بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله
اینکه نصف جامعه ما را زنان تشکیل میدهند، واقعیتی است که کسی نمیتواند منکر شود. در گذشتهها فکر میشد زنان زمینههای روحی و جسمی برای حضور در بعضی از صحنهها را ندارند که الان این تفکر پاک شده است. فکر نمیکنم الان کسی آن تصوّرات را داشته باشد.
البته بعضی کارها هست که با طبیعت خانمها کارساز نیست که نه خودشان برای آن کارها مدعی هستند و نه کسی به فکر آنهاست. دل ما مسلمانان میخواست اخلاق و آداب اسلامی در کشور ما رایج باشد. امّا در زمان رژیم شاه، جز عدهای معدود، زنان و دختران ما در اجتماعات حضور نداشتند. اگر درس میخواندند، در حدّ دبستان بود. بعد از انقلاب با تشویقها، نظرات امام و مطالبی که گفته شد، کم کم خانوادههای مذهبی پذیرفتند که وارد شوند.
شما که الان اهل سیاست شدید، از متولدین قبل از انقلاب و دختران آن زمان هستید. دختران به تدریج درس خواندند و ما هم تشویق کردیم. حتی زمانی که در مجلس بودم، بعضیها در مباحث کنکور احساس خطر میکردند و میگفتند: خانمها درس میخوانند و بعدها خانهدار میشوند و فرصت آقایان را کم میکنند و بگذارید آقایان درس بخوانند. ما قبول نمیکردیم و میگفتیم: اوّلاً کار میکنند و ثانیاً اگر خانهدار هم شدند، زنان تحصیل کرده بهتر از زنان بدون تحصیل، خانهداری میکنند. حضور خانمها در مدارس و دانشگاهها هم نشان داد که استعداد واقعی دارند. تحمیلی و تشویقی نیست. بیشتر درس خواندند و در امتحان ورودی قبول شدند و جلو افتادند. معلوم شد که استعداد و تفکر آنان از آقایان کم نیست.
فکر میکنم نسلی که فعلاً به مدارس و دانشگاه وارد شد، در آینده جای خود را در جامعه باز میکند. بخواهیم یا نخواهیم این اتفاق افتاد. راهش همین بود. اینکه بیاییم به صورت نمایشی خانمها را در جایی بگذاریم، یک جور کاربرد دارد. یک جور این است که بدنه آنها به راه ترقی بیفتد که درس خواندن است. فردا شاهد هزاران تحصیل کرده دکتر و متخصص زن در همه رشتهها هستید اهل سیاسی و متخصص صنعت و فن و علوم انسانی هستند. اینها وارد میشوند. طبعاً در خانهها و در آرای مردم مؤثر هستند. بالاخره اگر همه زنان رأی دهند، مجلس را میبرید، همانگونه که دانشگاه را بردید. وقتی مجلس را بردید، دولت را هم میبرید.
راه درستی رفتید. اگر قرار بود کسی با برنامه راه حضور خانمها را هموار کند، همین راه بود. من هم همین عقیده را داشتم. میگفتم: بگذارید درس بخوانند. میدانستم اگر درس بخوانند، میآیند. تا جایی که خانمها را میشناسیم، بیشتر به مسایل اخلاقی و دینی پایبند هستند. خیلی از خانوادهها را میشناسیم که نوعاً دختران از پسران متعهدتر و سنگینتر هستند. نگرانی نداریم که زنان در ادارات باشند. البته باید فضا به گونهای درست شود که حوادث تلخی از اختلاط زن و مرد پیدا نشود. باید مراقبت شود.
به نظرم الان هم نیازی ندارید که عجله کنید که مثلاً فشار بیاورید. این اتفاق به صورت طبیعی میافتد. کسانی که درس میخوانند، کمکم صحنههای مدیریت را در پزشکی، مهندسی، تحقیقاتی، آموزشی و اداری را میگیرند و وارد میشوند. قوانین ما مانع نیست. به تدریج وارد میشوند.
از لحاظ امکانات مالی هم دست خانمها با مقررات اسلامی از آقایان بازتر است. چون نفقه آنها برعهده شوهر است، ارث آنها هم محفوظ است، صداق هم دارند. مال خودشان است و گاهی محدودیتهایی درست میشود که باید اجازه شوهر را داشته باشند که به نظرم حل شده است.
پس زنان هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ تحصیلات در وضعیت خوبی هستند و میتوانند کارهای درآمدزا داشته باشند. جامعه به طور طبیعی درآینده استفاده بیشتری از خانمها میکند. فقط نکته مهم مثبتی است که نباید از آن غفلت کنیم. شک ندارم که به اندازهای که خانم تحصیل کرده دارند. اما در ایران تعهدات مذهبی و اخلاقی در خانوادههاست که یک امتیاز است. کشورهای دیگر این امتیاز را به این وسعت ندارند. در کشورهایی مثل عربستان این امتیاز را دارند، ولی به اندازه شما درس نمیخوانند و وارد دانشگاه و میدان کار نمیشوند.
به نظر میرسد که سرمایه خوبی از زنان در کشور وجود دارد که به تدریج جایگاه خود را باز میکنند. لازم نیست نگران باشید. همین مقدار که در باز کردن راه کمک کردید، از خداوند ممنون باشید. بالاخره راه عدالت از همین جا عبور میکند. البته باید در احزاب و جمعیتها کار توضیحی کنید، مقاله بنویسید، مصاحبه کنید، حرف بزنید، سخنرانی کنید و مسایل را بگویید. ابعاد سیاسی اهمیت حضور زنان را مطرح کنید. همه این موارد در به روز شدن زندگی خانمها کمک میکند. اگر مشکلی میبینید، بگویید تا حل کنیم.من مشکلی نمیبینم.عجله را هم لازم نمیدانم. زمانش خودش فرا میرسد.
○ یعنی در این سیر آینده خوبی را میبینید؟
• بله، اگر درست برنامهریزی شود و خانمها را برای مجلس و شوراها معرفی کنید، رأی را میبرید. البته خانمها نمیخواهند به هم جنسهای خود رأی دهند. حالت چشم هم چشمی در اینجاها هم بروز میکند. والاّ شما نصف جمعیت هستید و نامزدهای بیشتری داشتید و رأی کمی میآوردید. باید بیشتر از این در مجلس بودید. چرا بیشتر نمیآیند؟ اگر فرض بر این باشد که خانمهای کشور میخواهند خانمها در مجلس و شوراها باشند، باید در انتخابات به آنها رأی دهند و این یکی از کارهای شماست. یعنی شما احزاب و جمعیتها باید خانمها را توجیه کنید که آمدن خانمها به نفع زنان است. میتوانید از این مجموعه انسانی استفادههای زیادی کنید. واقعاً مشکلی نمیبینم. عجله هم نمیکنم.
○ همه خانمها میخواستند بپرسند که واقعاً نظر شما برای انتخابات ریاست جمهوری چیست؟ آیا میخواهید تشریف بیاورید؟
• تا این لحظه تصمیم نگرفتم. یعنی ته دلم راضی نیستم که بیایم. ولی مثل بعضیها نمیتوانم به صورت قطعی بگویم نمیآیم. یعنی چه؟ یعنی قهرم؟ اگر مملکت به من نیاز داشته باشد و بگویم نه، هیچ تفسیری ندارد. ولی فکر میکنم نیاز نخواهد بود و این واجب کفایی میماند و وقتی افراد صالح بیایند، از ما سلب وجوب میشود. تا الان از کسانی که میپسندیم، کسی رسماً اعلام حضور نکرد.
