بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
خیلی خوشآمدید. جلسه خوبی برای من است. مناسب است که قدری به عقبه کار دانشگاه آزاد اسلامی برگردیم. با آن تفکری که دانشگاه تأسیس شد، فکر میکنم وظایف شما خیلی سنگین است و باید کار زیادتری شود. همان موقعی که میخواستیم تأسیس کنیم، کلماتی که برای اسم آن انتخاب کردیم، با معنا بود.
روی هر دو کلمه «آزاد و اسلامی»، بحث و صحبت کردیم و با امام در میان گذاشتیم. منظور ما از آزاد این بود که قیودی که دانشگاه دولتی دارد و مانع میشود طالبان علم بتوانند دانش پیدا کنند، تا هر مقدار که میشود، کم کنیم و راههای مختلفی بحث بود. سر آزاد و کنکور آن بحث بود که دانشگاه جایی باشد که بتواند رسالت آموزش علمی را به مردم ارائه کند. البته بُعد اسلامی بودنش همین است که رسالت توسعه دانش است، این رسالتی بود که پیامبر (ص) همیشه در زندگیشان نشان میدادند و بزرگترین کارشان بود.
الآن با کارهای فرهنگی که مطرح میکنیم، بیشتر به مسائل عبادی و مناسک توجه میکنند، ولی اگر در همان زمان از پیامبر (ص) میخواستند که بین مطالعه، عبادت و ذکر حق یکی را انتخاب کنند، ایشان عبادت را انتخاب نمیکردند، بلکه مطالعه را انتخاب میکردند.
روایت مشهوری است که وقتی وارد مسجد شدند که عدهای نشسته بودند، عدهای عبادت میکردند و عدهای هم مشغول بحث بودند که پیامبر(ص) در بین کسانی که مشغول بحث بودند، نشستند. همین کتابهای مفاتیح که برای عبادت و ذکر جمع شده، همه میگویند در شب قدر در بین کارهایی که میخواهیم بکنیم، یکی مطالعه است، این یک واقعیت اسلامی است که میخواستیم دانشگاه آن را تأسیس و بند تحصیل علم را از پای مردم باز کنیم.
البته تا حدودی به این هدف رسیدیم. میخواستیم تفاوتی با دانشگاههای معمول دنیا داشته باشیم. همه دانشگاههای ما اسلامی هستند. قرار نیست اسلامی نباشند. تمام دانشگاههای دولتی لااقل بعد از انقلاب اسلامی نمیخواهند غیراسلامی باشند، اما پسوند اسلامی برای دانشگاه آزاد یک چیز اضافه دارد.
این کلمه اضافه به بخش فرهنگی شما بیشتر ارتباط پیدا میکند. کار را تا اینجایی که انجام دادید، از خیلی از ابعاد موفق بودید، ولی معمولاً در همین سطح موجود موفقید. این سؤالی بود که من میخواستم از آقایانی که مطرح کردند، بپرسم. ریشه مشکل عوامزدگی، ریاکاری و مسائلی که هست، کجاست؟ الان خودتان مسئول هستید، شما در برنامههایتان چقدر فاصله گرفتید؟ من هم قبول دارم مشکل هست. معمول است که هرکس بخواهد کار فرهنگی کند، بیشتر مسائل قرآن و یا عترت مطرح است. نمیتوانیم روی هرکاری که معمولاً مربوط به جوانهاست، علامت منفی بگذاریم.
به هرحال خوب است و جزو کارهای ما و لازم هم میباشد. این سؤال را من الان میپرسم و بعد شما خودتان هم از خودتان بپرسید و ارزیابی کنید. توقعی که من میخواهم مطرح کنم این است که صحبتهای این آقایان، این زمینه را فراهم کرد که من روی این مسائل بیشتر تکیه کنم. همه این کارهایی که در دانشگاه میشود، فرهنگی است. در مجموعه دانشگاه کار منفی نمیبینیم که بگوییم کاش این نبود. شما الان موقعیت ممتازی در اختیار دارید که گیر همه نمیآید. حدود یک میلیون و دویست هزار نفر جوانی که شخصیت آن شکل میگیرد، در اختیار ما هستند که میتوانیم از فضاهای فرهنگی و آموزش روی آنها اثر بگذاریم. غیر از شماکسی الان این موقعیت را ندارد، هیچکس ندارد. دانشگاههای دولتی هم در حدّ دانشگاه خودشان دارند، ولی برای شما خیلی وسیع است. هر سال هم دویست تا سیصدهزار نفر میروند و جایشان را افراد جدید پر میکنند.
در دنیا و تاریخ هم که نگاه کنید، این ظرفیت نیست. اینهایی که میگویید آمدند، نوعاً داوطلبانه آمدند، چون اجباری ندارید، دعوت کردید و عدهای آمدند. بیشتر هم میتوانستند بیایند، معلوم میشود که واقعاً مطالبه و تقاضای جدّی در جامعه وجود دارد. رقم خیلی بالاست، حالا وقتی در مسابقه میگویید که سالی شصت هزار نفر رسیدند، این یک نوع کار است و کار دیگری هم هست که وقتی به مجموعه نگاه میکنیم، میبینیم الان طالب فرهنگ اسلامی در جامعه خیلی زیاد است و اکثریت این گونه هستند. این موقعیت ممتاز وظیفه سنگینی برای ما ایجاد میکند که درست از آن استفاده کنیم.
الان حرف من این نیست که تا اینجا که استفاده کردیم، درست نیست. اتفاقاً بسیار خوب است. اگر شما این کار را نکرده بودید، الان خیلی عقب بود. مقایسهای که بین دانشگاه آزاد و دولتی کردید، خیلی حرف دارد. باعث افتخار است که این توجهات شده است. فکر میکنم چیزی این وسط خالی است که میتواند هم جواب این دو نفر آقایان و هم یکپا قطع کردن باشد. الان بحث قطع کردن این نیست، چون همین آموزشها و همین برنامهها، در کشور ما سازنده هستند.
اگر عوامزدگی دارد، در بُعد منفی نباید داشته باشیم و باید بُعد خالص را داشته باشیم. اما اصلش حتماً هست، اما چیزی خالی است و آن اینکه ابتکاراتی را از دانشگاهها انتظار داریم. در حوزهها هرچه همت داشتند، در این مدت عمل کردند. از تفاسیر، تعبیرها، متون، روایات و... که جمع کردند، مطالب کمی نیست، حقیقتاً باید از کسانی که در طول 1400 سال نگذاشتند این رشته قطع شود و مخازن عظیمی از منابع معرفت را برای ما حفظ کردند، تشکر کنیم. دانشگاه متد جدیدی غیر از حوزه دارد و افکار جدیدی در اینجا پیدا میشود.
دانشمندان دیگری با زاویههای دید دیگری در دانشگاهها پیدا میشوند، ارتباطات جهانی انسان با حوزهها فرق میکند، تشخیصشان تفاوت میکند، راهکارهایی که دنیا در اینگونه مسائل فرهنگی رفته، صرفنظر از محتواهایش، خوب است که بهتر از دیگران میشناسید. من انتظار دارم که دانشگاه آزاد اسلامی ابتکار و نوآوری در بخشهایی که قلمرو کار شماست، داشته باشد. اگر دارید و مشخص است و با کاری که ما طلبهها میکنیم، تفاوت دارد. خوب است که بگویید تا ما هم بدانیم و به حوزهها هم سرایت کند. اگر ندارید، فکری کنید که این کار انجام شود. بالاخره الان چیزی در اختیارتان هست که در اختیار دیگران نیست که پایاننامههاست.
این کار را حوزهها هم میتوانند بکنند. من همیشه به آقایان حوزویها سفارش میکنم که کاری کنید که طلبهها در هر مقطعی یک رساله اجتهادی متناسب بنویسند که این کار طلبه را تقویت میکند که مجتهد شود و راه اجتهاد را یاد بگیرد و تمرین کند. این کار سابقاً در حوزه معمول نبوده است. نمیدانم الآن چقدر است. شاید اگر باشد، انفرادی است. شما در همه سطوح میتوانید برای دانشجویان مسأله خلق کنید، احتیاج است که گروهی متفکر و مبتکر با ذهنهایی خلاق و مسألهزا، به افقهای جدیدی فکر کنند و با توجه به فضای فرهنگی جهانی مطرح کنند، سالانه تعداد زیادی مسئله تولید کنند و اینها را از طریق همین اساتید و دانشجویان دیگر به تحقیق برسانند. شما به آنها عنوان پایاننامه بدهید و جواب بگیرید. رقم بزرگی از آن در میآید. الان پایاننامههای دانشگاهی که راجع به قرآن، عترت و فضای بحث شما نوشتند، کم نیست، ولی اینها چقدر عمق دارد و نوآوری در آن هست! مقداری جای بحث است که انشاءالله به اینجا برسید.
بحث ملی که مطرح کردند و گفتند جایش خالی است، فکر میکنم بعد از انقلاب به خاطر تکیه زیادی که رژیم شاه روی ملیگرایی کرد، عکسالعملی عمل کردیم، در حالی که باید آن را حفظ میکردیم و جلو میرفتیم، چون این برای ما بسیار مهم است، بالاخره ایران، ملت، کشور و سرزمین ما، ظرفی است که اگر این نباشد و اگر مردم در این فضا نتوانند خوب کار کنند، ما مشکل پیدا میکنیم. به علاوه در دنیای فعلی ما فقط یک ایران است که همه ویژگیهای یک ملت و سرزمین را دارد که با مکتب اهل بیت (ع) خو کرده است و بعد از اسلام حقیقتاً ایرانیها افتخار بزرگی دارند.
ایرانیها قبل از آن هم در عراق فعلی که آن موقع جزو ایران بود، حضور داشتند. بالاخره آنهایی که اطراف حضرت علی(ع) بودند و آنهایی که بعداً با اهل بیت (ع) کار میکردند، تقریباً ایرانی بودند.
اینکه کوفه همیشه مرکز انقلابهای شیعی شده، ارزش دارد، نه اینکه ما تعصب خاک و سرزمین داریم، آن هم هست. ارزش دارد که ما برای ملت، کشور و سرزمین خودمان، اهمیت بیشتری قایل باشیم. این برای شما هیچ مانعی ندارد، جزو کارهای شما باشد. چه اشکالی دارد روی مسائل فرهنگی که کار میکنید، روی این مسائل کاری بیشتر و برجستهتر کنید؟
الان اگر دانشگاه از منظر شما وارد شود و از این دیدگاه، تاریخ ملت و سرزمین ایران را بررسی کنید، اگر به قبل از اسلام هم برگردید، باز ایران افتخارات فرهنگ خالص را دارد. واقعاً یکی از بهترین نقاط دنیای شرق است که شرق در مقابل غرب یک کارگاه فرهنگ انسانی بوده است. بیشک شرقیها حق بزرگی بر گردن فرهنگ بشری دارند و ایرانیها خیلی زیاد این حق را دارند. بنابراین مانعی نیست، بلکه مقتضی است که این را جزو کارهایتان قرار دهید.
به هرحال بنده به عنوان کسی که مسئولیت دارم و مثل شما باید جوابگو باشم، فکر میکنم این حرکت مبارکی که آقای مظاهری و دوستانشان الان دارند اداره میکنند، بسیار بسیار ارزشمند است و ما را به سوی اهداف تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی به پیش میبرد. امیدوار هستم که تعمیق پیدا کند. همه شما دانشگاهی هستید و ارزش کارهای از این نوع را خوب میدانید. طبیعت کار شما این است که جریانهای عوامزدگی و مسایل عوامانهای که در اینجاها دیده میشود، شما را مشغول نکند و از وظیفه اصلی که دارید، فاصله نگیرید.
در مورد صحبتی که آقای احمدی فرمودند، در فضای سیاسی همین مسائل هست، مخصوصاً در کشور ما که فضای دموکراسی و آزادی خیلی جوان است و به پیش میرود. شما خیلی ناراحت نشوید. از آن وقتی که انقلاب جدی شد، یعنی قبل از پیروزی انقلاب که موضع مشخصی برای راه انقلاب گرفتیم، در مقابل خیلی از نظراتی که بود، همیشه گرفتار این مسائل بودیم و باید هم باشیم. اگر نباشیم معلوم میشود که مسائل ما جدی نیست، بنابراین طبعاً سلیقههایی است، وقتی سلیقههای سیاسی، فرهنگی و ... نپسندند، باید تلاش کنند که اثر آن را کم کنند. وضعی که هست، خیلی برای شما سنگین نباشد.
در ادامه دیدار متن لوح یادبود معاونت فرهنگی و شورای برنامهریزی قرآن و عترت قرائت شد:
بسمالله الرحمن الرحیم
حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی ریاست محترم هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی
سپاس و ستایش تنها ساحت ربوبی را سزاست که محّب کمال است و خالق جمال. انالله جمیل و یحب الجمال. آفریدگاری که خلقت را مبتنی بر فطرت نهاد و آدمی را به فکرت در آن دعوت نمود. فطرت الله التی فطرالناس علیها.
