سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی دردیدار جمعی از علمای تهران

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی دردیدار جمعی از علمای تهران

  • حسینه جماران
  • جمعه ۲۰ خرداد ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
خیلی محبت فرمودید، از لطفی که ابراز می‌فرمایید، صمیمانه تشکر می‌کنم. سرنوشت ما به هم و به ایران مرتبط است و امروز سرنوشت اسلام به هم مربوط شده است و صحنه بسیار بسیار مهم، حساس و خطیری را در اختیار داریم که باید موقعیت را خوب بشناسیم و به موقع عمل کنیم.
در نیم قرن اخیر کار بزرگ و بی‌سابقه‌ای در تاریخ جهان با پیشتازی روحانیت در ایران انجام شده است که در گذشته سابقه‌ای شبیه این را نمی‌شناسیم. بعد از اسلام، حکومتهای دینی کم نبودند، حکومتهای محدود که به عنوان حکومتهای دینی، علوی و شیعی تشکیل شد، علاوه بر حکومت اصلی که خلافت بود و حدود ششصد سال در تاریخ حضور داشته است، هیچ‌یک ویژگیهای نظام جمهوری اسلامی را ندارند. در تاریخ نظامی را ندیدم که محور آن دین باشد و در قانون اساسی آمده باشد که هیچ قانون و مصوبه‌ای نتواند برخلاف مبانی دینی شکل بگیرد. توفیق آن هم در بحث دوم است که موفقیت پیش بیاید که در چنین شرایطی، دولتی پایدار و مستقر تشکیل شود که بتواند مشکلات خود را برطرف و راه خود را برای نفوذ بر جوامع دیگر باز کند.
این، کار بزرگی است که با امداد الهی و لطف ویژه خداوند و خواست ائمه (ع) نصیب ایرانیان شد و حقیقتاً از طرف خداوند اتمام حجتی بر همه مسلمان در زمان ماست که در این بین روحانیت افتخار بزرگی را کسب کرد.
کسانی که تاریخ را نخواندند و ندیدند و نبودند، ممکن است تصورات مختلفی داشته باشند. ما که از آغاز این حرکت مقدس، شاهد بروز، تداوم و پیروزی آن بودیم، می‌دانیم که چگونه بود، چه کسی شروع کرد و چگونه پیش رفت و سهم حوزه علمیه و مخلصین اسلامی در خارج از حوزه چقدر بود!
این نعمت الهی در زمان ما تحقق پیدا کرد و معمار اصلی آن امام راحل (ره) بود. آن روزها تفکر مبارزه کم نبود، در زمان مشروطه چیزهای بسیاری بود و بعد از رفتن رضاخان و شروع مجدد حوزه علمیه قم، حرکت فداییان اسلام بود که محدود بود. حرکت آیت‌الله کاشانی بود که خیلی محدود بود. تا مرجع تقلیدی مثل امام وارد میدان نشدند و مبارزه صبغه کاملاً دینی به خود نگرفت، این جریان به مسیر درست نیفتاد. با کاری که امام کردند، در مسیر اصلی قرار گرفت. ایشان هم تا آخر پشت سرحرکت ماندند. حجم کار خیلی بزرگ است.
رژیم شاه ویژگیهایی داشت که به ایران زمان شاه لقب جزیره امن برای منافع استکبار داده بودند. کشوری بود که نفت، پول و موقعیت خوبی داشت و با پول نفت و امکاناتی که در اختیار دیگران می‌گذاشت، در خارج پای خود را محکم کرده بود. علی‌رغم اینکه دو اردوگاه شرق و غرب با هم می‌جنگیدند، هر دو با ایران روابط خوبی داشتند، برای اینکه به هر دو باج می‌داد. در اصل در اردوگاه غرب بود، ولی به اردوگاه شرق هم باج می‌داد و بسیاری از کارها را به آنها محول می‌کرد. فکر نمی‌کردند سیستم محافظ منافع غرب از محکمترین دانه زنجیر خود بشکند. قوی‌ترین دانه زنجیره محافظ منافع استکباری ایران بود که با قدرت مردم، امام، روحانیت و مساجد شکست.
این اتفاق حقیقتاً معجزه تاریخ است. آنها غافلگیر شدند و قبول کردند که غافلگیر شدند. چون این جور کارها را احزاب و جمعیت‌های سیاسی می‌توانند بکنند. آنها فکر نمی‌کردند در کشوری که تحزّب درستی وجود ندارد و مردم منزوی هستند، چنین اتفاقی رخ بدهد که این اتفاق افتاد و آنها هم هر کاری که می‌توانستند، با انقلاب اسلامی کردند تا آن را از میدان بیرون کنند و همه ترفندهای آنها به شکست منتهی شد.
در شرایط فعلی دوباره هجمه‌ای جدید با شرایط جدید آغاز شد و این‌بار امید بستند که از درون و با کمک بیرونی، این انقلاب را به زانو درآورند و بسیار هم جدّی هستند. رسماً می‌گویند، قانون می‌گذرانند، بودجه تأمین می‌کنند، رادیو و تلویزیون می‌دهند، هرچه که برای پشتیبانی نهضتهای به قول خودشان خلاف انقلاب اسلامی لازم باشد، گستاخانه می‌دهند و دخالت می‌کنند که برخلاف موازین بین‌المللی است و چیزی کم نمی‌گذارند.
ممکن است برای خیلی‌ها اهمیتی نداشته باشد، ولی کسانی که برای این انقلاب کار کردند، پیشتاز بودند، محافظ بودند، شهید دادند، مسلمان، دلسوز و عاشق انقلاب هستند و زندگی در اینجا را برای خودشان فوز می‌دانند، الان باید احساس مسئولیت کنند و همگی در صحنه باشند. خوشبختانه این هوشیاری الان وجود دارد.
بی‌دلیل نیست که آنها مرکزیت نظام را که ولایت فقیه است، مورد هجمه قرار دادند. آنها می‌دانند اگر بتوانند این بخش را ضعیف کنند، به حلقه‌های بعدی سرایت پیدا می‌کند. آنها برای این منظور خیلی رندانه کار می‌کنند. مطمئن باشید توطئه زودگذری نیست و جریان برنامه‌ریزی شده‌ای است و دنبال آن هستند. تنها ما نیستیم، موج بیداری که ناشی از بیداری ملت ایران است و دنیا را تحت تأثیر قرار داده، برای آنها ایجاد نگرانی کرده است.
مدتی سعی کردند رقابت درست کنند و ایجاد اختلاف نمایند. فکر کردند از طریق و وهابی‌ها و سلفی‌ها می‌توانند رقیب جدّی برای ما درست کنند و ما را به جان هم اندازند و کار زیادی کردند که نمونه آن طالبان بود و در عراق هم شاهد بخشی از آن هستیم. در پاکستان شاهد این مسائل هستیم که این ترفند آنها شکست خورد. الان همین گروهها علیه آمریکا قیام کردند و وارد میدان مبارزه علیه آمریکا و غرب شدند. آنها می‌دانند اینها از اسلام است. حتماً مطلع هستید که برنامه‌ای جدّی دارند که مسائل و برنامه‌های اسلامی را از مدارس حذف کنند که تا حدودی موفق بودند. در این مورد هم موفق نشدند و پیشرفت نکردند. بلکه برعکس تنفر مسلمانها نسبت به آنها بیشتر شد و چیزی بدست نیاوردند و علاقمند به اسلام در تمامی این کشورها بیشتر شده است و مسلمانها نسبت به آنها حالت تهاجمی پیدا کردند. لذا به فکر افتادند که کار دیگری کنند، لشکرکشی آنها هم علی‌رغم هزینه‌های سنگین جواب نداد، ابهت آنها ریخت و خسارت زیادی دیدند و آبروی آنها رفت. مردم یاد گرفتند که مقاومت کنند.
موقعی که مغولها به مرکز خلافت اسلامی آمدند، خواجه نصیرالدین طوسی تدبیری کرد و آن تدبیر باعث شد که حوزه علمیه نجف در تاریخ ماندگار شد. با اینکه با آنها کار کرد، ولی در کنار این کار، بزرگترین خدمت را به تاریخ تشیع و اسلام کرد. امروز کار آیت‌الله سیستانی بی‌شباهت به کار ایشان نیست. در همین موقعی که آمریکایی‌ها وارد عراق شدند و آنجا را قبضه کردند، ایشان با تدبیر خوبی در آنجا نشست و حق شیعه را گرفت که هیچ‌وقت در عراق حق شیعه را ندادند.
از وقتی که عراق تشکیل شد، همیشه اکثریت با تشیع بود که همیشه تحت حاکمیت اقلیت و مظلوم بودند. الان شروع خوبی است، انتخابات کردند، و سهم خودشان را در مجلس و دولت گرفتند.
الان هم کارهای امنیتی می‌کنند تا کشورشان را امن کنند. به نظر می‌رسد این تدبیر خوبی است که از برکت حوزه علمیه نجف است که مرجع تقلید آگاه و آشنا به مسائل روز آنجاست. اگر آقای سیستانی در عراق نبودند، چه کسی می‌توانست گروههای متعدد و متفرق عراق را جمع و آنها را تحت عنوان ائتلاف در انتخاباتها هدایت کند؟ این روحانیت است که مثل ایران چیزی از آنها نمی‌خواهند. روحانیت در خیلی از موارد کارش را کرد و به دیگران تحویل داد. همین کاری که اول انقلاب می‌کردیم که خداوند راهنمایی کرد و برگشت که شما هم می‌دانید. اگر اینجوری می‌شد که روحانیت با خیال راحت در مدرسه باشد و کارهای دینی و اخلاقی خود را انجام بدهد و مردم را تربیت کند و دیگران این راه درست را حفظ کنند، چیزی است که آرزوی ماست که تا بحال نشد. الان شما آثار آن را می‌بینید.
لذا ما هنوز چاره‌ای نداریم جز اینکه در صحنه باشیم، همه مواظب باشیم و هرکس سهم خود را ایفا کند و نباید بگذاریم مشعلی که با دست امام روشن شد و با فداکاریها و خون و ایثار، ایثارگران و شهدا مشعشع‌تر شد، به زمین بیفتد. این مشعل خیلی عظمت دارد و نورافکنی بالایی دارد. اگر بخواهیم این حرکت تداوم پیدا کند، باید به زندگی مردم برسیم. اگر همه نیازهای یک جامعه مدرن، پیشرفته و مرفه را برای مردم تهیه نکنیم، شکست می‌خوریم.
چون مردم که در کشوری با این ویژگیها زندگی می‌کنند، نباید کمتر از همسایه‌ها و دیگر کشورها باشند. ما نمی‌توانیم به همان آموزشهای دینی و احکام اکتفا کنیم و از معاش مردم غافل باشیم. کشور بعد از جنگ ساخته و زیربناها آماده شده است. امکاناتی وجود دارد که می‌توانیم در گامهای بعدی نواقصی را که داشتیم، جبران کنیم.
یکی از آنها مسأله عدالت اجتماعی و رسیدگی به اقشار کم درآمد است. این یکی از آسانترین کارهایی است که الان می‌تواند انجام بگیرد. چون مقدمات آن آماده است، طرح آن آماده است که در سال 75 به مجلس دادیم. الان هزینه می‌کنیم، ولی اگر درست هزینه کنیم، موفق می‌شویم. الان یارانه‌ها به جیب پولدارها می‌رود. اگر از همین منبع درست برداریم و هزینه‌ها را کم کنیم، اقشار زیرخط فقر، حداقل از لحاظ مسکن، تحصیل، بیمه بیکاری و درمان و غذا خیالشان راحت می‌شود.
اگر ما از ظرفیت کشور استفاده و توسعه پایداری در کشور درست کنیم، مستلزم اشتغال است. باید کارهای بزرک کنیم که مردم شغل پیدا کنند و درآمد داشته باشند و مالیات بدهند که این کارها مقدور است.
هوشیاری ما در مقابل توطئه‌های علیه نظام باید بسیار جدّی باشد و گیرنده‌ها مواظب باشند. الان شاهدیم که یک ضلع به ابزار نفوذ استکباری اضافه شده است. قبلاً نظامی، سیاسی و اقتصادی بود که ضلع فرهنگی هم به آن اضافه شده است که آسان‌ترین کار برای آنهاست. چون ابزار اطلاع‌رسانی در همه جا هست. هرچه را که بخواهند به سمع و نظر بچه‌ها برسانند، در مدت کوتاهی این کار را انجام می‌دهند. ماهواره‌ها مثل قارچ سبز می‌شوند و هرکدام هدفی را پیگیری می‌کنند. رادیوها خیلی آسانتر به داخل خانه‌ها نفوذ می‌کنند. حتی روی موبایل تصویر و صدا می‌آید و نمی‌شود جلوی ارتباط را گرفت و هرچه هم پیش برویم، وسیع‌تر می‌شود. آنها با این ابزار می‌خواهند به ما حمله و ما را تخلیه کنند. راه درست این است که ما فرهنگ مترقی، انسان‌پرور و پرلطافت قرآنی را در وجود جوانان تعبیه کنیم که آنها را مصون‌سازی کند و در مقابل آنها باشیم و با این ابزار حقانیت دنیای اسلام را به جهان بگوییم.
دنیا تشنه اسلام ناب است. باید با زبان روز و ابزار و ادبیات جوان پسند و شیوه‌های مرسوم هنر، داستان، فیلم  و ... استفاده و اسلام را بهتر معرفی کنیم. آنها از غرایز انسانها استفاده می‌کنند. ما غریزه الهی، تولید و فضیلت خواهی را جزء اصیل‌ترین غرایز انسانها می‌شناسیم. با این ظرفیتهایی که در ایران بوجود آمده و شرایطی که داریم، می‌توانیم با مراقبت کارهایی بکنیم که مردم را راضی نگه داریم و روحانیت سرفراز باشد.
الان حضور روحانیت در بین مردم مشکلاتی دارد. چون مردم مشکلاتی دارند که آنها را از چشم ما می‌بینند. اگر دیگران هم بد عمل کردند، ما را مقصر می‌دانند. چون حکومت را آخوندی می‌دانند. آنهایی هم که مقصر بودند، مدعی می‌شوند.
بنابراین ما برای رسالت اسلامی، رسالت روحانیت و میهنی و برای ادای حق مردم ناچاریم در صحنه بمانیم و خدمت کنیم و نقاط ضعف و منفی این دستاورد بزرگ را رفع کنیم. بدانید آنجایی که مقاومت کردند، پیروز شدند. نمونه خوب آن در لبنان است، حزب الله در لبنان یک اقلیت است، ولی با متواری کردن اسرائیل افتخار آفرید. امروز آمریکا، فرانسه و ... فشار می‌آورند که قدرت مردمی لبنان را از پیش پایشان بردارند، ولی آنها به خوبی مقاومت می‌کنند، آنها در دنیای عرب و مسلمان، نمونه و الگو برای سایر گروههایی شدند که می‌خواهند برای دفاع از وطن خودشان کار کنند.
به هرحال ما به عنوان وظیفه اسلامی، انقلابی و روحانی، باید در صحنه باشیم و اجازه ندهیم دستاوردهای انقلاب دستخوش اغراض دنیاپرستانه دیگران شود و از نیروهای مخلص فراوانی که انقلاب در جامعه آفریده، بهتر استفاده کنیم.
والسّلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته