سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در اجتماع مردم در آستانه هفتمین سالگرد جنگ تحمیلی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در اجتماع مردم در آستانه هفتمین سالگرد جنگ تحمیلی

  • سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۶۵

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم
رژیم عراق به عنوان آغاز کننده جنگ، اینک پس از شش سال که از آن می‌گذرد، باید محاسبه کند که چه چیزی به‌دست آورده است؟ ما هم که مسئول جنگ نبودیم و آن را بر ما تحمیل کردند، باید ببینیم چه چیزی به دست آورده‌ایم؟ آنها تحقیقآ الان از کاری که کرده‌اند به‌سختی پشیمان هستند و اکثریت مردم عراق که از اول هم راضی نبودند، مطمئن هستیم با ما هستند و پشیمان. حاکمیت عراق گذشته از آنکه ثروت و ذخایر موجود ملت عراق را بر باد داد و خود را به‌میزان زیادی مقروض کرده، تأسیسات زیادی را به‌ویرانی کشانده، متحمل تلفات انسانی زیادی نیز در طول جنگ شده و اینک در شرایط بسیار بدی است.
بغداد به خاطر این مشکل به عرب و عجم و به کسانی که فکر می‌کند می‌توانند کاری انجام دهند متوسل می‌شود، تا به نحوی ترحم ما را جذب کنند و ما از کیفر متجاوز منصرف شویم. به هرحال اینک عراقی‌ها واقعآ مصداق مشخص " خسرالدنیا والاخره " هستند.
انسان اگر یک اقدام حساب شده و انسانی روی معیارهای صحیح و آرمان‌های اسلامی انجام بدهد، حتی اگر اشتباه هم بکند در آخر می‌گوید، می‌خواستم کار خوبی انجام دهم، اما نشد. در این حالت خدا را، و وجدان خودش را در مقابل دارد. اما عراقی‌ها هیچ دلیل موجهی نمی‌توانند بیاورند که چرا این جنگ را شروع کردند؟ ما کشوری انقلابی و مردمی بودیم و به تصدیق همه، ضدامپریالیستی و ضدسلطه بیگانه. آنها که مسلمان نیستند ممکن است روی جنبه‌های اسلامی آن تکیه نکنند. اما این جنبه‌هایی است که همه قبول دارند. خودشان هم می‌دانند که ادعای اینکه ایران می‌خواست عراق را بگیرد، درست نیست و می‌دانند که دروغ می‌گویند.
دیگران هم اگر کمی با انقلاب ما آشنا باشند، می‌دانند که در آن موقع ایران چیزی نداشت که بخواهد جنگ کند. ارتش ما آن طور بود و سپاه ما نیروی نظامی نبود و اصلا متصور نبود که ما بخواهیم چنین کاری کنیم. عراق ارتش نیرومندی داشت. مدت‌ها بود که به بهانه مبارزه با اسرائیل، ارتشش را تقویت کرده بود.
روسها با سخاوت، به‌خاطر قدرتی که شاه ایران آن موقع داشت عراق را مسلح می‌کردند. مسأله اسرائیل هم به هرحال مطرح بود و ارتش عراق خیلی نیرومند بود و عملا هم نشان داده شد که بنیه نیرومندی داشت. لهذا معلوم بود که در چنین شرایطی، ایران اصلا به‌فکر جنگ نمی‌افتاد.
عراقی‌ها که می‌دانند جنگ را شروع کرده‌اند، دیگران هم می‌توانند در تحلیل به این مسأله برسند. اینک حساب کنند ببینند چه دارند؟ همه همتشان این است که این غلطی را که کرده‌اند، متوقف کنند تا بتوانند به‌خودشان برسند.
اگر از اول جنگ محاسبه کرده بودیم، حالا مسائلی را می‌توانستیم بهتر نشان بدهیم، چون برآورد دستاوردهای جنگ کار بسیار دشواری است و می‌تواند یک کتاب خوب و بزرگ بشود. برای ما که جنگ بر ما تحمیل شد، کاملا ماهیت دفاعی وجود داشت و برایم یک ذره شک وجود ندارد که حرکت ما اکنون دفاعی است. ما اگر در هر لحظه‌ای جنگ را با این وضعیت متوقف کنیم، باید بگوییم عراق و آن جنگ‌افروزهایی که جنگ را ایجاد کردند به اهدافشان رسیده‌اند. حتی اگر عراق با این همه خسارت به هدفش نرسیده باشد، اما جنگ‌افروزها رسیده‌اند. جنگ‌افروز موفق شده، ما یعنی جبهه مسلمان‌ها را تضعیف کند و جبهه مترقی را در مقابل ارتجاع تضعیف کرده و اینها همه در اهداف آغاز جنگ تحمیلی بوده است. بنابراین ما واقعآ باید دفاع کنیم. لازم نیست دفاع همیشه ماندن در سنگر باشد. در خود جنگ اصطلاح نظامی‌ها این است که بهترین دفاع حمله است. در عالم سیاست آن کسی که واقعآ مورد تجاوز باشد، اگر موضع تهاجمی در کارهایش بگیرد دفاعش پیروزتر است. پیشدستی کردن در حرکت و در میدان برای مدافع هم یک اصل است.
ملتی که جنگ به‌آستانه خانه‌اش برسد، ذلیل می‌شود اینکه آدم صبر کند و در خانه دفاع کند، کار درستی نیست و همه تلاش ما این است که نگذاریم جنگ‌افروزها به‌اهداف خودشان که نابودی اسلام وانقلاب و جبهه مترقی مسلمان‌های ضداسرائیل است برسند. خواست ما این است که انقلاب ما را رها کنند و درگیری نباشد تا انقلاب به طبیعت خودش عمل کند.
سد در مقابل انقلاب به‌هرشکلی، به‌صاحب انقلاب حق دفاع می‌دهد، این یک بحث است که باید جا بیفتد و کار زیادی هم لازم دارد. آسان نیست همه جا می‌گویند صلح کنید. در زیمبابوه هم همه می‌گویند صلح و ما می‌گوییم نه، عوام و افراد ظاهربین ممکن است بگویند ایران می‌خواهد جنگ را ادامه دهد، در حالی که ما داریم دفاع می‌کنیم. آنها برنامه‌ای ریختند که حتی آتش‌بس هم یعنی شکست ما و موفق شدن آنها. سه روز بعد از آنکه عراقی‌ها جنگ را شروع کردند و به‌خاک ما آمدند و به‌مواضعی که می‌خواستند رسیدند از آن به بعد، هر وقت اگر جنگ تمام می‌شد به‌نفع جنگ‌افروزها بود. درست مثل مسأله اسرائیل، هر وقت اسرائیل گوشه‌ای از فلسطین را اشغال می‌کرد و حاکمیت اسرائیل را آنجا تثبیت می‌کرد، همیشه موضع حامیان اسرائیل آن بود که آتش‌بس درست کنند و هر وقت یک تهاجمی می‌شد و دوباره اسرائیل یک چند قدمی جلو می‌رفت، دوباره آتش‌بس درست می‌کردند. همیشه عرب‌ها با این آتش‌بس‌ها ضرر کردند و هیچ‌وقت عرب‌ها به جهادشان تداوم ندادند. حتی آن موقع که اسرائیل برای بار دوم و سوم و چهارم جنگ را شروع می‌کرد. هر وقت می‌خواست آتش‌بس می‌داد. بنابراین ببینید موضع دفاعی عرب‌ها در فلسطین در هر زمانی دفاعی است. یعنی اگر عرب‌ها هر زمان جمع شوند و سر اسرائیل بریزند، با این هدف که اسرائیل را به‌عنوان یک دولت نابود کنند این واقعآ یک دفاع است. ماهیت قضیه دفاع است. ولی حرکت یک حرکت تهاجمی می‌تواند باشد. در هر دفاعی حرکت تهاجمی هم هست. باید خیلی روی این مطلب کار شود تا دشمنان ما این مطلب را جا نیندازند که ایران جنگ‌طلب است. ایران در صورت قبول این صلح تحمیلی باید ذلت و شکست را و مسابقه تسلیحاتی و خرج دائم جنگ را و نزاع دائمی در کانون منطقه را و تب کینه عمیق بین عرب و عجم و شیعه و سنی و فارس، غیرفارس را و همه عناوینی که در منطقه هست را بپذیرد و همیشه در آن دست و پا بزند.
در این محاسبه و در این دفاع ما باید پیروزی‌های معنوی جنگ را در نظر بگیریم. از لحاظ مادی و فیزیکی ما پیروزی‌های مشخصی به‌طور سالانه داشته‌ایم. یعنی هیچ‌وقت نبوده که هفته جنگ ما برای هر سالش پیروزی نداشته باشد. از همان سال اول از لحاظ نظامی پیروزی‌هایی داشتیم و عراق در آخر هر سال، ستون خساراتش بیش از منافعش بوده است.
ما از اسفندماه گذشته تا به حال پیروزی‌های بالایی داشته‌ایم.
البته اینها مسائل مادی است، ولی نتایج دیگر جنگ برای ما اهمیت دارد. آنها همه چیزهایی نیست که محسوس بوده و جمع‌بندی آن آسان باشد. محصول معنوی جنگ مهم است. البته کسانی ممکن است با اصول اسلامی و معارف آسمانی ما آشنا نباشد و یا منکر باشند ولی ما با معیارهای خودمان جمع‌بندی خوبی می‌توانیم بکنیم. زیبایی‌های جنگ و آثار مثبت معنوی و فرهنگی جنگ را استخراج کنیم و این کار بسیار مشکلی است و در این زمینه علاوه بر آنکه به افرادی نیرومند با روحی قوی نیاز است، یک فرهنگ غنی اسلامی، یک قلم توانا و کارهای زیاد هنری در ابعاد مختلف نیز از دیگر ملزومات است. مثلا از چیزهایی که مجموعآ خوب می‌شود حس کرد، استحکام جامعه ما و انقلاب ماست و این هم تا حدود زیادی محصول جنگ و سنگرها و جبهه‌ها و ایثارگریها و خانواده‌های شهداء و غیره است.
شما که اهل مسائل سیاسی و اطلاعات بین‌المللی هستید می‌بینید که واقعآ قدرت‌های بزرگ دنیا در مقابل استحکام و ثبات قدم این جامعه به‌زانو درآمده‌اند. این کلمه که می‌گویم شاعرانه و تبلیغاتی نیست، واقعآ خودشان احساس کرده‌اند که به زانو درآمده‌اند. آنها خودشان را در مقابل ما واقعآ ضعیف و آسیب‌پذیر می‌دانند. این تعبیر کمی نیست. ملتی که بعد از انقلاب دچار بایکوت و جنگ و تروریسم و مسائل دیگر شد، آدم می‌بیند آن چنان رادیوهای بی بی سی و آمریکا با آن گردن‌کلفتی و قدرتشان این قدر نیاز دارند به تبلیغات علیه ما که یک چیز دروغ را علیه ما این طور شایع می‌کنند، مثلا همین اخیرآ که شایع کردند یک تصویر روی تلویزیون‌های ما پخش کرده‌اند که شاه‌پرستها موفق شدند، یک فرستنده تلویزیونی بیاورند داخل و روی کانال‌های تلویزیون ایران تصاویری را پخش کنند.
حتی فکر نمی‌کنند این مردم ما که هیچ کدام این تصویر را ندیده‌اند چه قضاوتی راجع به‌این تبلیغات می‌کنند؟ این قدر دشمنان ما به روزمرگی افتاده‌اند که مثلا حوادثی نظیر فرودگاه کراچی، آن مسأله کینه یهودی‌ها در استانبول، واقعآ اینها نتیجه جنایات خود یهودی‌ها و خود آمریکایی‌ها است. یک عده مردمی که جانشان به لبشان رسیده، یک کار احساساتی ممکن است بکنند. تازه معلوم نیست اینها کی هستند و چکار می‌کنند؟ آنها بیشتر آن را به فلسطینی‌ها و یا عرب‌های عصبانی که حقیقتآ به عصیان کشیده شده‌اند، مربوط می‌کنند و از آن طرف برای اینکه به عنوان تروریسم ما را محکوم کنند یک اشاره‌ای می‌کنند که اینها طرفداران ایران هستند، این عجز این قدرت‌ها است که از هر چیزی می‌خواهند علیه ما استفاده کنند ولو سه روز بعد کسی مسئولیت آن را قبول می‌کند.
جامعه مستحکمی که ما داریم هیچ چیز نمی‌تواند آن را از پا دربیاورد. یک‌دفعه آمدند با شانتاژ اقتصادی که کردند درآمدهای ما را به نصف تقلیل دادند و همه فشارهایشان را بر مراکز نفتی ما وارد کردند، ولی به‌جای آنکه مار ا ضعف بکشانند موج تهاجم جنگی ما بیشتر شد.
هم ملت ما بیشتر به‌میدان آمدند و هم مسئولان ما و رزمندگان ما در میدان قوی‌تر شدند، جامعه باید خیلی نیرومند باشد که این گونه با مسائل برخورد کند. مسائل اقتصادی، نان و آب و زندگی مردم است. ولی می‌بینید مردم در مقابل آن مستحکم می‌شوند.
جامعه‌ای که مدت 6 سال با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده واقعآ قوی‌تر و رشیدتر شده است. در حالی که دهها پخش صوت در دنیا به زبان فارسی به‌مردم دروغ می‌گویند. نقاط کوچک را بزرگ می‌کنند و خبرهای دلهره‌آوری می‌دهند، روزنامه‌های دنیا، عناصر ضدانقلاب که در جامعه هستند، این لیبرال‌ها و غرب‌زده‌ها و ... در تضعیف جامعه ما می‌کوشند. اما در مقابل جامعه ما روز به‌روز محکم‌تر می‌شود.
مردم خیلی خوب رشد کرده‌اند، بچه‌های مردم مثل کوه شده‌اند، به‌طوری که بچه‌ها 16 - 17 ساله مثل قهرمانی که دوران مبارزه را در زندان‌ها طی کرده، آن چنان قوی هستند که با تجزیه و تحلیل و تشخیص خود به جبهه می‌روند و دیگر حاضر نیستند از جبهه برگردند و اگر هم برگردند، باز به جبهه می‌روند.
مادرها آن قدر قوی شده‌اند که واقعآ با طیب خاطر بچه‌های خود را به جبهه می‌فرستند، قرآن بر سر آنها می‌گیرند و مشایعتشان می‌کنند. در حالی که سعی دارند اشک هم نریزند. در صورتی که منظره، منظره‌ای است که انسان از شوق و زیبایی آن اشک می‌ریزد.
مردم این گونه شده‌اند و صحبت از تعدادی از مردم نیست، بلکه همه این طور شده‌اند. باید گفت توده مردم هستند حتی غرب‌زده‌ها هم در داخل خانه و داخل وجودشان تحت تأثیر قرار می‌گیرند و بر دلهایشان اثر می‌کند.
این دانشگاه‌ها را ببینید! بچه‌هایی که با شوق به دانشگاه می‌روند و چقدر برای خانواده‌ها مهم است که بچه‌هایشان در کنکور قبول شوند ولی آنان دانشگاه را رها کرده و به جبهه می‌روند. اگر بچه‌ها فکر نکنند که دانشگاه به‌آنها نیاز دارد، از جبهه‌ها برنمی‌گردند.
آثار معنوی جنگ در همه اقشار جامعه اثر عمیق گذاشته است. امروز، بعد از گذشت 6 سال از جنگ، تعداد داوطلب‌ها بیشتر شده است. در سال آخر جنگ جهانی دوم، مردم دچار مسائل روانی شده بودند. کارشناسان روانشناسی جنگ که به‌ایران آمده بودند تعجب کرده بودند از روحیه مردم و می‌گفتند ما جنگ‌های دنیا را دیده‌ایم. بلاهای روانی که از طریق جنگ به جامعه وارد شد، آثارش خیلی بدتر از عوارض جنگ بوده است به‌گونه‌ای که تا چند نسل بعد ادامه یافته است. آنان با تعجب می‌گفتند ما در ایران چنین پدیده‌ای نمی‌بینیم و هرچه هست در حد معمول جامعه است که این خیلی مهم است.
از چیزهایی که دنیا خیلی از آن می‌ترسد و دریچه جدیدی است این است که آن وحشتی که دنیای اسلام از جنگ طولانی داشت، از بین رفت. جنگ‌هایی مثل مصر و اسرائیل که شروع می‌شد، پس از دو سه روز جنگ همه متوحش می‌شدند و استقبال می‌کردند که جنگ خاموش شود. الان منطقه فهمیده که جنگ درازمدت را به‌خوبی می‌تواند تحمل کند. این باور مردم شده است. فردا که ما این کار را تمام کردیم، هیچ مانعی ندارد که ملت مصر، لبنان، سوریه، عراق و عربستان سعودی که می‌خواهند با اسرائیل بجنگند، وارد جنگ طولانی بشوند. اسرائیل، جنگ طولانی را نمی‌تواند تحمل کند. اسرائیل جایی است که اگر شش ماه جنگ باشد و از هر طرف مثل جنگ ایران روی سرش بمب و توپ و موشک بریزند و از جبهه زمینی حمله کنند، تحقیقآ از بین خواهد رفت. ممکن است دیگران خسارت ببینند ولی اسرائیل از بین خواهد رفت. ترس دنیا از این است که ملت‌های منطقه باور کنند که می‌توانند جنگ را در درازمدت ادامه بدهند و این دستاورد بسیار عظیمی است.
در این سفر حج دوستان ما در تماس با ملت سعودی و دیگران می‌گفتند، سعودی‌ها هم از سه چهار سال پیش هزار قدم جلوتر آمده‌اند و جنگ تأثیری بر آنها گذاشته که تفکراتشان را عوض کرده است.
این جنگ روستاهای ما را عمیقآ عوض کرده است و فرهنگ جهاد را به روستاها برده است. روستاها که بنیه اصلی جامعه ماست در آینده نیرو به شهرها خواهد داد، روستاها عمیقآ قوی شده است. شاخه‌های دیگری هم هست که شما می‌توانید برای آنها کار کنید ولی این ابهت‌ها از بین رفته و استعدادها را شکوفا کرده است. جوانهایی که در جبهه نظامی شده‌اند، واقعآ به اندازه یک متخصص جنگ که هم دوره‌ها را طی کرده است و دانشگاه‌های سطح بالا را گذرانیده، از جنگ می‌فهمند و بهتر از آنها هم اجرا و طراحی می‌کنند و یکی از دستاوردها، همین که مردم می‌توانند خودشان جنگجو و طراح شوند، مجری باشند است و این جنگ، قدرت عجیبی برای ابتکارهای انسان‌ها نشان داد. نقش ایمان را در جنگ هیچ کس تا این حد نمی‌توانست ثابت کند و نقش انسان‌ها را در مقابل اسلحه. هیچ وقت انسان در مقابل این همه اسلحه پیروز نشده بود. این درس بزرگی است.
ما مهمترین خسارتی که در جنگ دیدیم، شهدایمان بوده است. اما اینها انسانی را می‌سازند که میلیون‌ها بار بهتر است. تاریخ جنگ‌ها در مورد مسائل مادی و خسارات فیریکی نشان می‌دهد، تخصصی که پدید می‌آید و تجربیاتی که ملت به‌دست می‌آورند، خسارات جنگ را خیلی زود جبران می‌کند. ژاپن و آلمان دو کشوری هستند که در جنگ بیشترین خسارتها را داشتند، اما حالا از کشورهای مشابه خود جلوتر هستند. این سند است که آسیب‌های جنگ قابل جبران است، چون استعداد مادی طبیعت غنی است. حتی در کشوری مثل ژاپن و آلمان که منابع غنی را ندارند. مغزهایی که در جنگ رشد کرده‌اند فردا در میدان سازندگی غوغا می‌کنند.
ان‌شاءاللّه خیرات جنگ را ما می‌بینیم و امیدواریم آن نصرت الهی و وعده‌های خداوند فرا برسد و ما بتوانیم با زبان فرهنگی جنگ، با مردم صحبت کنیم و حقایق جنگ را درست به‌مردم بگوییم و مردم این دستاورد جهان خودشان را بتوانند بهتر ببینند.     والسلام علیکم و رحمه‌اللّه و برکاته