پروردگاری که به خلقت انسان کنز مخفی موجودیت خویش را از خلوت به جلوت رهنمون شد، خلق الانسان و علّمه البیان. همانکه آدمی را با علم آشنا ساخت و دیده او را به تدبیر درعدم عظمت خویش سرمه جلا داد. نون و القلم و مایسطرون کردگاری که با آموزش اسما، ذهنیت احسن خلق را عینیت بخشید، علّم آدم الاسماء کلها و نهایت ارسال وحی را در خاتمیت پیامبری جامع فضیلت و کتابی سراسر آموزه و حکمت قرار دادم. لاریب و یابس الا فی کتاب مبین و لذت بهرهگیری از کتاب مبین و بیان شیرین خویش را تنها نصیب جانهای قرین مودت و عجین محبت خود نمود و ایشان را چنان منزلی بخشید که به خانه عشق چکامههای بلند راز ماندگاری را مشق نمود، استادانه گروه را مسحور و غمها را ممهور و عقول را متحیر و فحول کلام عقل و اندیشه را متغیر الحال نمود. در این میان وجود گرانسنگ حضرتعالی در ساحت قرآن پژوهی و حضور قرین لطفتان در قامت مفسری ارزشمند، از برکات قادر سبحان و باقیات الصالحات عزیز سفر کرده جماران است که نصیب جمیع خلق مسلمان، بویژه ایرانیان با ایمان گشته که رمزگشای بیان رحمان برای جان عطشان ایشان باشید. چشم امید رهپویان طریق جاوید در مرکز پژوهشهای قرآن و عترت و الطاف کریمانه و همکاری و حمایتهای صمیانه شما، سایه علم و حلم حضرتعالی بر سر جویندگان اسرا رحمانی و علوم قرآنی مستدام باد. انشاءالله
● اواخر این متن سطح خیلی بالا و عرفانی بود و وقتی که به من رسید، یک دفعه افت کرد. شما میخواستید محبت کنید و من از لطف شما تشکر میکنم، ولی چون بخش کار قرآنی را گفتید و پژوهش قرآنی هم الان مطرح هست، کاری را جدیداً فکر کردم که اگر راه افتاد، شما کمک کنید و آن، این است که قرآن از لحاظ احکام و قانونگذاری همیشه در تاریخ ما مورد بحث بوده و همیشه آیات الاحکام نوشته شد. خیلی از آیات الاحکام را داریم که خیلی هم خوب هستند و همه بخشهای تاریخ را پر کردند، اخیراً هم هنوز وعاظ مینویسند. دو گونه مینویسند، بعضی از اول قرآن شروع میکنند و تا آخر اگر حکمی هست، آن را توضیح میدهند.
برخی هم به ترتیب ابواب فعل مینویسند، مثلاً از طهارت شروع میکنند و تا دیات میرسند، هرجا آیهای پیدا کردند، آنها را میآورند، هر دو شکل خوب است و اشکالی هم ندارد. چیزی که جایش خالی است، این است که در 23 سالی که قرآن نازل میشد، محور قانونگذاری بود. عملیات قانونگذاری در دوران پیامبر(ص) در محور اصول مبانی قرآن بود که احکام را خودشان گفتند و به مردم دستور دادند. در قرآن آمده که اطاعت کنید که هم اطاعت خدا و هم اطاعت پیغمبر(ص) است. این مسیر قانونگذاری از سال اول بعثت تا آخر عمر پیغمبر (ص) با محوریت قرآن در جایی تنظیم نشده است. همه قوانین اقتصادی، سیاسی، عقیدتی، عبادی و اجتماعی به این ترتیب تنظیم نشده است.
به این ترتیب فکر میکنم امتیازی دارد که میتواند خیلی چیزها را روشنتر کند و ناسخ و منسوخ، تنظیم و سوابق و .. میتواند پرونده درستی برای قانونگذاری اسلامی خلق کند. من مقداری از وقتم را صرف این میکنم که انشاءالله بتوانم این کار را شروع کنم که طولانی خواهد بود. از زمانی که شروع کردیم و اعلام شد، طبعاً کسانی به این راه وارد میشوند و ادامه میدهند که رشته جدیدی در کارهای تفسیری قرآن باز میشود که میتواند در همین دانشگاه و در کار شما متمرکز شود و کار مستقلی باشد. خیلی متشکرم. همگی خوش آمدید.
والسّلام علیکم و رحمه الله