بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
این موفقیت را به جناب دکتر هاشمی و همکاران گرانقدرشان تبریک عرض میکنیم. کار بزرگی است، از نوعی که من هم به عنوان یک طلبه و اسلامشناس از دید اسلامی و ملی میپسندم و فکر میکنم از کارهای معنادار و تاریخی کشور ما خواهد بود. امیدواریم سایر بخشهای کشور هم این الگو را عملی کنند و در همه زمینهها بخش خصوصی، آن هم بخش خصوصی عالم و دانشمند پیشتاز باشد.
در چشمانداز، محور حرکت و توسعه را دانایی گرفتیم. یعنی در 20 سال آینده پیشرفت کشور باید بر محور دانش، تجربه و علم باشد. این یک نمونه از هدفی است که ترسیم کردیم و این هم یک زمینه واقعی دینی و ملی دارد. یک کار سلیقهای نیست. براساس مبنای دینی و عقاید ماست. اسلام هنوز در دنیا مظلوم و بین خودمان مظلومتر است.
قطعاً شما میدانید و عمل شما هم نشان میدهد که هیچ مکتبی در دنیا – هم ادیان آسمانی و هم سایر مکاتب – به اندازه اسلام به علم و دانش توجه نکردند. قرآن مملو از آیات تشویق کننده و گاه تکلیفکننده دانش است. با قلم شروع میشود و با تفکر، تدبر، تعلیم و آموزش ادامه مییابد. این مضامین تقریباً در همه صفحات قرآن تکرار میشود که بسیار ادیبانه و با الفاظ بسیار اعجازآمیز است.
پیغمبر اکرم (ص)، ائمه (ع) و بزرگان اسلام همیشه امت اسلامی را به عنوان یک تکلیف مهم دعوت به دانش، تعلیم و تربیت کردهاند. هیچ موضوعی را نمیبینم که به این اندازه در مسایل بنیانی، اساسی و استراتژیک جمعیتی دنیا مورد توجه قرآن و اسلام باشد.
به تاریخ اسلام که نگاه کنید، معمولاً ادیان اینگونه نبودند و موفق نشده بودند. لابد ادیان آسمانی یک ریشه دارند. اما میبینیم که در اسلام مدارس همیشه همراه مساجد بودند. اصلاً مدرسه بدون مسجد و مسجد بدون مدرسه تأسیس نمیشد و نبود. قبل از اینکه تخصصها رشتهها را جدا کنند، همه رشتههای علوم در مساجد تدریس میشد و دانشمندان، علوم را به صورت جامع میآموختند. شما کتابهایی مثل قانون ابنسینا را میبینید که تا قرون اخیر جزو موفقترین کتب دنیاست. تقریباً به همه زبانهای زنده دنیا ترجمه و در همه مدارس پزشکی دنیا تدریس شد و هنوز هم اعتبار دارد. دنیا میپذیرد که شاگرد «قانون» است. هیچ کس از این اعتراف دریغ نمیکند. این از افتخارات ایرانیها و مسلمانان و اسلام است.
در تاریخ، یونانیها در انواع دانش جلو بودند و وضع خوبی داشتند، ولی کم کم فشارها زیاد شد و نسطوریها را متفرق کردند. در آن زمان این ایران ساسانی بود که به نسطوریها پناه داد که به جندیشاپور و تیسفون آمدند و بهترین مراکز پزشکی و سایر علوم را طراحی و اجرا کردند. قلمرو آنها مخصوص ایران نبود. شاگردان جندی شاپور در زمان پیغمبر (ص) در مدینه پزشکی میکردند. پیغمبر (ص) از آنها برای پزشکی در آنجا دعوت میکردند.
بعد از اسلام جندی شاپور تا مدتهای طولانی با همان اقتدار و عظمت فکری ماند و توسعه پیدا کرد. ایرانیها به نقل این دانش اکتفا نکردند. دانش را گرفتند و همه دانش پزشکی آن زمان را ابتدا وارداتی گرفتند و بعد از آن محققانه عمل کردند و واقعاً توسعه دادند.
نقادیهایی که ابن سینا و سایر پزشکان از علوم پزشکی غرب، یعنی یونان میکنند، بسیار جالب است. مسایل گذشته را بسیار نیرومند نقادی میکنند. کارهایی که فارابی روی آثار جالینوس کرد، برای ما افتخارآمیز است. بنیه کار را عوض کردند که این افتخار اسلام و ایران است.
سهم ایران در ارتقای دانش پزشکی دنیا بالا و فراموش نشدنی است. خوشبختانه امروز این وضع پیش آمده که دانشمندان فراوانی در همه بخشهای پزشکی کشور در حال طلوع هستند و تحقیقات دارد جای خود را باز میکند. یکی از کارهای مهمی که در این بیمارستان دیده شد، مسئله تحقیقات و آموزش است. تحقیقات ضرورت توسعه و پیشرفت است. اگر بیشتر به بنیه علمی بپردازیم، یک کار اساسی و ماندگار است که برای همیشه میماند. وقتی علوم چشم پزشکی به ایران آمد، شخصی به نام ابن عیسی کتاب پزشکی مینویسد و 130 مرض چشم را مطرح و نقادی میکند. این مسئله مربوط به خیلی قدیم و زمانی است که علم ارزشی در دنیا نداشت. این مسلمان در 12 قرن پیش با عرق اسلامی دست به این کار میزند.
زندگی حضرت صادق (ع) را که مطالعه میکنیم، میبینیم تخصصی کردن دانش، به خصوص علوم انسانی در زمان ایشان شکل گرفت. افرادی را براساس استعدادها مشخص میکردند و میفرمودند در این رشته درس بخوانید و درس بدهید. افراد، جامع علوم بودند و میتوانستند درس بدهند، ولی ایشان تخصصی کردند.
وقتی بیتالحکمه در بغداد تأسیس شد، دانشمندان نامدار از سراسر دنیا خود را به آنجا میرساندند که اطلاعاتی بگیرند یا بدهند. مقدمشان گرامی داشته میشد. تعصب مذهبی هم اصلاً به چشم نمیخورد. یعنی پیروان همه ادیان و مذاهب و حتی ملحدان آثار علمی خود را در آنجا مطرح میکردند و یا از مدارس علمی بیت الحکمه یاد میگرفتند.
فکر میکنم روزگار با افتخاری را متناسب با آن زمان داریم. چون الان شرایط کاملاً متفاوت است. این دوره افتخارآمیز برای ایران اسلامی قابل تکرار است. الان بدنه علمی ما از لحاظ کمّی پایگاه خوبی دارد. چند میلیون دانشجو و میلیونها فارغالتحصیل و فضاهای آموزشی و آزمایشگاهی و ابزار آموزشی نسبتاً خوب است. باید همت خود را بالا ببریم. من در بیمارستان چشم پزشکی نور نمونهای از بالا بردن همت را میبینم.
انشاءالله کلمه نور که از اول برای ما معنادار بود، همچنان معنادار باشد. وقتی جهادسازندگی وارد این بخش شد و کلینیک نور را تأسیس کرد، شاید همان موقع هم گفته باشم که این نور، نورافکنی برای نشان دادن راه ما در آینده است. الان هم باید احساس غرور و شادی کنیم که کلینیک نور با همه خدماتی که کرد، الان یک بیمارستان مجهز و یک مرکز تحقیقات خوب است و میتواند ما را در دنیا به عنوان پایگاه آموزش، پیشگیری، بهداشت و درمان بیماریهای چشم مطرح کند. اگر همینگونه که این بیمارستان است، بدون هیچ پیرایهای منعکس شود، یعنی به شیوههای اطلاعرسانی در سایتهای اینترنتی معرفی کنید، اهل نظر خیلی زود آشنا میشوند. این مرکز افتخار ایران،پزشکان ایرانی و ساختمان آن افتخار مهندسان ماست که کاری به این بزرگی را با اتکای به امکانات خود انجام دادند. از دولت چیزی نخواستند. از دستاوردهای کار خود و اندوختههای جزیی این بنای مجهز را در اختیار جامعه گذاشتندکه ملت میتواند از آن بهرهگیری کند. امیدواریم از این نوع خدمات در همه بخشهای کشور به وجود بیاید و کار را به حدی برساند که نیازمند سفر به خارج برای درمان و تشخیص نباشیم. تشخیص یکی از مهمترین نقصهای جهان سوم در مداواهاست. شایدامکانات مداوا و دارو و پزشک در خیلی جاها باشد، اما تشخیص کارها را دور یا نزدیک میکند. الحمدلله ابزار تشخیص مدرن را در این مجموعه مشاهده میکنیم که مورد نیاز است. البته دقت مربوط به دانشمندان و انسان است و ابزار بدون انسان نمیتواند نقش مهمی داشته باشد و اگر انسان مجهز نداشته باشیم، گاه گمراهکننده میشود. این کار با همه لوازمش در برنامه پیشبینی شده است.
نکته اساسی که میخواهم روی آن تکیه کنم، تحقیقات و باز کردن دریچههای جدید به سوی دنیای بسیار وسیع و بیپایان الهی است که باید خیلی جلو برویم تا به عمق و به ژرفای این اقیانوس بیکران برسیم که خداوند میفرماید: «نمیتوانید کلماتش را با مرکب شدن همه دریاها و با قلم شدن هم درختان بشمارید و بنویسید. «آنچنان فضایی در پیش داریم که انسان هیچوقت فکر نمیکند به آنجایی که باید برسد، رسید. موقعی میتوانیم بگوییم که به خدا برسیم. خداوند هم آن قدر بزرگ است که هیچ کس به خدا نمیرسد. هرقدر جلو میرویم، میفهمیم دورتر هستیم. آن قدر بیپایان است که هرچه جلوتر میرویم، بیپایانیاش را میفهمیم. تا زمانی که کوچک هستیم، چیزی نمیفهمیم. هرچه چشم خود را بازتر میکنیم و به افقهای دور نگاه میکنیم، خود را حقیرتر و قلمرو مخلوقات الهی در سرای جهان را عظیمتر میبینیم. خوشا به حال کسانی که عمرشان را برای کشف حقایق در تحقیقات مصرف میکنند. بنده باز هم تبریک میگویم و امیدوارم شاهد توسعه اینگونه مراکز باشیم.
والسّلام علیکم و رحمه الله