سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در مؤسسه روزنامه جمهوری اسلامی پیرامون وظایف و خدمات روزنامه جمهوری اسلامی به انقلاب

سخنرانی آقای هاشمی در مؤسسه روزنامه جمهوری اسلامی پیرامون وظایف و خدمات روزنامه جمهوری اسلامی به انقلاب

  • چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۶۳

 سخنرانی در مؤسسه روزنامه جمهوری اسلامی

    بسم‏الله‏الرحمن‏الرحیم

 »اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ و آلِهِ اَجْمعین«

 آن لحظه‏ای که وارد این موسسه شدم، اولین چیزی که وجود مرا تحت تأثیر قرار داد و هنوز هم تحت تأثیر آن هستم؛ خاطره روزهایی است که با شهید بهشتی و شهید باهنر و دوستان دیگر در اینجا جلسه داشتیم و اولین باری که به این ساختمان آمدم در اینجا مواجه شدم با حضور آقایان، آن خاطره راکدی که در ذهنم بود، زنده شد و از بایگانی بیرون آمد. یاد این عزیزان و سایر عزیزان شهید حزب و روزنامه‏مان را گرامی می‏داریم و امیدواریم که روح مقدس آنها از ما راضی باشد و شما با زحماتتان روح آنها را شاد و خط آنها را زنده نگهدارید.

 در مورد کار روزنامه نیازی نیست که من خیلی حرف بزنم. شما خودتان داخل جریان هستید و بیشتر از ما خدماتی که اینجا می‏شود، می‏بینید. من بعنوان یک عضو مؤسس حزب جمهوری اسلامی و کسی که از لحظه اول و در لحظات خیلی گذشته که هنوز در خاطره‏ها و در ذهنها، حزب و روزنامه را می‏پروراندیم، تا بحال در جریان کار حزب و روزنامه بودم و همیشه یک نوع نظری و قضاوتی و یا برداشتی از کارها داشتم. فکر می‏کنم روزنامه جمهوری اسلامی در دوران خدمتش بسیار مؤثر بوده و در شکل‏گیری حوداث انقلاب و جان دادن به مسائلی که نیاز به جان داشته و کمتر نهاد و جریان مستمری را می‏شود پیدا کرد که اینگونه یکنواخت از لحظه پیروزی انقلاب همان چند روز اول پا به عرصه وجود گذاشته باشد و تا به امروز در خط صحیح انقلاب آمده باشد و همه جا بازوی انقلاب باشد و کمک کرده باشد به انقلاب، و نوسانات در راهش نباشد. ما این وضع را در روزنامه می‏بینیم که الحمدلله اینجوری بود در کل انقلاب و بخصوص برای حزب جمهوری اسلامی هیچ چیز روشن‏تر و گویاتر از روزنامه برای تماس با مردم تابحال نبوده است.

 ما سخنرانی خیلی داشتیم، بیانیه خیلی داشتیم، کارهای فرهنگی زیاد داشتیم، تأسیس کتابخانه، چاپ کتاب و انواع و اقسام کارهای فرهنگی و حضور اعضای حزب در میان مردم، کارهای سیاسی و خدمات در جبهه و جاهای دیگر، همه با ارزش است، اما روزنامه بعنوان یک جریان مستمر و گویا و سازنده در تمام این مدت حضور داشته و همراه حزب است. همان روزهای اولی که این حزب تأسیس شد، بلافاصله روزنامه پایه‏گذاری شد و روزنامه هم زود جای خودش را در میان اهل نظر باز کرد و خوشبختانه این جایی را که باز کرد هیچوقت خالی نکرد و دائماً هر روز که گذشته، جای دیگری هم ولو کم تصرف کرده و پیش رفته است.

 من نمی‏دانم اگر این روزنامه را نداشتیم و به کارهای مقطعی و روزمره خودمان در حزب متکی بودیم، آیا حزب در مقابل هجومها و حملاتی که مخالفان علیه آن می‏کردند می‏توانست خود را حفظ کند یا نه؟ اگر این زبان را نداشت و اگر این ارگان حمایتش نمی‏کرد حزب تا چه حد آسیب‏پذیر بود و تا چه میزان می‏توانست دوام بیاورد در مقابل آن زبانهای دراز بی‏تقوای دشمنان ما؟ این هیچ وقت ارزیابی نشده، اما قابل حدس هست که بسیار بسیار مشکل بود و من نمی‏دانم که آیا همه افراد حزب و آنان که از روزنامه استفاده می‏کنند آنقدر اثر حزب و روزنامه را می‏دانند یا نه؟ ولی برای بنده که همیشه کاملاً در جریان پایین و بالا شدن قضایا و فراز و نشیب‏ها بودم، فکر می‏کنم که روزنامه بسیار مؤثر بوده است. در کل انقلاب هم به این صورت بود. در روزهای اول انقلاب من خوب یادم هست که این لیبرالها چگونه از این روزنامه خشمگین بودند و گاهی در جلسات شورای انقلاب و جلسات دیگری که داشتیم از شدت خشم مشت روی میز می‏زدند و با عنوان بدترین روزنامه و یا بدترین مقاله و یا بدترین نویسنده از آن یاد می‏کردند.

