سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در اجلاس قرآن و ولایت

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در اجلاس قرآن و ولایت

عترت و کتاب

  • چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۷۶
قرآن دریچه‌ای مطمئن برای جهان پر از سعادت و معنویت/ آشنایی با قرآن از زمان جوانی/ لزوم حفظ ارزش قرآن/ تلاش شیطان برای جدایی انسان از قرآن/ توجه خانواده‌های سپاهی به قرآن/ قرآن باعث تثبیت و تقویت راه انسان به سوی خدا/ ممارست و مواظبت عاملی برای حفظ و نگه داشتن قرآن/ لزوم حفظ محوریت قرآن و ولایت در زندگی/ توصیه پیامبر در حفظ عترت و قرآن با هم/ نگرانی پیامبر از جدایی قرآن و عترت بعد از رحلت/ قرآن کتابی هدایتگر و راهنما/ روشن نمودن راه زندگی انسان توسط قرآن/ حاکمیت قرآن و ولایت با هم ولایت کارگشاترین سرمایه ما در عصر حاضر/ حضور امام باعث تشکیل حکومت اسلامی/ تفکر غلط دشمنان در مورد ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی/ ایران جزو عظیم‌ترین شورش‌ها از لحاظ ذخایر و موقعیت استراتژیک/ تشکیل بسیج بیست ممیلیونی با ندای امام/ رهبری و ولایت عامل حفظ و حد ایران در دوران بازسازی/ تأکید پیامبر (ص) در لحظات آخر عمر به حفظ ولایت و تحریک/ سپاه و بسیج علمداران دفاع مقدس

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

الحمدلله والسّلام علی رسول‌الله و آله

توفیق ارزشمندی برای بنده است که در آستانه میلاد با سعادت مولی‌الموحدین (ع) و حضرت امام باقر (ع) در ماه مبارک رجب، در جمع قرآنیان باشم. من از صمیم دل به کسانی که اهتمام دارند و توفیق پیدا کردند که زندگی خودشان را با قرآن عجین بکنند، عشق می‌ورزم و می‌دانم که دریچه مطمئنی برای جهان پر از سعادت و معنویت است. هیچ راهی را به‌اندازه مسیر قرآن برای جلب رضایت خداوند و سعادت واقعی، مؤثر نمی‌دانم.

گوشه‌ای از آنچه که شماها پیدا کردید، در دوره جوانی نصیب من شده که هنوز تحت تأثیر قرآن هستم و آثار آن روزهایی را که سروکار بیشتری با قرآن داشتم، برای حفظ و مطالعه لمس می‌کنم. به شما به عنوان تجربه تأکید می‌کنم که قدر این نعمت را بدانید.

سعی کنید از دست ندهید. شیطان خیلی تلاش می‌کند که بین شما و قرآن فاصله بیندازد و یا شما را از قرآن غافل کند. فریب شیطان را نخورید. هیچ چیز بهتر از قرآن نیست.

از مسئولان سپاه و عقیدتی سیاسی و نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه تشکر می‌کنم که این برنامه‌ها را برای تشویق و تربیت جوانان تنظیم می‌کنند. امروز هفدهمین دوره حفظ قرآن بسیج و سپاه را ختم و کنگره قرآن و ولایت را افتتاح می‌کنیم. البته تیپ شما، خانواده سپاه قبل از اینکه این برنامه‌ها را داشته باشد، قرآنی بود. آن‌هایی که در سپاه و بسیج بودند، آن‌هایی که در دوران سخت آشوب‌های اوّل انقلاب و دوران جهاد مقدس امتحان دادند، عملاً این انوار مقدس را گرفته بودند و با این سرمایه وارد وادی جهاد شدند. قرآن می‌تواند آن‌ها را نورانی‌تر بکند و راهشان را تثبیت و تقویت بکند. بنابراین این برنامه‌های قرآنی دلیلی بر تأثیر آن روزهای سنگرنشینی است. کار بسیار خوبی است. خوشبختانه با این همه نمونه‌هایی که ما امروز دیدیم، جوانان درخشیدند. هم نوجوان و هم برادر سپاهی که به‌این روانی قرآن را اینجا امتحان دادند و آنهایی که امتحان ندادند، همین‌طوری هستند. این موفقیت و نشان توفیق الهی است که به شما دادند. قرآن را حفظ و نگه داشتن. کار سختی است. ممارست، مواظبت و بیشتر از همه توفیق می‌خواهد.

امیدوارم این سرمایه، این ودیعه و این امانت خدا در میان ما عزیز باشد و من از همین جا وارد صحبت قرآن و ولایت می‌شوم. کار شیرینی کردید که این دو برنامه را به هم وصل کردید و حقیقتاً به هم وصل هستند. ما اگر بتوانیم محوریت قرآن و ولایت را در زندگیمان حفظ بکنیم، آسیب‌ناپذیر هستیم.

دو چیزی که پیغمبر اکرم (ص) در زمان رحلتشان نگران بودند که گفتند بیاورید برایتان بنویسم که عترت و کتاب با هم باشند و توصیه می‌کنم که این دو را از هم جدا نکنید، خیلی مهم است که آخرین نگرانی پیغمبر اسلام بعد از تثبیت اسلام، بعد از شکست کفر، بعد از حاکمیت اصلی اسلام در جزیره، بعد از فتح مکه و بعد از ابلاغ پیام ولایت، فتنه‌هایی بودند که می‌خواستند بین مردم با قرآن یا عترت فاصله ایجاد کنند.

تحقیقاً منظور از عترت، ذی‌القربی و همان نقطه ولایت بود. روشن است که مسائل خونی و فامیلی برای پیغمبر (ص) آن‌قدر اهمیت ندارد. اهمیت دارد، امّا آن قدر نیست که پیغمبر (ص) را نگران بکند که اگر افرادی به علت ناباب بودن جدا شدند، مشکل پیش بیاورد. آن چیزی که نگران آن بود، همین جدایی از ولایتی است که در طرح اسلام و منابع دینی و ادیان گذشته، جزو ارکان اصلی بوده است. این دو سرمایه با هم می‌توانند کارساز باشند. قرآن کتاب هدایت است. راهنما است، اصول مورد نیاز جامعه را به‌طور روشن بیان می‌کند. قرآن راه اصول عقاید، اصول راهنمای زندگی فردی اجتماعی و سیاسی، خدا، معاد، رسالت و ولایت، اخلاق، احکام، معاشرت، خانواده، حکومت و آن چیزی که را اساس زندگی ما است، برای ما روشن کرده است. یک محور اجرای را محور تبیین و توضیح برای کارهای ثواب و گناه در نظر گرفته که همان ولایت است.

محور مدیریتی و اجرایی این اصول، در کار ما است. ما می‌دانیم کارمان هر قدر هم صحیح و درست باشد، اگر مدیریت ما درست نباشد، می‌شود معترف شد که چیز دیگری از آب در می‌آید. حاکمیت قرآن با ولایت محکم شده است. این دو را با هم از ما خواستند. وقتی که اصول اولی را توضیح می‌دهند و به‌ولایت می‌رسند، بیشتر از همه، به‌این اصل توجه شده است.

نماز، خمس، حج، زکات و ولایت در سرمایه‌گذاری هدایت خیلی مهم است. ما به عنوان نیروهای انقلابی این نظام و به عنوان مسئولان و به عنوان پیشتازان انقلاب اسلامی حقانیت این بحث را واقعاً لمس کردیم. در مواقع متنوع قرن اخیر برای بنده به عنوان یک فرد، خیلی روشن است که ولایت کارگشاترین سرمایه ما بود. خیلی روشن است که اگر رهبری امام نبود، مبارزات ما به نتیجه نمی‌رسید، حتی اگر همه ملت هم به صحنه می‌آمدند، گروهک‌هایی مثل منافقین و لیبرال‌ها جهت انقلاب را عوض می‌کردند. چون آن‌ها از ما روبراه‌تر بودند و ما متفرق بودیم. امّا امام باعث شدند نتیجه آن‌همه مبارزات به‌دست مردم مسلمان بیفتد و نتیجه‌اش حکومت اسلامی شد. توده‌ای‌ها و منافقین و همه این‌ها خواب حکومت سوسیالیستی را دیده بودند. مطمئن بودند که آن‌ها حکومت را به دست می‌گیرند. قدرت ولایت را نمی‌دانستند.

بعد از پیروز شدن، دشمنان داخلی و خارجی خواب افغانستان را برای ایران می‌دیدند و آن چنان فکر می‌کردند. آن روز افغانستان برای نمونه نبود، اما همه فکر می‌کردند ایران درگیر جنگ‌های داخلی می‌شود.

کرد، لر، ترک، ترکمن، بلوچ، عرب و فارس به‌جآن‌هم می‌افتند و آشوبی به راه می‌افتد. در همین تهران تظاهرات ۵۰۰ ههزار نفری داشتیم. در مسجد نشسته بودیم و از اطراف صدای مسلسل به‌گوش می‌رسید و به‌طرف مجلس می‌آمدند. چه کسی می‌توانست این‌ها را می‌توانست خاموش کند؟ غیر از امام چه محور دیگری در کشور بود؟ اگر امام نبودند، ما از افغانستآن‌هم بدتر می‌شدیم. البته ایران مثل افغانستان نیست. ایران از نظر ذخایر و موقعیت استراتژیکی و از لحاظ دیگر جزو عظیم‌ترین کشورهاست. همه قلدرها می‌خواستند در ایران سهمی داشته باشند.

افغانستان چیزی نیست که این قدر دنبالش باشند. بعد از آن‌هم جنگ شد که شما بهتر می‌دانید چه جنگی بود! چه قدر نیرو علیه ما به کار رفت! ما در اول جنگ چه وضعی داشتیم! شما می‌دانید که آن ندای امام این بسیج بیست ممیلیونی را شکل داد. سپاه را سپاه کرد و ارتش را از دنیایی که شاه برایش ترسیم کرده بود، به دنیای الهی برگرداند. غیر از ولایت چه چیزی می‌توانست آن روزها این کارها را بکند؟ بعد از امام همه نفس‌ها در سینه‌ها حبس شده بود. دشمنان مدتها در کمین بودند که امام از دنیا برود و دوستآن‌هم برای روزی که امام را نداشته باشند، ناراحت بودند. ولی ادامه اصل ولایت و تداوم رهبری بود که وحدت ما را در دوران بازسازی حفظ کرد که از دوران جنگ هم سخت‌تر بود. آن‌همه مشکلات جنگ، آن‌همه خرابی، آن‌همه شهید، آن‌همه جانباز و آن‌همه اسیر که در عراق داشتیم، ما را ناامید نکرد.

آن‌همه کمبودها و نیازها و لزوم شروع حرکت زیربنایی را در کشور احساس می‌کردند. چه کسی می‌توانست این وحدت و هماهنگی را حفظ بکند و حرکت کاروان انقلاب را ادامه بدهد؟ من که نمی‌بینم. شخص نمی‌تواند این کار را بکند. این عنوان ولایت است. این عنوان رکنی است که پیغمبر اکرم (ص) در لحظات آخر عمرشان روی آن بارها تأکید کرده بودند و آن ولایت یا عترت و قرآن است.

به هر حال، انشاءالله کنگره شما بتواند در این مرحله مفید باشد. امیدوارم سپاه و بسیج را که علمدار دفاع مقدس هستند، روشن‌تر و بیدارتر بکند. واقعاً سپاه و بسیج امروز علمدار این حرکت معنوی، بنیانی و حقیقی هستند. امیدوارم توفیقات شما مبارک باشد. من برنامه دیگری دارم و برای اینکه به برنامه بعدی برسم، فهرست وار حرف زدم. انشاءالله در ادامه کنگره مطالب بهتری مطرح خواهد شد.

والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته