سخنرانی در جمع کارگران مس سرچشمه
به برادران موفق در کارخانه مس سرچشمه که به مجلس شورای اسلامی آمدهاند، خوش آمد میگوییم، کاری که امروز ما شاهد آن در سازمان مس سرچشمه هستیم و موفقیتی که تا به حال اعلام شده و همان طوری که ما انتظار داریم بعدآ پیش میآید، از دو جهت اهمیت دارد و من آن را مخصوصآ با شما مطرح میکنم که در برگشتن با همه کارکنان آنجا مطرح کنید: یک جهت، جنبه اقتصادی و یک جهت جنبه سیاسی و کل انقلاب است.از جهت اقتصادی مسأله روشنتر است، یعنی ما اگر موفق بشویم مِسمان را خودمان استخراج کنیم و معادن مس را از زیر خاک در بیاوریم و بعد هم موفق شویم صنایع مختلف مس را درست کنیم، در رشته صنعت در کشور ما مشکلات زیادی را حل میکند و از ]خروج[ مقدار زیادی ارز جلوگیری میکند، و یک مقدار زیادی وابستگیها را از بین میبرد.از جهت سیاسی مهم است، به این جهت مخصوصآ توجه کنید: در کشورهای جهان سوم و مخصوصآ اسلامی تلاش استعمارگران این بوده کهبگویند، اینها در دنیای متمدن جدید و در دنیای صنعتی جدید نمیتوانند روی پای خودشان بمانند و اصولا مغز و فکر و ارگانیزم اینها تحمل درجات عالی دنیای صنعت را ندارد و باید همیشه وابسته باشند، و وقتی کارشناسان خود را به جاهای دیگری ]می [فرستادند، سعی داشتند، مرموزانه جلوی روحیه خودکفایی را در آنجاها بگیرند.این جزو سیاستهای مهم استعماری بود که نگذارند مستقل فکر کنیم و نگذارند معتقد بشویم که خودمان میتوانیم کار خودمان را انجام بدهیم، و این روحیه شکست خورده را ایجاد کرده بودند و میخواستند آن را حفظ بکنند.ما اگر در اثر انقلاب بتوانیم در هفت یا هشت مورد ثابت کنیم که اینها دروغ گفتهاند، و به مردمان و به دنیا هم نشان بدهیم که ما میتوانیم و این نمونه را با تبلیغات انقلابی و اسلامی در دل و سر استعمارگران بزنیم و در ]دل[ مردم قرار بدهیم، و آن طلسم استعمار شکسته بشود ـ یعنی این روحیه در مردم به وجود بیاید که خود مردم قادرند زندگی خودشان را در حد اعلای ظرافت صنعتی هم حفظ و اداره بکنند ـ این مهم است.ما الان در چند رشته این جور کردیم که خشم دنیای غرب هم از ما بیشتر روی این است، کارهای خوبی در ارتش شده که بعد از جنگ خواهیم گفت؛ مثلا، نوعی از رادارها را ما به راه انداختیم که یک نمونهاش را میگویم در گذشته برای نصب یکی از آنها آمریکاییها در ظرف شش سال 56 میلیون دلار خرج کردند، چون ترکیبی بود از صنعت آمریکایی و اتریشی و ژاپنی، تا اینکه آن را نصب کردند.در جنگ، همافرهای خودمان نمونه دیگری از آن را نصب کردند که با 500 هزار تومان به راه افتاد. ببینید، 56 میلیون دلار کجا و500هزار تومان کجا!آنها در شش سال در اینجا نصب میکردند، ولی اینها در ظرف شش ماه نصب کردند. بعد دقتی بود که اینها کردند، این اولین کارشان بود و دومی آن خیلی سریعتر انجام میشود، ما چیزهایی را تعمیر کردیم که آمریکاییها خیال میکردند برای همیشه باید همان قطعه را از آمریکا بگیریم. این " اف 14"هاییکه از آنها گرفته میشود، الان در ایران تعمیر اساسی میشود. این در خواب آمریکاییها هم نبود. ما در پالایشگاهها، در ادامه کارهای ظریف نفت، در مهمات سازی و خیلی چیزهای دیگر که بعدآ خواهم گفت، موفق شدهایم و میتوانیم همان صنایع پیچیده را اداره کنیم.امروز مس سرچشمه، همان طوری که خودتان هم شاهدید، ما هنوز آنجا داریم خرج میکنیم و هنوز به بهرهگیری اقتصادی نرسیدهاست، ولی همان خبر کوتاهی که شما داشتید ـ یک فاز را راه انداختید ـ کافی بود که دل دشمنان شما را بلرزاند و دوستان را در سراسر دنیا خوشحال کند.این ارزش سیاسی کار شماست که تنها یک کار نیست که فکر کنید یک کارخانه در سرچشمه درست شد و عاقبت آن چه میشود؟ این یکی نیست. وقتی که ]همه[ جمع شد، یک مجموعه درست شد و نشان داد که کارگر و مهندس و تکنسین ایرانی، استعداد این را دارند که خودشان را اداره بکنند، و این وضعیت را به دنیا ارائه دادیم، این موفقیت برای روحیه ما و مردم ما و برای روحیه مردم دیگر نقاط دنیا، بسیار مؤثر است.آنها وقتی که از اینجاـ یعنی ایران ـ رفتند، فکر میکردند که صنعت ایران مونتاژ است و یک صنعت درست ندارد، ایران هیچ وقت نمیتواند خودش را از وابستگی نجات بدهد، حساب آنها هم درست بود و روی تجربهای که در دنیا داشتند، نیمه صنعتی مونتاژهای ما نمونه شد و آدم در بیابان هر چه میرفت، ماشین میدید و صنعت میدید، ولی اینها غیر از خرج بیهوده چیز دیگری نداشت؛ غیر از اینکه مثلا حفظ بشود و زنگ نزنند.این یک خرج عظیمی برای ما بود. خوب! مرتب هماهنگی هم نبود، شما در اصفهان میرفتید، این جوری بود، در تهران این جوری بود و کرج این جوری بود، ورامین این جوری بود، مشهد این وری بود. نیروگاههای ما بدین صورت بود و هر جایی که بود، بدین صورت بود.همان طور که شما تلاش کردید، سایرین هم تلاش کردند. پس فردا، شما خبر به راه افتادن ذوب فلز اهواز را خواهید شنید، که این کار عظیمتری است و از این صنعتها داریم.بنابراین، شما خودتان را کوچک نبینید. وقتی شما در مجموعهای قرار میگیرد؛ یک سرباز وقتی که در مقابل لشگر دشمن قرار میگیرد، چیزی نیست، اما وقت چند سرباز با هم جمع شدند و ارتش شدند، آن وقت مجموعه ارتش چه چیزی میشود، مجموعه شما و سایر مجموعههای اقتصادی ما یک نیروی عظیمی د راین کشور شدهاند و قدمهای اوّلیه را برداشتهاند و با این روحیه - ان شاءالله - کارتان را ادامه بدهید، ببینید که در آن نقطه حساس جهاد هستید. آن جهاد در بخشهای زیادی است؛ بخش فرهنگی داریم، نظامی داریم و اقتصادی داریم، سیاسی، اقتصادی داریم و این کار شما سیاسی، اقتصادی است و دنبال این کار را به دوستانتان بگویید که بگیرند و اگر پنج سال دیگر بیاییم، ببینیم همه سازمان مس سرچشمه با همه تلاشهایش دارد مثل ساعت کار میکند، این مجموعه را اگر به رخ دنیا بکشید، بهترین حربه برای شکست دادن دشمن است - ان شاءالله - موفق خواهید بود.در خاتمه باز از کار شما تقدیر میکنیم و این هدیه بسیار خوب شما را ما در مجلس نگه میداریم، و - ان شاءالله- که آثار خدمات شما را در همه مراحل ببینیم. والسلام علیکم و رحمه الله