 البته آن روزها ما چون همت‏مان این بود که نگذاریم دولت ضعیف شود، برای ما هم شیرین نبود این کارهای روزنامه که می‏پیچید به دست و پای دولت موقت و لیبرالها و کارهای کج آنها را به رخشان می‏کشید، برای ما هم شیرین نبود خیلی. اما بعدها فهمیدیم که خیلی کار خوبی بود. این خط مستقیم روزنامه بود که علی‏رغم آن که ما مؤسس حزب بودیم و در روزنامه هم مقبولیت داشتیم و حرف شنوی هم می‏توانستند از ما داشته باشند، گاهی بدون مراعات کردن نظر ما هم، خط را حفظ می‏کردند.

 نکته دیگری که ما می‏بینیم این است که خط روزنامه جمهوری اسلامی همیشه حفظ بهترین و مهم‏ترین شعار انقلاب که ما بعد از شعار اسلام و اصل اسلام داریم؛ یعنی شعار حمایت از محرومان و خط مبارزه با مستکبران بوده که اگر این خط فراموش شود یا کمرنگ شود و یا از بین برود، اساسی‏ترین شعار انقلاب از بین می‏رود و بیم آن می‏رود که در کوره راهی بیفتد که بعد دیگر راه صحیح را نتواند پیدا کند.

 این شعار، چراغ و راهنمای بسیار خوبی است به سمت هدف، گرچه تحقق این مسأله را همیشه باید با قوانین و عمل و پشتکار و کارهای فرهنگی انجام داد اما این تیتر و عنوانی که آرم این انقلاب است این نباید فراموش شود و یکی از مراکزی که می‏تواند این را حفظ کند و نگذارد این چراغهای راهنما در مقابل طوفانهای مختلف خاموش شود و طوفانهایی که در دوران متلاطم زندگی ما دائماً امواج عظیمی درست می‏کند، اگر این چراغ راهنما نباشد، خطر خیلی زیاد است. می‏بینیم که روزنامه جمهوری اسلامی در تمام دوران فعالیتهایش چه در دوره مسئولیت آقای مهندس موسوی و چه در دوره مسئولیت آقای مهاجری این راه را بخوبی نشان داده و هدایت می‏کند و هر جا انحرافی ببیند اعلام خطر می‏کند و هر جا یک کار خوبی می‏بینند، تأیید می‏کند و این بسیار مهم است.

 حفظ کردن تداوم حرکت به سوی هدفی که از اول انتخاب شده است و هنوز هم انتخاب شده مانده، بسیار مهم است. حرکتی که امام هم همواره مواظبند که انحرافی در آن ایجاد نشود و هر جا می‏بینند که شائبه انحراف به راست و یا به چپ پیدا می‏شود زود یک زنگی می‏زنند و راه را اصلاح می‏کنند. خوب! این روزنامه جمهوری اسلامی تقریباً در تمام شعارهایش و در طول فعالیتش، موضع درستی در این زمینه گرفته و کار را حفظ کرده و این ارزش و ثبات و تداوم در راه برای یک روزنامه بسیار مهم است.

 شما روزنامه‏های دنیا را حالا نگاه نکنید این چند سال انقلاب را که خوب یک نوع حفاظتی روی روزنامه‏ها وجود دارد. تاریخ روزنامه‏ها را نگاه کنید کنار هم بگذارید می‏بینید که چه مقدار اینها در تاریخ عمرشان به چپ و راست زدند و گمراه و یا در راه حرکت کردند.

 بنابراین اهمیت حفظ راه و نگهداشتن چراغ را خیلی مهم می‏دانم. آن چیزی که باعث تأسف من هست این است که ما روزهای اولی که این روزنامه تأسیس شده بود و در جلسات تأسیس روزنامه پیش بینی‏هایی می‏کردیم که تحقق پیدا نکرده است. من خودم اینجور فکر می‏کردم و برداشتی که از حزب و ارگان حزب داشتم، اینگونه فکر می‏کنم که حداقل افراد حزب چه هوادار و چه عضو، حداقل کاری که مؤظف هستند انجام دهند؛ این است که یک شماره روزنامه هر روز را بخرند و این طبیعی‏ترین کار یک نفر حزبی است و اگر این کار انجام می‏شد، در سراسر کشور آن روز که پنج شش میلیون آدم در ایران برای حزب اسم نوشته بودند، ما اگر فرض کنیم هر خانواده‏ای که یک حزبی در آن بود خود را مؤظف می‏دانست هر روز یکی از این روزنامه‏ها را داخل حزب و خانه ببرد، چه تیراژ عظیم و تضمین شده‏ای برای روزنامه درست می‏شد و روزنامه چه مقداری می‏توانست کار بکند.

