بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
بسیار خوش آمدید. امیدواریم خداوند در آستانه ماه مبارک رمضان به ما توفیق دهد تا خودمان را برای بهره گیری بهتر از این سفره بیانتهای رحمت الهی در ماه رمضان آماده کنیم و همه مشکلات را در پیشگاه خداوند مطرح کنیم و از درگاه احدیت بخواهیم که کمک کند تا مشکلاتی که الان در کشور و در جاهای مختلف هست، حل شود. البته ما فقط میتوانیم دعا کنیم. مصلحت اصلی را خداوند میداند که چکار کند. اگر لازم بداند، بدون دعای ما هم انجام میدهد، ولی ما هم موظفیم که به درگاه خداوند دعا کنیم. چون خود دعا جایگاه خاصی در کارگاه آفرینش دارد.
در مجموع همانگونه که مشاهده میکنید، کل منطقه ما و مقداری هم بقیه دنیا در شرایط جدیدی قرار گرفتند. ملتها هوشیارتر، آگاهتر و با حقوقشان آشناتر شدند و چشمانشان به همه دنیا باز شده است. وسایل ارتباطی که به وفور در اختیار مردم است، روزبهروز سریعتر و قویتر کار میکنند. البته خیلیها سمپاشی میکنند و خیلی هایشان کمک میکنند، آموزش میدهند و برای مردم آگاهی میآورند.
جامعه ما هم برکنار از این مسائل نیست. گرچه جامعه پیشتازای مسائلی هست که امروز در منطقه اتفاق افتاد. ما سی سال قبل جامعه ما به میدان آمد و نتیجه گرفت و بعد از هم خیلی خوب عبور کرد، مشکلات را پشت سر گذاشت. گردنههای خیلی سختی داشتیم که برای هر انقلابی طبیعی است. چون بعد از انقلابها تفرقه میآید و بعضیها اختلاف نظر دارند. مذاهب مختلف و جریانهای فکری مختلف توقعات زیادی دارند که هماهنگی بین همه آنها سخت است. ما هم در دوره اول انقلاب دو سه سالی گرفتار بودیم که دوره سختی بود. تلفات زیادی هم دادیم، اما عبور کردیم.
ایران ویژگیهایی دارد که استعمار نمیخواست این لقمه لذیذ را از دست بدهد. اینجا مرکز ذخایر انرژی دنیاست. یا خودش دارد و یا در شمال، جنوب و غربش منابع عظیمی وجود دارد. ایران خیلی میتواند در نقطه حیاتی زندگی امروز بشر تأثیرگذار باشد. حقیقتاً نمیخواستند ایران را از دست بدهند و هنوز هم نمیخواهند. هنوز طمع دارند.
طبعاً به کودتا متوسل شد و بعد از آن جنگ را بر ما تحمیل کردند. الان هم بهانههایی پیدا کردند که هر روز تحریمها و فشارها زیادتر میشود. همین الان که داریم با شما حرف میزنیم، کمیسیونهای متعددی در کنگره آمریکا دارند بررسی میکنند که چگونه اهداف خود را در ایران تأمین کنند.
به هر حال انقلاب اسلامی پیروز شد و عبور کرد. تا مراحلی زیربناهای کشور را ساخت. به جاهای خوبی رسید. اما یک دفعه نمیدانم توطئه است یا اشتباه خودمان، حالات جدیدی را به جود آوردند که شما میدانید و خودشان دارند این مسائل را مطرح میکنند. اسمش را جریان انحرافی گذاشتند، ولی انحراف از اول شروع کار این آقایان بود. برای کسانی که مطلع بودند، کاملاً مشهود بود که این جریان در مسیر انقلاب حرکت نمیکند. شاید شعارها برای نوعی بهتر کردن امور بود، اما معلوم بود که مسیر آنها برای بهتر کردن نیست و راه قبلی خیلی بهتر بود.
ما هم از این نوع گرفتاریها داریم. قبل از انقلاب، ما مشروطه را در تاریخ ایران آوردیم. منظورم از «ما» این است که پدران ما و ایرانیان مشروطه را در منطقه آوردند. ایران مردم باهوش، نجیب و دارای تمدن بسیار عمیق تاریخی است. تمدنها هم به تدریج سلولهای انسانها را تحت تأثیر قرار میدهند و انسانها هم نسل به نسل چیزهایی به دستاوردهای تمدنها اضافه میکنند. این طبیعی است که در هر جای دنیا که تمدنی باشد، نسلهای آیندهاش جلو هستند و آثار خاص خودشان را دارند.
ایرانیها از این موهبت برخوردار بودند. مکتب اهل بیت(ع) هم امتیاز بسیار بزرگ دیگری در ایران هست که در بعضی جاها هست، ولی شیعیان مانند ایران در اکثریت نیستند. در ایران اندیشههای مکتب اهل بیت بر همه چیز غلبه دارد.
ایران با این امتیازات پیشرفت داشت و پیشقدم است. امیدواریم این پیشقدمی را حتی در این شرایط که همه منطقه بیدار شدند، داشته باشیم و حفظ کنیم.
حقش این بود که در این جریانها به مردم منطقه کمک کنیم. تجربیات خوبی داریم. انقلاب دیگری را پیدا نمیکنید که به آسانی انقلاب اسلامی از گردنههای طبیعی بعد از انقلابها عبور کرده باشد. حتی انقلاب فرانسه که جزو اولینها بود، در سالهای بعد چقدر گرفتار نوسانات شد! چقدر تلفات داد! خیلی بیشتر از ما گرفتار بود.
طبیعت انقلابها این است. افغانستان نمونه خوبی است که دارید میبینید. اگرچه مردم عراق با انقلاب علیه صدام پیروز نشدند و آمریکاییها حزب بعث را شکستند، اما مردم در انقلاب خود پیشتاز بودند. با یک حکومت سرکوبگر و خشنی مثل بعث مواجه بودند که خیلی شقاوت دشت. الان در هر گوشه عراق که حفاری میکنند، به یک گور دسته جمعی میرسند.
بعضی از بزرگان عراقی که در ایران هستند، به ما میگویند: «در عراق هیچ خانوادهای نیست که در دوره صدام شهید نداده باشد.» من این حرف را اغراق میدانم، ولی آنها میگویند این ادعا جدی است. با آن سختیهای حزب بعث، به محض اینکه انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، مردم عراق به رهبری شهید آیتالله صدر و رفقایش راه افتادند، ولی صدامیها چنان خشن برخورد کردند که همه آنها تار و مار شدند. افراد را از منازل میبردند، اعدام میکردند و مفقود میشدند. هنوز هم خیلی از جوانان عراقی و بزرگان گم هستند. به این صورت خیلی بد عمل میکردند. ولی انقلاب اسلامی خیلی زود بر اوضاع مسلط شد. کسی فکر نمیکرد انقلاب اسلامی به خاطر اینکه خیلی از نیروهای کاری کشور رفته بودند و پشتوانههای خارجی را از دست داده بودند و ارتباطاتشان با تجهیزاتی که آن روزها غربی بود، قطع شده بود، به این زودی بازسازی و سازندگی کنند. به خصوص در بخش دانش، تعلیم و تربیت که ایران توانست ظرفیت بسیار بالایی در آموزش عالی به وجود بیاورد که بیشتر به کمک دانشگاه آزاد اسلامی بود.
اگر سوابق را بررسی کنید، قطعاً میبینید که اگر بنا بود دانشگاههای دولتی این نسل بسیار بسیار بزرگ و انبوه جوانان طالب تحصیل را بپذیرد، نمیتوانست. چون چنین امکانی وجود نداشت. امکانات دیگر هم اجازه نمیداد دولت به وسعتی که دانشگاه آزاد انجام داد، کار کند. الان هم که میخواهند توسعه بدهند، دانشگاهی مثل پیام نور را تأسیس میکنند و گسترش میدهند که مثل دانشگاه آزاد نمیشود.
این از تیزبینی امام(ره) بود. چون در زمانی که قرار بود همه چیز دولتی باشد، پول دادند و حمایت کردند تا راه تأسیس یک واحد بزرگ سراسری و غیردولتی باز شود و شکل بگیرد که گفت. همین الان در گزارش مختصری که آقای دکتر حلمی دادند، دیدیم در مشهد و استان خراسان رضوی که نمونه خوبی از دانشگاههای ما هستند، اینگونه به وسعت به کمیت و کیفیت رسیدیم و جاهایی مثل سبزوار و نیشابور هم میتوانند و شایق هستند که واحد علوم و تحقیقات برای خود شکل بدهند که البته میدهند.
این مرحله جدید به شما مربوط است که باید در این رابطه با هم صحبت کنیم. باید در این مرحله پنج ساله گام بزرگی در جهت ارتقای کیفیت دانشگاه برداریم. ظرفیت دانشگاههای ما- اگر هم چیزی اضافه نکنیم- کافی است. همین واحدهایی که هستند، میتوانند کمبودهای موجود را با توسعه جبران کنند. آن چیزی که هنوز مطلوب ما را تأمین نکرده، کیفیت دانشگاه است. البته کیفیت بد نیست و خوب است. قضاوتهایی که میشنویم، دانشگاه آزاد واحد مشهد با دانشگاه فردوسی که آن هم امکانات را از سابق داشته، قابل مقایسه است. واقعاً نمیتوانند تفاوت زیادی داشته باشند. با این سرعتی که جلو آمدید، میتوانید خیلی سریعتر جلوتر بروید.
باید در برنامه پنج ساله که الان دارد شروع میشود، تعداد زیادی نیروهای سطح بالا را جذب کنیم. اگر میتوانیم باید از نیروهایی که در داخل و خارج هستند و به کار گرفته نشدند و یا از افرادی که خودمان با بورس تربیت کردیم، سطح دانشگاه را بهگونهای بالا بیاوریم که در دنیا بدرخشد.
این کار خیلی زود خود را نشان میدهد. مقالاتی که شما مینویسید و در دنیا منتشر میشود، دانشگاه را معرفی میکند. لازم به تبلیغات نیست. الان اخبار دانشگاهی خیلی زود در دنیا منعکس میشوند. دانشگاه به دنیا معرفی میشود. میتوانیم افتخارات بزرگی در سطح دنیا داشته باشیم و به خیلی از کشورها کمک کنیم. حتی میتوانیم در کشورهای پیشرفته هم حضور داشته باشیم.
همین الان هم تقاضا هست، ولی موقعی این تقاضاها جدی میشوند که ما شهرت کیفیت دانشگاه از شهرت کمیت جلو بزند که این امکانپذیر است. شاید در این دوره مقداری سخت باشد، اما با امکاناتی که الان از لحاظ نیروی انسانی و ساختمانها و اشتیاق مردم داریم، میتوانیم کار کنیم.
نمونههایی که قبلاً ذکر کردیم، نشان میدهد که مردم خیلی آمادگی دارند. همین مدیران دولتی که نمیتوانند در سطح بالا سایر دانشگاهها را ببینند، در استانها استقبال میکنند، زمین میدهند، خواهش میکنند و مقدمات را فراهم میکنند. چون میخواهند به استانهای خود خدمت کنند. این تبدیل به یک خواست عمومی شد. از اول هم دانشگاه را با سرمایه احتیاج مردم تأسیس کردیم. این سرمایه هنوز ادامه دارد، ولی دارد به مقاط عالی تحصیلی منتقل میشود.
شاید امسال حدود یک میلیون متقاضی مقاطع ارشد و دکترا در کشور داشتیم که فقط حدود 12 درصد را جذب کردیم و بقیه مثل شرکتکنندگان کنکورهای کارشناسی اوایل انقلاب، دست خالی برگشتند. اگر امکانات نیرویی و مدیریت درستی داشته باشیم، جذب اینها هزینهای برای کشور ندارد. خودشان هزینههای تحصیلی خود را کاملاً پرداخت میکنند. باعث رونق میشوند و بعدها که فارغالتحصیل شدند، هر کدام آنها تبدیل به یک مشعل روشنگر و سازنده میشوند.
خواهشم از همه شما این است که دانشگاه را به سطح مطلوب کیفی برسانید. نه اینکه از بُعد کمّی آن کم کنید. هنوز هم خیلی از شهرها هستند که باید دانشگاه آزاد حضور پیدا کند. اما کارها برای لحاظ امور کیفی در اولویت باشد.
بعد از آن یک کار مهم است که تا به حال شنده و دانشگاههای دولتی نکردند و خیلی از سرمایههای کشور از این جهت از دست رفتند. آن کار مهم این است که محصول تحقیقات، ابتکارات و اختراعات که در دانشگاهها هست، تبدیل به حقیقت خارجی شود تا آماده خدمت باشد. الان خیلی از ابتکاراتی که قابل اجرا و تجاری شدن هستند، در همان مراحل اول مبتکر را یا مأیوس میکند و یا به کشورهای دیگر میفرستد که اجرا شود.
دانشگاه آزاد اسلامی یک وظیفه بسیار مهم دارد که شما میتوانید در مشهد نمونه خوبی برای آن باشید. باید سیستمی درست کنید که اختراعات، ابتکارات و تحقیقات ارزشمند را با کمک دانشگاه تبدیل به پایلوت کرد. البته باید مهندسی کرد و به مبتکران کمک کرد. دانشگاه آزاد میتواند براساس اعتبار خود با بانکها و جاهای دیگر همکاری کند تا به مرحله تولید برسد و اگر نوع اقتصادی باشد، تبدیل به یک کار تجاری شود.
این کار هم در دستورات ماست که باید انجام شود. بعضی از کارهای خیلی بزرگ در کشور هست که دولتها – لااقل این دولت- عرضه اجرای آنها را ندارند. قطعاً باید حرکتی کنیم تا انرژی کشور را از مواد فسیلی نجات بدهیم. دنیا دارد این کار را میکند. الان در جاهایی مثل آلمان، سوئیس و کشورهای دیگر دارند به خاطر خطرات محیط زیستی با انرژی هستهای مخالفت میکنند و به طرف انرژی خورشیدی و بادی رفتند. گامهای بسیار بلندی برداشتند و بعضیهایشان هنوز در اول کار هستند.
تحقیقاً انرژی عظیم خورشید که الان همه آنها دارند تلف و گاهی مزاحم میشوند، قابل مهار هستند که میتوانند به عنوان سالمترین انرژی در خدمت بشریت قرار گیرند. واحدهای بزرگ دانشگاه آزاد میتوانند با هم همکاری کنند تا از این آفتاب فراوانی که در همه فصول در ایران هست، استفاده کنیم. الان تکنولوژی آن تقریباً در دنیا هست. هنوز ممنوعالصدور نشده و جذبش برای ما مقدور است. منتها باید بیشتر روی تحقیقات خودمان تکیه کنیم. اگر هم میخواهیم وارد کنیم، باید به موازات آن تحقیقات دانشگاهی انجام شود تا با پایه ایرانی راه بیفتد.
سایر انرژیها، مخصوصاً انرژی باد در مشهد قابلیت استحصال دارند. تونل بادی که بین افغانستان تا سبزوار است، ثروت بزرگی برای خراسان است. این تونل خیلی عظیم است. الان فقط از یک گوشه آن در بینالود استفاده میکنیم. این تونل صدها کیلومتر و شبانهروز است. از این طرف روزانه و از آن طرف شبانه باد میوزد.
این منابع عظیم را در کشور داریم، ولی نفت ارزان نمیگذارد فکر کنیم. البته الان دیگر نفت هم ارزان نخواهد بود. باید روزی بفهمیم چه سرمایهای را داریم میسوزانیم و دود میکنیم. انتقالش سخت است و الان به تدریج دارد شروع میشود. با اینکه جزئی از کار را انجام دادند، به خاطر سوء تدبیر اینگونه شد. همین کارها را خیلی وسیعتر در دوران سازندگی کردیم و به هیچ مشکلی برخورد نکردیم.
وقتی که جنگ تمام شد، اولین کاری که دولت من انجام داد، این بود که بنزین را شش برابر کردیم. 6 تومان بود که 30 تومان و آزاد کردیم. همه مردم خوشحال شدند و کسی حرف نزد. چون کوپنی بود و دچار مشکل بود. با اینکه 6 برابر شد، مردم استفاده میکردند. الان شش برابر نشد و دارد این همه سروصدا به وجود میآید. هنوز فاصله داریم که در قیمت به دنیا برسیم. اگر مصرف سوخت با دنیا توازن نداشته باشد، تحقیقاً مواد سیالش دچار قاچاق میشود.
طرف باک ماشین خود را پر میکند و در مرز میفروشد. چرا دنبال بار بگردد؟ خیلی بهتر و آسان میتواند درآمد داشته باشد. مثل سابق که میکردند، هنوز هم دارند همان کار را میکنند. چون هنوز تفاوت قیمتها زیاد است.
به هر حال این کار لازم است و باید انجام بدهیم، ولی نه به شکلی که سیاسی بازی کنیم. بیش از آن مقداری که از پول درآمد داشته باشیم، از بقیه جاهای بیتالمال پولها را بین مردم پخش کنیم که جامعه از انباشت نقدینگی منفجر شود و در کنارش هر روز دارند کنترل قیمتها را به زور سر نیزه تحمیل کنند که هیچ وقت نمیشود. ما تجربه جنگ را داریم که مردم همکاری میکردند. میفهمیدند و قبول داشتند که به خاطر جنگ باید قیمتها را کنترل کنیم. اما الان اینگونه نیست. توقعات مردم بالا رفته و این کار سخت شده است.
مگر میشود مردم را به زور وادار کنیم. جنسی را که 100 تومان تولید کرده، 80 تومان بفروشد؟ تولید نمیکند. چند روزی بازی میکند و سرانجام میبندد. مگر میشود با آوردن کالا از خارج، آن هم از چین و آن هم کالای بنجل، تولیدات خودمان را که گران شدند، تعطیل کنیم؟ چند روزی میشود، ولی پایان خوشی ندارد. مسکّن غلطی است. مسکّنی که عوارض منفیاش خیلی بیشتر از منافعش است.
این اتفاقات در این شرایط دارد میافتد. ما آن موقع سیاست تعدیل را انجام دادیم. ارز 7 تومانی را در زمان دولت من به 300 تومان رساندیم. اما شوک نداشتیم. کمی تورم بالا میرفت، اما در مقابلش با رونق اقتصادی برای مردم شغل ایجاد میشد که همان کار مردم را راضی میکرد. مردم میدیدند که همه جای کشور مشغول سازندگی هستند. آب، برق و راه به روستاها میرود و خیلی از کارها به شکل واقعی انجام میشود. به همین خاطر رضایت میدادند.
میدیدند که کارگاههای سدسازی روی همه رودخانهها بلند شده و دارند کار میکنند. میتوان جامعه را با رونق اقتصادی اداره کرد. اما تعزیرات حکومتی، فشار، تهدید و... برنامه تلویزیون درباره کنترل قیمتها باشد، جواب نمیدهد. حالت نادرستی است.
همان راهی که کمونیستها رفتند و با اینکه نصف دنیا را گرفته بودند، مضمحل شدند و الان خبری از آنها نیست. خودشان از راهی که رفتند، پشیمان هستند. باید در مسیر درست رقابتی و تعادل حرکت کنیم.
منظورم از حرفهایی که با شما دانشگاهیها میزنم این است که بالاخره دانشگاه آزاد میخواهد یکی از پیشتازان این راه شود. الان امکانات ما کم نیست. بیش از دو هزار و پانصد میلیارد تومان ترناول گردش مالی دانشگاه آزاد است که عمدتاً هزینه تعلیم، تربیت، تحقیق و مقداری هم هزینه توسعه است. هر سال هم 20 درصد اضافه میشود. میتوانیم با اشتراک استانها کارهای بزرگی را انجام دهیم. یکی از مراکز مهم تولید انرژی خورشیدی، باید، آب شیرین و امثال اینها باشیم. چون دست ما باز تراز دولت است. اگر اینگونه کارها را شروع کنیم، مردم بیشتر استقبال میکنند و اگر غیر از این باشد، نگرانیم.
بالاخره سرمایه اصلی انقلاب را در مردم میبینیم. شک نداشته باشید که اگر مردم به حمایت ما نمیآمدند، همه ما در زندانها میپوسیدیم و تمام میشدیم. اواخر مبارزه بهگونهای بود که دوره زندانی ما تمام میشد، ولی بازجوها میگفتند: آن قدر باید بمانید تا موهایتان مثل دندانهایتان سفید شود. جملاتی را هم با استفاده از ادبیات درست کرده بودند. مثلاً با گفتن «علف زیر پایتان سبز شود» ما را مسخره میکردند. مدت زندان ما تمام شده بود، ولی باز در زندان بودیم و ملی کشی میکردیم.
یک سال که امواج مردم به خیابانها آمد، در زندانها باز شد. در زندان هم که بودیم، راحت شده بودیم. وقتی مردم کمی بیشتر حضور یافتند، ما را آزاد کردند. خواهش میکردند که بیرون برویم. پس مردم بودند که این کار را کردند. ما ماشین انقلاب را به راه انداختیم، اما این مردم بودند که این ماشین را به انتها رساندند. یعنی موج حضور مردم بود و هیچ عاملی این قدر تأثیر نداشت.
همین کاری که در مصر کردند. مردم در مدت کوتای که به خیابانها آمدند، پیروز شدند. امروز اعلام کردند که هفته آینده مبارک را در همان قفسههایی که برای محاکمه مسلمانان و انقلابیون درست کرده بود، به دادگاه ببرند تا مردم تماشا کنند. قبلاً که حکومت مبارک این کار را میکرد، این صحنه را از تلویزیون دیدم. چون زنده پخش میشد. میخواهند هفته آینده مبارک را در همان قفسه محاکمه کنند.
به هر حال وقتی مردم آمدند، اوضاع مصر اینگونه شد. نظامیها موقت حاکم شده بودند و داشتند سیاسی بازی میکردند که مردم دوباره موج جدیدی ایجاد کردند و گفتند نمیتوانید ما را فریب دهید. مجبور شدند عقبنشینی کنند و دادگاه را تشکیل بدهند. شاید حیلههای دیگری در کار باشد. چون مردم مصر رهبری مثل امام ندارند تا یک نقطه مرکزی باشد و حرف آخر را بزند. گروههای مختلفی هستند که جوانان به عنوان موتور فشار در صحنه هستند. تشکّلهایی دارند که خیلی فعالند.
در لیبی، سوریه، بحرین، یمن و اخیراً در سنگال و آن طرف آفریقا، در سال اقیانوس اطلس و مراکش میبینید که موج حضور مردم جلو میرود. کمکم کشورهای غیرمسلمان هم به این موج میپیوندند. همین مسئله به اروپاییها هم سرایت میکند. الان مقدار تظاهرات مردمی در کشورهای اروپایی مثل یونان، اسپانیا، پرتغال، ایرلند و انگلیس زیاد شده که قبلاً اینگونه نبودند. مردم دارند وارد میشوند.
در این موج مردمی باید کاری کنیم که اتکای نظام به مردم صمیمانه و نه با زور باشد. مردم تکیهگاه خوبی هستند. اما سرنیزه تکیه گاه خوبی نیست. میشکند. مردم پایدارند و رهبران را خدمتگزاران خود میدانند و اگر ببینند در خدمت آنها نیستند، میبرند. حداقلش این است.
امیدوارم توسعه دانش، به خصوص نقشی که دانشگاه آزاد در کشور ایفا کرده، به خوبی ادامه پیدا کند. هرچند حسودان زیادی هستند، ولی تا به حال این حسودان نتوانستند ضربه کاری بزنند. همیشه مزاحمتهایی داشتیم و همیشه رفع شد و این بار هم تا الان رفع شد. شما با امیدواری کامل و با احساس وظیفه انسانی، اسلامی و ملی به توسعه دانش و آگاهیهای سیاسی، اجتماعی ادامه دهید. همین تشکّلهای سیاسی دانشجوی که برادران توضیح دادند، سرمایههای خوبی برای کشور هستند. منتها موقعی مؤثر میشوند که بتوانند با مردم تعامل داشته باشند و مردم را سیاسی و وارد میدان کنند. والاّ ما آن موقع از این احزاب خیلی زیاد داشتیم که نمیتوانستند کاری بکنند. فقط این خیر را داشت که پس از چند ده سال توانستیم مردم را وارد کنیم. البته قسمت عمدهاش را امام(ره) کردند.
باز هم خدمت آقایان خوشآمد میگوییم و امیدواریم دانشگاه آزاد با همان پسوند اسلامی که آن موقع حساب شده وارد کردیم، روحیات اسلامی را در دانشگاه تقویت کند.
والسلام علیکم و رحمه الله