سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جلسه جامعه مدرسین حوزه علمیه

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جلسه جامعه مدرسین حوزه علمیه

  • محل جامعه مدرسین حوزه علمیه – قم
  • جمعه ۷ بهمن ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
نظرم در این سفر دیدار با علما بود که توفیق داشتیم مراجع را زیارت کنیم. فرصت خوبی بود که در جلسات عمومی و خصوصی با آقایان صحبتهایی داشته باشم. بیشتر مستمع بودم و می‌خواستم نظرات آنها را بشنوم. خدمت شما هم برای زیارت آمدم و بحث خاصی با جامعه مدرسین ندارم. البته مایلم از شما بشنوم.
حجت‌الاسلام سیداحمد خاتمی: بحمدلله شما در عرصه‌های سیاسی تحلیل‌های اول را داشتید، دوست داریم، بیش از آنچه که در روزنامه‌ها و جراید است، عواقب مسأله انرژی هسته‌ای و تحرکات غرب را در این رابطه بدانیم.
دوست داشتیم تلقی جناب‌عالی را نسبت به وضعیت موجود داخلی در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بشنویم.
حجت‌الاسلام عبداللهی: سیاست رهبری از دوران مرحوم حضرت امام، تقویت دولت بوده است. آقای هاشمی از ارکان انقلاب بوده و هستند، چطور این مسئله در صحبتهای آقای هاشمی نمودی نداشته است؟ هیأت دولت به استانها سفر می‌کنند و اینها موضوع روز است. تأیید دولت در شرایط جدید ایرادی ندارد که سنت همیشه امام و رهبری بوده است. انتظار هست که در جلسات وخطبه‌های نمازجمعه این تأیید انجام گیرد.
ممدوحی: سکوت و سخن شخصیتها معنادار است، یعنی گاهی اوقات به همان اندازه‌ای که حرف زدن معنا دارد و تأثیر خودش را می‌گذارد، حرف نزدن گاهی اوقات معنای بیشتری دارد، مخصوصاً اگر کسی تریبونهای حساس داشته باشد که حساب شده است، لذا هم گفتن و هم نگفتن حساب شده است. حضرت‌عالی بهتر از هرکس دیگری می‌دانید که موقعیت کشور یک موقعیت حساسی است، الان وضعیت اوایل انقلاب در حال تکرار است، همان وحدت و انسجامی که در اول انقلاب بود، الان هم طلب می‌شود. از حضرت‌عالی هم همه توقع دارند، هرچند ایراد و اشکالهایی هست، به هرحال در موقعیتهای حساس چاره غیر از تأیید نیست و همه هم توقع دارند.
حجت‌الاسلام بوشهری: با توجه به گذشت بیش از دو دهه از پیروزی انقلاب و با توجه به آرمانهایی که حوزویان داشتند و حضرت‌عالی که از پیشکسوتان انقلاب بودید، لذا اگر امکاناتی در اختیار روحانیت قرار گیرد، حداکثر استفاده در رابطه با نهادینه کردن فرهنگ دینی خواهد شد. ما احساس می‌کنیم که پیشرفت لازم در مسائل دینی و معرفی مکتب به هر دلیل انجام نشده است. با توجه حضور جدی شما در نظام و آشنایی شما با نیازهای جهانی، پیشنهاد مشخص شما در رابطه با همکاری جامعه مدرسین، حوزه و مسئولین نظام در تحقق این آرمان یعنی نهادینه کردن فرهنگ دینی و به سامان رساندن کار تبلیغ در کشور و برای معرفی این سامانه به دنیا چیست؟
جناب آقای هاشمی شما فرزند قم هستید و نسبت به قم باید اعتنای بیشتری داشته باشید. شما سفارش امام را در خصوص اتحاد شما و آقای خامنه‌ای تا بحال با تدبیر پیش بردید. هاشمی همان هاشمی است، هاشمی در رابطه با تثبیت معنویات حضرت امام کارهای بسیاری دارند.
حجت‌الاسلام کعبی: حضرت آیت‌الله هاشمی، فرزند حوزه و از پیشکسوتان حوزه است. انقلاب فرزند عاشوراست و پیام اصلی آن آشتی دین و توسعه است. جمع بین دین و توسعه چگونه به پیش خواهد رفت؟
حجت‌الاسلام میرمحمدی: ما در وحدت ملی سعی و تلاش خواهیم کرد، همانگونه که از شما خواهش می‌کنیم از دیگران هم این خواهش را خواهیم داشت.
● چند مسأله مهم مطرح شد و من هم مختصر می‌گویم. ما برای دیدار و تجدید خاطره به اینجا آمدیم. پرسیده شد مذاکرات با آقای مصباح چه بوده که ما گفتیم تا در جامعه گفته شود. دوره‌ای بود که ایشان خیلی در جمع ما حاضر نمی‌شدند، آقای خامنه‌ای یک بار به من فرمودند برویم و با آقای مصباح صحبت کنیم، حیف است ایشان کنار باشند، وقت گرفتیم و دونفری رفتیم و ساعتها با هم بحث کردیم، ایشان ادله‌ای داشت و ما هم ادله‌ای داشتیم و نتیجه‌ای نگرفتیم.
چندماه پیش آقای خامنه‌ای به یادم آوردند، به یادداشتهایم مراجعه کردم و دیدم حرفهای جالبی بوده است. ما هم هیچ جا آن را مطرح نکرده بودیم. همان موقع برخی از دوستان از نتیجه بحث مطلع شده بودند. بحثی بین آقایان شروع شد، آقای کروبی که در جلسه ما نبود، چیزهایی‌گفت، فرد دیگری هم چیزهای دیگری گفت که هر دو نفر از چیزهایی که در آن جلسه گذشته بود، بی‌اطلاع بودند. من هم مصلحت نمی‌دانم وارد این بحث شوم و جبهه جدیدی از مسائل آن زمان آغاز شود. دو نکته را تذکر دادم. اولاً یادتان باشد من تنها نبودم و اگر به کسی بربخورد، به من و مقام معظم رهبری برمی‌خورد. چون ما به اتفاق به آنجا رفته بودیم.
مسأله دوم این است که خیلی بحث بود که دو موضوع را گفتند، دلیلی ندارد بحثهای کهنه را مطرح کنیم. تذکر دادیم که نگذارید این طور بحثها باز شود.
مسأله بعدی بحث هسته‌ای است که جناب آقای خاتمی مطرح کردند، این، مسأله اول ماست. محور ما باید مسأله هسته‌ای باشد. چون از این ناحیه یا پیروز می‌شویم و یا شکست می‌خوریم. بقیه مسائل باید در پرتو این باشد. این مسأله بسیار مهم است. قدرتهای مؤثر دنیا جلوی ما ایستادند و خیلی گستاخانه ما را تهدید می‌کنند و حتی راهکارهایشان را هم اعلام می‌کنند.
بعضی‌ها هم حالت میانه گرفتند و هیچ اعتمادی به آنها نیست، مثل روسیه و چین که خطر این دو کمتر از آنها نیست. روسیه راضی نیست که ما تکنولوژی هسته‌ای را در داخل کشور داشته باشیم و در حد نیروگاه قبول دارند، آنها خیلی به ما بد کردند، نیروگاهی که باید چهارسال پیش تمام می‌شد، هنوز معطل است و کار آنها ما را در بن‌بست قرار داده است.
گفتند اگر ایران واقعاً صلح‌آمیز می‌خواهد، ما برای آنها غنی‌سازی کنیم تا مصرف کنند که حرف خیلی عوام‌پسندی برای بعضی‌هاست. ولی معنای واقعی‌اش این است که شما تکنولوژی نداشته باشید و خریدار سوخت باشید. ما درصدی از غنی‌سازی فرانسه را شریک هستیم. ما هم بلدیم با آنها چکار کنیم و از این پیشنهاد آنها فعلاً استفاده‌هایی می‌کنیم.
مسأله واقعاً جدّی است و خیلی خیال شما راحت نباشد. اگر خدا و امدادهای غیبی و چیزهایی که درجنگ، انقلاب و شرایط دیگر دیدیم که همیشه مطمئن بودیم خداوند دست ما را گرفته و هنوز امید به این چیزها هست را نداشتیم، شاید بیشتر نگران می‌بودیم. اگر نگرانی داریم، این است که مبادا استحقاق لطف خدا را نداشته باشیم، یعنی کارهایی کرده باشیم که رحمت خدا شامل حال ما نشود. خداوند تا بحال در مواقع خطر ما را حمایت کرده و می‌کند و این از همان جاهایی است که یک کشور تنها در برابر جمع جهنمی مواجه است.
آنها می‌گویند که ما انرژی هسته‌ای نداشته باشیم، ما هم می‌گوییم که باید داشته باشیم. چون حق ملت ایران است و ما هم از حق خودمان صرف‌نظر نمی‌کنیم. کم کم به نقطه باریکی رسیدیم که می‌خواهند طی پیش‌نویسی این موضوع را به شورای امنیت اطلاع بدهند. این کار شروع حرکت در شورای امنیت است.
ما باید فعلاً کاری کنیم که به شورای امنیت نرود که فرصت زیادی هم نداریم. اگر به شورای امنیت رفتیم، افسار کار در آنجا در دست آمریکاست، حق وتو دارد، دشمنی عمیقی هم با ما دارد. زخمهایی هم که از ما خورده است، بسیار کاری است. هنوز هم مشکل آمریکا در منطقه و دنیای اسلام ما هستیم. لذا به عنوان یک دشمن وقتی در چنگ او باشیم، با ما خوشرفتاری نمی‌کند. یا باید تسلیم شویم که بدترین چیز در این شرایط است.
اگر امروز بپذیریم، به حق خود عمل نکردیم، ولی حق ما در آژانس محفوظ است. ولی اگر شورای امنیت گفت شما حق ندارید و این حکم را برای امنیت جهانی صادر کند و این حق را از ما سلب کند، مصاف جدیدی برای ما شروع خواهد شد.
آمریکا موضوع را رها نمی‌کند، چون می‌فهمد ما وقتی در این مسأله هم تسلیم شدیم، قدم بعدی را برمی‌دارد. اگر نپذیریم، با تصمیمات و ضمانت اجرایی شورای امنیت مواجه هستیم. لذا فکر می‌کنم همه هوشیاریها لازم است، من هم همه همت خود را گذاشتم و در هرجایی که باید حاضر شوم، حاضر می‌شوم. باید کاری کنیم که خداوند این بار هم به ما لطف داشته باشد. مسأله بسیار جدی است. احتمال درگیری هم هست.
در مورد وضع داخلی و حمایت از دولت، شما همیشه مرا به عنوان یک آدم صریح شناختید که نمی‌خواهم سرملت شیره بمالم، آنچه که می‌فهمم و عقیده دارم، به مردم می‌گویم. چیزهایی هم مصلحت نیست که آدم هیچ‌وقت نمی‌گوید.
من فکر می‌کنم مصلحت این است که من در این دو مورد صحبت نکنم، من حمایت زیادی می‌کنم. یک نمونه را می‌گویم. مجلس ششم درباره فاینانسهای خارجی مصوبه‌ای داشت که مبالغ زیادی را در برنامه دیده بود که دولت استفاده کند. صدها طرح کشور با آن فاینانسها شروع شده و مشغول کار است. شورای نگهبان آن را رد کرده و گفت: ربا است. بسیاری از کارهای کشور به این مسأله وابسته است و بسیاری از قراردادها بسته شد و بسیاری از کارهای آن انجام شده است.
به دولت آقای خاتمی افتاد که حل نشد، به دولت آقای احمدی‌نژاد رسید و به مجمع آمد. ما برای اینکه دولت در جریان باشد، از ایشان سؤال کردیم که شما این طرح را می‌خواهید یا نمی‌خواهید؟ آنها کتباً جواب دادند که می‌خواهیم. وقتی که به مجمع آمد، چون جدید بودند و اطلاع نداشتند، چند نفر از اعضای مجمع سؤالاتی کردند که نتوانستند جواب بدهند. مثلاً آقای انصاری از طرحها پرسید و ضرورت آنها را جویا شد. من دیدم ضربه‌ای به دولت می‌خورد و بسیاری از کارهای در دست اجرا معوق می‌ماند. نمونه‌ای را برای آنها گفتم. مثلاً فلان خط مترو را گفتم و نتیجه تأخیرها را گفتم و صحبت مستدلی کردم و مشکل دولت را در اینجا حل کردم.
مسأله دومی که همین حالا کمک می‌کنم. مسأله متمم بودجه است که در مجلس است. ما مصوبه‌ای در مجلس داریم که رهبری خواستند و از من بازخواست کردند که چرا پیگیری نمی‌شود؟ ایشان معتقدند که وابستگی ما به نفت باید کم شود. نظر ایشان این بود که خیلی سریع منقطع شویم که ما گفتیم نمی‌شود. این کار را ده ساله کردیم که سالی ده درصد کشور از بودجه نفت مستغنی شود. مصوبه محکمی است، ما هم از طرف رهبری مأموریم که نظارت کنیم و نگذاریم این مسأله نقض شود.
الان بودجه‌ای که رفته، بجای اینکه کم کنیم، چند برابر به نفت وابسته شدیم. یعنی اگر در گذشته مثلاً با بیست میلیارد وابسته بودیم، الان به چهل میلیارد رسیده است. این وابستگی اگر امروز تثبیت شود، دیگر از دست نمی‌رود. همه اینهایی که در بودجه قرار می‌دهیم، دارای ردیف خواهند شد که سالهای آینده هم باید رشد داشته باشد.
ما اگر می‌خواستیم به عنوان مجمع این نظارت را جدّی بگیریم، الان باید جلوی خیلی از این چیزها را بگیریم. من با آقایان بحث کردم و نیازهای دولت را گفتم و به وعده‌های دولت ایشان اشاره کردم که اگر وفا نکنند، به همه ما ضربه خواهد زد، لذا گفتم الان مزاحم آنها نشویم واین را به بعداً موکول کردیم. با آقا هم صحبت کردم و وضع را توضیح دادم. هیچ‌کس هم نمی‌داند این اتفاقات دارد می‌افتد. بنا ندارم بگویم، چون شما می‌پرسید، حرف می‌زنم، والّا این گفتنی نیست.
این حمایت از یک شخص نیست، کار نظام و همه ماست. اگر بخواهم حرف بزنم، از انتخابات تا امروز خیلی چیزها دارم که بگویم. ولی همه اینها را نگه داشتم و هنوز مصلحت نمی‌دانم بگویم. شما هم از من درخواست نکنید که حتی در اینجا بگویم. این مسائل بین خودمان باشد. وارد بحث نمی‌شوم و بصورت کلی به انسجام دعوت می‌کنم و همه را از اختلاف، درگیری، بهانه‌گیری و ... برحذر می‌دارم که معنای حمایت کلی خوبی دارد.
الان ما از طرف قدرتهای بزرگ تهدید می‌شویم، اگر آنها احساس کنند که ما با هم نزاع می‌کنیم، بسیار خطرناک است. چیزهایی می‌بینم اگر شرایط عادی بود، حتماً عکس‌العمل نشان می‌دادم و اینها را به حساب خدا می‌گذارم. اگر شرایط عادی بود، بحث آن ضرری نداشت و می‌توانستیم  در تریبونها مطرح کنیم و با مردم در میان بگذاریم. یک بعدی حرف زدن مناسب ما نیست، ما باید با عقیده و ایمان با مردم حرف بزنیم و خدعه نکنیم.
در مورد انتظار از حوزه من قبلاً انتظاراتم را گفتم. شما جامعه مدرسین بیش از مراجع مسئولیت دارید، شما فحول این حوزه هستید، شما ثمره سالها کار، تحصیل و ریاضت در حوزه هستید، اکثراً به مسائل کشور آگاهی دارید، نیازهای جامعه و نیازهای جهانی ما را می‌دانید. فکر می‌کنم لازم نیست من به شما چیزی بگویم. همیشه به جامعه مدرسین عشق می‌ورزیم. شما هم همیشه کار کردید و انشاءالله در آینده با اخلاص کار خواهید کرد.
در خصوص جمع بین دین و توسعه، دین بهترین محور برای توسعه است اگر به اسلام و قرآن عمل کنیم، به عنوان یک تکلیف دینی، باید کشور اسلامی را در همه ابعاد توسعه بدهیم، دانش، تکنولوژی، عمل، نقد ذخایر کشور، مرفه کردن جامعه اسلامی، کمک کردن به نیازمندان و ... جزو وظایف اصلی حکومت است.
بدون توسعه شکست می‌خوریم. الان کشور بدون توسعه نمی‌تواند در این دنیا زندگی کند، لذا حتماً باید توسعه پیدا کنیم. هیچ‌کس را الان در حد صلاحیت آیت‌الله خامنه‌ای برای رهبری نمی‌دانم و خدای ناکرده اگر یک روزی ایشان نباشند و یا نتوانند اداره کنند، من خلأ واقعی برای کشور می‌بینم. بنابراین با همه ایمانم فکر می‌کنم که راه ما منحصر به همین است. البته روابط ما صمیمی است. ما دو هفته یک‌بار با هم می‌نشینم و از قدیم تا به حال را مرور می‌کنیم و همه مسائلی را که لازم داریم با هم بحث می‌کنیم و هیچ حاجبی بین ما نیست. من واقعاً ایشان را قبول دارم.
والسّلام علیکم و رحمه الله