 همان روزها اینجور فکر می‏کردند و در جلسات تأسیس روزنامه می‏گفتند این روزنامه تیراژش از پیش تضمین شده بود چون متصل به حزب بود. حال آن خوش‏بینی ما آن جور نشد و متأسفانه چنین خطی در حزب تبلیغ نشد و شاید هم کسانی در حزب بودند که با روزنامه خیلی دل خوشی نداشتند و اصولاً در حزب چنین تعلیمی داده نشد و این باید تعلیم داده می‏شد و بهترین وسیله برای تربیت اعضای حزب، همین روزنامه است. این تصادفی نیست که آدم ببیند رادیو که می‏خواهد سرمقاله‏های روزنامه‏ها را بخواند، بیشتر سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی را می‏خواند.

 من شکی ندارم که در صداوسیما آن طور تعصب حزبی وجود ندارد؛ یعنی حتی یک مقدار احتیاط می‏کنند که متهم‏شان نکنند به این که تعصب بخرج می‏دهند، ولی نکته مهم این است که سرمقاله‏هایی که در تمام این دوران، قسمت مسائل روز آن، مهمترین مسایل را مطرح می‏کند، در روزنامه جمهوری اسلامی است. البته من بقیه روزنامه‏ها را نمی‏خواهم کم بها بدهم. انصافاً روزنامه‏های دیگر، هم کیهان و هم اطلاعات بعد از انقلاب حرکتهای بسیار خوبی دارند، اما روزنامه جمهوری اسلامی به خاطر موقعیت خاصی که از اول داشته و هنوز هم حفظ کرده است ما می‏بینیم سرمقاله‏هایش نوعاً مسأله‏ای است که باید مطرح شود - مسائل زنده زندگی. سرمقاله‏ها برای یک فرد که می‏خواهد در جریان مسائل روز قرار بگیرد، مسأله مهمی است. حوزه‏ها حتماً باید اعضایشان را وادار کنند روزنامه را بخوانند و آن را باید در میان خانواده‏هایشان ببرند و هوادارها را باید موظف کنند از این طریق به حزب نزدیک شوند. همکاری بین حزب و روزنامه در حد مطلوب بنظر من نیست که این باید جبران شود، اگر حزب بخواهد حزب خوبی شود، نیاز به روزنامه خوب دارد و روزنامه هم اگر بخواهد یک روزنامه وسیعی بشود و غنی با پشتوانه جدی بشود احتیاج به همکاری اعضای حزب دارد که ان‏شاءالله باید سعی کنیم در آینده این نقص را جبران کنیم.

 در مجموع من به خواهران و برادرانی که در این روزنامه زحمت می‏کشند تبریک می‏گویم که کار بسیار خوبی در این مدت ارائه کردید و کار بسیار معتبری کردید و روزنامه معتبری را پایه‏گذاری کردید. این روزنامه با فعالیتهایش و با این خصوصیتی که من اشاره کردم در تاریخ ما و به طور کلی در تاریخ حرکت اسلامی ما، یکی از ابزارهای مؤثر رانش تاریخ به طرف جلو است و نمره بزرگ در این مورد مال امام است و نمره‏های بعدی مال بعضی نهادهایی مثل سپاه، جهاد و حزب جمهوری اسلامی و این روزنامه جزو عوامل بسیار مؤثر بودند و ان‏شاءالله در آثار تاریخی این نهضت بطور کلی نسلهای آینده مرهون زحمات شما هستند و شما خودتان را شریک می‏دانید در کارهای خیر نسلهای آینده و امیدواریم که ما هم از این ثواب بزرگ در حد کمکهای ناچیزی که احیاناً توانسته باشیم به حزب و روزنامه کرده باشیم، شریک شویم.

 نکته دیگری که باید تأکید کنم، اینکه روزنامه باید زنده باشد، مسائل حزب باید در روزنامه خیلی جدی گرفته بشود، اگر احیاناً کجروی در حزب دیده بشود روزنامه نمی‏تواند بی‏تفاوت بماند و باید اصلاح بکند.

 برای حفظ مسیر و یکپارچگی حزب و حفظ اصولی که ما براساس آن حزبمان را تأسیس کردیم، روزنامه وظیفه مهمی بعهده دارد و این کار را شما باید با هماهنگی با دبیر کل حزب، با دفتر سیاسی و هیأت اجرایی و جاهای دیگر که مؤثر هستند هماهنگ بکنید و به گونه‏ای عمل کنید که حزب از انحراف به چپ و راست مصون بماند. من الان چیزی را بهتر از روزنامه، اگر روزنامه زنده باشد و فعال برخورد بکند با مسائل جاری حزب و جامعه، نمی‏بینیم. ان‏شاءالله برادران تحریریه این نشاط و آمادگی را در آینده بیشتر از گذشته خواهند داشت.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته