سخنرانی در جمع کارکنان، کارگران و مهندسین شرکت پارس خودرو و پارس الکتریک
بسماللهالرحمنالرحیم
»اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ و آلِهِ اَجْمعین«
من روی دو نکته میخواهم تکیه کنم در این صحبت کوتاهی که با شما دارم. این حرف را با همه نیروهای مخلص دست اندرکار صنعت میزنم؛ چه کارگران و چه مهندسان و مدیران .
یک مطلب این است که شما که در محیط صنعت هستید و وقتتان را آنجا میگذرانید، لابد چنین عقیدهای دارید و اگر ندارید با این توضیحی که بنده میدهم مطمئن باشید که یکی از کارهای بسیار بسیار مهم این زمان ما، مسأله استقلال صنعتی در هر حدی که برای یک کشور است، مقدور باشد. طبعاً روشن است که یکی از وسایل سلطه دنیای صنعتی بر اکثریت مردم دنیا و یکی از ابزار غارت منابع ثروت مردم، همین قدرت صنعتی است که این حربه را اینها در دستشان گرفتهاند و با این حربه هر چه میخواهند به سر ملتهای فاقد این سطح از صنعت، میآوردند. آن رمز اساسی که همیشه اکثریت مردم دنیا را در یک فاصله بسیار دوری از آن گروه دولتهای پیشرفته قرار داده، همین تفوق صنعتی اینهاست.
اینها رندانه، زیرکانه و ددمنشانه تلاش دارند که این فاصله را حفظ و بلکه قدری بیشتر کنند و کلیدش هم دست خودشان است. آن صنعتی که پیشرفته است و قابل رقابت نیست با سایر صنایع، این را به کشورهای عقب مانده نمیدهند. سعی میکنند صنایعی که دیگر رموزش کشف شده و خیلی نمیتواند رقابت کند و تولید انبوه و اتوماتیک ندارد، در مقابل آن صنایع انبوه که تولید انبوه دارند و نیاز به نیروی انسانی کمتر دارند، با ابزار پیچیدهتر در اختیار خودشان قرار دهند.
آن قسمتهای به اصطلاح خودشان دمُده شده را دست کشورهای عقب مانده دهند. آنها هم سرمایهشان را، هستی شان را بکار میگذارند و هیچ وقت هم نمیتوانند با آن صنایع جلو و تازه، رقابت کنند. همین را هم که میدهند، طوری میدهند که شما بهتر میدانید.
شما مهندسهایی که آنجا کار میکنید و کارگرهای متخصص، بهتر درک کردید، به نحوی میدهند که همین هم قابل اعتماد نیست؛ یعنی، هر روزی خواستند یک گوشهاش را میبندند، یک چیزی از آن را به هر حال ندادند، قطعهای ندادند، آن فن لازمش را ندادند، تکنیکش را در اختیار خودشان گرفتند و مواد خامی که مقدور نیست اینجا تهیه شود و در اختیارشان است، به نحوی درست میکنند و اگر هم هیچ یک اینها نباشد، لااقل سلطه سیاسی که دارند؛ یعنی، مدیران دست نشانده، حکومتهای دست نشانده، سرمایه در اختیار خودشان حتی این صنعت درجه چندم را هم به شکلی سرش را به محیط خودشان، بند میکنند که به هیچ نحوی کشورهای عقب مانده نتوانند تحرکی در خودشان ایجاد بکنند. شما بهتر از مردم عادی میدانید که امروز چه فاصلهای بین صنایع کشورهایی مثل ما با کشورهایی مثل ژاپن، آلمان، آمریکا، انگلستان یا جاهای دیگر وجود دارد.
این طلسمی که برای مردم دنیا درست کردهاند و چند جایش هم گردنه درست کردهاند که نتوانیم ما از آن عبور کنیم و به آن نقطه مطلوب برسیم. یک مطلبی که است باید دنیای سوم برای این، فکری بکند والاً همیشه این فاصله محفوظ است بلکه قدری هم از آنها دورتر میشویم و نمیتوانیم رقابت کنیم. این نکتهای است که حالا بر میگردم بیشتر توضیح میدهم.
نکته دوم، مسأله بعدی که در این گونه کشورهای عقب مانده درست کردهاند، این طوری است که ثروتها و امکاناتی که در صنایع هست یا متعلق به خارجیهاست یا متعلق به سرمایهدارانی است که کارگر و مهندس که حقوق بگیر هستند، هیچ وقت از ته دل کار نمیکنند؛ یعنی، فکر میکنند که استثمار میشوند، فکر میکنند محصول کارشان بدست دیگران میافتد و از حس ابتکار و حس علاقمندی زیاد و اینکه از شب و روزشان صرف کنند تا اینکه به این صنعت رونق دهند، استفاده نمیشود. این دو نکته برای صنعت در کشورهای پیش نرفته، بسیار مضر است. حالا یا عقب نگه داشته شدهاند یا امکانات نداشته، به هر حال جلو نیستند.
ما خیال میکنیم که در جمهوری اسلامی یکی از جاهایی که باید خیلی کار کنیم و سنگینی قسمتهایی از امکاناتمان را باید اینجا بگذاریم، این است که در جهت یک صنعت صحیح و سالم حرکت کنیم.
خوشبختانه شورای انقلاب در روزهای اول انقلاب، این مسأله دوم را تا حدودی حل کرد؛ یعنی، آن گامی که شورای انقلاب برداشت و یکدفعه حدود هفتاد، هشتاد درصد کارخانههای بزرگ کشور را از دست آن سرمایهداران و یا سرمایههای خارجی در آورد، یکی از موانع را از سر راه برداشت. امروز در صنایع اساسی کشور ما که آنها پایه اصلی صنعت هستند و مقدار زیادش هم در قانون اساسی - خوشبختانه - مال عموم و ملت قید شده که باید هم باشد، اینجا مهندسان و متخصصان و تکنسینها و کارگران و مدیرها میتوانند مطمئن باشند که هر قدمی که بردارند، میرود در خزانه کل کشور و به جیب همه مردم و مال عموم است، از این جهت خیالشان راحت است. حالا ممکن است گاهی در بعضی ار رشتهها، تیپ صنایع طوری باشد که مصرفش بدست افراد مستضعف نباشد و در قشر خاصی مصرف کنند ولی باز هم صنعت و در آمد صنعت و ارزش صنعت در کل در خدمت جامعهشان است.
اینکه این بخش از موانعی که در کشورهای جهان سوم وجود داشت با آن اقدام انقلابی قاطع شورای انقلاب که مجلس شورای اسلامی هم از او هنوز به خوبی حمایت میکند، این حل شده است. امروز اکثریت کارخانههای ما، کارخانههای مهم کشور ما، مال ملت است و هر چه ترقی کند، هر چه توسعه پیدا کند، هر چه سود بیاورد، هر کار کند، بالاخره یک دور میزند و برمیگردد به خود ملت و طبعاً وقتی که در اختیار دولت باشد با سیاست بودجهای که دولت دارد رفته رفته اینها در خدمت مستضعفان قرار گرفته خواهد شد.
اینکه مانع آن قسمتهای سیاسیاش برداشته شده؛ یعنی دیگر الان در کشور شما، در دنیای صنعت شما، هیچ قدرت سیاسی وجود ندارد که امروز بتواند با اهرم سیاسی در سطح تصمیم گیری کشور، صنعت را عقب نگه دارد و یا وابسته و یا درجه چندم کند.
رهبر شما، مجلس شما، دولت شما، رئیس جمهور شما و وزرای شما همه تلاششان و خواستشان و عشقشان این است که این صنعت را مستقل کنند و هر چه بیشتر پیش برود؛ یعنی، تمام متخصصین ما، متفکرین ما، مغزهای صنعتی ما، کارگران متخصص ما، خیالشان راحت است که جایی در کشور نیست تا مانع حرکت استقلال طلبانه آنها شود که در گذشته به شدت بود و این مشکل اساسی کشور ما در گذشته در صنعت بود. این خود شما هستید؛ یعنی، این آقایان مهندسها و متخصصان هستند که باید عرضه خودشان و صلاحیت خودشان و لیاقت خودشان و شایستگی خودشان را نشان دهند که در این مرحله از این مقطعی که پیش آمده برای این کشور، استفاده کنند.
الحمدللَّه زمینه مادی هم در این کشور خوب است، ما حالا اگر یک کمی کمبود داریم، بخاطر جنگ است ولی در کل، کشور شما، کشور غنی ای است. این پایه نفت به این صورتی که سیاست کشور، عمر ده پانزده ساله نفت را یک عمر چهل پنجاه ساله کرده است. این دوره چهل پنجاه سال کافی است تا ما با پشتوانه ارزی که داریم، صنایعمان را هر چه قویتر کنیم تا به خودش متکی باشد و روی پای خودش بایستد. این کار را با امکانات دیگری که در کشور هست، از لحاظ معادن و مواد اولیه و سایر چیزهایی که داریم، میتوانیم پایه این صنعت را محکم کنیم. این را ما از شما میخواهیم؛ یعنی شما هستید که باید سعی کنید.
ما قبول داریم، هیچ کس هم مدعی استقلال صنعتی نبود، ما وارث یک سری کارخانهها، تشکیلات وسیع و پیچیده مونتاژ بودیم که به کارخانههای پیشرفته دنیای غرب و گاهی هم دنیای شرق متکی بود. آن اخباری که در تلویزیون میگویند یا گزارشاتی که از شما آقایان میگیریم، گاهی خوشحال کننده است که در فلان حد، فلان مقدار پیشرفت کردید. اینها را در ایران میسازید اما این گامها باید خیلی بلندتر از اینها شود، باید تلاشها روی صنعت واقعی متمرکز شود و اینکه ما بتوانیم در کشورمان رشتههایی از صنعت که برای ما اصولی است را، خودمان داشته باشیم.
ما در هندوستان که بودیم، یکی از وزرای مربوط به صنایعشان میگفت که ما معمولاً فلان هواپیما را یا فلان چیز را که میگیریم مونتاژ است ولی همان دفعه اول میآییم برنامهریزی میکنیم؛ مثلاً میگوییم ده سال یا هشت سال یا شش سال، صنایع فرق میکند. عمر مونتاژ باید سالی؛ مثلاً ده درصد، پانزده درصد یا هشت درصد باشد، صنایعشان فرق میکند، بنابراین برنامه میدهیم که باید کارخانه متکی به خودش شود. وقتی که ده سال میگذرد، این صنعت کاملاً همه چیزش مال خودمان است.
این کار را شما باید انجام دهید؛ یعنی همه مراکز صنعتی ما باید با توانی که در خودشان میبیند، با توجه به امکانات فنی، امکانات مالی، امکانات دیگری که لازم است، برنامهریزی کنند تا ما بدانیم در یک مقطعی؛ مثلاً پنج سال دیگر، ده سال دیگر، هشت سال دیگر آنچه که ماشین سازی اگر داریم، ابزارسازی اگر داریم، ریختهگری اگر داریم، نیروگاه اگر داریم، هر چه داریم، بقیه چیزها این مقداری که داریم، مال خودمان است.
البته وابستگی در یک حدی که فلج کننده نباشد، قابل قبول است و امروز همه دنیا به هم وابسته است. اگر همین امروز؛ مثلاً، به کشورهایی مثل ژاپن یا آلمان نفت ندهند، همه کارخانههایشان میخوابد. آنها به شدت وابسته هستند؛ یعنی، اصلاً تحرکشان به آنها وابسته است. حرکتشان مشروط به جاهای دیگر است و مواد خام در خیلی کشورها اگر نرسد، میخوابند.
امروز هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که از هر جهت مستقل باشد و وابسته نباشد. ما هم طبعاً در یک چیزهایی وابسته خواهیم بود، اما یک چیزهایی هست که میشود وابسته نبود؛ همین نیروی انسانی، متخصص و صنایعی که فعلاً تکنیکش وابسته هست، باید سعی کرد این چیزها را در داخل کشور تأمین کرد. یک مسائلی هست، به هر حال بعضیها جلو هستند و ما هم عقب هستیم، در یک قسمتهایی وابسته هستیم ولی وابستگی نباید فلج کننده باشد.
ما خواهشمان به صورت یک پیشنهاد به شما متخصصان و صنعتگران از همه اقشاری که دست اندرکار صنعت هستید؛ بخش خصوصی، دولتی، این است که تلاش اصلی را روی هر چه مستقل بودن صنعت، متمرکز کنید و زمینه سیاسی قضیه را هم ما به عنوان نماینده شما، حفظ میکنیم، برای اینکه این صنعت در خدمت مردم باشد و در خدمت مستضعفین باشد و در خدمت اکثریت مردم باشد. کسانی هم که امکاناتی دارند، از آنها هم سلب نمیشود و امکاناتشان را در حد مشروع استفاده کنند، ولی به هر حال اصل، جامعه است و این توده ملت قابل توجه هستند که این را هم نه شما فراموش کنید، نه ما فراموش میکنیم، نه پولدارها فراموش کنند و نه خود مستضعفین فراموش کنند که تکیه گاه اصلی انقلاب، این توده مردم، مخصوصاً طبقه کارگر که آن اهرم اصلی انقلاب و اهرم اصلی تحرک در جامعه و اهرم اصلی تولید هستند.
از لحاظ انسانی هم، ما موظفیم که به آنها برسیم. انشاءاللَّه روزی در این کشور پیش بیاید که ما در مقابل توده ملتمان سربلند باشیم که توانستهایم برای آنها شغل، در آمد، مسکن، رفاه و مقررات مناسب کار، فراهم کرده باشیم. راه ما این است و در این راه پستی و بلندی هست، مشکلات هست، موانع هست و گاهی عدم توان برای عبور کردن از یک بلندی هست، اما تلاشمان براین است که عبور کنیم و شما هم کمک کنید که به طرف استقلال برویم. من از کارگران و سایر کارکنانی که زحمت کشیدند و برای جبهه این هدیه را آوردند، تشکر میکنم و این گونه هدیههاست که رزمندگان شما را در جبهه با نشاط نگه میدارد، روحیه ملت را شاداب نگه میدارد. ما برای کمکهای مردمی از توده مردم برای جبهه هر چند مقدارش زیاد نباشد که این البته مقدارش هم قابل توجه است تشکر میکنیم. سلام بنده را به تمام همکارانتان برسانید.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته