سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی در مراسم افتتاح طرح ۲۴۷ پستی، مخابراتی استان گیلان در رشت

سخنرانی آیت الله هاشمی در مراسم افتتاح طرح ۲۴۷ پستی، مخابراتی استان گیلان در رشت

  • سه شنبه ۷ مرداد ۱۳۷۶
اهمیت طرز بیان مشکلات/ شیوه‌های متفاوت بیان مسائل/ ابراز خوشحالی مردم با شنیدن اقدامات مثبت/ رونق اقتصادی جامعه در گرانی عمومی/ بی‌پایه بودن شعارهای احساسی برای مردم/ استقبال مردم از طرح اصلاح قیمت‌ها/ درک عمیق مردم در فهم شعار و عمل/ سختگیری‌های بی‌مورد اجتماعی بعضی‌ها/ ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری استان گیلان/ لزوم تقویت کشاورزی گیلان/ اهمیت ورود بخش خصوصی برای آبادانی کشور/ آینده اقتصادی طرح‌های گیلان/ لزوم همکاری همه مسئولان با دولت/ هتل‌سازی، رویکرد جدید سرمایه‌گذاران ساختمانی در تهران/ سختگیری‌های شعاری مجلس/ اهمیت ساخت بزرگراه‌ها در کشور/ نمونه‌هایی از طرح‌های راه‌سازی در دوران سازندگی/ اهمیت حضور بخش خصوصی برای احداث بزرگراه‌ها/ بودجه 652 میلیارد ریالی دولت برای گیلان/ اهمیت توجه به مناطق زلزله‌زده/ آینده گیلان در صادرات و واردات/ ظرفیت بندر انزلی برای ترانزیت کالا/ طرح آزادراه سراسری شرقی- غربی استان‌های شمالی/ توجه دولت به نگرانی‌های چای‌کاران/ طرح‌های حمایتی دولت برای چای‌کاران/ اهمیت افزایش متوازن قیمت‌ها/ تأثیر افزایش قیمت برنج روی مواد غذایی/ آمادگی دولت برای بررسی دقیق پیشنهادهای مردم و متخصصان/ افزایش قدرت کشور در ساخت و ساز/ بی‌نیازی کشور در بسیاری از کالاهای وارداتی/ کم شدن نیازهای ارزی کشور/ سیمان، شاخص اصلی میزان ساخت و ساز کشور/ جایگاه سیمان در سازندگی/ قدرت ریالی دولت برای تقویت طرح‌ها/ وضع مناسب دولت برای پرداخت بدیهی‌های ارزی/ طمع ارزی بعضی‌ها برای سود بیشتر و طرح دولت برای جلوگیری از آن/ معکوس شدن روند قیمت ارز، سیاست جدید دولت برای رونق اقتصادی کشور/ چرایی و چگونگی طرح تجمیع روستاهای کم‌خانوار

بسم الله الرحمن الرحیم

سبک صحبتی که آقای طاهایی کردند، خیلی خوب است. طبعاً از این جور صحبت‌ها خوشم می‌آید. اگر می‌خواست فقط از کمبودها بگوید، اوقات آدم تلخ می‌شد و عکس‌العمل نشان می‌داد. فکر می‌کنم راه درست همین است. یعنی مسائل را همینجوری برای مردم مطرح کنیم. کارهای خوب را بگوییم و کارهای نشده را تذکر بدهیم. هم مردم تشویق می‌شوند که وارد جریان شوند، هم مسئولین تشویق می‌شوند که بیشتر تلاش کنند. دیروز و امروز تجربه‌ای داشتم که دلم می‌خواهد در جمع شما بگویم. حیف است نگویم. چون نمی‌توانم در جاهای دیگر بگویم.

دیروز و امروز دو نفر از نماینده‌ها قبل از صحبت من صحبت کردند. یک مورد نماینده محترم مشکلات استان و شهرستان را خیلی دلسوزانه و با ادبیات بسیار بالا مطرح کرد که الفاظ هم می‌توانست برای رساندن مطلب کمک کند. یک نماینده بیشتر خدمات را گفت که همه چیز داریم. استان برق گرفته است، آب گرفته است، برایمان ورزشگاه ساختند، برایمان راه ساختند. همین‌ها که همه جا هست. چیزهای تازه‌ای هم نبود. همین‌هایی است که در همه ایران، در همه شهرهای گیلان هست. واقعاً عکس‌العمل مردم برای من جالب بود. موقعی که مشکلات را می‌گفت، حال مردم گرفته شد. یعنی مردمی که با نشاط شعار می‌دادند، خمود می‌شدند. نه الله اکبری می‌گفتند نه صلواتی می‌فرستاند و فقط گوش می‌دادند. موقع حرف‌های ما هم خمود بودند. ولی امروز که تعریف می‌کرد، مردم برای هر موردش کف می‌زدند. عجیب بود که یک مورد - گمان می‌کنم- منفی گفت که مردم هیچ چیز نگفتند و اصلاً حرف نزدند.

واقعاً مردم این‌گونه هستند. اولاً لمس می‌کنند که در مملکت خدمت شده است و با همه وجودشان می‌فهمند. بالاخره به روستا و شهر می‌روند و کارها را می‌بینند، آب را می‌بینند، برق را می‌بینند، گاز را می‌بینند، این‌ها چیزهایی نیست که مردم نفهمند، می‌دانند گران است، ولی به هر حال وفور جنس را می‌بینند، خودشان گران می‌فروشند و خودشان هم گران می‌خرند. بالاخره یکی کارش را گران می‌فروشد و یکی محصولش را گران می‌فروشد. یکی هم دم مغازه گران می‌فروشد. یعنی دستشان توی همدیگر است. دکتر یک جور گران می‌دهد و مهندس هم یک جور گران می‌دهد و این را مردم می‌فهمند.

به نظرم باید همین رویه را حفظ کنیم. هیچ شعاری الان نمی‌دهم. یکی از چیزهایی که الان برای کشور مشکل است، همین شعار دادن‌های بیخودی است که آدم خیال کند دل محرومان را به دست می‌آورد، ولی دل محرومان را می‌شکند. معمولاً الان خیلی تبلیغ خوب علیه دولت می‌شود. هر وقت تریبون مجلس را باز می‌کنند، می‌بینند نماینده‌ها دارند می‌گویند گرانی و تورم استخوان مردم را شکست و پدر مردم درآمد. کمتر روزی است که از این حرف‌ها مردم نشنوند. هر روزنامه‌ای می‌آید، باز می‌بینند همین حرف‌ها در آن هست. ولی واقعاً این صحبت مردم را من هم که مسئول هستم، از این شعارها نمی‌دهم، نمی‌گویم گرانی است، نمی‌گویم، باید گرانی باشد. می‌گویم باید قیمت‌ها اصلاح بشود. باید سوبسیدها قطع شود. در آخرین سخنرانی که در نماز جمعه کردم و مردم همه مطلع هستند، گفتم این درست نیست که نفت را این‌گونه بخرید و نان را این‌گونه بخرید. مردم باید مرا مسئول گرانی بدانند. در این کار از من که کسی مسئول‌تر نیست، اما دیدن خیابان‌های رشت در عصر امروز برایم واقعاً تجربه عجیب و غریبی بود. روز اول که آدم می‌آید، تبلیغات می‌شود و مردم را جمع می‌کنند. مدرسه‌ای‌ها می‌آیند و هیجانی است. اما امروز عصر هیچ دلیلی نداشت که مردم جمع شوند. اصلاً ما نه برنامه‌ای داشتیم و نه به کسی گفته بودیم. خودم هم این‌قدر خسته بودم که آرزو داشتم خیابان‌ها خلوت شود تا زود از شهر بیرون برویم. تا مقبره میرزا کوچک خان همه خیابان‌ها پر از جمعیت بود. مردم فقط منتظر این بودند که لحظه‌ای ماشین برسد و آنها ببینند، فریاد بکشند، خوش‌آمد بگویند و محبت ابراز کنند. معلوم می‌شود که این شیوه‌های شعار دادن‌ها و ترساندن‌ها و اخم کردن به مردم و سختگیری، بین مردم خیلی کاربرد ندارد. باید رویه برخوردها را اصلاح کرد. واقعاً با مردم با محبت برخورد کرد. همین زن‌های بدحجابی که همه رسانه‌های ما دارند به اینها بد می‌گویند - حداکثر اینکه من بد نگفتم- تا همین مقدار بنده‌های خدا قانع هستند و این‌گونه محبت می‌کنند. ساعت‌ها زیر باران می‌ایستند و گل به دستشان می‌گیرند که این گل را به ماشین بیندازند.

فرضمان این است که اینها دشمنان ما هستند. این‌ها مخالفان انقلاب هستند. اما این‌گونه نیست. واقعاً با مردم باید مهربان باشیم. باید در رفتار خود تجدیدنظر کنیم. باید با مردم جور دیگری رفتار بکنیم. مردم خیلی خوب هستند و می‌فهمند. خدمت را می‌فهمند، شعار را می‌فهمند، ادعا را می‌فهمند، کار را می‌فهمند و درک می‌کنند. این موضوعات را در مورد مسائلی که درباره استان نقل کردید، البته من قبلاً همین نظر را داشتم. الان هم همین نظر را دارم. در این استان هرچه سرمایه‌گذاری بشود، برگشت آن برای کشور خیلی زیاد است. اگر این دید وسیع در همه مسئولان تصمیم‌گیر، در مجلس، در دولت و جاهای دیگر بود، واقعاً در جاهایی مثل مازندران و گیلان، اگر سرمایه‌گذاری کنیم، خیر آن به مردم می‌رسد و خیلی زودتر برمی‌گردد. در اینجا از صبح که نگاه کردیم، همه چیز این‌گونه است. مثلاً اگر پنجاه هزار هکتار زمین اینجا زیر کشت برنج برود، چه اتفاقی می‌افتد!؟ صدوپنجاه هزار تن برنج گیر کشور می‌آید. چه مبلغ بزرگی صرفه‌جویی ارزی است و چه محصولی به کشور می‌دهد. در جاهای دیگر هم چنین کارهایی را می‌شود انجام داد. در اینجا فقط یک مقدار باید کانال‌کشی کرد و یک مقدار مواظبت کرد تا آبی که دارد به دریا می‌رود، برگردد. درباره سفیدرود گفتند که با ساماندهی رودخانه می‌توان اطراف آستانه اشرفیه سه هزار هکتار زمین را زیر کشت برد هفت، هشت هزار تن گندم و برنج می‌دهد. قیمت همان زمین‌هایی که استحصال می‌شود، تقریباً دو برابر هزینه‌ای است که می‌شود برای سامان‌دهی آن رودخانه داد. امروز آقای کلانتری گفتند: دو سه برابر این زمین اطراف مرداب انزلی هست که با یک سرمایه‌گذاری کوچک، تحصیل و آسان آبیاری می‌شود. واقعاً این‌گونه سرمایه‌گذاری‌ها خیلی باارزش هستند.

ممکن است خزانه دولت و عدالت و تقسیم توقعات جاهای دیگر، ما را محدود کند و نتوانیم بکنیم. ولی واقعاً ثروت در کشور هست. باید به مردم امنیت بدهیم و فقط شعار ندهیم. بگذاریم مردم از آینده ثروتشان نترسند و بیایند کار کنند. قسمت اعظم همین پول‌هایی که الان دنبال ارز، دنبال سکه و دنبال احتکار کالا و گران‌فروشی است، به اینجاها می‌آید. طرح سامان‌دهی سفیدرود خیلی پرسود است. هر کس می‌تواند انجام دهد. کسانی که حاضرند شرکتی تشکیل بدهند و بیایند، به آنها بدهیم تا از زمین‌ها استحصال و به کشور خدمت کنند.

نیازهای توریستی استان گیلان مهم و برای کشور سودآور است. اگر امنیت را به مردم بدهیم، به خوبی می‌آیند و قطعاً می‌آیند. باید خیال آنها راحت باشد. وقتی بترسند از اینکه دادگاهی یک دفعه بی‌حساب اینها را از آنها می‌گیرد یا کسی از تریبونی محکوم کند که از کجا پولدار شدند، معلوم است که نمی‌آیند. باید تعاونی‌هایی تشکیل بدهیم و خودمان پول بدهیم. این کار را خودمان هم بلد هستیم که انجام بدهیم. به نظر من شما آقایان نماینده‌ها به خصوص علما، ائمه جمعه، تریبون‌ها، صداوسیما و روزنامه‌ها باید کمک کنید تا پول‌های موجود در دست مردم جمع شود و برای انجام کارهای بزرگ در استان هزینه شود.

در تهران با سیاستی که شهردار و وزارت ارشاد با هم گرفتند و راهی برای مردم باز کردند، اعلام کردند که نزدیک هشت میلیارد تومان جذب هتل‌سازی و مسافرخانه‌ها شد. یعنی کسانی که برای مسکن برج می‌ساختند و کارهای تجاری می‌کردند همین‌ها آمدند اجازه گرفتند که هتل بسازند. چون سودبخش است. قبلاً این بخش را به مردم نمی‌دادیم که استفاده کنند. این اتفاق می‌تواند در سراسر کشور بیفتد.

به هر حال شما دنبال بخش خصوصی بیایید و یک مقدار این کارهای کناری را انجام بدهید. یک سری کارهاست که لازم نیست ما بیاییم سرمایه‌گذاری کنیم. این‌ها می‌آیند و انجام می‌دهند. به خوبی هم اداره می‌کنند. گیلان از آن جاهایی است که در این زمینه‌ها وقت خیلی خوبی برای شما وجود دارد. من همه این نیازهایی را که در اینجا مطرح شد، قبول دارم. خودم هم پیگیری خواهم کرد. خیال می‌کنم سد استور را در برنامه داریم که باید داشته باشیم. البته مطمئن نیستم که مجلس تصویب کند.

آقایان، ممکن است شما دفاع کنید. آن دفعه هم دفاع کردید، ولی عده زیادی منتظرند که به جاهای دیگر هم این سرمایه‌گذاری‌ها برود. به هر حال می‌گویم که آقای زنجانی بگذارند. آقای زنگنه می‌گفت: نیست. من هم گفتم: تا دیروز اینجور در خیالم بود که سال چهارم است. آقای زنگنه می‌گفت: ما در عصر برنامه دیده بودیم که وقتی قیمت نفت کم شد و آقایان آن طرح بند تبصره ۲۵ را حذف کردند، دیگر چیزی برای ما نبود. یکی از منابع ما همین بود. دیگری منع تبصره ۲۵ بود که می‌گفتند به این دلیل حذف شده است. باید پیگیری کنیم.

به هر حال من قبول دارم. اگر می‌گویم آقای زنجانی بگذارند، شما هم حمایت کنید که در مصوبات مجلس بیاید. امروز فهمیدیم اگر سد استور ساخته شود، کل گیلان آب مطمئن خواهد داشت. برای خیلی از جاها در شرق و غربش خوب می‌شود. همه جا ما را از خیلی چیزهای دیگر بی‌نیاز می‌کند. آب استان مطمئن می‌شود که همیشه آب داریم.

یا مثلاً آزادراه که فعلاً دو آزادراه مطرح هستند. من هر دو را قبول دارم که برای گیلان و مازندران نیاز است. هم آزادراه آستارا- گرگان و هم قزوین- رشت مهم هستند. درباره آزادراه آستارا- گرگان آقای ترکان دیروز توضیح دادند و گفتند: این طرح در دستور ماست. مطالعه هم شده و در چند نقطه هم داریم اجرا می‌کنیم. ما لاهیجان- رشت را دیدیم و در مازندران هم قبلاً بهشهر- ساری را دیده بودم که دارند نقاطی را اجرا می‌کنند.

کار خوبی است. جاده ۴۵ متری با چهار خط می‌شود که می‌توانند با بارهای بسیار سنگین هم با سرعت بردند. پل‌هایی که دارند می‌سازند، می‌توانند عبور بکنند. فعلاً ما را نجات می‌دهد تا به جاده ساحلی برسیم که البته الان بیشتر داریم روی جاده ساحلی کار می‌کنیم. یعنی همان ساحل‌سازی دریا که جاده اصلی و سراسری شما باشد. البته هنوز دو، سه شرکت خارجی دارند مطالعه می‌کنند. هنوز نتایج کارشان روشن نیست. پیگیری می‌کنیم که انشاءالله آن هم اجرا شود. چون فرض بر این است که اقتصادی است و از ما بودجه‌ای نمی‌خواهد، مگر وامی بدهیم. آزادراه قزوین- رشت هم خوب است. قسمتی از آن را که خودتان دارید تا امامزاده هاشم انجام می‌دهید. من هم کمک‌های محدودی خواهم کرد و پیشنهاد خودم این است که بندی در قانون بودجه بگذاریم که مثل اصفهان- شیراز کم‌کم ساخته بشود. چند سال هم طول بکشد، عیب ندارد. قسمت‌های لازم‌ترش را زودتر بسازیم و جاهایی را که خیلی مشکل ندارند، بعداً بسازیم. من قبول دارم که این کار را هم به تدریج انجام می‌دهیم.

در مورد وام، آقای عادلی چیزی الان نوشتند و به اینجا دادند. ولی گفتم. اینجا استعداد بیشتری دارد. ایشان نوشتند: استان گیلان 652 میلیارد ریال در بانک‌ها گذاشتند و تسهیلاتی که گرفتند، 701 میلیارد است.

بخشی را برای زلزله گرفتند که زیاد شده است. به هر حال آنچه که گرفتید، از آنچه که به بانک‌ها دادید، بیشتر است. طبعاً معنای تقاضای بیشتر این است که ما از استان‌های دیگر بگیریم و به اینجا بدهیم. خیلی از استان‌ها چنین چیزی ندارند. ممکن است در بعضی از استان‌ها بتوانیم این کار را بکنیم، ولی به هر حال طرح‌ها و کارهایی است که می‌توان داد. مثلاً خیال می‌کنم به زلزله‌زده‌ها باید یک مقدار دیگر کمک کنیم تا کارشان را کامل بکنند و انجام بدهند. باید کار دیگری برای شما منظور کنیم و می‌کنیم. یکی همین منطقه حراست شده است. الان طبق قانون نمی‌توانیم منطقه آزاد داشته باشیم، مگر اینکه مجلس تصویب کند. اما منطقه حراست شده را می‌توانیم و آخر پارسال چند نقطه را تصویب کردیم. احتیاطاً اگر خواستیم اجرا کنیم، بتوانیم. همین انزلی را تصویب کردیم و الان تصویب شده است. به اینجا که مسافرت کردیم، ممکن است نقطه‌ای را که آقایان انتخاب کردند، اعلام کنیم.

طبعاً این کار تحرک بالایی در استان شما ایجاد می‌کند. یعنی یک انبار عظیم کالای وارداتی و صادراتی می‌تواند جمع شود و تجارت اطراف خودش را رشد بدهد. شاید صنایع بسته‌بندی، صنایع تبدیلی و امثال اینها را هم در اطراف خود رشد بدهد. برای توریست هم مؤثر است. به هرحال یکی از قسمت‌های تحرک آسیای میانه برای تجارت حتماً بندر انزلی است. ما داریم روی آستارا که نقش خودش را دارد، کار بزرگی می‌کنیم. قطار را انشاءالله به آنجا وصل می‌کنیم و آن پل بزرگ را می‌زنیم.

آقای ترکان طرحی داشتند که از نقطه وصل قطار، یعنی از طریق کمربندی آستارا دوباره بیایند بندر دیگری بسازند. جهاد دارد می‌سازد. این طرف آستارا را وصل کند که قطعاً تأثیر زیادی برای کار ترانزیت و همچنین کارهای دریایی که ما آنجا داریم، خواهد داشت. این کار را هم انشاءالله انجام می‌دهیم. آقای ترکان گفتند: جاده ماژولان و ماسوله و همچنین فومن - سراوان هم اعتبار دارند و هم در برنامه ماست که این خط هم توریستی برای شما و هم ترانزیتی ما خواهد بود.

به هر حال این جاده خوبی که ساخته شود، آنجا را به این قسمت وصل می‌کند و هم فشاری را از روی خودش برمی‌دارد و هم تأثیر زیادی دارد در اینکه این قسمت گیلان از بن‌بست دربیاید. این را هم تقویت می‌کنم که زودتر انجام شود. انشاءالله به این هم جواب خواهیم داد. در کل برای طرح‌هایی مثل سفیدرود یا تالاب انزلی باید به فکر بخش خصوصی باشید. شرکت‌های تعاونی قوی‌تری تشکیل بدهید و دنبال این‌طور چیزها باشید. البته وام هم باید داد که اینها انجام شود. این کار خیلی لازم است و انجام خواهد شد.

در مورد چای که آقای طاهایی کمی اظهار نگرانی می‌کردند، این‌طور نیست. ما چای را نجات دادیم. الان به نقطه خوبی رسیده است. همین امسال علی‌رغم فشاری که مجلس دارد تا چیزی را گران نکنیم، در مورد چای خرید را بالا بردیم. ۱۴ درصد برگ سبز را گران‌تر اعلام کردیم و ۱۷ درصد به کارخانه‌ها گران‌تر می‌دهیم. خوب اگر بخواهیم کارخانه تأسیس شود، راهش همین است. دولت که نمی‌تواند کارخانه بسازد. باید کاری بکنیم که برای مردم صرف کند تا بیایند کارخانه بسازند. این کار ما بود. ۲۰ تومان هم فروش چای را گران کردیم. البته اینجا دولت ضرر می‌کند. چون ما ۲۰ تومان گران کردیم و در مقابل ۱۴ و ۱۷ درصد که ۲۰ تومان ضرر می‌کنیم. به اضافه در مقداری که از پارسال ذخیره داریم، باز هم ضرر می‌کنیم. ما این کار را کردیم. اما آقایان و برادران ما در مجلس مزاحم این کارها هستند. شما این سیاست را اینجا می‌گویید. اما اگر بخواهیم حل کنیم، با این مسائل نمی‌شود. آقایان شعار بدهند ما بگوییم چیزی را گران نکنید. بالاخره اگر باید چای گران شود، برنج هم باید گران شود تا همه در مملکت بخرند. باید همه همکاری کنند و منطق درستی را انتخاب کنند تا سرمایه‌گذار تشویق شود. با محاسبه‌ای که کردیم، به زودی از واردات چای قطعاً بی‌نیاز می‌شویم. شرطش همین است که مردم بفهمند اگر آبیاری قطره‌ای و آبیاری بارانی لازم است، سرمایه‌گذاری کنند و کارخانه هم برگ سبزشان را جذب کند. ما هم حمایتشان کنیم. اگر سه، چهار سال دیگر حمایت کنیم، می‌توانیم وضع بهتری داشته باشیم. روی کیفیت چای هم باید جداگانه کار کرد. آقایان اصرار دارند قیمت برنج بالا برود. یکی از موارد سخت همین است. ما روی مواد غذایی مشکل داریم. اگر بخواهیم برنج را بالا ببریم، غذای مردم گران می‌شود. الان برنج غذای مردم است. این کار به یک تصمیم سیاسی و ملی نیاز دارد. اگر بنا باشد تصمیم بگیریم، یک مقدار می‌شود، اما جهشی نمی‌توانیم این کار را انجام بدهیم. ضمن اینکه من می‌دانم اگر قیمت برنج را بهتر کنیم، تولید برنج در کشور خیلی بالا می‌رود و کشاورزها خیلی ترغیب می‌شوند. این کار سیر تدریجی خود را خواهد داشت. به همان صورتی که در گذشته داشت. پیشنهادهایی را که به ما دادید و هنوز هم می‌دهید، گرفتیم. آقای میرزاده معمولاً بررسی می‌کنند. بخشی از اینها به عهده آقای بشارتی است. او پیشنهاد می‌دهد و من تصویب می‌کنم. بخشی به عهده همین اعتباراتی است که من از مجلس گرفتم. مبلغ زیادی نیست که از آنجا خواهم گرفت. قاعدتاً مبلغ قابل توجهی برای این طرح‌هایی که شما پیشنهاد می‌کنید، خواهیم پرداخت. بستگی به مقدار امکانات و طرح‌هایی دارد که از شما می‌گیریم رقمی خواهیم داد. انشاءالله به اینها کمک کنیم.

بحثی هم به طور کلی با مدیرانمان داشته باشم و آن اینکه ما واقعاً الان آماده ساخت و ساز کشوریم و امکانات ساخت و ساز در کشور خیلی خوب است. عمده کارهایی که قبلاً ارزی بود، الان ریالی انجام می‌شود و بودجه‌های نیازهای ارزی برای سازندگی به شدّت تنزل کرده است. الان برای ساختن سد، برای ساختن راه، برای ساختمان‌های مختلف و برای کارهایی که در گذشته بخش عظیمش را با اعتبارات ارزی انجام می‌دادیم، می‌توانیم با اعتباراتی ریالی کارمان را انجام بدهیم. من قاطعانه می‌گویم اگر سه، چهار سال پیش مثلاً می‌خواستیم کارهای یک مجموعه را با بیست میلیارد دلار انجام بدهیم، الان با هفت، هشت میلیارد می‌توانیم انجام بدهیم. کارهای صنعتی هم همین‌طور است. ممکن است توسعه پیدا کرده و متفرقاتش زیادتر شده باشد. شما می‌دانید کارخانجات ما نیازی ندارند که فولاد وارد کنند. اگر یک چیز وارد کنند، بیش از آن صادر می‌کنند. نیازی ندارند که پتروشیمی‌ها مواد پتروشیمی وارد کنند. اگر بعضی از شاخه‌ها را نداشته باشند، بعضی از شاخه‌ها را زیادی دارند که صادر می‌کنیم. خیلی از کارها دیگر با قطعات یدکی داخل خود کشور دارد انجام می‌شود. مواد کالای واسطه خیلی ساخته می‌شود که در گذشته نبود. آدم در نمایشگاه‌ها می‌بیند که چقدر از کالاهای واسطه را نیروهای داخلی می‌سازند.

الان وقت کار است. با همین اعتباری که مجلس تصویب کرده است که به نظر می‌رسد زیاد نباشد، می‌توانیم کار زیادی بکنیم. همین الان که همیشه معمول است و هر جا می‌رویم صحبت از رکود می‌کنند، من قبول ندارم. برای اینکه ما یک شاخص در ساخت و ساز داریم و آن سیمان است. پارسال اگر پانزده میلیون تن تولید کرده بودیم، امسال شانزده میلیون و سیصد هزار تن یعنی یک میلیون و سیصد هزار تن اضافه تولید کردیم. این سیمان کجا مصرف می‌شود؟

قبلاً مقداری حتماً به خاطر بی‌اطمینانی و سهمیه‌ای بودن در انبارک‌ها احتکار می‌شد. خودم به جاده قزوین- زنجان رفته و بازدید کرده بودم. مجری آنجا گفت: با اینکه پنج شش ماه به ما سیمان ندادند، کار را نخواباندیم. گفتم: چگونه سیمان آوردید؟ گفت: چون پیش‌بینی می‌کردیم، انبارک‌هایی ساختیم و همیشه یک مقدار ذخیره داشتیم. به عنوان نمونه می‌گویم. یک مقدار برای خودشان نگاه داشتند. گاهی هم خراب می‌شد و سرکار می‌ماند. ولی الان سیمان را از کارخانه می‌گیرند و به کار می‌بندند. چون دارد مصرف می‌شود، آن‌گونه ذخیره‌ها کم است. این روشن‌ترین شاخص ماست. چنین شاخصی در هیچ یک از مصالح نداریم، فولاد معلوم نیست. کاشی معلوم نیست. شیشه معلوم نیست. بقیه چیزها را نمی‌توانیم شاخص بگیریم. اما سیمان را می‌توانیم. البته ممکن است بعضی‌ها بگویند گرایش پیدا شده است. مثلاً به جای تیرآهن، میل‌گرد مصرف می‌کنند که سیمان بیشتری مصرف می‌شود. اولاً این‌گونه نیست. بلکه برعکس شد و در این سالها تیرآهن خیلی مصرف می‌شود. ساختمان‌ها را می‌بینید. تهران را هرچه می‌بینید که برج‌ها می‌سازند، الان بیشتر با تیرآهن می‌سازند. به هر حال نشان این است که ساخت و ساز در مملکت واقعاً زیاد است. می‌توانیم اعتبارات ریالی بدهیم. اگر باشد، بانک‌ها می‌دهند و کم نخواهد شد. بلکه زیاد خواهد شد. چون معنای آنچه را که مجلس تصویب کرده، این است که امسال هفت هزار میلیارد ریال اضافه بر پارسال می‌گیریم. یعنی سطح پارسال محفوظ می‌ماند و حتی هفت هزار میلیارد هم اضافه می‌شود. با اینکه مجلس ما را محدود کرده‌است، ولی با همین محدودیت اضافه ساخت خواهیم داشت. یعنی یک مقدارش برمی‌گردد که هفت هزار خواهد بود. آقایان با همت طرح‌هایشان را پیگیری بکنند. امروز دیگر همه مصالح ساختمانی در کشور است. نیازهای ارزی هم مثل گذشته فراوان نیست. به علاوه دست ما هم از ارز خالی نیست.

همان‌گونه که می‌دانید، تقریباً همه بدهی‌های گذشته، یعنی بدهی‌هایی که امسال و سال آینده سررسید می‌شوند، همه را تقسیط کردیم. مقداری را که بانک مرکزی متعهد بوده است، آن‌ها را می‌پردازیم که زیاد نیست. ارز نقد هم برایمان می‌ماند. وضع ارزی کشور بد نخواهد بود. می‌توانیم همه چیز را به موقع برسانیم.

الان حرص و ولع بعضی‌ها زیاد است. یک جریان منفی هست که هر کسی فکر می‌کند اگر ارز را بگیرد و نگه دارد، گران می‌شود. اگر بتوانیم این را بشکنیم و معکوسش کنیم که بیخود ارز نگیرند که حفظ کنند یا در خارج نگه دارند، خوب می‌شود. الان سیاست ما الان این است. در سیاست‌های جدیدی که اعلام کردیم، دنبال این هستیم که روند قیمت ارز را معکوس کنیم. البته کار مشکلی است، منتها ما هم جدی هستیم. برای این کار پشتوانه هم داریم. دنبال می‌کنیم که برگردد. خیال می‌کنم مشکل ارزی در کشور از سالهای قبل کمتر خواهد بود. مصالح ساختمانی وضع بهتری دارد. اگر کم بیاوریم، ریال است که شاید در اعتباراتمان نباشد. البته الان که بد نیست. آنچه که به دست ما می‌رسد، با قیمت‌های فعلی بد نیست. بودجه‌ای را که مجلس تصویب کرده است، می‌توانیم به خوبی بپردازیم. انشاءالله که امسال هم سال خوبی در بازسازی داشته باشیم.

نوشتند: موضوع طرح جمع‌آوری و تجمیع روستاهای کم‌خانوار به تصویب رسیده است که در دو استان گیلان و مازندران در برنامه دوم در زمینه جمع‌آوری روستاهای خیلی کوچک انجام می‌شود. آن طرحی که الان جهاد دارد اجرا می‌کند. در مازنداران دیدیم. طرح خیلی خوبی است. جنگل‌ها را باید با این طرح نجات بدهیم. انشاءالله آقایان همکاری می‌کنند و از اعتبارات مناطق محروم هم می‌توانیم کمک کنیم. من مسئله مهمی ندارم. می‌دانم شما هم مثل من خسته‌اید. خیلی‌هایتان با من بودید و مثل من خسته شدید. هنوز مثل اینکه باید برویم شام بخوریم.

 

والسلام علیکم و رحمه الله