سخنرانی در سمینار حج
»اَلْحَمْدُلِلَّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ آلِهِ اَجْمعین«
حج یکی از مظاهر تبلور ماهیت معارف و مقررات اسلام است که تقریباً به تنهایی میتواند تشخیص ویژگیهای اسلام و معرف ماهیت این مکتب انسانساز باشد، همه ابعاد آنچه که حج باید نشان بدهد نه در یک سخنرانی میشود گنجاند و نه تاکنون به طور مفصل روی آنها کار شده که انسان آماده صحبت باشد، کم کم باید ما در کنار سایر اقداماتی که برای شناختن و معرفی اسلام میکنیم، در مورد حج هم در میدان تفکر و در میدان عمل چنین کاری را انجام بدهیم.[t2]
یک حرف که به طور قاطع انسان میتواند بگوید، این است که اسلام در تمام معارفش و تعلیماتش و دستورات اجرایی و عملیاش، جنبه اجتماعی و توجه به وضع جامعه، نسبت به نیازهای فردی و تکامل فردی میچربد و هیچ اغراق نیست اگر بگوییم که همه توجهات فردی که در معارف اسلام هست، ضمن اینکه اصالتی دارد، جنبه مقدمه شدیدی هم برای تکامل جمع و جامعه دارد، به نظر میرسد که دید قرآن به اسلام این است که جامعه را بدون اصلاح فرد نمیشود اصلاح کرد و لذا یک سلسله چیزها برای اصلاح افراد تنظیم شده، برای ساختن تک تک آنها، اما هیچ وقت و در هیچ جا غفلت نشده که این فردسازی و انسان سازی، برای ایجاد یک جامعه بهتر است، البته همان جا هم که به جامعه میرسیم، باز میبینیم خود جامعه هم پلی است، در جهت ساختن افراد، از فرد شروع میکند به جامعه میرسد، دوباره از جامعه برای ساختن فرد هم استفاده میکند، از نظر تحلیل منطقی هم مطلب کاملاً صحیح است.
یک مجموعه را ما اگر بخواهیم سالم داشته باشیم، هر چه میخواهد باشد هم باید مجموعه ترکیبی آن درست باشد و هم باید تک تک اجزای آن مجموعه صحیح و سالم باشند، اگر مثلاً در این ساختمان ابزار و مصالح ساختمانی معیوب باشند، غیر ممکن است که ساختمان، ساختمان مفیدی باشد و اگر ابزار خوب هم باشد ولی ترکیب درستی نباشد، باز لغو است و یک چنین چیزی است از مجموعه افراد، جامعه صحیح و از جامعه صحیح باز برای ساختن افراد صحیح استفاده میشود.
به نظر من عبادات و اجتماعیات اسلام یک چنین چیزی است و اصلاً وقتی آدم که فکر میکند یک عبادت لحظهای که هیچ توجه به اجتماع در آن نباشد آدم نمیتواند پیدا کند. شاید فردیترین عبادتی که ما در معارف اسلامی داریم نماز شب باشد که در دل شب در خانه، در تاریکی، تنهایی که با جماعت هم نمیشود خواند، نماز غافله را همه معیارهای خلوت در آن مراعات شده و کاملاً فردی به نظر میرسد همان جا هم میبینیم که وقتی به پیامبراکرم(ص) میفرماید که تو شب را باید نماز بخوانی و عبادت کنی، میرسد به این نقطه که همان خلوتها و همان عبادتهای نیمه شب و همان نالههای عارفانه انسانهای متهجّه هم مقدمه قول ثقیل است که آن پیغام الهی است و رسالت آسمانی است، که پیغمبر(ص) به عهده گرفته برای اصلاح جامعه و ساختن جامعه صحیح. این دیگر خصوصیترین و خلوتترین و فردیترین عبادتی است که ما میتوانیم رویش تکیه کنیم، قدری جلوتر میآییم، میبینیم که نماز خوب هیچ کس نیست که منکر باشد، از فقها یا اخلاقیون یا سایر معلمان این مکتب که نماز جماعت بهتر از نماز فرادی هست، این همان فضیلتی است که برای نماز گفتهاند، معلوم میشود که جنبه فردیت اینجا کاملاً مستهلک است.
باز میبینیم که نماز جمعه که آن همه اهمیت برایش قائلند، ما اینجا میگوییم، این نماز عبادی سیاسی و تحقیقاً نماز جماعت هم عبادی سیاسی است و با آن توضیحی که من دادم نماز شب هم عبادی سیاسی است، منتها اینجا جلوه سیاست زیاد میشود فقه اسلام را ببینید، فقهی که الان در اختیار ماست ما در مدرسهها درس میخوانیم از اول تا آخرش مسایل رنگ اجتماعیاش خیلی فراوانتر است، از چند کتاب عبادات میبینیم نمازش که اینجوری بود که توضیح دادیم، زکاتش اصلاً جنبه اجتماعی دارد، خمسش اصلاً جنبه اجتماعی دارد، ماهیتش اصلاً اجتماعی است و دفاع و جهاد با اینکه عبادت است ولی ماهیت اجتماعی دارد، حج هم که حالا بخصوص رویش حرف میزنیم وضعش روشن است، از این قضیه که جلوتر میرویم، میرویم به کتاب قضا، قضاوت و شهادت کاملاً ماهیت اجتماعی دارد، مصادر و مکاتب با همه ابوابش اجتماعی است و یک مقداری که جنبه اجتماعی تنزل میکند در نکاح و طلاق و قول و مبارات است، باز جنبه خانوادگی دارد که از جنبه فردی یک مقدار بالاتر است، خانوادگی هم باز مسایل اجتماعی توی آن ماهیت اجتماعی دارد، کتاب احیاء الموات، میراث، حدود، دیات و همه اینگونه کتبی که عنوان کتب فقهی دارند و یکی از سرفصلهای درسهای طلبههاست همه اجتماعی هستند، فقه نیز مجموعه سازندگی و اداره کردن جامعه خوب است، منتها عبادات را توی آن ریختهاند با این واقعبینی که مصالح این جامعه، مصالح ساختمانی و پیکره این جامعه که انسانها باشند اینها را قبلاً بسازند و این یک واقعیت است، یک حقیقتی است، با انسانهای فاسد و فاسق و مادی و دنیا پرست و خودخواه و زورگو و اینها نمیشود یک جامعه خوبی را ساخت.
بنابراین اگر عبادات را که ساختن انسانها در ضمن ساختن جامعه است، از انسان بگیریم، از جامعه بگیریم نمیشود، هر چقدر هم که تربیت قوی باشد و هر چند که معلمان خوب باشند و هر چند که کارهای فرهنگی نیرومند بشود، تیپی مثل جوامع غربی از آب در میآید که ما میبینیم جزو بدترین نوع اجتماعات تاریخ بشریت به حساب میآید، با این حساب یک نقطه اساسی، در صحبتهای امروز من هست که، روح حرف من این است، همه بحثهای دیگر هم باید این را توضیح بدهند و آن این است که اسلام پیام اساسیاش این است که جامعه صحیحی را بوجود بیاورد، از طرق صحیحی که کمی توضیح دادم و حج را من یکی از مظاهر این مسأله میدانم. این یکی از بهترین مظاهرش است، نماز هم همینطور، نماز جمعه هم همین است سایر ابواب فقه هم همین است، سایر فروع هم همینند، اما جلوه این مسأله در حج خیلی روشن است. جنبه جهانی بودنش، جنبه بینالمللی بودنش، تکیه روی شعائر که در هیچ یک از عبادات، این همه روی شعائر تکیه نشده است، که شعارها اصلاً در محیط اجتماعی مطرح است نه در محیط فردی، مناسکی که برای عبادات وجود دارد قسمتش میتواند فردی باشد، اما اینجا تعبیر شعائر بیشتر دارد، مسجد هم از شعائر خداست، برای اینکه جای اجتماع است و اینجا یکی از نقطههای بروز ماهیت اسلام است.
یکی از جاهایی که ما با دنیای کفر و دنیای استکباری مواجه میشویم و برخورد پیش میآید بین ما و آنها، اینجا است، در داخل جامعه، نماز جمعه، نماز جماعات، مساجد، راهپیماییها و حضور در مراسم اعیاد و جلوههای وحدت جامعه، تمامش یک نوع برخوردی با کفر و استکبار دارد، اما آن چنان مماس نیست، اینجا اولین نقطه جدی برخورد اسلام به معنای واقعیت با آنچه که کفر در آن با اسلام مبارزه دارد.
یک مطلبی که حتماً زیاد شنیدهاید مخصوصاً آقایان روحانیون باید خودشان هم گفته باشند و این روزها خیلی باید توجه داشته باشند و شاید یکی از ابعاد عظیم انقلاب به حساب میآید و رسالت این انقلاب است آن چیزی است که در طول این هزار و چهار صدسال همه دشمنان اسلام تلاششان این بوده که آن را از اسلام بگیرند و جای او یک چیز دیگری را بگذارند که آن خاصیت اساسی اسلام را از بین برده باشند، این نقطه بوده که حالت فردگرایی در جامعه تزریق بشود و حالت جامعهگرایی و به طور کلی به انسانیت اندیشیدن را از اسلام بگیرند.
تعبیر تحریفاتی که در اسلام آمده نسبت به این تحریف، آنها شاخ و برگ هستند و فرع هستند، مهمترین تحریفی که ما در تاریخ اسلام از آن رنج بردهایم، این تحریف معنوی است و این تحریف خطرناکی که القا کنند به مسلمانها که هر کسی گلیم خودش را از آب بکشد و هر انسانی رابطه خودش را با خدا درست بکند و روح توجه به جامعه و دیدن صلاح فرد در صلاح جامعه و پل زدن به اصلاح جامعه از طریق فرد و معکوس این را از ما بگیرند، مسائل را از هم جدا کردهاند.
هیچ کافری و هیچ جریان کفری زیاد اهمیت نمیدهد به یک انسان عابد مقدسی که تصمیم گرفته زندگی خودش را در دیری در یک راهب خانهای در یک مسجدی، در یک معبدی، یا یک زیارتخانهای بگذراند، این برایشان هیچ مهم نیست، اگر بترسند از این موقعی میترسند که این بخواهد رابطه با جامعه داشته باشد، من تردیدی ندارم اگر همه روحانیون ایران و همه مسلمانان ایران هر یکی برای خودشان یک معبد کوچک بسازند و در و دیوار آن معبد را پر از شعار ضد آمریکا و شوروی و استکبار جهانی و کفر و همه اینها بکنند ولی از آنجا بیرون نیایند، همه چیز آن داخل باشد نه تنها دنیای استکبار عصبانی نمیشود، بلکه حاضر است که بودجه زندگی اینها را بپردازد که همین جور بمانند و کار کنند و عبادت کنند، آنچه که آنها برایشان سنگین است، این پلی است که بین انسانهای ساخته شده و جامعه زده میشود و پل معکوسی است، که از جامعه اصلاح شده برطرف انسانها راه باز میکند و روی این جریان دنیای استکباری و کفر خیلی کار کردند، متأسفانه موفق هم بوده، همین حالا خیلی کسانی هستند که اگر مکه میروند، من نمیگویم همه این طوری هستند، ولی روح در خیلیها هست که میگویند برویم آنجا کنار قبر پیامبر(ص) در مدینه یا زیر ناودان طلا یا در کنار مقام ابراهیم در مسجدالحرام یا در کنار غار حرا یا جاهایی مثل این طور جاهایی که رابطهای با خدا و وحی و اینها دارد، بنشینیم یک مقداری آنجا رابطهمان را با خدا قوی کنیم و دلمان را صاف کنیم. این خوبست اما اگر هدف از حج این باشد و دنبالش چیزی نباشد و این بوی همان انحراف است، حج را اینجوری نمیشود انجام داد، دسته جمعی که اشاره شده در قرآن که وقتی کار تمام شد، از همانجایی که مردم میروند باید بروی، تکیه دارند روی جمعی بودن مسأله، بعضیها همه عشقشان این است که عرفه را درک کنند، آنجا دعای عرفه را با خلوص نیّت بخوانند و قلب خودشان را پاک کنند، ما با پاک کردن قلب خیلی موافقیم و فکر هم میکنیم بدون پاک کردن قلب نمیتوانیم به جایی برسیم، این را ما به شدت رویش تکیه داریم، اما کسی که هدفش آنجاست، این دچار آن انحراف است، این قلب را پاک کند برای اینکه آن پاکی اثرش را در جامعه نشان بدهد، بیاید در جامعه یک مدیر پاک باشد. یک رهبر پاک باشد، و همانجا همسایهاش را هم پاک کند، این جوری است. ما برخوردمان در انقلاب اسلامی با دنیای استکباری همین جاست.
اختلاف عمده ما هم فکر میکنم با کشورهای ارتجاعی و سیاستهای ضداسلامی حاکم برمنطقه همین جا باشد، اگر آقایان دیده باشید و مطلع باشید در محیطهای اهل سنت کشورهای عربی، همان سعودی از بعضی جهات حفظ ظواهر از لحاظ اسلامی نسبتاً بد نیست ولی انحراف دارد، البته اگر با جامعه زمان شاه ایران ما حساب بکنیم اکثر کشورهای عربی و اسلامی از ایران بهتر بودند، پاکستان، بنگلادش، عربستان سعودی، مصر و سودان و اینها همه ظاهر زندگیشان از ظاهر زندگی ایرانیهای زمان شاه لااقل بهتر بود، اگر میخواستیم از دید اسلامی نگاه کنیم، اما واقعیت این است که آن اسلام را ما قبول نداریم؛ یعنی آنکه آنها به اسم اسلام درست میکنند، آن نیست، این کارهایی که الان در سودان میکند یا پاکستانیها هم گاهی این حرفها را میزنند و اسلامی کردن جامعه را صحبت میکنند، اینها آن اسلامی که ما از آن دم میزنیم و قرآن خواسته و روح اسلام است، آن نیست، آنها یک قشری گریهایی است که هیچ کس از آن نمیترسد و لذا الان ما میبینیم که دنیای استکباری، جامعه سعودی را به عنوان اسلام میپذیرد و هیچ چیزی هم رویش حرف نمیزنند و مخالفتی هم با آنها ندارد ولی قبل از اینکه یک جمهوری مثل جمهوری اسلامی در دنیا بوجود بیاید، سعودی را مسخره میکردند، اگر یادتان باشد یا آنهایی که اهل مطالعهاند میدانند تا 7-8 سال قبل از این در جراید اروپا و رسانههای جمعی دنیای غرب همیشه اسلام را مسخره میکردند، با محور اسلام سعودی، اسلام سعودی را به رخ دنیا میکشیدند و از این طریق اسلام را میکوبیدند، این یکی از ترفندهای تبلیغاتی ضد اسلامی بود، فکر میکردند که دنیای اسلام را به الحاد بکشانند به الحاد کامل، چیزی که رژیم پهلوی دنبالش میرفت یا آتاتورک در ترکیه دنبالش میرفت، این طور چیز میخواستند.
حالا که مواجه شدند با واقعیت اسلام، جمهوری اسلامی حرکت به طرف آن اسلام واقعی شروع کرد، الان برای اینها جامعهای مثل جامعه نُمیری یا جامعه شیوخ سعودی، یا اسلامی مثل اسلام پاکستانی که رهبران پاکستان معرفی میکنند، این یک چیز دلچسبی است، به اصطلاح مرگ آمده برای آنها، آنها به تب راضی شدهاند، چون آنها همانقدر هم از اسلام خوششان نمیآمد ولی چون حالا برای اینکه بخواهند این اسلام واقعی را بکوبند، حرفی ندارند که آن سطح از اسلام را بپذیرند.
من میگویم یکی از انحرافات اساسی که برای مسلمانها در این قرون متمادی بوده این بوده، نه همهاش این بوده، روح بسیاری از انحرافات اینجاست که اسلام را به صورت یک مکتب فردساز و مناسک اسلامی را به عنوان مناسک فردساز و رابطه انسان و خدا معرفی کردهاند و خطر بزرگی برای خنثی کردن کاربرد اسلام راستین و اسلام علیبنابیطالب(ع) بوجود آوردهاند.
یکی از کارهای بسیار مهم ماها این است که در جامعهمان اول تلاش کنیم، آن اسلام واقعی را و آن روح اجتماعی اسلام را زنده کنیم، در دنیا هم رسالت شما برادران روحانی، شما کسانی که در حج مسؤولیتی پذیرفتهاید و آنهایی که به عنوان مسلمان در این مسافرت بسیار مهم به حج میروند، باید این باشد، اینجا نقطه برخورد این دو طرز تفکر است.