○ دست کم مشخص هستند. ما هم عضو جبهه خط امام و رهبری و هم عضو شورای هماهنگی هستیم. افراد این طرف و آن طرف مشخص هستند و با بعضیها دیدار کردیم و از برنامههایشان سؤال کردیم. با آقایان ولایتی و لاریجانی هم در قالب جمع خانمها دیدار کردیم. ولی نظر شما برای ما خیلی مهم است.
• نظر من همین است که نیایم. انشاءالله به وجود من نیازی نیست. الان نمیتوان پیشبینی کرد که نامزدها چقدر مقبولیت و رأی دارند. هنوز سه چهار ماه مانده است. حرف رهبری هم مهم است. به طور جدّی به این حرف پایبند هستم که الان حضور مردم به طور جدّی مهم است. اگر سالهای قبل این قدر مهم نبود، الان که دشمنان میگویند بین مردم و نظام فاصله افتاده، ارزش استراتژیک دارد. باید رئیس جمهور هم با رأی بالا انتخاب شود. البته با آرای نسبی در مرحله دوم هم رئیس جمهور است. ولی رئیس جمهوری که با رأی خوب در مرحله اول بیاید، فرق میکند. میتواند با روحیه و پشتوانه بهتر کار کند. ما هم در این مسیر حرکت میکنیم. امیدوارم با کارهایی که دارند میکنند، به کسی برسند که این جور شود. اگر با تفرقه جلو بیایند، جواب نمیگیرند.
○ در انتخابات شورا و مجلس با احزاب زنان فعال بودیم. الان 28 عضو شوراهای شهر سراسر کشور و 9 نفر از نمایندگان مجلس از اعضای ما هستند. برای انتخابات جهت حضور حداکثری مردم خیلی بحث کردیم. ولی هنوز به یک جمعبندی و برنامه مشخص نرسیدیم تا بتوانیم نظر رهبری را تأمین کنیم.
● باید برسید. باید کمک کنید تا فردی بیاید که بتواند آرای مردم را جلب کند. امروز هم رهبری در دیدار با مردم قم روی این حرفها تکیه کردند. من دو سه بار با ایشان درباره افراد مطرح صحبت کردم و فرمودند: با کسی مخالفت نمیکنم و به کسی هم نمیگویم نامزد شود. ولی باید کسانی بیایند که هم صندوقها را پرکنند و هم خودش رأی داشته باشد. این موضع از جایگاه رهبری درست است. باید همین را بگویند. ما هم منتظر میمانیم که چنین کسی در بین نامزدها پیدا شود.
○ راهنماییهای شما برای ما ارزشمند است. بفرمایید یک زن مسلمان چگونه با فرهنگ اسلامی الگویی به زنان جامعه جهانی ارایه دهد.
• مگر الان الگو زن مسلمان را نمیدانید؟
○ میدانیم. ولی راهکارها را بفرمایید.
• با قانون که نمیتوان زنان الگو ساخت. الگویی که از زنان مسلمان میخواهیم، باید تحصیل کرده و باسواد، دارای آداب و اخلاق اسلامی، آشنای به مسایل روز و اهل کار و تلاش باشند. تجملاتی که در زندگی زنان دیگر است، در زندگی زنان ما نیست. نمیگوییم استفاده نکنند. در حدّی که مجاز است، باید استفاده کنند. در حدّ تبرّجی که در قرآن آمده، نباشند. صفات مثبت خانمها معلوم است و اختلافی نیست. بعضیها میگویند از خانه بیرون نیایند و آنها مردها را نبینند که ما این گونه نمیگوییم. اگر اخلاق، ادب و شئون اسلامی را مراعات کنند، نمیتوانیم بگوییم صدای زن نامحرم است و چادر اجباری است و باید پوشش اسلامی داشته باشد. فکر میکنم راهها مشخص است. آن موقع که در مجلس بودم، زنان دنبال کمیته زنان بودند و به جاهایی هم رسیده بودند.
○ خیلی ممنون که ما را به حضور پذیرفتید و با حوصله به حرفهای ما گوش دادید.
• موفق باشید.