بسماللّهالرحمنالرحیم
«اَلâحَمâدُالِلّûهِ ربِّ الâعûالَمین وَ اَلصَّلûوهُ وَالسَّلاûمِ عَلیû رَسولِ اللّûهِ واûلی أَعمهü المعصومین».
از اینکه خداوند این توفیق را عنایت فرمود که در این بخش حساس مرزی، بتوانیم خدمت برادران و خواهرانمان برسیم و سلامی عرض بکنیم، ما سپاس گذاریم و از محبت شما و احساسات پرشور شما ممنونیم. در این چند ساعتی که توفیق پیدا کردیم در خدمت جناب آقای طبسی و سایر دوستان، منطقه را بگردیم، یک مسألهای که خیلی برای من جلب نظر کرد، برداشتهای کلی بود در مورد کشورمان و افقهای آینده این کشور و ظلمی که در گذشته به این کشور و مردم ما شده بود. برداشت خودم را خدمت شما عرض میکنم. به دلیل اینکه ما باید پیش از غروب به مشهد مقدس برسیم، صحبت طولانیای نمیتوانم اینجا داشته باشم.
انشاءاللّه بعداً از طریق رسانههای جمعی نظرات مفصلتری را در این باره اظهار میکنم. به نظر میرسد که سیاست رژیم منحوس گذشته به گونهای بوده که با آسانترین راه از منابع این کشور به گونه فریب کاری استفاده کند، به طوری که مردم برای آینده به گونهای بار بیایند که هیچ وقت نتوانند سرمایهگذاری اساسی در راه بهرهگیری از منابع خدادادی بکنند.
نفت به عنوان یک پول توجیبی اشراف و خوانین است و معمولاً آن را در جیب دارند و خرج میکنند و هیچ وقت هم به فکر آیندهشان نیستند، در کشور ما این پولها، این گونه مصرف شده است. روزی 5-6 میلیون بشکه نفت را برمیداشتند، میفروختند و در مقابلش اجناس وارداتی وارد میکردند، مردم میدیدند همه چیز هست، البته بخش عظیمی از مردم، که شما باشید، اصلاً توقعی نداشتند و فکر میکردند زندگی همان است.
مردم شهرنشین، تهرانیها، اصفهانیها، تبریزیها، مشهدیها و شهرهای بزرگ، همه چیز برایشان جور میشده، گوشت ارزان، نان ارزان، پنیر ارزان، لباس و هر چه که آنها لازم داشتند. برق مال همان جاها بوده، جاده بوده و اداره کردن چند شهر بزرگ آن هم از پول نفت و یک اقلیتی از مردم کشور را سیر نگه داشتن، کار بسیار سادهای بوده که اینها انجام میدادند و نفت هم به اندازه کافی برداشت میکردند.
این همه منابع عظیمی که در این کشور وجود دارد، میتواند این کشور را مستقل واقعی و روی پای خودش نگه دارد که ما مجبور نباشیم نفت بفروشیم و جنس وارد کنیم. همین امروز ما رفتیم جنگلهای پسته دیمی اینجا را دیدیم. آن منطقهای را که ما آنجا رفتیم، سه هزار هکتار جنگل پسته بود که در تمام این دوره کمترین توجهی به این همه درخت نشده و هزارها هکتار در طول مرز و تا بجنورد، باز این ثروت خوابیده و تخریب میشود.
این رودخانه عظیمی که میتوانسته اینجا منبع ثروت باشد و این منطقه را آباد کند و بهشت کند، طبق یک قرارداد زورگویانه در دوران قبل، بدون هیچ دلیلی 30 درصدش را به ایران اختصاص میدهند و 70 درصدش را به یک کشور زورگوی همسایه. چرا؟ چرا 30 درصد به ما و 70 درصد به آنها؟ به دلیل اینکه آنها بزرگترند؟!
دلیل دیگری غیر از این نیست. و بعد هم از همین 30 درصد چگونه بهرهبرداری شده؟ این همه دشت حاصلخیز در کنار این رودخانه خوابیده و ملت ما گندم را از آمریکا و استرالیا و زلاندنو و آرژانتین و پاکستان و اطراف وارد میکند، اینجا هم زمین خوب دارد و هم آب دارد و مردم هم خود را با کارهای دیگر سرگرم میکنند! سیاستهای غلطی که رژیم منحوس گذشته بر منطقه تحمیل کرده باعث شد که از این اراضی استفاده بهینه نشود و مراتع تخریب شود. در بقیه نقاط دیگر هم همین طور است. در خود تهران هم باز از منابع اصیل بهرهبرداری نمیشود. سیاست، سیاست فروش نفت بوده و به دست آوردن اجناس لوکس و مصرفی. حتی اینها از فرستادن برق به منابع حاصلخیز کشور برای اینکه از انرژی برق برای کار کشاورزی و کارهای دیگر استفاده کنند، خودداری میکردند. این سیاست شوم، آن قدر در مملکت اثر تخریبی گذاشته است که در شرایط کنونی برگشتن به حال طبیعی بسیار دشوار است. مردمی که عادت کردهاند به مصرفی زندگی کردن، مردمی که عادت کردهاند به اینکه نفت بفروشند و پولش را بردارند و بخورند و منابع و کوهها و دشتهایشان بماند و رودخانههایشان هدر رود و منابع زیرزمینی و معادنشان بماند، تا اینها تبدیل شوند به عناصر فعالی که از وجب به وجب خاکشان و از همه امکانات خدا دادیشان استفاده کنند، زمان لازم داریم.
نفتی را که باید نسلهای آینده ما از آن استفاده کنند، میخواستند در ظرف چند سال آن را تمام کنند. به آن مقداری که شاه نفت برداشت میکرده، اگر ما هم برداشت میکردیم، در آخر همین دهه دیگر نفت نداشتیم. این منبع عظیم گاز که زیر زمینهای شما خوابیده، چرا با تأخیر بهرهبرداری شده؟ حالا همسایه ما از منابع مشترک ما به سرعت بردارد و ما عقب باشیم. چرا ما نباید جلو باشیم؟ در ایران، گاز بهترین سوخت است. با وجود برخورداری از یک ذخیرهی 40 ساله، هنوز گازوئیل، نفت سفید و هیزم به عنوان مواد سوختی مورد استفاده قرار میگیرد که این مسأله باید جبران شود.
کشورهای پیشرفته، گاز را از آن سر دنیا برمیدارند و میبرند و همه روستاهایشان گاز دارد. آدم همین جوری که با یک سیاستی سطحی برخورد میکند، دلش را خوش میکند به یک ورزشگاه و خیابان و اتوبانی در تهران و چند مغازه لوکس.
باید کار میکردند و تمام مناطق کشور ما را زیر شبکه گاز رسانی می بردند. البته ممکن است به ذهن بعضی از آقایان بیاید که ما هم هنوز به همه جا نتوانستیم گاز بدهیم. درست است، این کار یک سال، دو سال و پنج سال نیست. گاز رسانی کشور یک کار 30 تا 40 ساله است که اگر بخواهد درست انجام شود، باید از اول شروع میشد. موقعی که صنعت نفت به ایران میآمد باید همراه این، لولهگذاری برای گاز شروع میشد. در عین اینکه ما بعد از انقلاب دچار جنگ بودیم و اوایل انقلاب، دچار انقلاب بودیم و شما در منطقه خودتان میبینید چقدر کارشناس خارجی بودند، اینها رفتهاند و ایرانیها جایشان را گرفتهاند، باز الان طراحیشان این است که سالی به 150-200 هزار اشتراک گاز برسانند؛ با اینکه جنگ واقعاً دارد قسمت عمدهای از امکانات ما را میخورد که آن را هم بر ما تحمیل کردهاند.
اگر نظام گذشته نظامی بود که ذرهای به فکر آینده و نسلهای آینده بود و طراحی میکرد، این شرایطی که الان در این منطقه حاکم است، این جوری نبود. در سراسر ایران این طوری است. آدم شمال هم که میرود، میبیند جنگلها را همین جوری تخریب کردهاند، جنوب میرود، میبیند از منابع دریایی جنوب تا آخر انقلاب، کمترین بهرهگیری میشده است. ما آنجا میتوانیم سالی تا 500 هزار تن ماهی بگیریم. وقتی که انقلاب شد، 5-6 هزار تن میگرفتند. حالا که ما تلاش کرده و زیاد کردهایم 50-60 هزار تن شده است. یعنی در ظرف این 7-8 سال ده برابر شده است ولی 60 هزار تن کجا و 500 هزار تن کجا؟!
از تمام منابع کشور به جای اینکه بهرهبرداری کنند، این راه را انتخاب کرده بودند؛ راه آسان. صنایعی هم درست میکردند، متأسفانه صنایعی درست میکردند که اگر کارشناس خارجی نبود میخوابید، اگر قطعه خارجی نبود، میخوابید، اگر ماشین خارجی نبود، میخوابید، به فکر اینکه صنایعی از داخل کشور خودمان و با امکانات خودمان به وجود بیاید، نبودهاند. به گونهای طراحی میشده که این کشور همه چیزش در خدمت دیگران باشد و به جاهای دیگر وابسته باشد و بتوانند برای همیشه ما را در بند نگه دارند و از این شرایط سوء استفاده کنند. وقتی که انقلاب شد و این ملت راه خودش را پیدا کرد و به طرف تحرکهای صحیح اقتصادی، هدفگیری کرد و راه افتاد، کارشکنیها شروع شد. اما مردم با وجود محاصره اقتصادی، کارشکنیها و شیطنتها، در راه شکوفایی اقتصادی انقلاب گام برداشته است.
با مقاومتهای مردم، این انقلاب موفق شد، علیرغم همه شیطنتها و کارشکنیها و ایذاءها، آن راهی را که انتخاب کرده بود، از دست ندهد و ما امیدواریم، انشاءاللّه بهزودی جنگ را با پیروزی تمام کنیم و امکاناتی که الان صرف جنگ میکنیم آن روز برگردانیم به داخل کشور و در اختیار شما قرار بگیرد، آن روز مسائل با ضریب بسیار قویتری به طرف موفقیتها پیش میرود.
الان چیزهایی که صرف جنگ میشود، میتواند صرف راهسازی شود که خواستههای شماست، میتواند صرف انتقال آب شود که جزء - خواستههای شماست، میتواند صرف آوردن نیروگاههای بیشتر برای تأمین انرژی شود، صرف سدبندی شود برای تأمین چیزهای دیگر، و اینها را بر ما تحمیل کردهاند.
اگر ما این جنگ را با پیروزی و شکست متجاوز تمام نکنیم، طرحی که برای ما ریختهاند، این است که ما همیشه گرفتار جنگ باشیم. یعنی اگر بنا باشد نه صلح باشد و نه جنگ باشد و دو کشور بخواهند همیشه با هم در نزاع باشند، مسابقه تسلیحاتی و خرج کردن پول در راه مسلح شدن، همیشه نیروهای اساسی کشور را میبلعد و ما در صورتی میتوانیم جلوی این خطر را بگیریم که در این جنگ با پیروزی این غائله را تمام کنیم و الحمدالله فرزندان شما این راه را برای شما باز کردهاند.
من به شما بشارت میدهم و با قاطعیت عرض میکنم که صدام و حزب بعث در آستانه انهدام است و جمهوری اسلامی و رزمندگان ما در آستانه پیروزیند. ما با امید به خداوند و با تکیه بر خداوند و با اتکاء به لطف و وعدههای نصرت الهی، این دفاع مقدسمان را ادامه میدهیم و خودمان را مدیون و مرهون خون مقدس شهدای عزیزمان میدانیم و مخصوصاً خانوادههای شهدای محترم که الان گروهی از آنها در جلسه ما حضور دارند.
من از طرف خودم و همه مسؤلان کشور از این خانوادههای عزیز، صاحبان شهدا و وارثان اصلی این انقلاب و کسانی که بیش از همه در انقلاب و این پیروزیها حق دارند، سپاسگزاری میکنم و امیدوارم که ملت ما و نسلهای آینده، قدر این خونهای مقدس را بدانند و خانوادههای شهدا بتوانند در تاریخ آینده ما سهم مؤثری را ایفا کنند همان طوری که عزیزان آنها ایفا کردند. ما امروز از برکت جوشش این خونهای مقدس شاهد عظمت اسلام و اوج افتخار این ملت اسلامی هستیم. امیدواریم در آینده هم با الهام از این خونها و تکریم این خانوادههای مقدس و رزمندههای عزیزمان، بتوانیم این حماسه را حفظ کنیم و راه حرکت انقلاب را به طرف اهداف عالیهاش که حاکمیت الهی و حق است بپیماییم.
والسلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته