ما امروز با دو گروه قهرمان مواجه هستیم و من در مقابل شما برادران قهرمان واقعی بدون تعارف احساس ضعف میکنم. یعنی خودم را حقیرتر از این میبینم که درباره شما صحبت کنم. تعارف نیست. منتها شما مهمان من هستید و من به عنوان رئیس مجلس شورای اسلامی که شما به اینجا آمدید، ناچارم مقداری صحبت کنم. شما با عملتان پیش از آنچه ما با حرف میتوانیم توضیح دهیم، توضیح دادید. عمل بسیار گویاتر از حرف است. این برادران معلول و جانبازی که عنوان قهرمانی جهان را بدست آوردند، پیش از اینکه قهرمان این میدان باشند، قهرمان میدان انسانیت شدند. در راه خدا جهاد کردند. تلاش کردند و صبر کردند و به مقام صابرین رسیدند. این قهرمانی است. این عکسی که روزنامه کشوری که هیچ وقت حاضر نیست اسم اسلام و جمهوری اسلامی را با احترام ببرد از یک قهرمان جانباز میاندازد و این عکس را مزین میکند، روی سینههای قهرمان ما عکس امام خود نمایی میکند در آن روزنامه کفر، این موفقیت را ما در سایه تلاش و جهاد و صبر که شما جلو بودید به دست آوردیم.
آن برادرانمان که در دوران طولانی اسارت، متحمل بدترین انواع زجرهای روحی و جسمی شدند که ما میدانیم سفاکان بعثی در مورد عزیزان رزمنده ما چه کردند، آنها با این روحیه قابل ستایش به کشورشان برگشتند، آنها پیروز و قهرمان هستند. رزمندگانی که چند سال در این گونه شرایط زندگی کردند و خم به ابرو نمیآوردند قهرمانان تاریخ ما هستند. اگر کسی فکر کند ملت ما و ما میتوانیم پاداش فداکاریها و مجاهدات شما را بدهیم در اشتباه خواهد بود. چرا که اجر شما را خداوند میتواند بدهد. پاداش شما آن قدر بزرگ است که چیزی جز رضایت خدا و حجت الهی و فردوس برین الهی نمیتواند باشد. ما در دنیا عاجزتر از از این هستیم که بتوانیم پاداش رزمندگانی که در میدان آن طور رزمیدهاند و بعد از ناقصالعضو شدن این گونه تحمل میکنند و بعد از اسارت آن گونه از خودشان صبر و مقاومت نشان دادند را بتوانیم بدهیم.
این آیه قرآن که اول صحبتم قرائت کردم، مشخصات قهرمانان تاریخ را گفته و اصولاً یک روندی را در تاریخ مشخص میکند که محور تاریخ حرکت انقلاب است. قهرمانان تاریخ، آنهایی هستند که در انقلاب هستند و فداکاری میکنند و تحمل مشکلات میکنند و نقطه قهرمانیشان اینجاست که احساس ضعف و زبونی هم نمیکنند "وَکَأَیِّن مِّن نَّبیَّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیُر" چه بسیار فراوانند در تاریخ پیامبرانی که در رکاب آنها ربیون فراوانی یعنی گروههای فراوانی همراه اینها جنگیدند و جهاد کردند. "فَمَا وَهَنُواâ لِمَا أَصَابَهُمâ فِی سَبیلِ اللّهِ وَ مَا ضَعُفُواâ وَ مَا اسâتَکَانُواâ وَاللّهُ یُحِبُّ الصَّابرِینَ" این ربیون که در رکاب پیامبران مجاهده کردند فَما وَ هو سست نشدند در اثر مصیبتها و مشکلاتی که تحمل کردند و مûاضَعفوا احساس ضعف نکردند "وَمَستقانوا" و ذلت و ضعف نکردند در مقابل دشمن. "وَللّهُ یُحِبُّ الصَّابرِین" این هم مدالی است که خداوند به آنها داده است.
عنوان صابر یکی از عناوین بسیار با ارزش است که بهانسانهای درجه اول داده میشود. یکی از دستاوردهای صبر در مقابل خداوند این است که خداوند اینها را دوست دارد. حالا کسی که محبوب خدا باشد چه بهتر از این آدم میتواند پیدا کند. در دنیا و بلکه در کل جهان در ملکوت اعلا و بهشت هیچ چیز زیباتر و ارزشمندتر و دوست داشتنیتر از آن نیست که خداوند موجودی را دوست بدارد. خداوند خیلی بزرگ است. این افتخار یک آدم است که این جوری به دست آورده باشد از راه پیکار در رکاب انبیاء و عدم ضعف و عدم زبونی و عدم احساس ذلت در مقابل دشمن.
اینها مشخصه رزمندگان امروز ماست که برای اسلام این گونه فداکاری کردند. نوع مشخص آن جانبازان ما هستند. شهدای ما پیشتازانی هستند که وقتی از دنیای مادی بروند در جوار رحمت الهی همراه با ملائکه خداوند در بهشت برین پرواز میکنند. آنهایی که ماندند و انسانهایی که در دنیا ماندند، آنهایی که برای ما نشاندار هستند، اسرای ما هستند. این آیهای که خواندم یک مسأله اساسی را در طول تاریخ نشان میدهد که تاریخ دینی، بهطور کلی تاریخ معارف الهی و حتی سراسر تاریخ از زمان اول بشریت تا امروز همراه بوده با مبارزه و جهاد و فداکاری از یک طرف و وحشیگری و تجاوز و ستم از طرف مقابل. یعنی این حالت مشخصه تاریخ ادیان الهی است. و ادیان الهی دعوت میکنند به حق و به فضیلت. گردن کلفتهای دنیا با حق و عدالت و فضیلت مخالف هستند.
طبعاً ادیان الهی در مقابل متجاوزین و گردن کلفتها قرار میگیرند و این درگیری منجر میشود به جهادی که قربانیان زیادی از صف الهی میگیرد. چون نقطه مقابل انبیاء همیشه آدمهای متجاوز و زورگو هستند. حالا برفرض در جامعه افراد ضعیفی باشند، انبیاء صف جهاد درست نمیکنند. آنها را نصیحت میکنند. جهاد انبیاء همیشه با گردن کلفتهاست. آنهایی که یک مرکز و یک پرچمی درست کردند که زیر پرچم آنها فساد هست، یعنی حکام و حکام هم قُلدر هستند. قدرتمند هستند و ارتش دارند، قدرت دارند، پول دارند و میافتند پیش انبیاء و در این مصاف معمولاً انبیاء مظلومند و تحت فشار هستند. این راه انبیاء است و این آیه راه را مشخص میکند. که همراهان انبیاء صابرانی هستند که اگر سرشان برود راهشان را عوض نمیکنند. مخالفان انبیاء قُلدرهایی هستند که همه گونه جنایتی را مرتکب میشوند و جمهوری اسلامی ابتکارش این است که توی این راه قرار گرفته است.
از روزی که دم از مبارزه با رژیم پهلوی در ایران زدیم و تا امروز که اینجا ایستادیم، همیشه میدانستیم طرف ما سفاک است. شما نتیجهاش را در عراق دیدید و هم در زندانها و اردوگاههایشان دیدید. امروز میبینید که با شهروندان و مردم غیر نظامی چه میکنند. نمونه جنایات اینها این همه جانباز و معلول است. این همه خانوادههای بیسرپرست معلول سفاکهایی هست که در تاریخ هستند. این راه که شما انتخاب کردید، همیشه همراه با این زحمتهاست و باید از این زحمتها استقبال کنید. اشتباه گردن کلفتهای تاریخ این است که خیال میکنند گروه الهی را با فشار و تهدید و با بمب و گلوله میتوانند از میدان به در کنند. آنها که وارد این میدان شدند، این کارها برایشان خیلی ارزش ندارد.
انسانی که میخواهد به خدا برسد باید بداند که در راه لقای خدا زحمت هست و انسان برای این زحمتها ساخته میشود. این راه یعنی راه محبت خدا و راه رسیدن به نعمتهای الهی پر از نعمت و لطف و صفاست و این مقام عالی انسانیت است. این همان چیزی است که شما تحمل میکردید. برادرانی که از اسارت آمدند، مدت اسارتشان در زندگیشان باید به عنوان یک افتخار باشد و در نسلهای آینده باید بهعنوان قهرمان شناخته شوند. برادران جانباز در جامعه ما ستارگانی هستند که میدرخشند و نشان افتخار جامعه ما هستند. جامعهای که شما را پرورش داد باید شماها را نگه دارد. (اسرا) جزو قلههای برجسته تاریخ بشریت بهحساب میآیند. حالا میبینید که رژیم عراق با این طراحی عجیبش چهار، پنج سال است که اینها را نشناخته است و به نظر میرسد همه در دنیا با اینها (بعثیها) هماهنگ شدند.
غربیها و شرقیها و روزنامهنگاران و رادیو تلویزیونهای استکبار خبری و اقتصادی و نظامی همه دست به دست هم دادند که با یک فشار همگانی در جمهوری اسلامی، مردم ما را به ستوه در آورند و بکشانندشان بهسمت مذاکره و سازش. در این چند سالی که شما اسیر بودید در سایه فداکاریهای شما در آنجا و دوستانتان در جبههها، جامعه رشد پیدا کرد و این ضربهها نمیتواند آن را از پا در آورد. جامعه به نقطهای رسیده که اگر هر شاخهای را ببرند به جای او چند شاخه میروید. جامعه شما جوری شده که اگر از یک فامیل یک جوان میافتد زمین، چند تا جوان تفنگش را برمیدارند. این جهاد راه خداست.
شما ضمن اینکه از لحاظ عواطف نگران اسرا در عراق هستید، ما هم هستیم. ما هم رنج میبریم از اخباری که از ناراحتیهای آنها میشنویم. ولی بدانید همان طور که خودتان هم بودید، آنجا برای آنها مدرسه عشق باید باشد و راه رسیدن به خداست. همان میدان مبارزه است که در سنگرها زیر گلوله دشمن زندگی میکردند. انشاءالله اینها ذخایر ما هستند. اینها قلکهای ما هستند که یک روزی از آنجا برمیگردند و در جامعه میآیند. آنان سفیرانی هستند که دوران اسارتشان باید برای ملت ما آثار فراوانی داشته باشد. خاطرات آنها از اردوگاهها آینده کشور ما را غنیتر میکند. شما هر یک، هر چه دارید بنویسید اگر ادیب هستید بنشینید همان مقداری که بلد هستید، خاطرات شب و روزتان و جریان اسارتتان را بنویسید. آن حالات عرفانی سطح بالای اردوگاه را بنویسید. آن لحظاتی را که در اردوگاه مجروح بودید و دشمن شما را گرفت و برد آن را بنویسید. آنچه از همرزمتان دیدید آنها را بنویسید. باید این خاطرات را حفظ کنید. شما میتوانید تاریخ را غنی کنید.
من شما را به خدا میسپارم و نسبت به درخواستهایی که فرمودید، اکثراً ما دنبال این مسایل هستیم. ولی میدانید که دست ما از داخل عراق کوتاه است و اگر عراقیها بفهمند ما روی نقطهای حساسیت داریم، آنها برعکس عناد میکنند. ما میتوانیم سروصدای جهانی زیادی روی این کارها بلند کنیم اما برای خانوادهها نگران آور است. ثانیاً عراق موجودی نیست که شرم و حیا داشته باشد و از میدان در برود. در عین حال ما از امکاناتی که داریم استفاده میکنیم. ما آمادگی برای مبادله اسرا داریم. آنها دروغ میگویند. ما حاضریم در مقابل ده، دوازده هزار اسیری که آنجا داریم حتی بیشتر از اسرای عراقی بدهیم و آنها را تحویل بگیریم. اما آنها میدانند چه تحویل میدهند و چه تحویل میگیرند. در حد محدودی مثلاً چند معلول و غیر نظامی را در حد تبلیغات موافقت میکنند. ولی ما همان را هم قبول داریم. و انشاءالله روزی را در پیش خواهیم داشت که بچههای ما همراه با مردم عراق آزاد شوند و همه ما در کربلا به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) برویم. این موفقیت جانبازان را هم در میادین ورزشی تبریک میگوییم. چون شما اسم ایران را بلند کردید. چون بخش عظیم دنیا را فقط از این طریق میتوان با حقایق آشنا کرد. خداوند به ما و شما توفیق دهد.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته