نگرانیهایی برای آنها تولید میکند، آنها میدانند که تا ملکحسین هست برای آنها کافی است که منافع غرب را حفظ کند و یا از مصر چه نگرانی دارند و یا روسها از نظام حاکم بر افغانستان چه نگرانی دارند.
بنابراین همین سردمداران بودند که به خاطر وابستگی و منافع و گرایشهای خود، حافظ منافع استکبار بودند و تلاش استکبار برای خرید افراد و نفوذ در آنها و درآوردن مطلب چندان لازم بهنظر نمیرسید. البته آنها همیشه برای روز مبادا افرادی را تربیت میکردند. اما من میخواهم تفاوتی را در اینجا مطرح کنم، اینکه ما به عنوان یک قدرتی و حرکتی در دنیا مطرح هستیم که آنها از ما خائف هستند، حسابی که در گذشته روی ارتش میکردند با حال قابل مقایسه نیست، ارتش جمهوری اسلامی ما و نیروهای مسلح قدرت عظیمی در منطقه به حساب میآیند، البته در گذشته هم وجود داشت، اما نه با این هدف و عظمت، آن موقع تهدیدی برای استکبار نبوده است. اکنون نیروهای ما قدرت مستقلی در منطقه هستند و طبعآ دشمن سرمایهگذاری بیشتری برای نفوذ در آن و کسب اطلاعات میکند.
در گزارشهای اخیر خبری خواندم که رئیس جمهوری آمریکا هر شب عکسهای ماهوارهای مربوط بهجنگ بدر را خودش مشاهده میکند، این خیلی مهم است، حرکات موجود و نقل و انتقالات و پیشرفتهای ما بهاین شکل توسط آمریکاییها تعقیب شود. وقتی که آنها این قدر روی مسایل اینجا حساس هستند که کارشناسهای آمریکایی عکسها را میبیند و خود رئیس جمهوریشان هرشب عکسها را میبیند، این نشان بزرگی انقلاب است. آنها دیگر به طور صریح درباره انقلاب و عظمت آن اعتراف میکنند. دو سه روز پیش یکی از کارشناسهای آمریکایی گفته بود که ما نباید دیگر از غول کمونیسم مردم را بترسانیم، بلکه باید آنها را از اسلام بترسانیم، باید آنها را از حرکت اسلامی که در ایران آغاز شده و ریشههایش در همه جا وجود دارد بیم دهیم. چرا که این حرکت اسلامی همه جا میتواند بهما ضربه بزند و متکی به افراد فداکار و از جان گذشته و مسلح بهایدئولوژی الهی است.
از لحاظ استقلال و از لحاظ تهدیدی که از سوی ما علیه منافع استکبار وجود دارد، شرایط امروز ما با دیروز بسیار فرق دارد و طمع و تمایل شدیدی به نفوذ در ما ایجاد شده. ما در گذشته آنها مثلا هیچ نیازی به نفوذ در روحانیت نداشتند، آن موقع ما در کارهای حاشیهای بودیم و مسئولیتی نداشتیم. اما اینها به شدت تلاش میکنند که در روحانیون نفوذ کنند. همچنین سعی میکنند که در اقتصاد ما و مراکز حساس ما نفوذ کنند. این مراکز قبلا در دست خود آنها بود.
مسأله دیگری که تازگی دارد و از ویژگیهای ماست آن است که افراد قابل خرید هم در جریانهای مخالف نظام در کشور وجود دارند. این گروهکها و جریانهای ضدانقلابی که مخالف هستند و منافعشان در جمهوری اسلامی تأمین نمیشود، اینها بهشدت آمادگی دارند که خود را بفروشند. ما اینها را میشناسیم. آنهایی که در مقابل جمهوری اسلامی هستند نوعآ از بدترین انسانها هستند، مخالفین جمهوری اسلامی یا مارکسیستهای ضد خدا و یا غرب زدگان نوکر امریکا و یا بیبندوبارها و ولگردها و آدمهای فاسدی هستند که با اخلاق حاکم سازش ندارند و یا سرمایهدارها و پولدارهای زالوصفت هستند که اموالشان تهدید شده و یا گرفته شده و دیگر امیدی بهآینده ندارند و یا تصفیهشدگانی هستند که بهخاطر پرونده بدشان کنار گذاشته شدهاند و یا جریانهای لیبرالیستی سیاسی هستند که سیاست برای آنها بهصورت حرفهای درآمده بود و به امید پست و مقام سیاسی بودند و حالا این منافع از دست آنها گرفته شده میبینید که مخالفان جمهوری اسلامی همه منافع پست مادی دارند، دستهای از این افراد هم نشان دادند که از هیچ کار زشتی فروگذار نمیکنند. مثلا در نمازجمعه و در میان مردم نمازگزار و در قطار راهآهن بمب میگذارند، در جنگ اسرار برادران خود را بهدشمن میدهند تا دشمن بتواند برادران آنها را مورد حمله قرار دهد، یا مثلا اینها در جنگ اخیر و بمباران هوایی شهرها، درست نقش ستون پنجم را بازی میکنند و به نفع عراق پشت جبهه را تضعیف میکنند و شایعه پخش میکنند.
ما اسنادی جمعآوری کردهایم که اینها به دروغ به عراق گزارش میکنند که حمله شما خیلی مؤثر بوده و مردم خیلی ترسیدهاند و خیلی ناراضی هستند و شعار ضد جنگ میدهند و هرچه شما بیشتر بزنید بهتر است. اینها دشمن را تحریک میکنند که مردم هموطن غیرنظامی آنها را بمباران کند و با دروغ حرکت میکنند و این ویژگی دشمنان جمهوری اسلامی است. آدمهایی که هیچ پایه و اساس و فکری و امیدی به آینده خودشان ندارند حاضرند که بههر قیمتی خریده شوند و سریعآ نفوذ کنند و جاسوس شوند و پول دربیاورند و یا لااقل کینهها و عقدههایشان را بر سر جامعهای که آنها را طرد کرده خالی کنند، بنابراین باید بهاین گروهکها بهچشم جاسوسی نگاه کنیم. اینها بالقوه همگی مستعد هستند که جاسوس رسمی برای دشمنان ما بشوند، اگر هم تا حالا نشدهاند به خاطر آن است که دستشان نرسیده است و کاری نتوانستهاند انجام دهند. آن کسی که در نمازجمعه مردم را میکشد و آن کسی که اسرار نظامی را به دشمن میدهد، یعنی حزب و جریان او که علیه جنگ و به نفع دشمن تبلیغ میکند چه ابایی دارد که اطلاعاتی پیدا کند و پولی بگیرد. ما باید به طور تحلیلی بپذیریم که این جریانات بهاصطلاح خودشان سیاسی و مخالف نظام استعداد جاسوس شدن و خدمت کردن برای دشمن را دارند.
نظام ما مثل مارکسیستها قصابوار عمل نکرده که هر چه در ادارات و جاهای دیگر بود برداریم و بهجای آنها افراد جدیدی بیاوریم. با همه مشکلاتی که برای ما داشت سعی کردیم با مطالعه و شناسایی افراد بد را بیرون کنیم و افراد سالم را بگذاریم و حتی میانهروها را نگاه داریم، برای اینکه کمکم ساخته شوند و وفادار گردند. خود این شیوه برخورد هم زمینهای میدهد که افرادی که تصفیه نشدهاند و زیر چشم ما نبودهاند بمانند و گاهی مشکلات درست کنند، منتهی ما منافع این کار را بر ضررهایش بهخاطر استحکامی که در متن جامعه دیدیم ترجیح دادیم و نیازی ندیدیم که برخورد خشن و غیرانسانی کنیم و مردم را از نان خوردن بیندازیم. این کار امکان هم نداشت، ما که یک تشکیلات عظیمی مثل این نمیتوانستیم جایگزین کنیم و طبعآ خود این هم یک زمینه دیگری است.
مجموعآ برای نفوذ و کسب اطلاعات دشمن زمینهها فراوان هست. البته در کل جامعه نقطه مقابلی که این توطئهها را دفع میکند وفاداری مردم و اطلاعات 36 میلیونی است که دیدیم چقدر مفید بود و این همه توطئهها را اطلاعات مردمی خنثی کرد و نقطه دیگر ایمان و صلابت عقیده کارکنان جمهوری اسلامی و نیروهای انقلابی است که مثل یک اداری معمولی نیستند و با جان و دل میکوشند تا بهاهدافشان برسند و دشمنشان را مأیوس کنند.
البته خود استحکام انقلاب و چیزهای دیگری هم هست که نقش دشمنان را تضعیف میکند ولی به هر حال ما باید مواظب باشیم و بیدار باشیم و خیلی تلاش کنیم و بدانیم که چشمهای زیادی به ما خیره شده و خوشبختانه به خاطر سوابقی که افراد ناباب در نظام گذشته داشتند و شناسایی شدند پاکسازی گردیدند. مقدار زیادی از آن مفاسد و سرمایهگذاریهای دشمن از بین رفت و از این جهت در یک مقطعی از شر آنها کمی راحت بودیم و سرمایهگذاری دشمنان ما از میان رفته و باید از نو سرمایهگذاری کنند.
پروراندن یک جاسوس در این نظام مقدار زیادی طول میکشد که در آن موقع هم دفع خواهد شد. بنابراین این بیداری باید دائمآ برای ما باشد. وظیفه شما بسیار مهم است و باید همه جا زیر نظرتان باشد و مواظب باشید که این شیاطین بهمعنی واقعی که برای فساد نفوذ میکنند و خود را مخفی میکنند، نتوانند بهاسلام و انقلاب و این مردم و این راه حقی که وجود دارد صدمه بزنند و بدانید که اگر با این عقیده و با این فکر تلاش بکنید، همه لحظات کارتان عبادت است و پیش خداوند اجر دارید و بهحساب جهاد در راه خدا میتوانید آن را بگذارید و از خداوند هم همیشه بخواهید که شما را از لغزشها و غیر واقعگوییها و سوءظنهای مضر حفظ کند و در صراط مستقیم باشید که وظیفهتان را با سلامت انجام دهید و آقایان علمایی که با شما کار میکنند حتمآ مواظب هستند و وظایف شما را همیشه گوشزد کنند. انشاءاللّه این حرکت سالم انسان در خدمت خدا و همراه با سایر تلاشگران این انقلاب مقبول درگاه خداوند قرار گیرد. والسلام علیکم و رحمهالله و