شما میبینید که در مراسم حج حالا خواهید دید آنهایی که با شما مواجه میشوند که با شما مخالفند، بیشتر از این طریق لطیف شما را میکوبند، عربستان سعودی جزو تبلیغاتش این است که ما اینجا محیطی درست کردیم مردم بیایند عبادتشان را بکنند، ایرانیها میخواهند محیط عبادت را به هم بزنند، ببینید چقدر شیطنت و چقدر هم نفهمی هست، اگر نمیفهمند این را، راست راستی میگویند، این جهل است که اینها فکر کردند که این عبادت همین که مردم بیایند و طوافشان را بکنند و سعیشان را بکنند و دعاهایشان را بخوانند و زیارتشان را بکنند و برگردند، مسأله تمام است، این طرز تفکر آنهاست، اگر این است انحراف اینجاست، اگر این نیست یعنی این جوری فکر نمیکنند و این را بهانه کردهاند برای اینکه نگذارند ماهیت حج روشن بشود، عیب کار اینجاست، شیطنت اینجاست، یا جهل است یا شیطنت؛ من البته شیطنت میدانم، حتی آن روحانیونی که زبان اینها میشوند و به شکلی این حرفها را مطرح میکنند، یا جاهلند و یا شیطان، ما این مسأله را در زندگی خودمان حس کردیم.
در دورانی که در ایران مبارزه میشد عیناً برای ما مسأله همین بود. شماها خیلیهایتان این رنج را در طول مبارزه کشیدید، در همین کشور خودمان چقدر ما خون دل خوردیم و رنج بردیم و عقب افتادیم، از این طرز تفکری که در بسیاری از روحانیون و مقدسین بود، که به ماها میگفتند شماها چکار دارید، شما درس بخوانید، وضع خانوادهات و خودت را خوب بکن، به مردم مسأله بگو، چکار داری به این جامعه، این طرز تفکر چقدر به ما رنج میداد، چقدر وحدت ما را به هم زد، چقدر مساجد ما را از ما گرفت، چقدر ماها را ممنوع المنبر کرد، چقدر ناطقهای ناصلاح را منبر داد، چقدر از علمای ما را منزوی کرد، چقدر انسانهای نالایق را ترویج کرد، دیدید که هنوز این طرز تفکر در جامعه هست، هنوز خیلیها هستند که حتی در دوران جمهوری اسلامی این طرز تفکر را دارند، خیال میکنند که خوبیها یک جای دیگریست، این ضربههایی که ما خوردیم و با همه وجودمان، لمس کردیم حالا در مرحله وسیعتری با اینها مواجهیم، آن موقع داخل ایران بود حالا وقتی که میخواهیم حج برویم مواجه میشویم با این شکل، مواجه میشویم با روحانیون و حکومتهایی که این را نمیخواهند، مواجه میشویم با بوقهای تبلیغاتی دنیا که این را نمیخواهند تا ماهیّت اسلامی روشن شود.
این آیهای که در سوره حج آمده است و یک نوع نتیجهگیری از بعضی مناسک است که میفرماید لشهدا منافع بعهده و ته این آیه هم میفرماید که یذکراسمالله این آیات حج را یک بار بخوانید دو نکته در اینها زیاد به چشم میخورد و آدم فکر میکند که هدفگیری شده، در مورد این آیات؛ یکی منافعی که خود مردم میبرند و یکی چیزی که عاید خدا میشود، اینها از هم جدا شده و این دو تا کاملاً به هم مربوطند، یا آیات دیگر را عرض میکنم، آنها که گیر خدا میآید، خدا میفرماید که: آنکه خدا در مراسم حج بعد از قربانیها بدست میآورد میفرماید که نه این گوشتها و نه این خونهایی که شما میریزید، اینها که چیزی دست خدا نمیدهد، اینکه به خدا میرسد آن تقوایی است که شما پیدا میکنید، همین تقوا را در این آیهای که الان خواندم برای شما میگوید، یکی از منافعش این است که لیذکراسم الله فیایام معلومات ذکر خدا را بکنند، در روزهای معینی که مفسرین گفتهاند روزهای تشریح، ذکر خدا، تقوا، این یک مطلب است، تقوا نتیجه ذکر خداست.
فایدهای که برای اینها دارد چیست؟ منابع تفاسیر را ببینید میگویند که منافع دوجور است، منافع شخصی اجتماعی و منافع مادی، معنوی، یکی یکی اینها را توضیح میدهند که در حج وجود دارد، این مسافرتی که ما امسال یکصدوپنجاه هزار نفر مسلمان را در شرایطی که به این نیروهای انسانی در جبههها و در میدانهای اقتصادی و در کارهای فرهنگی به شدت نیاز داریم، اینها را میفرستیم و بیش از دویست میلیون دلار ارز را هم که در این مقطع برای جمهوری اسلامی ایران یک چیز ضروری است در خارج از کشور مصرف میکنیم و برنامههای سیاسی که رویش از پیش سرمایهگذاری و نیرو مصرف شده که باز در قبال این است، این یک منافعی باید داشته باشد. کار لغوی نمیخواهیم انجام بدهیم، یکی از چیزهایی که خداوند خواسته که به اسم سهم خدا حساب شده آن هم تقوایی است که شماها در این مسافرت بدست میآورید و یاد خدا میکنید، که انسانهای فردی اینجا مصالح ساختمانی جامعه مورد نظر خداوند میشوند؛ یعنی راه رسیدن به اهداف خدا در مسیری که اسلام صاف میکند از این طریق باز میشود؛ یعنی اهداف الهی از ارسال رسل از تشریع مکه، کعبه، حج و از تبیین این همه مناسک اگر انسانهای با تقوا و یاد خدا در سینه دار، اینها اگر از این سفر برگشتند، خداوند سهم خودش را از این سفر گرفته؛ یعنی جامعه در مسیر مطلوب خداوند افتاده است، منافعی هم که خود ماها بدست میآوریم باز جداگانه هرگونه ارتباط اجتماعی، هرگونه منافع تجاری، هرگونه فهمهای مشخص در مسیر مسافرت و چیزهای دیگری که وجود دارد خیلی فراوان است، ما حالا وارد جزئیات نمیخواهیم بشویم.
اما نتیجهای که از این آیه میخواهیم بگیریم و آیه دیگری که یناله التقوی صحبت میشود این است که آنها در این جامعه و در این سفر و در این مسیر عبادت ساخته بشوند، که اهداف اصلی را روی زمین بتوانند پیاده کنند. این مهماست، این نقطه برخورد ماست امروز با دنیای استکباری، بیرون از مرزهایمان، دنیای استکباری همه تلاشش را دارد میکند که ما را از اهداف واقعی حج محروم بکند. این مسألهای که حالا دارم وارد بخشی از آن میشوم برای شما روحانیون و برای کسانی که میخواهند زبان انقلاب باشند در این سفر و در برخوردها بسیار مهم است که توجه بکنید، توجه به آن رمز حیلههایی که دشمنان ما دارند به کار میبرند و توجه به رمز مبارزه با این حیلههایی که علیه ما به کار گرفته میشود، الان سیاست دنیای کفر در مقابل انقلاب اسلامی به عنوان یک حرکت جدید که هم الهی است و هم ضداستکباری و هم ضد کفر و هم ضد انحصار، این است که از ما یک قیافه وحشتناک، متجاوز، توسعهطلب، بیاصول و غیر مبادی به آداب بسازند و جوری بکنند که دنیا را وادار کنند که از ما فاصله بگیرند، این کار را هم در سطح کل دنیا دارند میکنند، هم در قضیه جنگی که اینها بر ما تحمیل کردند، دارند انجام میدهند، حتی در تروریسمی که بر ما تحمیل کردند دارند انجام میدهند، هم در حج، جلوههایش در حج است همه بوقهای استکباری الان راه میافتد که اینجوری در دنیا ارائه بدهند که این مسلمانهای ایرانی، آدمهای شلوغ متجاوزی هستند که میخواهند افکار خودشان را بر بقیه تحمیل کنند، مزاحم دیگران باشند نظر به امنیّت کشورهای مجاور دارند، نظر به آرامش کشورهای مجاور دارند و هرج و مرج طلبند، روح تبلیغات اینها، این است، میخواهند این جور بکنند و میخواهند مسلمانهای دیگری که از سراسر دنیا آنجا آمدهاند و تحقیقاً براثر برخورد مسائل در طول سال عطش فهمیدن ماهیت انقلاب اسلامی را دارند و میخواهند از شما چیز بفهمند، سیاست استکباری در مکه این خواهد بود که از شماها چهرهای این جوری بسازد که اینها برگردند در شهرهایشان بگویند که بابا اینها نمیتوانند پیام اسلام را به ما برسانند و ماها را به عنوان یک گروه نژادپرست دارای تعصب ایرانی، دارای تعصب افراطی مذهبی و عدم تقیدبه اصول، که در جهان حاکم است، میخواهند معرفی کنند، بسیار ظریف است و امکانات آنها بسیار فراوان و صدای ما هم خیلی رسا نیست.
نقطه مثبت راه ما این است که با فطرت مردم رابطه دارد، با عقاید مردم مربوطیم، خود به خود یک جایی در قلوب مردم داریم از برکت قرآن و آن مایههای اصلی اسلام، این نقطه مثبت را داریم، وظیفه ماها این است که آن واقعیت اسلام را، هم عملاً نشان بدهیم هم قولاً، اولا باید واقعاً در مکه و مدینه در برخوردها کار بکنید، روی این مسأله که این روح فردگرایی را از ذهن متحجّر مبلغان نام اسلامی را در بیاورید و رشته اینها را که سالها داشتهاند، پنبه کنید، این کار مشکل است، من میدانم مشکل است این کار مشکل را ما باید بکنیم، این کاری بود که ما در ایران کردیم و شد، باید در دنیا ما این راه را برویم و بگوئیم که این مغز را خالی کنید از این تفکر که یک انسان خود ساخته مجزّا از جامعه و بدون هدف اجتماعی، مورد نظر خداست و میتواند انسان مطلوب خدا باشد، این را از اینها بگیرید، بعد روشن بکنید که جمهوری اسلامی نه تنها طمعی در جوامع اسلامی ندارد، بلکه ما حاضریم برای دنیای دیگر فداکاری کنیم، برای مسلمانان دیگر و همین کاری که الان داریم میکنیم، این ماهیت جنگ تحمیلی را روشن بکنید.
این ما نبودیم که جنگ کردیم، این ما نبودیم که تجاوز را آغاز کردیم، ما دفاع میکردیم و هنوز هم دفاع میکنیم. این ما نبودیم که اسلحه شیمیایی و سمی بکار بردیم، این ما نبودیم که شهرها را در طول دو سه سال آن جوری بیرحمانه کوبیدیم، این ما نبودیم که غیر نظامیها را اسیر کردیم و در خلیج فارس آتش افروزی کردیم و محیط زیست را خراب کردیم و کشتیهای بیدفاع را زدیم. این ما نبودیم که تروریسم را در دنیا برقرار کردیم، این ما نبودیم که تخریب کردیم، همه اینها را دشمنان ما کردند و عراقیها کردند.
بعد الان هم که چهار سال جنگیدیم و این همه فداکاری کردیم، هدف اصلی ما نجات مردم عراق است، میگویید نه؛ همین حالا مردم عراق را آزاد کنید، ببینید ما در مرزهایمان ترمز میکنیم یا نه، ما اگر کار به اینجا برسد که مردم عراق، مسلمانهای عراق، سرنوشتشان بدست خودشان بیفتد، نه تنها چیزی از مردم عراق طلبکار نیستیم بلکه علاوه برآنچه که تاکنون در این مصاف پرداختهایم، حاضریم باز از نیروی انسانی و از امکانات فنیمان خرج بکنیم، به خاطر اینکه ملت عراق هم راهی که اسلام میخواهد برود، در مورد کشورهای دیگر روشن کنید که اینها به دروغ دارند شما را از ما میترسانند، کویت و قطر و بحرین و اینها چه هستند که این طوری وادارشان بکنند که بروند اسلحه گرانقیمت بخرند، حالا کویت چند وجبی و بحرین آن جوری چقدر میتوانند، حالا اگر همهشان بشوند سرباز، همهشان بشوند موشک، همهشان بشوند هواپیمای مدرن، چقدر میتوانند در مقابل ایران مقابله کنند، عراق با 15-16 لشکرش با آن همه نیرویی که از دنیا میگیرد و آن همه پولش و آن همه امکاناتش چه طرفی بست از دشمنی با ایران، بیخود اینها را ترساندهاند، اگر بنا بود ما نسبت به اینها نظر کجی داشتیم فرضش همین حالا بود، همین حالا که آنها به یک نحوی دستشان توی جنگ آلوده است، میبینید ما چند سال است چشمهایمان را بستیم، مثل بچههای بازیگوشی اینها را داریم نگاه میکنیم که قابل عفو باشند، این چه نادانی است که اینها دارند توضیح بدهید، عربستان سعودی اگر در راه حق قدم بردارد نه تنها نباید از ما بترسد بلکه باید به پشتیبانی از ما اعتماد بکند، ما حرفمان این نیست که ما بیاییم کعبه را اداره کنیم و مدینه را اداره کنیم، حرف ما این است بگذارید این خانه خدا و این خانهای که تهدید میکند کسی که مردم را از آن باز دارد، به بدترین جنایات مبتلا شده و بدترین گناه را کرد و در حکم مرتد مشرک با او برخورد میشود آن خانه را خودتان خوب اداره کنید. بگذارید، مردم بتوانند از این خانه آن اهدافی که قرآنشان برایشان ترسیم کرده، اهدافی که ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح داشتند در بنای این کعبه مقدس، این اهداف پیاده شود، والا صحبت مدیریت و اینکه ما از اینجا بخواهیم آنجا را اداره کنیم، این حرفها نیست.
مشکل امروز دنیای اسلام این است که تمایل آمریکا و انگلیس و فرانسه در مدیریت کعبه مقدس بیشتر از تمایل مسلمانها نقش دارد. این مشکل اساسی است، اگر با عربستان سعودی حرف داریم این است، این منحصر به کعبه هم نیست، نفت هم این طوری است، همین حالا که میخواهند قیمت نفت را تعیین بکنند، شما یادتان هست پارسال همین عربستان سعودی جلو شد، 5 دلار از هر بشکه نفت بیجهت زد، که در ظرف یک سال پنجاه، شصت میلیارد دلار از پول مسلمانهای فقیر را داد به کارتلهای نفتی دنیا، همین مسأله در کعبه هم هست، در مدینه هم هست، در جاهای دیگر هم هست، نباید این جوری باشد.
حرفمان این است، اگر این حرف حسابی است، اگر این دو دو تا چهارتاست، اگر مسأله روشن است، خوب قبول کنید اگر نیست دیگر متهم نکنید که ما قصد تجاوز به عربستان داریم، ما حرف حسابی داریم میزنیم ما حالا انقلاب اسلامی ایران را فعلاً چون نوپاست چیزی نمیگوئیم، شما در مورد فلسطین، آزادی فلسطین در کعبه و مکه چه میکنید، خوب از این صحبت کنید از اینجا حرف را شروع بکنید.
آیا فلسطین غصب شده یا نه؟ آیا صهیونیسم یک بقعهای از بهترین بقعههای دنیای اسلام را غصب کرده یا نه! آیا مسجدالاقصی »الذی بارکنا حوله« که این همه در قرآن به آن اشاره شده از دست مسلمانها به زور در آمده است یا نه! آیا سه چهار میلیون مسلمان فلسطین آواره دنیای هستند؟ بیخانمان هستند یا نه؟ آیا جنوب لبنان محرومانش در اشغال اسرائیلیها هستند یا نه؟ اینها را که نمیشود منکر شد، آیا این مسأله دنیای اسلام هست یا نه؟ میگویند نه، خوب اگر گفتند که دیگر طرف ما نیستند، حرف نمیزنیم، من خیال نمیکنم یک مسلمانی که آمده مکه، این را نگوید، همه این را قبول دارند که این مسایل هست، از این مرحله جلوتر میرویم، آیا در این اجتماع عظیم مسلمانهای سراسر دنیای در مکه یک قدمی برای نجات فلسطین باید برداشت یا نه، اگر بگویند نه مسلمان نیستند، اگر بگویند باید برداشت، سؤال بعدی این است که عربستان سعودی مدیریت حرمین چه کرده، چه میکند برای این، چه برنامهای ریخته، چرا آنجا یک صندوق نیست برای اینکه هر مسلمانی یک مقدار پول بدهد، چرا آنجا یک اسلحه خانه نیست، برای اینکه هر مسلمانی یک قطعه اسلحه بدهد، چرا آنجا یک پایگاه داوطلب نیست که هر داوطلبی از آنجا نام نویسی کند و چند صباحی در درون فلسطین بجنگند، خوب برنامهریزی کنند، مدیریت معنایش این است، خادمالحرمین معنایش این است آنجا که مردم با این خلوص آمدهاند این امکانات آمدهاند، یک زمینهای درست بشود که مردم بتوانند به اهداف اسلامی، به اهداف اجتماعی اسلامیشان، به وظایف مهم اسلامیشان آنجا عمل بکنند. خوب معلوم است اینها ضعیف هستند، اینها را به رخشان بکشید، ما این حرفها را میزنیم، اگر این حرفها ارتجاع است اگر این حرفها هرج و مرج است، اگر این حرفها تجاوز هستند، اگر این حرفها ناحق هستند، اگر این حرفها ترویج تروریسم هستند، اینها بیایند روی حرفها تکیه بکنند، حرف حسابی امروز در دنیا بهتر از ما در مسایل اجتماعی و درگیری با استکبار کسی جرأتش را ندارد بزند، نمیگوییم بلد نیستند، میترسند، عراقیها میترسند، لبنانیها و مصریها میترسند، جرأت نمیکنند بگویند این جنوب خلیج فارس وضعشان روشن است، ما خودمان را آزاد کردیم، حرف حسابیمان را میزنیم و کار خودمان را هم انجام میدهیم، برای اینکه این منطقه را کور کنند، برای اینکه نمیتوانند یا جرأت نمیکنند یا نمیفهمند این حرفها را بزنند، ماها را متهم میکنند این اتهاماتی که شما دارید میبینید، اگر نمونههای فراوانی در چیزهای زیادی دارد، تا به حال چند تا از هواپیماهای ما را تروریستها برداشتند بردند عربستان و از آنجا پرواز کردند رفتند یک جای دیگری، عربستان چطور به ما میتواند بگوید شما طرفدار تروریسم هستید، ما در عربستان چه کردیم. آن کشور ضعیف درمانده تا به حال آلوده به تروریسم شده در مقابل ما یا ما آلوده به تروریسم هستیم، در مقابل او همین بحرین نیم وجبی و قطر چندین بار پل شدند برای اینکه هواپیمای ما از اینجا بنشیند و سوختگیری کنند و بروند. یعنی ما زورمان به اینها هم نمیرسد ما یک مشت محکم تو سراینها بزنیم با این مشت ما میخوابند.
به هر حال در این سفر شما باید فوقالعاده هوشیار و بیدار باشید که دشمنان ما نتوانند از کیفیت حرکت شما این حربه دروغی که علیه ما تیز کردهاند، این حربه را تیزتر بکنند. آن تبلور واقعی اسلام را در حج نشان بدهید. افراد صالح در حرکت سالم برای جامعه سالم و برای اهداف صلح برای کل دنیا و جهان اسلام، این جوری خودتان را آنجا نشان بدهید، ماهیت عبادی حج را خوب بروز بدهید، واقعاً عباد باشید، ماهیت سیاسی حج را خوب بروز بدهید واقعاً اهداف سیاسی جهانی اسلام را در شعارهای مشخصی نشان بدهید، هوشیار باشید، حربههای بسیار ناجوانمردانهای که علیه یک انقلاب مظلوم امّت مظلوم و ملت مظلوم و کشور مظلومی ساختهاند اینها را بشناسید و به دیگران بشناسانید. از ارتباطی که با میلیونها نفر آدم مستقیم یا غیر مستقیم برقرار میکنید در این سفر استفاده کنید، به مدیران عربستان سعودی بگویید که همین جوری که تلاش میکنید برای مردم مسائل مادی را تأمین کنید، پارچه میآورید، رادیو میآورید، تلویزیون میآورید و مرغ و گوشت میآورید، جاده میسازید، از همه اینها هم تشکر میکنیم، خوبست این امکانات را برای حاجیها فراهم میکنید، ما ممنونیم ولی هدف حج اینها نیست اگر هدف حج اینها بود، خداوند این کعبه را به جای اینکه در آن بیانانهای خشک و کنار آن دریای شور بگذارد میآورد و منطقهای مثل شام میساخت یا در درههای کشمیر میساخت یا در شمیران تهران میساخت یا در تفریحگاههای بسیار مجهز اروپا میساخت، آنجائی که اطرافش همه چیز به طور طبیعی باشد و لازم نباشد از آن سر دنیا بیاورند، آنجا ساختند، توی نهجالبلاغه هم این مسأله توضیح داده شده است آن وادی غفر را که برای اصلاح و عمران هر سرزمینش باید مقادیری خرج کرد، آنجا ساختند برای این بوده که یک مقدار مردم را از این زرق و برق مادیات در بیاورند، حالا شما این امکانات را برای حاجیها فراهم کردید ما حرفی نداریم، اما امکانات اساسی را تهیه کنید، آن وسیله ینالهالتقوی را تهیه کنید، آن وسیله لیذکراسمالله را تهیه کنید.
آن وسیله بیداری مردم را تهیه کنید، آن چه که در حجةالوداع پیغمبر(ص) دیدید تهیه بکنید، پیغمبر(ص) با آن زحمت خودش را رساند مکه و با این اصرار آمد مکه، برای اینکه آن بتهایی که بودند آن بالا زمین بریزد و در ملاء و منظر مردم خرد بکند، با شرک با آن سختی آشتی ناپذیری خودش را نشان بدهد، در اولین سفرش، خوب شما هم این کار را بکنید، شما اجازه ندهید که در این محیط اسلامی و محل وحی اراده خداهای بدتراز هبلها و بتهای مردم مکه حاکم باشد. آمریکا امروز به مراتب از بتهای طلایی و سنگی آن روز مکه خطرناکتر است. انگلیس و فرانسه و جباران دست نشانده بت صفت عامل این فرعونهای زمان به مراتب از آن بتها و بتکدهها خطرناکتر است. به مسلمانها اجازه بدهید که این بتها را بشکنند، وجود اسرائیل به عنوان یک خنجر در قلب مردم مسلمان جهان، که یک میلیارد مسلمان را همیشه دارد آزار میکند، تحقیقاً از بتکده آن روز مکه کمتر نیست، به مسلمانها اجازه بدهید برای شکستن این بتها اقدام بکنند، ما مدیریت صحیح مکه را این میدانیم، نمیگوئیم این مدیریت مال ماست، در کشور شماست، مال شماست شما خوب اداره کنید، اگر نمیتوانید اداره کنید دعوت کنید از متفکران دنیا بیایند و برای شما اداره کنند، شما امکانات مادیاش را تأمین بکنید.
اگر میتوانید به خوبی اداره کنید والا جمهوری اسلامی ایران آن قدر به اصول بینالمللی پایبند هست که متفکرینش فکر نکنند که باید مکه را از دست کسانی که برآن کشور حاکم هستند به زور در بیاورند نه، آن خانه خداست حرم پیغمبر(ص) مال همه این مردم است و یک میلیارد قلب مسلمانها با این مقبره کوچک در مدینه مطهره ارتباط دارد، بگذارید اینها بتوانند آنجا بیایند آن ارتباطشان را نشان بدهند و کارشان را انجام بدهند، دنیا غلط میکند که از شماها توقعی غیر از این داشته باشد، شما اگر این حرف را برای دنیا توضیح دهید، نه آمریکا، نه شوروی، نه فرانسه نه هیچ کس جرأت نمیکند به شما بگوید که مسلمانها را در مکه و مدینه به نفع استکبار جهانی به زنجیر بکشید، کعبه را به زنجیر بکشید، شماها بخواهید، مسایل جهانی مطرح شوند، شما بگذارید سرنوشت افغانستان این همه مردم شریف و آزاده و فقیری که هر روز دارند بمبهای روسی دمار از روزگارشان در میآورند و هر روز یک دهکده و چند مرکز از این مردم دارد بمباران میشود، بگذارید مسأله اریتره که مسلمانها در مقابل تهاجم کفر مسیحیت و مارکسیسم قرار گرفتهاند در آنجا مطرح بشود.
بگذارید مسأله صحرا این مردم عشایر گرفتار محروم فقیر عزاداری که جوانهایشان در جبهههای مراکش برای آزادی وطنشان و اسلامشان دارند خون میدهند، بگذارید مسائلشان آنجا مطرح شود، بگذارید هر جا مسلمانها تحت فشارند، نفس کشی در مکه ببینند و درد دلشان را در مکه بیایند بگویند، بگذارید در اطراف خانه خدا بندگان خدا بتوانند هر کدامشان یک دفتر داشته باشند و آنجا نشریهای داشته باشند و برای حجاج نیازهایشان را بگویند و مردم مسلمان به آنها کمک کنند، این حرفها اگر میتوانید به عنوان ماجراجویی، تروریسم، تجاوز و بیاصولی تلقی بشود پس دیگر پیامبراکرم(ص) و همه انبیای تاریخ را شما محکوم میکنید، آنها همین حرفها را میزدند.
البته اگر از طرف ماها یک وقتهایی یک بینظمی آنجا دیده بشود، بتواند بهانه دست آنها بدهد این درست نیست. اگر در سخنرانیها آقایان مطالبی را بگویند که حربهای دست آنها بدهند، بگویند در کشور ما آمدند و امنیت ما را برهم میزنند، اینها درست نیست، بهانه میدهید، میبینید که آنها دارند دنبال بهانه میگردند و از هیچ، خنجری میسازند.
بنابراین از یک مطلب کوچک میتوانند برای ماها بمب بسازند، این است که شماها مراعات خیلی چیزها را باید بکنید، اما منطقتان و حرفتان و هدفتان و حرکتتان متکی به آیات قرآن، بیشتر به قرآن تکیه کنید، استدلالها را از کلمات پیغمبراکرم(ص) که مورد اتفاق همه مسلمانهاست - در کتب اهل سنت هم آمده - از آنها استفاده کنید، از آیات صریح قرآن استفاده کنید که اهداف این حرکت اسلامی را هم درست انجام بدهید و هم توضیح بدهید، برای مردم تا اینکه ما بتوانیم حج را آن جوری که از ما خواستند اجرا بکنیم، البته من نمیتوانم مدعی باشم که الان حجی که ما میکنیم، صددرصد حج مطلوب پیغمبراکرم(ص) باشد، محدودیتها داریم، ما هنوز محدودیتهایی در فهم داریم، در اهداف حج داریم، محدودیتها در امکانات خودمان داریم، محدودیتهای بیشتر هم براثر موانعی است که در راهمان ایجاد میکنند ولی میتوانیم مدعی باشیم که راه را داریم باز میکنیم و به عنوان یک نظام و یک حکومت این مهم است، به عنوان یک دولت با الهام از اسلام برای اولین بار به طور رسمی در دنیا اهداف حج را میخواهیم در اطراف خانه خداوند در معرض دید همه مسلمانان بگذاریم، رهبری انقلاب ولی فقیه مرجع تقلید و تنها حکومت مشروع اسلامی دنیا رسماً این مراسم را زیر نظر گرفته و نماینده رسمی تعیین کرده و به اسم اسلام و به اسم مرجع تقلید مسلمانها و به اسم حاکم شرعی ولی فقیه نظراتشان در مکه برای اولین بار در تاریخ دنیا دارد تبلور پیدا میکند و شماها که به آنجا میروید به عنوان مجری این قطعه بسیار ارزشمند تاریخ اسلام، مسؤولیت سنگینی به عهده دارید و اگر خوب عمل کنید، اجر بسیار از خداوند خواهید گرفت.
ما انتظار داریم که در این سفر، شما هم در خودسازی موفق شوید و هم در ساختن جامعه موفق باشید و هم در بیدار کردن دیگران موفق باشید و هم در شکستن حربههای خطرناک دشمنان موفق باشید و رضایت امام زمان(عج) را که یقیناً در حج همراه شما خواهند بود جلب کنید، و برای موفقیت اسلام برای پیروزی رزمندگان اسلام در جبههها، برای سلامتی مصدومان و معلولان و مجروحان جنگ و برای نجات اسرای عزیزمان و برای پیدا شدن مفقودان عزیزمان و برای تسلی دل خانوادههای عزادارمان و برای سلامتی رهبر عظیم انقلابمان در مراکز حساسی که خداوند از شما خواسته دعا کنید و انشاءالله موفق و منصور و پیروز از این سفر برگردید.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته