سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جلسه شورای اداری استان لرستان
بسمالله الرحمن الرحیم الحمدلله السلام علی رسولالله و آله ما همیشه استان لرستان، بخصوص خرمآبادیها را دوست میداشتیم و از زمان طلبگی هم با طلبههای اینجا مأنوس بودیم. امروز روز خوبی برای من بود. چه در مراسم و در ملاقات با طلبهها و الآن هم دیدار با مدیران انصافاً حرفهای خوبی زده شد. هم جناب آقای سعادت گزارش کاملی دادند و هم جناب آقای شاهرخی نکات ظریفی را مطرح کردند که بالاخره باید به آنها توجه شود و فکر میکنم توجه میشود. الآن کشور در شرایطی است که خواستههای شما بزرگ و نشدنی نیست. خیلی سریع میشود نقاط ضعفی را که در شاخصهای استان وجود دارد، جبران کرد و به سطح استانهای دیگر کشور رساند، آن هم به خاطر استعداد و شرایط استان شما. البته یک بحث تاریخی و جامعهشناسی لازم است که چرا این شاخصها منفی شده است؟ نمیخواهم وارد آن بحثها شوم و کاری به این چیزها ندارم و باید درمورد آینده حرف بزنیم و کار درستی انجام بدهیم. طبعاً در برنامهریزیها نیستم. سازمان مدیریت، برنامهها را تنظیم، مجلس، تصویب و دولت اجرا میکند. در سطحی بعنوان مشاور رهبری سیاستهایی را تدوین میکنیم. اگر ایشان امضاء کردند، آن سیاستها میتواند مبنای کار قرار بگیرد. در چشمانداز به این نکته به طور جدّی توجه داشتیم که اگر ناهمواری در سطح برخورداری مردم میبینیم، باید آنها را اصلاح کنیم و ملت ما عادلانه از امکانات کشورشان هم در سطح افراد و هم در سطح خانوادهها و هم در سطح مناطق برخوردار باشند و اخیراً هم بحث آمایش سرزمینی را در دستور کمیسیون زیربنایی مجمع داریم و چند هفتهای است که داریم بحث میکنیم. با چیزهایی هم که آنجا فهمیدیم، فکر میکنم، کار سختی نیست و به این خواستههای برحق شما توجه میکنند، عجیب است که در بحثهای امروز صبح تا به حال دوباره به این نتیجه رسیدم که آن فکری که در گذشته در این استان مطرح کردیم و در سفری با نمایندگان استان هم مطرح کردم که یکی از راههای بسیار آسان و مهم پیشرفت این استان را بهرهبرداری بهتر از آب و خاک این استان تشخیص داده بودیم، حالا هم خیلی روشن است و اگر شما 500 هزار هکتار از زمینتان را آبی کنید - در حالیکه آب دارید و ما منتظر چیزی جز تخصیص اعتبار برای مهارکردن آن نیستیم - یک دفعه سطح تولید و اشتغال استان و برخورداری سرانه استان بالا میرود و برای هم پاسخگو خواهد بود. کشور هم از این موقعیت ممتاز در اینجا بهرهبرداری میکند. میخواهم بحث کلیتری را با شما در میان بگذارم. البته جای آن در جمع مدیران ارشد نظام است. آنجا هم خواهم گفت. دو سه روز پیش با معاونان و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی ملاقات داشتم. با آنها هم مطرح کردم و آنها هم مطالبی گفتند و نتیجهاش این شد که الآن خدمت شما عرض میکنم و باید فکری کنیم. واقعاً یک مشکل اساسی در سیستم بودجهریزی کشور و استفاده از منابعمان داریم که شجاعت و مردانگی و پایمردی لازم دارد که این اشکال و انحراف را برطرف کند تا سهم توسعه و عمران در منابع کشور بیش از این باشد که الان مصرف میکنیم. ما بعد از جنگ یکبار خودمان این بحث را کردیم و به نتیجه هم رسیدیم و راههای را هم انتخاب کردیم. مقداری از آن راه را رفتیم، ولی الان احساس میکنم آن راهها متوقف شده و باید دوباره حرکتی آغاز شود. این بار هم شجاعت بیشتری نسبت به آن زمان نیاز است و آن هم به خاطر شرایط سیاسی کشور است. بخصوص نمایندگان که جزو تصمیمگیران عمده هستند، نه فرد، مجموعه مجلس تصمیمگیرنده است. اگر شما به بودجه نگاه کنید، میبینید که حدود 80 درصد بودجه را چهار بخش میخورند و هرچهار بخش هم از ما ناراضی هستند و با آنها چالش داریم. یکی بخش نظامی و امنیتی، دوم بخش آموزش و پرورش، سوم یارانهها وچهارم بهداشت و درمان است. بقیه بودجه کشور 20درصد است که باید همه جا را تغذیه کند. این دردی نیست که امروز احساس کرده باشم. همان روزهایی که تازه از مجلس به دولت رفتم، در بین همکاران مطرح کردم. چون در مجلس که بودیم، اطلاعاتمان کافی بود، راهکارها را انتخاب میکردیم و سخت هم نبود. آسانتر از الان بود، اما الان سختتر شده است. برای هرچهار مورد تصمیم گرفتیم. در مورد نیروهای مسلح تصمیم گرفتیم از راه ادغام و حذف هزینههای تکراری و کیفیتر کردن نیروها و با کم کردن حجم همه زندگی و هم ابزار آنها را اصلاح کنیم و هم در بودجه تعادلی بوجود بیاید که در نیروهای انتظامی شروع به ادغام کردیم. دو وزارت سپاه و دفاع را ادغام کردیم. میخواستیم لشکرهای زیادی که میشد با هم نزدیکتر شوند، از دو سه بخش آنها ترکیب خوبی بوجود بیاید. اینجاها متوقف شد. بحث خاصی دارد و به شما مدیران زیاد مربوط نمیشود و باید بیشتر از مقام معظم رهبری و مشاورین دیگر استفاده شود. الان نیروهای مسلح ما واقعاً راضی نیستند و حقیقتاً هم کمبود دارند. ولی کشور بیش از این ظرفیت ندارد تا به آنها برسد. لذا باید راهی پیدا کنیم و هم آنها را راضی نگه داریم و قبراقتر، در صحنهتر و روزآمدتر کنیم تا هم بتوانند زندگی و هم ابزار مناسبی داشته باشند. در مورد مسئله آموزش و پرورش آن روزها در جهت توسعه از لحاظ کمیت معلم و دانشآموز بودیم. حالا دیگر سیر فرق میکند. ولی همین الان هم دریایی از نیازها هستند. الان یکی دوسال است که با معلمین چالش داریم و دائماً تقاضاهایی دارند. از لحاظ شخصی و شغلی هم که نگاه کنیم، حقشان است. شاید دیگران هم این حق را داشته باشند، ولی آنها به هرحال حقی دارند. آن موقع یکی دوراه حل انتخاب کردیم که آنها هم بعداً متوقف شده است. ولی احساس میکنم بدون آنکه اسمش را بیاورند، میخواهند همان راه را ادامه بدهند. ولی دیگر سازمان ندارد. آن موقعها فکر کردیم که مدارسی که سطح بهتری دارند که این خود مسابقهای هم ایجاد میکرد، بتوانند بخشی از نیازهایشان را از مردم بگیرند و به تدریج عمومیتر میشد و منابع درآمد آموزش و پرورش بالا میرفت. مردم در هزینه تحصیلات فرزندانشان شرکت بیشتری داشتند و از منابع مهم بهتر استفاده میشد. بعداً گفته شد که این درست نیست و متوقف شد. ولی امسال این چالش بوجود آمد که از بچهها پول بگیریم و غیره. همیشه به این مشکل بوده است. بالاخره باید فکری کرد. اگر نمیتوانیم همواره آموزش و پرورش را به صورت رایگان برای همه آنها فراهم کنیم، به نحوی باید مردم را شریک کنیم. بنا شد تقریباً 10 درصد مدارس غیرانتفاعی و نمونههای مردمی باشند و بخشی را هم در اصلاح سیستم به سمت مدارس کارآموزی و حرفهای ببریم که نقص آموزش و پرورش ماست و سرمایه زیادی هم ازنظر ماشینآلات و ... دارد و عمده راهکار درست کردن برای نیروهای جوان آنجاست. آن مجموعه به صورت طراحی شده نیست و متفرق عمل میشود. در مورد یارانهها فکر اصلی حل مسئله این بود که اشتغال درست کنیم که مردم شغل و درآمد داشته باشند و در خانواده چند شغل وجود داشته باشد. زن بتواند در خانه و یا بیرون کار کند. راه درست آن همان سازندگی و جذب سرمایهها و سرمایهگذاریها بود. این پایه اصلی حرکت بود، ولی در عین حال به جای آن بنا شد یک بیمه اجتماعی کامل در کشور طراحی شود که برای انسانی که در کشور متولد میشود، یا به هر دلیل قانونی به کشور ما وارد میشود و دولت در مقابل آن مسئولیت دارد، بیمه کامل مسکن، تحصیل، درمان و بهداشت و بیکاری که حدود 80 درصد حقوق یک شاغل است، باشد. از این که بگذریم ما دیگر نگران استیصال مردم نیستیم. مسکن داشته باشند. حقوق هم بگیرند. مدرسه هم بروند. بهداشت و درمان هم داشته باشند. طبعاً دیگر خانواده مستأصل نیست. ممکن است در مقایسه با دیگران عقب باشد که جز کارهای بعدی بود. لایحهاش را هم تهیه کردیم و به مجلس فرستادیم. در مجلس معطل شد و در دولت بعد از ما برگشت که تکمیل شود. فکر میکنیم الان یکی از کارهای مهم مجلس و دولت و همه این است که یک بیمه کامل داشته باشیم. اگر ما یک بیمه کامل داشته باشیم، حذف یارانهها برای کشور مشکل نیست و راه باز میشود تا بتوانیم آنقدرکه لازم است، یارانهها را تأمین کنیم. الان شما میبینید که امسال یکی از بدترین مشکلات کشور این است که نمیتوانید منبع تأمین یارانهها را داشته باشید. یارانهها هر سال اضافه میشود. هرچه نفت، بنزین و سوخت در دنیا گران شود، ما عقب میافتیم. دیگران فوراً مالیاتشان را اضافه میکنند، ولی ما این کار را نمیکنیم. اگر نفت روی 40 دلار بماند، با این قیمتی که ما میفروشیم، چگونه میتوان کشور را اداره کرد؟ بالاخره آرد برای دولت 200 تومان تمام میشود، اگر ما 4 تومان از نانوا بگیریم که نمیتوان کشور را اداره کرد. کمی هم تلف، قاچاق و یا بد پخت میکنند. اینطوری نمیشود کشور را اداره کرد. آن موقعی که ما شروع کردیم، همه چیز یارانهای بود. ملحفه، و قاشق، چنگال و ... را با ارز 7 تومانی وارد میکردیم. حال یا میرسید یا نمیرسید. بسیاری از آنها هم به بازار سیاه میرفت. الان بسیاری از آنها کم شد. سیاست ما این بود که به تدریج این راهها را کم کنیم و به راههای دیگری بپردازیم. بالاخره با آن سیاستها به اینجا رسیدیم. در مورد خدمات بهداشت و درمان هم هنوز از آن طرح به طور جدّی دفاع میکنم.البته انتقادهاییهم وجود دارد،چون بدعمل شده است.گفتیم بیمارستانها خودکفا باشند، ولی بیمه جدّی باشد. گفتیم وقتی فردی مریض شد و به بیمارستان رفت، مثل بیمارستان خصوصی او را معالجه کنند و بیمه هم به موقع پولش را بپردازد. دیگر نه بیمارستان نگران باشد و نه مریض مشکل داشته باشد. راهش هم بیمه است. ما این دو را با هم مطرح کردیم. حتی مریض روستایی را روی تختخواب مجانی بیمهمیکردیم ودر کنارشهم بیمارستانها آنطورباشند. بیمارستانها دچار مشکلات شدند. اول امسال یکدفعه 300 میلیون دلار از صندوق ارزی برداشتیم و به خاطر بدهیهایی که از بابت بیمه به بیمارستانها دارند، پرداختیم. حال هم میبینید هنوز اعلام خطر میکنند و میگویند دوباره بیماریهای مسری برمیگردد و علت آن هم ضعف امکانات است. اینطور که نمیشود. این تفاوت بین سرویسدهیها در بخش خصوصی و دولتی است و هزینهها و این سبک زندگی مناسب ما نیست. ما برای هرچهار چاه ویل راه درست کردیم. ممکن است اشتباهاتی هم داشته باشیم، اما باید اصلاح شود. اگر راه بهتری هست، آن راه بهتر انتخاب شود. اگر اینها اشکال دارد، برطرف کنیم. با همان تدبیرهایی که نیمه کاره عمل میشد، به 40 درصد بودجه عمرانی رسیدیم. از بودجه کل کشورمان 40 درصد در بخش عمرانی مصرف میشد. الان چقدر مصرف میشود؟ فکر میکنم کمتر از 20 درصد در بخشعمرانی مصرف میشود. این درست نیست و این مسیر به جایی نمیرسد. مثل باتلاق است و هر سال که جلو میروید، مشکل کارتان شدیدتر میشود. آن موقع برای اینکه مشکل یارانهها را حل کنیم، مصوبهای در شورای اقتصاد داشتیم و تصمیم گرفتیم که تفاوت قیمت نان را آنچه که تصمیم آن گرفته میشود، یکسال زودتر باید به مردم بدهیم و نان در بازار آزاد باشد و نانوا درست نان بپزد و آرد را از کشاورز به صورت گندم بخرد. با این وجود باز هم برای دولتبه خاطر آن تلفاتی که اتفاق میافتاد، چیزی باقی نمیماند. اینطوری وضع نان هم بهتر میشد. البته آن موقع میتوانست اقدام خطرناکی برای آن باشد. چون مجلس به ما گفته بود که بصورت سه فوریتی میبریم و جلوی آن را میگیریم. چون نمیخواستیم چالشی پیش بیاید، این کار را نکردیم. ولی چند شب پیش جلسه سران سه قوه در مورد یارانه نان بود که هیچ راهی به ذهنشان نرسید. هزار میلیارد تومان کم دارند. از کجا باید بگیرند؟ راهی نیست جز اینکه به سراغ صندوق ذخیره ارزی بروند و از آنجا بردارند. با این شرایط فعلی گران کردن نان و بنزین سخت است. الان میبینید در خیلی از شهرها بنزین کم است و مردم کم کم در صف قرار میگیرند و به یک نقطه بحرانی میرسد. الان باید بنزین را به قیمت بسیار گرانی وارد کنیم. به هرحال بنده در جمع شما مدیران هستم و شما مدیران در سطح استان نمیتوانید کاری بکنید، ولی باید اقدامی کنیم تا بتوانیم از منابعی که از ثروت کشور بهره میبریم، صرف توسعه کشور و زیربناها را تقویت کنیم. باید کشاورزی را به روز کنیم. واقعاً اگر در استان شما 5000 هزار هکتار زمین زیرکشت آبی برود، همین محصولی که برمیدارید و بعضی جاها دو سه محصول در سال برمیدارید و کارهای جنبی که انجام میگیرد و صنایع جنبی و ... اگر مجموعاً حساب کنید، یکدفعه میبینید چه رقمی به درآمد سرانه استان و ثروت کشور افزوده میشود و تولید کشور رشد میکند! سخت و پیچیده نیست و به خارجیها هم وابسته نیست. میتوانیم این کار را با منابع داخلی و با تصمیم خودمان کنیم. کار دشواری نیست. یک مقدار کار تدبیری و کمی هم پشتکار میخواهد، ولی به نظر من عملی است و این کارها خیلی زود جواب میدهد. ما الان برنامه چشمانداز بیست ساله را داریم و تقریباً هم مشخص است و اگر به عقب نگاه کنید، با مطالعات و بحثهایی شده است، که خیالی و آرزو نیست و به واقعیتهایی متّکی است که در کشور ما هست و میشود آنها را نقد کرد. ما قبلاً به شکل دیگری به چشمانداز رسیده بودیم و نامش هم چشمانداز نبود، تمدن بزرگ اسلامی و ایران 1400 بود. از این طریق بود که به بخشهای مختلف مدیریتی کشور گفتیم که از پایین بررسی کنید و ببنیید چه چیزهایی برای 25 سال آینده دارید؟ چه کارهایی میتوانید بکنید؟ چه نیازهایی دارید؟ به کجا میتوانید برسید؟ مثلاً به بخش راه گفتیم: چقدر میتوانید جاده بسازید؟ چقدر اتوبان، بندر، راهآهن و فرودگاه میتوانید بسازید؟ چه امکاناتی دارید؟ از نظام چه چیزی میخواهید؟ به بخش نفت هم همین چیزها را گفتیم. به بخش آب، برق و ... هم همینطور. آمار خیلی خوبی به دست آمد. در چشمانداز معلوم شد که امکانات واقعاً عظیمی در کشور هست. قبل از اینکه در دولت جمعبندی کنیم، عمر دولت تمام شد و همانطور در سازمان برنامه و بودجه مانده است. یکی دو سال پیش به چشمانداز رسیدیم که دیگر در سطح برنامه نیست و از سطح یک سیاست کلی هم بالاتر است. در واقع آرزوها، خواستهها و هدفها متکی به امکانات است که به چشمانداز تبدیل شده است. فکر میکنم یکی از کارهایی که جناب آقای سعادت و شما آقایان و مدیران باید در استان بکنید، این است که بنشینید و ببینید اگر بخواهید اهدافی را که در چشمانداز آمده، در استان لرستان پیاده کنید، به چه چیزهایی نیاز دارید، چگونه میتوانید از موجودی استان استفاده کنید؟ چه مقرراتی کم دارید؟ چه تصمیمهایی کم دارید؟ از کجا میتوانید پول تهیه کنید و یا سرمایههای مردمی را به کار بگیرید؟ بررسی و جمعبندی کنید.در سفری که حدوداً یک ماه پیش به کرمان رفتم، دیدم مدیران ارشد آنجا این کار را کردند. در بخش آب، خاک، کشاورزی، دامداری، صنعت و آمایش استان به این نتیجه رسیدند که آنها میتوانند مهاجرپذیر باشند. در شرایطی که همه جا صحبت از بیکاری است، میگفتند در 20 سال آینده میتوانند دومیلیون مهاجربپذیرند. وضع اینطوری است. آن وقت در استان شما که وضع آب و زمین خیلی بهتر از استان کرمان است، راه دیگری میتوانید بیابید. شما باید بنشینند و طراحی کنید. بالاخره شما مدیران استان وجب به وجب لرستان و منابع را میشناسید. میتوانید در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعت و خدمات، مطلب تهیه و یک لیست روشن درست کنید و بگویید اگر بخواهیم به اهداف چشمانداز برسیم، به این مقدار پول نیاز داریم و این قوانین و رفع موانع و نیروی انسانی را میخواهیم. اینها را میتوان اندازه گرفت که با درصدی کم یا زیاد تحقق پیدا میکند. به هر حال آنچه که به صورت کلّی میخواهم بگویم، این است که چشمانداز کشور ما خوب است. اقتصاد کشور ما با سرمایه عظیم خدادادی پشتوانه خوبی دارد. انشاءالله بعد از این دیگر هیچوقت منابع ارزی کم نداشته باشیم. منابع ریالی ما در کشور زیاد است و سرگردانیهای آن خطرناک است و باید با برنامهریزی آنها را هدایت کنیم. از منابع انسانی هم بهتر استفاده کنیم. به نظر میرسد در این مقطع مسئولیت بسیار زیاد و سنگینی داریم. البته مدیران ارشد کشور هم باید مواظب باشند تا شرایط را به گونهای طراحی کنند که مدیران میانی بهتر بتوانند کار کنند و مزاحمتها، ممنوعیتها، محدودیتها، تهدیدها و نگرانیها را کم کنند تا بتوانیم با اطمینان بیشتر سرمایه جذب و سرمایهگذاری و برنامه اجرا کنیم. در کنارش هم این بحثهای سیاسی، رقابتها، انتقادها و مسابقههاست که از یک جهت تلخ و از یک جهت شیرین و خوب است، ولی اگر جیب ما همیشه خالی باشد و همیشه بخواهیم شعار بدهیم، وضع خراب میشود. باید راه اصلی را به خوبی برویم و در کنارش هم از حضور مردم شاداب و مدیران بیشتر استفاده کنیم. انشاءالله نگرانیهایی که اینجا مطرح میکنید، در یکی دو برنامه برطرف شود و درآینده استان لرستان بیدغدغهتری داشته باشیم. شما را به خدا میسپاریم و دعا میکنیم که خداوند ملت ما را از شرّ آمریکا و شیاطین حفظ کند. اگر سئوالی دارید مطرح کنید تا جواب دهم. سید مرتضی موسوی نماینده مردم الیگودرز: حضرت آیتالله هاشمی لرستان محروم نیست، بلکه محروم نگه داشته شده است. واقعاً حق و حقوقش ضایع شده است. منابع زیادی داشت از اینجا بردند، ولی کاری برایش انجام نشده است. تقاضای ما این است که شما بعنوان یکی از ارکان و عزیزان این نظام فکری برای این مردم بکنید. شاید اگر در شهری از جمله شهرستان الیگودرز به درد دل مردم و گرفتاری آنها گوش کنیم، اکثر آنها میگویند بچههایمان بیکارند. و اکثر آنها فقیر و حتی بعضیها به نان شب محتاج هستند. البته درصدی از مردم درآمد خوبی دارند. به نظر من ثروت ملی این کشور در اوایل انقلاب به تاراج رفت. دلیلش هم این بود که بسیاری آمدند و بعنوان ایجاد کارخانه یا مؤسسات دیگر دلار هفت تومانی گرفتند و این هفت تومان الان 800 تومان شد و این باعث فقیر شدن فقیر و غنی شدن غنی شد. خواهش میکنم نسبت به این قضیه محبتی در لرستان داشته باشید تا مشکلات این استان کمتر شود. خداوند انشاءالله شما را حفظ کند. لطف بفرمایید راجع به سرمایهگذاری خارجی و میزانی از این بُعد که میتوان روی کارها حساب کرد و با توجه به نقشی که در بسیاری از کشورها داشته است، بفرمایید. ● اول انقلاب یکی از چیزهای که در کشور منفور بود، سرمایهگذاری خارجی بود. بعد از جنگ که خواستیم کشور را بسازیم، دیدیم بودجه داخلی ما 50 درصد کسری دارد و نفت هم با توجه به قیمتی که آن موقع داشت، درآمد ارزی ما را به حدود 8 میلیارد دلار در سال رساند. کارهای عظیم و بازسازی هم داشتیم و به فکر این افتادیم از سرمایههای خارجی بیاوریم.سه سطحهم تعریف شد: یکی اینکه خودشان سرمایهگذاری کنند. یکی اینکه ما به صورت فاینانس پول را بگیریم و خودمان مدیریت کنیم. سوم اینکه بیایند و به صورت «بای بک» عمل کنند و از محصول کار ببرند تا پولشان تمام شود. هر سه سطح را در برنامه گنجاندیم و گفتیم هرکدام که بیاید، حرفی نداریم. البته آن موقع چالش سختی هم داشتیم. یکی از علما بیانیه داد و سرمایهگذاری خارجی را تکفیر کرد. ولی ما با رهبری هماهنگ بودیم و نیاز کشور را میدانستیم. چیزی که بیشتر عملی شد، طرح فایناس بود که ارز گرفتیم و به داخل کشور آوردیم و چرخ اقتصاد را راه انداختیم. خوب راهی بود. البته اگر از راه دیگر هم میآمد، میپذیرفتیم. ولی شرایط کشور قوانین ما آمادگی چندانی نداشتند. به نظرم در مرحلهایی که این کار انجام شد، موفق بودیم و کشور را از بحران گذراندیم. الان هم شرایط مناسبتر و قوانین آمادهتر است و فضای جامعه میفهمد که کار درستی است. اگر سرمایه خارجی درست بیاید، امنیت به کشور میآورد و خطری نیست. البته به سیاست خارجی مناسبی نیاز دارد و باید همراه با مدیریت سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی درست در داخل باشد. اگر سرمایه خارجی جذب شود، برای کشور خیلی مفید است. الان هم خیلی ارزان است و میتوان استفاده کرد. البته ما باید اولویتی قایل شویم که اولاً ایرانیهایی که خارج هستند، بتوانند سرمایههای خوبی بیاورند و اگر آنها بیاورند، بهتر است. انواع سرمایهها هم فرق میکند. جاهایی که مصرف میشود، فرق میکند. اینها را مجلس و دولت رسیدگی میکنند. در اصل فکر میکنم کار درستی است و اگر بخواهیم در امور اقتصادی جهشی داشته باشیم، باید این زمینه را فراهم کنیم که الان جواب میدهد. آقای حسنوند، نماینده مردم خرمآباد در مجلس شورای اسلامی: سؤالهای بسیار زیادی وجود دارد و میخواستیم صحبت کنیم، ولی بعلت کمی وقت نتوانستیم. همانطور که جناب آقای موسوی، نماینده محترم الیگودرز فرمودند، مشکل ما اعتبار است. با توجه به اینکه سیاستگذاریهایی که دولت میکند، تا به حال در بودجه براساس عدالت اجتماعی در سطح مملکت بخصوص برای استانها محروم مثل استان ما تقسیم نشده است، از دیدگاه حضرتعالی باید چه چارهای بیندیشیم؟ چون منابع زیادی داریم و لرستان غنی است. باید یکی بیاید و سرمایهگذاری کند. فردی زمین کارخانه سیمان خرمآباد را گرفته، معدن را هم درست کرد، و همه کارهایش را کرده است. حال بحث ریالی و ارزی مطرح شده است. خواست بحث ریالی را بوسیله بانک حل کند، بانک گفته من کمک ریالی نمیدهم. الان یکسال است که کارخانه سیمان خرمآباد در بانک تجارت مانده است و بعد از چندین جلسه صحبت درست نشد. بانکها برای تسهیلات سرمایهگذاری در استان همکاری نمیکنند. از دیدگاه حضرتعالی با این مسئله چکار کنیم؟ دوست دارم در مورد بحث عدم عدالت اجتماعی در پخش سرمایهها در استانی محروم مثل لرستان توضیح بدهید. چون من 14 سال است که کاندیدا بودم و به خاطر مردم مبارزه کردم. از دیدگاه من بعد از مقام معظم رهبری، حضرتعالی میتوانید راهگشای مشکلات مملکت باشید. از دیدگاه حضرتعالی باید چه کار کنیم که این بودجه درست تقسیم شود؟ ● سؤال آقای موسوی هم همین بود. ایشان اعتراض کردند و شما سؤال کردید. ولی هر دو یک مطلب است. ببینید سیاستی که ما الان گذاشتیم که باید توازن سرانه استانی بوجود بیاید، سیاستی است که به تصویب رهبری رسیده و لازمالاجراست. البته بناست آییننامه نظارتی مجمع را آماده و بعد از این نظارت کنیم. شما هم در مجلس و دولت و شورای نگهبان باید بربودجهها مراقبت داشته باشید تا این سیاست پیاده شود. مثلاً 5 ساله یا 10 ساله توازن بوجود بیاید. این بدان معناست که از برنامه چهارم به بعد وقتی بودجه مینویسید، باید معلوم باشد که سهم استان لرستان اضافه شده و یا سهم فلان استان برخوردار پایین آمده است. این راهکار روشن است. البته طرحهایتان باید تعریف شده باشد. مثلاً در بخش کشاورزی و آب و خاک باید مشخص باشد. من این مسئله را پیچیده نمیبینیم. نمایندگان شما و آن 8 استان دیگر که بعنوان محروم تعریف شدهاند، به شکل یک مجموعه نیرومند نظارت کنید که اگر در بودجهای که دولت میدهد، این موضوع در نظر گرفته نشده است، همانجا جلویش را بگیرید. در مجموع بگویید باید این سیاست کلی و این چشمانداز پیاده شود و این هم راهکار آن است و راهکار دیگری ندارد. راهکار دیگری که اواخر مسئولیتم به آن رسیده بودم و شروع کردم و آن هم الان فعال نیست، این بود که سرمایههای فراوانی در کشور در دست مردم وجود دارد که سرمایههای ریز هستند. در ژاپن دیدم که از این تجربه استفاده کردند. آنها با تأسیس شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ پولهای ریز را جمع کردند. الان بیشتر مردم ژاپن به سهمشان که در شرکتهای بزرگ دارند، متّکی هستند. حضوری در شرکت ندارند، ولی سهمشان آنجاست و هروقت پول خواستند، سهمشان را در بورس میفروشند و اگر پول زیادی دارند، سهم میخرند. گفتیماین پولهایریز مردمدرشرکتهای بزرگ سرمایهگذاری در استانها جمع شود و به کار طرح و تبدیل شود. شروع هم کردیم. در اکثر استانها این شرکتها تأسیس شد. نمیدانم در لرستان شرکت سرمایهگذاری هست یا نه. این سهم میتواند با جذب پولهای ریز مردم رقم درشتی شود و طرحهایی هم تعریف کنید و مردم همه به استانشان علاقه دارند و شرکت میکنند و میتوانند مدیریت کنند تا در همین استان مصرف شود. شاید هم بتوانید از جاهای دیگر جذب کنید. چون اینجا زمینه جذب سرمایههای دیگران را دارد. بنابراین هم سرمایههای استانی را تجهیز کنید و هم حقتان را در بودجه بگیرید. ما هم وظیفه داریم نظارت کنیم تا تصمیماتی که گرفته شد، به موقع و درست اجرا شود. این کار محال نیست و لازم نیست دور خودمان بچرخیم و میتوانیم جلو برویم. آقای یحیوی نماینده بروجرد: سؤال بنده به جایگاه شما در مجمع تشخیص مصلحت نظام برمیگردد و آن هم نقش بهره بانکی در اقتصاد کشور است که الان بلای بزرگی برای صنعت شده است. اگر امسال در رقابت با اجناس خارجی در داخل و خارج کشور قادر به رقابت باشیم، سال آینده آنها با بهره 5/2 تا 3 درصد کارشان را انجام میدهند. ولی ما با بهره 24 درصد کار میکنیم. اصلاً قابلیت رقابت در داخل و خارج کشور را از دست میدهیم. با اضافه کردن این مطلب که یک چهارم وامی که دراختیار میگذارند، بعنوان سپرده نگه میدارند. یعنی عملاً بهره 24 درصد نسبت به 75 درصدی که به بنده میدهند تا استفاده کنم، به بهره 32 درصد تبدیل میکنند. البته یک بحث پیچیده است، ممکن است متناسب با تورم باشد. البته خود این موضوع عامل تورم است. چون تولیدی که بخواهد بهره 24 یا 32 درصد بدهد، گرانتر خواهد بود. چه چارهاندیشی میتوان کرد که هم توازن بهره با تورم را پیشبینی کنیم و هم این شرط کمرشکن اقتصادی را نداشته باشیم؟● سؤوال شما یکی از اساسیترین مسایل الان کشور است که گرفتار آن هستیم. بنده هم بعنوان یک طلبه تخصص عمیقی در این بحث ندارم. ولی چیزهایی که از تجربهها و شنیدهها دارم، عرض میکنم و فکر میکنم یکی از کارهای مهم ما و مجلس جدید و دولت است که این مسئله را حل کنیم. ما دو مشکل بزرگ در مقابل تولیدات جهانی داریم. یکی بهره است. در بعضی کشورها بهرهها 3 یا 5 درصد است. در ژاپن بهره صفر است. تولیدگر آنها خیلی ارزانتر از ما تولید میکند و بازار ما را میگیرد. بحث دوم این است که ما در تجارت جهانی نیستیم و هرجا بخواهیم برویم، تعرفههای سنگین جلوی ماست. کشورهای دیگر چنین تعرفههایی ندارند و رقابت با آنها هم برای ما دشوار است. برای اینکه این مشکل تولید را برای تولیدگرانمان حل کنیم، اولاً باید مقررات بازرگانی، بویژه بازرگانی خارجی را اصلاح کنیم. خواستیم با تعرفه جلوی ورود کالاهای مزاحم را بگیریم، اما قاچاق بدتر از تعرفهها شده است. میلیاردها دلار کالای قاچاق به کشور میآید که هیچ تعرفهای نمیپردازند. فقط هزینه قاچاقچی را میدهند. واقعاً برای تولیدگران ما مشکل ایجاد میکند. در مورد بهره، الان سیاستهای پولی و مالی را در دستور مجمع داریم و بحث میکنیم که چه کار کنیم. نرخ بهره هم تقریباً جزء این مسایل است. واقعاً بحث پیچیدهای است. اگر یکدفعه بخواهیم بهره را کم کنیم، پولها دیگر به بانک نمیرود. بانکها پول مردم را با بهره بالا بگیرند و بخواهند با بهره پایین وام بدهند، نمیشود و این دیگر بانک نیست. الان سیاست این است که بتدریج سالی 1 یا 2 درصد کم کنند. این مسئله را حل میکند، ولی خیلی طول میکشد. برای حل این مشکل اینقدر وقت نداریم. تحقیقاً باید کار مهمی بکنیم. الان جواب روشنی برای صحبتهای ایشان ندارم. اخیراً مجلس طرحی به نام صندوق ذخیره ریالی داده است که در مورد آن هم سؤالهای زیادی وجود دارد و باید با دقت عمل کنیم تا کار خامی اتفاق نیفتد. البته در بحث روشن میشود، ولی به هرحال باید راههای مختلفی پیدا کنیم. در دنیا راههای مختلفی رفتهاند. خواهش میکنم مجموعهای از مجلس، دولت و مجمع کار کنند تا این مرض بزرگ را شفا بدهیم. به هرحال بانکهای ما مثل بانکهای مستقل دنیا فعال نیستند. نتیجهای که میخواهم بگیرم این است که واقعاً سیستم بانکی به اصلاح احتیاج دارد و سیاستهای مالی و پولی ما باید اصلاح شود. آقای دولتشاه، مدیر کل پست استان لرستان: باید عرض کنم جنابعالی جایگاه استان لرستان را در تحکیم نظام جمهوری اسلامی ایران میدانید. در مورد قضیه خلق عرب میدانید جایگاه لرستان چه بود. در جریان کردستان و هم همینطور. ولی متأسفانه الان ذهنیتی برای مردم لرستان ایجاد میشود که شاید خودم به شخصه به آن اعتقاد نداشته باشم. الان لرستانیها عقیده دارند که یکی از دلایل عقب افتادگی ما لرستانیها این است که کسی را در هیأت دولت کسی و پشتوانهای را در مرکز نداریم. البته انشاءالله اینطور نیست و ما از شما خواهش میکنیم که برای حل مشکلات استان لرستان تلاش کنید. آقای گودرزی از استانداری: شما کالبدشکافی خوبی از مسایل و مشکلاتی کشور داشتید. ما هم که از نزدیک با مسایل استان در تماس هستیم، واقعاً برای آینده کشور احساس خطر میکنیم. این سؤال جدّی است که با نفت بشکهای 40 دلار هم نمیتوانیم مملکتمان را اداره کنیم. الان هم به 47 دلار رسیده است. همه منتظر هستند دولت گرهگشایی کند. حضرتعالی در جریان هستید که اصلاً با توجه به بودجهای که دولت در اختیار دارد، این در توان دولت نیست. 60 تا 70 درصد بودجه دولت در بخش جاری هزینه میشود و باقیمانده به بخش عمرانی اختصاص داده میشود. ● حدود20 درصدبه بخشعمرانی اختصاص داده میشود. ○ این نشان میدهد منابع در اختیار دولت، جوابگو نیست. سدهایی که اشاره شد سدهایی کوچک هستند، ولی به استان خیلی کمک میکنند. مثلاً یک سد حدود 50 میلیارد تومان هزینه دارد. با توجه به نوع تخصیصهایی که داده میشود، حدود 7 سال طول میکشد تا این سد ساخته شود. ما هم پیشبینی میکنیم تا سال 9-1388 نرخ بالایی در بیکاری کشور خواهیم داشت. این واقعاً برای ما یک دغدغه است. چون نظام و یا دولت امکان چنین سرمایهگذاریهایی را ندارد. باید منابع جدید را طراحی کنیم. حضرتعالی به یک بخش اشاره کردید که سرمایههای سرگردان در درست مردم است که اینها هم جوابگو نیست. بحث استقراض یا استفاده از منابع خارجی جدّی است و اگر نظام تصمیم جدّی نگیرد، چالشهای پیش روی ما خیلی جدّی خواهد شد. حضرتعالی در دولت اول خود سیاست تعدیل را آغاز کردید که سیاست درستی هم بود. ولی با توجه به فشارهایی که اعمال شد و خودتان اشاره کردید، متوقف کردید. اگر فردا هم عضو تجارت جهانی شویم، از شرایط واقفید که عبارت است از: حذف سوبسید و برداشتن مرزهای تجاری، یعنی ورود کالا به کشور باید آزاد باشد. از طرف دیگر اگر عضو نشویم، اتفاقات بدتری هم خواهد افتاد. یعنی از 180 کشور عضو سازمان ملل متحد 146 کشور عضو آن هستند. فقط چند کشور ماندیم و اگر عضو نشویم، در سالهای آینده بحرانهای جدّی پیش رو خواهیم داشت. فکر میکنم چالشهای پیش روی کشور جدّی است. زمینههای آن را در استان میبینیم. 4 یا 5 سال دیگر لشکر بیکاران بحرانهای عجیبی را در کشور ایجاد خواهند کرد. هرچند الان با تعبیراتی مثل نجابت و سربه زیر میتوان بخشی را کنترل کرد، ولی فکر میکنم مشکل جدّی است. احساس میکنم یک عزم جدّی و یا نگاه منسجم در کشور نسبت به این مسئله وجود ندارد، در حالی که نظام هزینههای زیادی پرداخت میکند. برای استفاده از منابع خارجی هم شرایط داخلی مهیا نیست. یک وقت قانون نداریم. وقتی هم که قانون تصویب میشود، شرایط سیاسی فراهم نیست. با توجه به بحرانهای منطقه و از طرف دیگر اگر عضو تجارت جهانی نشویم، هیچ کشوری در کشور ما سرمایهگذاری نخواهد کرد. مضافاً اینکه اگر ما همین امروز هم عضو آن شویم، 60 تا 70 درصد صنعت ما قابلیت ورود به بازار جهانی را ندارد و باز نرخ بیکاری افزایش خواهد داشت. بعنوان یک مدیر استانی احساس میکنم خطر جدّی است. باید اعتماد ایجاد و سرمایه جذب کرد، نه تنها منابع داخلی، بلکه سرمایههای خارجی را آورد. با شرایطی که در کشور میبینیم، این نوع سیاستگذاریها باعث جذب سرمایههای خارجی نیست. ● ایشان با توجه به آشنایی با استان حرفهای مهمی مطرح کردند. حتماً منظورشان این نیست که به بنبست رسیدیم و نمیتوانیم کار کنیم. کمی مقایسه کنید. ما سال 67 بعد از جنگ چه وضعی داشتیم و چطور توانستیم راه بیفتیم؟ آن موقع کسری بودجه 52 درصدی داشتیم که الان نیست. همه انبارها خالی بود. ماشینهای تولیدی فرسوده بود. همه کالاها یارانهای، راهها و بندرها ضعیف بود. بدیها خیلی زیاد بود. 25 مشکل اساسی در کشور بود که با سیاستهایی که انتخاب شد و با هماهنگی که بود، توانستیم از آن مرحله عبور کنیم. شما الان میگویید معدل بیکاری در کشور حدود 13 درصد است، در حالی که آن موقع 5/16 درصد بود که ظرف چند سال به 9 درصد رسید. چرخهای اقتصاد مملکت راه افتاد و 40 درصد بودجه عمرانی شد. سیاست تعدیل را هم متوقف نکردیم، از بعضی جاها زدیم. مثلاً سیاست تعدیل در نان را متوقف کردیم، ولی اصل مسئله جریان داشت. به هرحال تعدیل در دولت آقای خاتمی و تا به امروز هم ادامه دارد. منتهی با آن انسجامی که اول در برنامهها بود، نیست و کمی خرد شده است. به نظر من با همین شرایط میتوان کشور را به خوبی جلو برد. سیاست خارجی ما به یک بازنگری احتیاج دارد و باید طوری رفتار کنیم که بتوانیم هم در بازارهای جهانی وارد شویم و هم از منابع جهانی بیشتر استفاده کنیم. در داخل این چالشهای بیموقع سم است. البته انتقادها و رقابتها مفید است. اما اگر به خصومت، طرد، اتهام و تضعیف تبدیل شود، خطرناک است. باید فضای کشور را سالمتر و رقابت را عالمانهتر و منطقیتر کنیم. در برنامههایمان توجه داشته باشیم که الان اشتغال و پیشرفت عمرانی برای توسعه کشور اصل است و عدالت اجتماعی هم سرفصل جامعه ماست و میتوانیم از طریق اشتغال خوب و راههای مشخص دیگر جلو برویم. به نظر من میتوانیم با یک هماهنگی گام مجددی به طرف رفع مشکلات برداریم. البته شرایطی دارد که امیدواریم این شرایط را تأمین کنیم. من آن قدر نگران نیستم، ولی دغدغه دارم. آقای حسنوند نماینده سلسلهودلفان:حضرتعالی مالکاشتر امام لقب گرفتید. از حضرتعالی سؤالی داشتم. بنده هم یکی از علل عقبافتادگی استان لرستان را مظلومیت استانی میدانم. با القابی همچون مردم شرافتمند، مردم غیرتمند و مردم شجاع در طول تاریخ از ما نام برده شده است. در جنگ امام (ره) در مورد عشایر لرستان گفتند که: «عشایر لرستان ذخایر انقلاب هستند» در آماری که آقایان ارائه داند، گفتند: استان لرستان دومین استان جنگزده و خسارت دیده از جنگ است. بعنوان عقبه جنگ عمل کردیم، در دوران جنگ سرمایهگذاری نشد. چون گفتند امن نیست. بعد از جنگ هم ما را بعنوان جنگزده قلمداد نکردند تا بتوانیم از امتیازات آن استفاده کنیم. آماری را که امروز ارائه دادند، از 6200 شهید حدود 1000 شهید را در بمبارانها از دست دادیم. سؤال بنده این است که چرا لرستان از این حق خود محروم شد؟ براساس اصل 48 قانون اساسی که در مجلس به آن قسم خوردیم که میگوید: «براساس استعدادهای هر منطقه دولت موظف و مکلف است که سرمایهگذاری کند» اگر میدانیم لرستان استعداد آب و مسایل زراعی را دارد، چرا سرمایهگذاری نمیشود؟ همانطوری که شما فرمودید، اگر 500 هزار هکتار زمین را زیرکشت آبی ببریم، با آماری که جناب آقای مهندس سعادت دادند، تأثیر بسیار زیادی در وضع اقتصادی استان و تولید سرانه استان و کشور خواهد داشت. چرا ما با آن خسارتهایی که داشتیم، بعنوان استان جنگزده قلمداد نشدیم؟ چرا براساس استعدادهای ما سرمایهگذاری نمیشود؟ استان ایثارگر بودیم. ما 2 سال پیش تندیس عشق و ایثار کشور را گرفتیم. چون مردم ما بیشترین واحد خون را هدیه کردند و 25000 واحد خون هم به تهران ارسال شد. ● صحبتهایی که آقای حسنوند کردند، تقریباً همین مسایلی بود که از اول جلسه تا به حال مطرح میشود. گفتم یک بحث تاریخی و جامعهشناسی است که باید مطرح شود و نمیخواهیم وارد شویم. ضمناً باید به آن آماری که آقای سعادت دادند، توجه کنیم. بالاخره ایشان فاصله گذشته و حال را مشخص کردند و معلوم شد که نظام خدمتهای بسیار ارزشمندی در این استان انجام داده است. نباید همه چیز را منفی ببنیم. بالاخره از بعضی جهتها مشکلات و عقبافتادگی دارید. بیشتر بحث آینده را مطرح کنید تا جبران شود. اگر بخواهیم به عقب برگردیم و تکرار کنیم، نتیجه نمیگیریم. شما آقایان راهکارهای مشخص پیدا و به همان پیشنهاد مشخص من عمل کنید. یعنی مدیران ارشد استان برای اجرای سیاستهای چشمانداز بررسی کنند و بگویند چه چیزهایی داریم، چه چیزهایی کم داریم؟ جه کارهایی باید بکنیم؟ راهکارهایش را در استان مطرح کنید. در مورد مسایلی که جنبه استانی دارد، خودتان عمل کنید و در مورد بخشی که جنبه ملی دارد، ما کمک میکنیم تا انشاءالله این عدم تساوی که به چشم میخورد، رفع شود. امیدوارم طولی نکشد که شما خودتان را در مقابل سایر استانها عقبتر نبینید و این عملی است. دکتر جهانگیری، رئیس اتاق بازرگانی و خانه صنعت و معدن استان: بعنوان نماینده بخش خصوصی خدمت حضرتعالی خیر مقدم عرض میکنم. عمیقاً اعتقاد داریم که لقبی که تحت عنوان «سردار سازندگی» به شما دادند، به حق بوده است. من بعنوان یک ایرانی که بیشترین سر و کار را با بخش صنعت و معدن برون از استان دارم و سفرهای برون استانی زیادی داشتم، شاهد شکوفایی زیادی هستم. مطلب دوم اینکه استدعا و خواهش بنده از حضرتعالی این است که شما هم صبح و هم آلان در فرمایشات خود مکرراً فرمودید که «لرستانیها در فلان مسئله اینکارها را کردند و ... و همواره پیشقدم بودند» من از حضور حضرتعالی خواهش میکنم که خودتان نسبت به برنامههای سازندگی بازنگری داشته باشید و ببینید که آیا لرستان با این خدمتی که کرده و با این سهمی که در خدمت به نظام داشته است و با این حقی که برگردن نظام دارد، آیا سهم آن در سازندگی ادا شده است یا خیر؟ حتماً خود حضرتعالی قبول دارید و من هم با اعداد و ارقام میتوانم بگویم که حق این استان ادا نشده است. لذا خواهش میکنم برنامهای را ترتیب دهید تا این کار عملی شود. در پایان این مطلب را عرض میکنم که شخصیت حضرتعالی فراتر از اینهاست. مثلاً وقتی آقای هدایت و دیگر دوستان میفرمایند چشم همه استان به دست شماست، حضرتعالی میفرمایید: «بگویید دست خالیام» من به نمایندگی از مردم لرستان همینجا از آقای سعادت تشکر میکنم. از شما هم خواهش میکنم تا از ایشان قدردانی شود. حداقل قولهایی را به ما بدهید. مثلاً ایشان فرمودند که در بخش شهرسازی به ما کمک شود. ببینید اگر کسی به من مراجعه کند و بگوید «آقای دکتر چشم امید ما به دستان شماست». میگویم خودم نمیتوانم کاری بکنم، ولی میگویم «فلان جا پیگیری کنند یا کارتان را انجام دهند.» به هرحال خواهش ما این است و مردم لرستان از شما انتظار دارند. این را از بنده بپذیرید. شما شاید با این مردم زیاد ارتباط نداشته باشید، ولی من بین مردم هستم همه میپرسند «آیا سفر ایشان خیر و برکتی هم برای استان دارد؟» خواهش من از محضر جنابعالی این است که این همه زحمت کشیدید و رنج راه را تحمّل فرمودید، قولی به ما بدهید و ثمره خیر و برکتی برای استان داشته باشید. ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید همگرپیش نهد لطف شما گامی چند ○ سؤال این دوست ما از این باب بود که شما عنایت ویژهای در تنظیم سیاستهای کلی نظام جهت جبران محرومیت، آن هم به استناد اصل 48 قانون اساسی که جناب آقای حسنوند به آن اشاره فرمودند، یعنی دیدن ظرفیتها و توانمندیها و سرمایهگذاری داشته باشید. اما سؤال بنده این است که: مستفاد از اصل 44 قانون اساسی، امور بیمهگری، تعاونی و بانکداری بنا به دلایلی که در اصول دیگر آمده است، باید دولتی باشند. در عین حال نظر خیلی از کارشناسان خبره این است که اگر بخواهیم موانع موجود را که احساس میکنیم تهدید هستند، به فرصت تبدیل کنیم و دست جوانانمان را بگیریم و نرخ بیکاری را پایین بیاوریم و درصد سرمایهگذاری را بالا ببریم، باید به نوعی بخش خصوصی را فعالی کنیم. فعالیت بخش خصوصی تغایری با اصول قانون اساسی از جمله اصل 44 دارد. حضرتعالی بعنوان مؤثرترین و عزیزترین فرد و ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام که از فلسفههای وجودیاش هم ارایه راهکارهای عملی جهت حل معضلات اصلی مملکت است، چه راهکاری در این مورد میفرمایید؟● در مورد سؤال این دو بزرگوار نکاتی را عرض میکنم. در مورد دوران سازندگی، عمیقاً سیاست ما این بود که به نقاط محروم توجه بیشتری شود و دفتر نقاط محروم را در آن زمان تأسیس کردم و از جمله آثار آن این است که شما الان میگویید 200 روستا داریم که منتظرند تا لقب محرومیت از آنها گرفته شود. سیاست ما این بود که در هر استان به نقاط دوردست مرزی توجه بیشتری کنیم و تاجایی که توانستیم به این سیاست پایببند بودیم. من الان آمار کارهایی را که برای استان شما در نظر گرفته بودیم، به یاد ندارم. ولی در مورد همین مسئله اراضی در سفر اول به اینجا گفتم که باید استان لرستان را از طریق این حرکت تکان بدهیم تا بتواند گام بزرگی بردارد که در سیاستها هم اینطور بود و در عمل هم کارهایی شروع شد و انشاءالله تکمیل میشود. علاقه داریم که اینگونه شود، حال اگر آقایان مقایسهای کردند، بگویند تا رسیدگی کنیم. در مورد مجمع تشخیص مصلحت نظام باید بگویم کلمه تشخیص مصلحت کمی در میان جامعه بیش از مسئولیتی که دارد، مورد توجه است. این مجمع دو سه مسئولیت خاص دارد: یکی از آن مسئولیتها رفع اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان است. مسئولیت دیگر این استکهدرمواردی کهرهبری بهما ارجاع کنند، سیاستهای کلی بنویسیم که مشغول هستیم. مورد دیگر هم رفع معضلات است. یعنی اگر مشکلی در کشور پیش بیاید که از راه قانونی قابل حل نباشد، در آن مورد تصمیمگیری و مسئله را حل میکنیم. این سه مسئولیت در مجمع است و مسئولیت دیگری نداریم. جزاینکه رهبری نظارت بر اجرای سیاستها را به ما دادهاند که البته در قانون اساسی برعهده خود رهبری است که ایشان برعهده ما گذاشتند و باید اجرا کنیم.در مورد سؤالی که ایشان فرمودند، این مسئله در سؤالهای قبلی مشخص شد. ما در مجمع گفتیم باید این توزان بین استانها به وجود بیاید و این الان یک سیاست و سقف زمانی آن هم مشخص است. کارهای اجرایی دیگر به عهده مجمع نیست و دولت باید برنامهریزی و مجلس برنامه را تعدیل و تصویب کند. ما هم باید نظارت کنیم تا اجرا شود. اتفاقاً ما هم به شما پیشنهاد کردیم تا راهکار این توازن را در استان خودتان با توجه به استعدادها، امکانات و نیازها، پیشنهاد بدهید، پیشنهاد مشخصی است، ولی اینکه بپذیرند یا خیر، بحث دیگری است. ما هم کمک میکنیم. به نظر من این کار عملی است. انشاءالله بیش از آنچه که فکر میکنید، بتوانید کار کنید و این حرفها در مورد استان شما کمتر شود و حتماً در سران نظام فکر تبعیض وجود ندارد و دلشان میخواهد عادلانه همه امکانات را تقسیم کنند و خود شما هم میتوانید مؤثر باشید تا از سیاستی که هست، استفاده کنید. به هرحال برای بنده جلسه بسیار خوب و مفیدی بود. همه برنامههای استان لرستان خوب و مفید بود. شما را به خدا میسپاریم. السّلام علیکم و رحمهالله و برکاته